eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
7.9هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
751 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🖊 بسم الله الرحمن الرحیم ۱. در تمامی رحمت و عنایت خاصه‌ی خداوند و تمام جلال و جبروت خدا به نازل می‌شود. این یک معناست. ۲. معنای دیگر اینکه: خداوند تمام انوار خود را در شب جمعه در کربلا متجلی می‌کند. آن‌قدر خدا در شب جمعه در حرم امام حسین(ع) به ابی‌عبدالله(ع) مرحمت می‌کند و می‌بخشد که گویی خود خدا در بین زائران حاضر است. در شب جمعه خداوند آن‌قدر به زوار امام حسین(ع) مرحمت می‌نماید که ملائکه را پشت سر می‌گذارند و ارزش و مقامشان از ملائکه بیشتر می‌شود. 🌸 نکته‌ی مهم این است که دلیل آمدن تمام انبیا، تمام اولیا، تمام اوصیا، ارواح تمام شهدا، تمام مؤمنین و مؤمنات و ملائکه‌ی مقرب خدا (خیل کثیری از ملائکه از آسمان در شب جمعه به کربلا می‌آیند به‌طوری که سوزن بیندازی پایین نمی‌آید) این است که فاطمة الزهرا(س) شب جمعه به کربلا می‌روند و همه‌ی این‌ها برای زیارت (س) اول به کربلا می‌آیند و برای مجالست با فاطمه‌ی زهرا(س) خودشان را در شب جمعه به کربلا می‌رسانند. 🌸 آیا ما می‌توانیم این را بفهمیم که ۱۲۴ هزار پیغمبر شب جمعه به کربلا می‌آیند، آنجا که فاطمة الزهرا(س) رفته‌اند؟ صف به صف ملائکه پایین می‌آیند و بالا می‌روند نه فقط برای زیارت حسین بن علی(ع) بلکه به جهت زیارت فاطمة الزهرا(س) و استفاده از فضایل فاطمه(س) و نور فاطمی که در شب جمعه در کربلا متجلی می‌شود. زهرای مرضیه(س) با تمام مقاماتش در شب جمعه کربلا می‌آیند. کسی که این را بفهمد، ولایت را فهمیده، انبیا را فهمیده، قرآن را فهمیده و اسلام و امام حسین(ع) را فهمیده است. شاید یک‌چیز را نفهمد و آن اینکه چطور استخوان‌های این بانو را بین درودیوار خُرد کردند؟! 🍃 خانم برای تمام کسانی که شب جمعه کربلا هستند، دعا و طلب مغفرت می‌کنند. 🍃 امام صادق(ع) فرمودند: ای زراره! هیچ زن با ایمانی نیست مگر اینکه بر او لازم است یک شب جمعه خودش را به حضور فاطمة الزهرا(س) برساند، آن جایی که امام حسین(ع) است. یکی از دلایلی که ما را این‌قدر دعوت می‌کنند به زیارت شب جمعه در کربلا این است. این همه ملک و نبی اولوالعزم و غیر اولوالعزم می‌آیند. حدیث می‌گوید که التماس می‌کنند شب جمعه کربلا باشند، این به جهت این است که حضرت زهرا(س) در کربلا حضور دارند. من معتقد هستم محال است حضرت زهرای مرضیه(س) به آن مکانی که این حدیث گفته می‌شود و به اهل آن، توجه نکنند. 🍃 برگرفته از سخنرانی ۲۱ محرم سال ۹۹ استادحاجیه خانم‌اکبری(ره) .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
📻 بشنوید | ادامه نکات ۲۴ دی ۱۴۰۲ 🎤 #دکتر_محمد_فراهانی 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۲/۱۰/۲۴ ✅ #آموزش
. سالها زوّاریت را آرزو کردم حسین (ع) هر کجا رفتم تو را من جستجو کردم حسین تا خراسان تا به قم تا حضرتِ عبدالعظیم پای هر مرقد تو را چون لاله بو کردم حسین سالها هر زائری می آمد از کرببلا تا که بوی تو بگیرم بوی او کردم حسین هر کجا نام تو بود آنجا بهشتم بود و هست من بهشتت را دو عالم آرزو کردم حسین همچنان در کربلا جاریست خون سرخِ تو مقتلت را من ز اشکم شستشو کردم حسین جسمِ خونینِ تو را دیدم میانِ قتلگه لعنتِ بسیار بر جانِ عدو کردم حسین واردِ صحن تو گشتم در شبستانِ ولا ای همه آمالِ من، من بر تو رو کردم حسین آنقدر شوقِ هوای صحن تو دارم به سر با تو در تنهاییِ خود گفتگو کردم حسین سالها با یا حسین از شورِ عشقت دم زدم تا سرِ خوانِ تو کسبِ آبرو کردم حسین قرهً العین نبی ای روح و جانِ فاطمه من دگر با روَضه ات عمری ست خو کردم حسین شاهِ بطحا از کرم این رو سیه را کن قبول این زبان را وقف تو در گفتگو کردم حسین جان اصغر روزیم کن تربت شش گوشه ات در قراق تو ز خونِ دل وضو کردم حسین(ع) ✍ .
. 🟨 شفای مرد فلج در حرم امام حسین(ع) شیخ ابوجعفر نیشابوری رضوان الله تعالی علیه نقل فرمود: سالی با جمعی از رفقا برای زیارت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام از شهر و دیارمان بیرون آمدیم، چون به دو سه فرسخی کربلا که رسیدیم یکی از رفقایی که با ما بود ناگاه بدنش خشک و کم‌کم فلج شد و مثل یک قطعه گوشت گردید. از این وضعیت بسیار ناراحت شد و به ما التماس می‌کرد و قسم می‌داد که او را وا نگذاریم و با خود به کربلا ببریم. شخصی ایستادگی کرد و او را کمک و پرستاری کرد و محافظت نمود و او را بر روی حیوانی گذاشت تا به کربلا رسیدیم. چون داخل حرم شدیم او را در یک پارچه‌ای گذاشتند و دو نفر از ما دو سر آن را گرفته و او را به سمت قبر حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام بلند کردیم. آن مرد افلیج دعا می‌کرد و گریه و تضرع و ناله می‌نمود. خدا را به حق حسین علیه‌السلام قسم می‌داد که او را شفا دهد. چون آن پارچه را به زمین گذاشتند آن مرد نشست و بعد برخاست و راه رفت چنانچه گویی از بند رهایی و نجات یافت. 📚منبع الحسینیه، حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی میرخلف‌زاده، ص ۲۵ .............. 🟤 برزخ زوار امام حسین علیه‌السلام شیخ احمد معرفت واعظ متقی اهل بیت عصمت، در مورد برزخ زوار امام حسین علیه‌السلام نقل نمود، یکی از مراجع تقلید نقل کرد یکی از علما نجف اشرف که یک شخصیت علمی‌ست، ایشان مقید بود هر هفته حرکت می‌کرده و به کربلا می‌رفته روزهای پنجشنبه که حوزه تعطیل می‌شد. صبح که نماز می‌خواند پیاده از راه خانه که یک راه کویری بود تقریبا سیزده فرسخ هست می‌آمد کربلا برای زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) و بعد بر می‌گشت. به او گفتند: آقا شما دیگر پیر شده‌اید ناتوان گردیده‌اید سرما گرما حرکت می‌کنید می‌روید کربلا. آخر آن هم پیاده، پس سواره بروید زیرا برای شما زحمت است. ایشان فرمودند: واقعش آن وقتی که چیزی ندیده بودم می‌رفتم، حالا که چیزها هم دیدم نروم. گفتند: چه دیدی؟ فرمود: یک سال تابستان هوا خیلی گرم بود، نماز صبح را خواندم. رسم این بود که یک مقدار غذا، یک کوزه آب، یک عصا که غذا را به آن می‌بستم و با کوزه آب می‌گذاشتم سر عصا و عصا را می‌انداختم سر شانه و راه می‌افتادم. قدری که از نجف بیرون آمدم در آن هوا قلب الاثر تشنه شدم گفتم از این آبها بخورم اما حیفم آمد. دیدم یک کوزه بیشتر آب نیست. به راه افتادم، هوا خیلی گرم بود یک مقدار دیگر راه آمدم کم‌کم آفتاب بالای سرم آمد دیدم دیگر نمی‌توانم تحمل کنم گفتم: مقداری از این آبها بخورم عصا را برگرداندم کوزه را برداشتم نگاه کردم دیدم تمام آبها بخار شده رفته هوا یک قطره آب هم توی کوزه نیست. و من تشنه وسط بیابان. دیگر نفهمیدم چه شد چشمهایم سیاهی رفت خوردم زمین از هوش رفتم. در حالی بودم نمی‌دانم یک وقت دیدم نسیم خنکی به صورتم خورد چشمهایم را باز کردم دیدم باغ و گلستان و درختها و نهرهای جاری به به چقدر عالی اینجا کجاست؟ این درختها چیست؟ این نهرهای جاری چیست؟ این آدم‌های خوشرو و زیبا و تو دل برو چه کسانی هستند؟ از جای خودم بلند شدم کوزه هم دستم بود ولی خشک و آب داخل آن نبود. آمدم به این آقایانی که تشریف داشتند گفتم: آقا اینجا کجاست؟ من بین نجف و کربلا این تشکیلات را ندیده بودم؟ گفتند: «حالا آب را بخور تشنه هستی کوزه‌ات را هم پر کن چون به دردت می‌خورد بعد ما به شما می‌گوییم کجا هستی.» وقتی از آب خوردم عجب آبی این چه آبی است؟! چقدر لذیذ چقدر عالی. کوزه ام را پر کردم سر حال شده آمدم جلو. گفتم : خوب آقایان اینجا کجاست؟ گفتند: «اینجا عالم برزخ زوار قبر آقا امام حسین(ع) است.» یعنی آنهایی که حساب با امام حسین(ع) باز کردند عالم برزخ ایشان اینجاست. یک وقت دیدم باد گرم به صورتم خورد چشمهایم را باز کردم دیدم همان وسط صحرای نجف هستم و هیچ اثری از آن درختها و باغها نیست و فقط آنچه که هست کوزه پر از آب است اما از آن آبها. گفت: «حالا منی که به چشمم این چیزها را دیده حالا دیگر زیارت آقایم امام حسین را ترک کنم؟!!» 📚منبع کرامات الحسینیه، شیخ علی میرخلف زاده، ص ۲۷۴ ................. . 🔸 ادای قرض توسط امام حسین(ع) عمرو بن دينار روايت می‌كند: حضرت امام حسين(ع) نزد اسامة بن زيد كه مريض بود رفت، شنيد كه اسامه می‌گفت: وا غماه! حضرت امام حسین(ع) فرمود: «اى پسر برادرم! غم و اندوه تو چيست؟» گفت: قرض من می‌باشد كه به شصت هزار درهم رسيده است. حضرت امام حسین(ع) فرمودند: «قرض تو را من ادا می‌كنم.» اسامه گفت: می ترسم بميرم. فرمودند: «تو نخواهى مرد تا من قرض تو را ادا نمايم.» راوى می‌گويد: حضرت امام حسین(ع) قبل از فوت اسامه قرض وى را ادا كرد.» 📚منبع سیره معصومان، سید محسن امین، ج۵، ص۷۴ .