eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
755 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5913381857273054581.MP3
زمان: حجم: 5.93M
‌مهدیا! بوی ظهورت بر دل و جان می رسد انتظارِ سینه سوزت کی به پایان می رسد؟ کوچه های شهر را با اشک می شویم هنوز چشم در راهم، که آن جانانه جانان می رسد کوچه های شهرِ ما بوی غریبی می دهد کی گلِ زیبای نرگس از گلستان می رسد گر چه می سوزد صدایم در شرارِ بی کسی بر شبِ دلگیرِ ما آن نورِ تابان می رسد گر چه ماییم و غبارِ سال و ماهِ انتظار بر کویرِ سینه ی ما بوی باران می رسد سینه ای داریم از سوزِ فراقش سوخته آن چراغ آرزو ماهِ شبستان می رسد می رسد آن کو دلش آیینه ی رازِ خداست با لبی سرشار از آوای قرآن می رسد صبرِ ما آخر رسید ای حجت ابن العسکری انتظارت در کدامین جمعه پایان می رسد؟ شاعر
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
📻 بشنوید | ادامه نکات ۲۴ دی ۱۴۰۲ 🎤 #دکتر_محمد_فراهانی 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۲۴ ✅ #آموزش
. سالها زوّاریت را آرزو کردم حسین (ع) هر کجا رفتم تو را من جستجو کردم حسین تا خراسان تا به قم تا حضرتِ عبدالعظیم پای هر مرقد تو را چون لاله بو کردم حسین سالها هر زائری می آمد از کرببلا تا که بوی تو بگیرم بوی او کردم حسین هر کجا نام تو بود آنجا بهشتم بود و هست من بهشتت را دو عالم آرزو کردم حسین همچنان در کربلا جاریست خون سرخِ تو مقتلت را من ز اشکم شستشو کردم حسین جسمِ خونینِ تو را دیدم میانِ قتلگه لعنتِ بسیار بر جانِ عدو کردم حسین واردِ صحن تو گشتم در شبستانِ ولا ای همه آمالِ من، من بر تو رو کردم حسین آنقدر شوقِ هوای صحن تو دارم به سر با تو در تنهاییِ خود گفتگو کردم حسین سالها با یا حسین از شورِ عشقت دم زدم تا سرِ خوانِ تو کسبِ آبرو کردم حسین قرهً العین نبی ای روح و جانِ فاطمه من دگر با روَضه ات عمری ست خو کردم حسین شاهِ بطحا از کرم این رو سیه را کن قبول این زبان را وقف تو در گفتگو کردم حسین جان اصغر روزیم کن تربت شش گوشه ات در قراق تو ز خونِ دل وضو کردم حسین(ع) ✍ .
. 🟠 گزیده‌ای از دعای وداع امام صادق(ع) با ماه رمضان «اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ وَ عِزَّتِكَ وَ طَوْلِكَ وَ عَفْوِكَ وَ نَعْمَائِكَ وَ جَلَالِكَ وَ قَدِيمِ إِحْسَانِكَ وَ امْتِنَانِكَ أَنْ لَا تَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنَّا- لِشَهْرِ رَمَضَانَ حَتَّى تُبَلِّغَنَاهُ مِنْ قَابِلٍ عَلَى أَحْسَنِ حَالٍ وَ تُعَرِّفَنَا هِلَالَهُ مَعَ النَّاظِرِينَ إِلَيْهِ وَ الْمُتَعَرِّفِينَ لَهُ فِي أَعْفَى عَافِيَتِكَ وَ أَتَمِّ نِعْمَتِكَ وَ أَوْسَعِ رَحْمَتِكَ وَ أَجْزَلِ قِسْمِكَ.» «خدایا از تو مسئلت دارم، به رحمتت و عزّتت و بخشش بی‌منّت و عفوت و انواع نعمت و جلالت قدر و عُلوِّ منزلتت و احسان و نعمت‌های قدیمت که این ماه را آخرین نوبتِ دیدار ما با ماه رمضان قرار ندهی، تا در سال آینده با بهترین حال، ما را به ملاقات آن برسانی و هلال آن را به ما بنمایانی همراه با نِگَرندگان به سوی آن و جستجوگران برای آن در کامل‌ترین مراتب عافیتت و جامع‌ترین انواع نعمتت و گسترده‌ترین رحمتت و سرشارترین قسمتت.» 📚منبع من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۲، ص۱۶۴ اصول کافی، شیخ کلینی، ج۴، ص۱۶۵ ........ رمضان می‌رود و اشک و دعا می‌ماند ذکرِ خیرِ تو در اندیشه‌ی ما می‌ماند دلِ ما روشن از آن پنجره‌ی نورانیست که سحر تا به سحر رو به تو وا می‌ماند گر چه تلخ است عبور از سحرِ ماهِ صیام دلِ ما در به در ماهِ خدا می‌ماند بار الها! تو ببخشا بدی ام از کرَمت گر بشویی گنه‌ام نیک به‌جا می‌ماند درد از توست دوا نیز تویی بی‌تردید از تو در جانِ من ای عشق شفا می‌ماند با مناجات سحرگاهِ نسیمِ سحری شرحِ اوصافِ تو در اشک رها می‌ماند آه! همچون دلِ جا مانده‌ی ما در رمضان از تو تا روزِ ابد خاطره‌ها می‌ماند فیضِ این ماه همین بس که با ذکرِ علی در گلستانِ دلم عطرِ ولا می‌ماند یارب امیدِ دلِ ماست که تا سالِ دگر سایه‌ی لطف تو بر شاه و گدا می‌ماند گوید از عرش به‌من فاطمه با صوتِ حزین این نداهای شبِ قدرِ شما می‌ماند زیرِ لب زمزمه کردم بعلی و به‌حسین گریه‌ام در نجف و کرببلا می‌ماند! ✍ .