eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
558 ویدیو
785 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. و الکاظمین الغیظ را از روی ماهت گفته خدا در آن کتاب زندگانی از بس که بخشیدی دمادم مردمان را شان نزول آیه های مهربانی از دامنت شد یک جهان پر نور پر نور با ماه و خورشید و نجوم آسمانی موسی عمران چون که همنام تو بودست دریا کند از پیروانش میزبانی هر کس که دارد حاجتی پیش تو آید با دست پر او می رود با شادمانی
. 🔸استاد حاج منصور ارضی: 🔻نوع فرهنگ گفتن خیلی مهم است. گاهی می بینیم که فرهنگ گفتن ((کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم)) است. یعنی یکی از انواع فرهنگ گفتن، روش زندگی ماست که مسایل اجتماعی از قبیل کاسبی، درس خواندن، صبر و حوصله در خانواده، حتی رانندگی و موتور سوار شدن ما را در بر می گیرد. پس یک سری دعوت های ما بر اساس اعمال و رفتار ماست. 🔻چگونه یک بسیجی می تواند ((کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم)) باشد در حالی که خودش در دانشگاه درس نمی خواند. بنده خوشحال می شوم که یک نوکر امام حسین علیه السلام در دانشگاه درس می خواند و لیسانس می گیرد. البته این نکته را برای تزکیه و کنترل نفس می گویم که لیسانس گرفتن آنچنان نیست که انسان را آدم کند، اما در بعد دیگر باعث خوشحالی است. ما باید جز ((بغیر السنتکم)) هم مردم را دعوت کنیم. 🔻روضه ی صحیح خواندن و حرف صحیح زدن ((بألسنتکم)) است. در روایت نداریم که ((کونوا دعاة الناس بألسنتكم)) اما در آن دعای امام زمان علیه السلام آمده است:((و سدد ألسنتنا بالصواب و الحکمة)) این همان بألسنتکم است. صواب و حکمت از مطالب خیلی مهم است. چون نوکر امام حسین علیه السلام خواسته های خودش را کنار می گذارد و قصدش این است که دین خدا زنده گردد، خدا هم در یک لحظه صواب و حکمت را به او عنایت می کند، تا مردم را هدایت کند. اگر حرف، حرف حکمتی باشد و ما هم اثر کلام داشته باشیم، مردم هدایت می شوند. .
- ناشناس.mp3
11.18M
🏴بیان مصآئب حضرت باب الحوائج موسی بن جعفر علیه السلام 📚📚محقق و راوی: حجت‌الاسلام
- ناشناس.mp3
781.6K
، باب‌الحوائج موسی بن جعفر علیه‌السلام درسته کشتنت جدا شده سر از تنت؟ نه! غارت شده پیرُهنت؟ نه! مرکب اومد رو بدنت؟ نه! درسته کشتنت جلوی خواهرت زدنت نه! آتیش زدن به گلشنت؟ نه! تکّه حصیر شد کفنت؟ نه! 〰〰〰〰〰 شکسته بال و پر! خونه تو دیدی شعله‌ور؟ نه! زدن زنت رو بی خبر؟ نه! بچه‌ تو کُشتن پشت در؟ نه! شکسته بال و پر! کِشیدنت بین گذر؟ نه! یاست شکسته از کمر؟ نه! شبونه رفته به سفر؟ نه! عبداله باقری✍ ۱۴۰۱/۱۱/۲۶ این _ کاربردی بوده و برای چند مناسب دیگر نیز قابل استفاده خواهد بود. .
. علیه‌السلام اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَصَلِّ عَلى مُوسى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الأبْرارِ وَإِمامِ الأخْيارِ وَعَيْبَةِ الأنْوارِ وَوارِثِ السَّكِينَةِ وَالوَقارِ وَالحِكَم وَالآثارِ ، الَّذِي كانَ يُحْيِي اللَيْلَ بِالسَّهَرِ إِلى السَّحَرِ بِمُواصَلَةِ الاسْتِغْفارِ حَلِيفِ السَّجْدَةِ الطَّوِيلَةِ وَالدُّمُوعِ الغَزِيرَةِ وَالمُناجاةِ الكَثِيرَةِ والضَّراعاتِ المُتَّصِلَةِ وَمَقَرِّ النُّهى وَالعَدْلِ وَالخَيْرِ وَالفَضْلِ وَالنَّدى وَالبَذْلِ وَمَأْلَفِ البَلْوى وَالصَبْرِ وَالمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَالمَقْبُورِ بِالجَوْرِ ، وَالمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَظُلَمِ المَطامِيرِ ذِي السَّاقِ المَرْضُوضِ بِحَلَقِ القُيُودِ وَالجَنازَةِ المُنادى عَلَيها بِذُلِّ الاِسْتِخْفافِ ، وَالوارِدِ عَلى جَدِّهِ المُصْطَفى وَأَبِيهِ المُرْتَضى وَاُمِّهِ فاطَمَةَ سَيِّدَةِ النِّساءِ بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَوَلاءٍ مَسْلُوبٍ وَأَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَدَمٍ مَطْلُوبٍ وَسَمٍّ مَشْرُوبٍ. اللّهُمَّ وَكَما صَبَرَ عَلى غَلِيظِ المِحَنْ وَتَجَرَّعَ غُصَصَ الكُرَبِ وَاسْتَسْلَمَ لِرِضاكَ وَأَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَكَ وَمَحَضَ الخُشُوعَ وَاسْتَشْعَرَ الخُضُوعَ وَعادى البِدْعَةَ وَأَهْلَها وَلَمْ يَلْحَقْهُ فِي شيْء مِنْ أَوامِرِكَ وَنَواهِيكَ لَوْمَةُ لائِمٍ ؛ صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً نامِيَةً مُنِيفَةً زاكِيَةً تُوجِبُ لَهُ بِها شَفاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِكَ وَقُرُونٍ مِنْ بَراياكَ وَبَلِّغْهُ عَنّا تَحِيَّةً وَسَلاماً ، وَآتِنا مِنْ لَدُنْكَ فِي مُوالاتِهِ فَضْلاً وَإحْسانا وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً إِنَّكَ ذُو الفَضْلِ العَمِيمِ وَالتَّجاوُزِ العَظِيمِ بِرَحْمَتِكَ يا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ___________ «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. 📚 صلوات خاصه علیه‌السلام به نقل از کتاب جمال‌الاسبوع سیدبن‌طاوووس قدس‌سره: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَمِينِ الْمُؤْتَمَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَرِّ الْوَفِيِّ الطَّاهِرِ الزَّكِيِّ النُّورِ الْمُنِيرِ الْمُجْتَهِدِ الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ عَلَى الْأَذَى فِيكَ اللَّهُمَّ وَ كَمَا بَلَّغَ عَنْ آبَائِهِ مَا اسْتُوْدِعَ مِنْ أَمْرِكَ وَ نَهْيِكَ وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ وَ كَابَدَ أَهْلَ الْغِرَّةِ وَ الشِّدَّةِ فِيمَا كَانَ يَلْقَى مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ رَبِّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِمَّنْ أَطَاعَكَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ إِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ. . علیه السلام سيّد جليل على بن طاووس (رضى) در كتاب‏ «مصباح الزائر»در يكى از زيارت حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام اين صلوات بر حضرت را كه مشتمل بر شمّه‏اى از فضايل‏ و مناقب و عبادات و مصائب آن جناب است نقل كرده. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْیَارِ وَ عَیْبَةِ الْأَنْوَارِ وَ وَارِثِ السَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِکَمِ وَ الْآثَارِ الَّذِی کَانَ یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الاسْتِغْفَارِ حَلِیفِ السَّجْدَةِ الطَّوِیلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِیرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْکَثِیرَةِ وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ وَ مَقَرِّ النُّهَى وَ الْعَدْلِ وَ الْخَیْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَى وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَى وَ الصَّبْرِ وَ ▪️الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ ▪️وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ ▪️وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ▪️ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ ▪️وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِیهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ، خدایا درود فرست بر محمّد و اهل بیتش،و درود فرست بر موسى بن جعفر،جانشین نیکوکاران،و پیشواى خوبان‏ و خزانه انوار،و وارث آرامش و متانت و حکمتها و آثار،آن‏که همواره شب را با بیدارى‏ تا سحر،با به هم پیوستن استغفار زنده میداشت،هم‏پیمان سجده‏ هاى طولانى، و اشکهاى سرشار و راز و نیاز بسیار،و ناله‏ هاى به هم پیوسته،و قرارگاه خرد و عدالت و خوبى و کرم و بذل، 🔻و خوگرفته به بلا و صبر، 🔻پایمال شده به ستم، 🔻و دفن شده به بی عدالتى 🔻و معذّب در عمق زندانها و تاریکیهاى زیرزمینها، 🔻با ساق کوبیده شده(نرم شده)، به حلقه‏ هاى زنجیرها، 🔻و جنازه‏ اى‏ که با خوارى و سبک انگاشتن بر آن‏ جار زده شده، وارد شونده بر جدّش مصطفى و پدرش مرتضى و مادرش‏ سرور بانوان، 🔹بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَ وِلاءٍ مَسْلُوبٍ وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ اللَّهُمَّ وَ کَمَا صَبَرَ عَلَى غَلِیظِ الْمِحَنِ وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ الْکُرَبِ وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضَاکَ وَ أَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَکَ وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ وَ عَادَى الْبِدْعَةَ وَ أَهْلَهَا وَ لَمْ یَلْحَقْهُ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ أَوَامِرِکَ وَ نَوَاهِیکَ لَوْمَةُ لائِمٍ صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً نَامِیَةً مُنِیفَةً زَاکِیَةً تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِکَ وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَایَاکَ وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیَّةً وَ سَلاما وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ فِی مُوَالاتِهِ فَضْلا وَ إِحْسَانا وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَانا إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِیمِ وَ التَّجَاوُزِ الْعَظِیمِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. با ارثى غصب شده،و حکومتى ربوده،و فرمانى مغلوب،و خونى خواسته،و زهرى نوشانده،خدایا همچنان‏که او بر سختى محنتها صبر کرد،جام اندوه گرفتاریها را نوشید،و در برابر خشنودى‏ ها تسلیم شد،و طاعت را برایت خالص نمود،و خشوع را بی آلایش کرد،و فروتنى را شعار خود ساخت،و با بدعت و اهلش‏ دشمنى نمود،و ملامت ملامتگرى در چیزى از اوامر و نواهى تو در او اثر نکرد،بر او درود فرست درودى بالنده‏ عالى،پاک،که با آن درود بارى او واجب گردانى شفاعت امتهایى ازآفریدگانت،و گروه‏هایى از مخلوقت،و از جانب ما به او تحیت و سلام برسان،و از نزد خود در موالاتش به ما فضل و احسان و آمرزش و رضوان عنایت کن،که تو داراى فضل فراگیر و گذشت فراوان هستى،به مهربانى‏ات اى مهربان‏ترین مهربانان. ✅ مصباح الزائر .
. دو نفر از اهلبیت مرگ خودشونو از خدا طلب کردن ، یکی مادرتون زهرای مرضیه بود... حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنه؟ اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون. یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون چقد زود دعای آقامون مستجاب شد. ای آزاد کننده (رویاننده) درخت از بین شن و خاک و آب. و ای آزاد کننده (جاری کننده) شیر از بین سرگین و خون و ای آزاد کننده (به دنیا آورنده) فرزند از بین رحم و ای آزاد کننده آتش از بین آهن و سنگ و ای آزاد کننده روح از بین احشا و اعضای بدن! مرا از دست هارون نجات عنایت فرما! «یَا سَیِّدِی نَجِّنِی مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ وَ مَاءٍ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَةٍ وَ رَحِمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنْ بَیْنِ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدَیْ هَارُون»  📚بحارالأنوار ج : 48 ص : 220 .
. بـرگـرد جـهـان دچـار تشکیک شده در غـیـبـت تـو زمـانـه تـاریک شده عـجّـل لـولـیـک الـفـرج مـی‌خـوانم چون رجعت عـاشقانه نزدیک شده ✍ .
استرس و اضطراب و ترس​.mp3
3.88M
.. درمان استرس و اضطراب قبل از سخنوری سوالی پیشنهادی داشتین👇 @fanne_bayan4837
◾️ [جلسه‌ی سوم] ۲۶ بهمن ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 شهادت حضرت امام کاظم صلوات‌الله‌علیه 📚 مطالب مطرح شده: ۱۲. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۱۳. اِخبار غیبی امام کاظم علیه‌السلام از باطن و ما في الضمیر هشام بن سالم ۱۴. داستان عنایت امام کاظم علیه‌السلام به بی‌بی شطیطه نیشابوری ۱۵. کلمات امام کاظم علیه‌السلام در کودکی ۱۶. واقعه‌ای حیرت‌انگیز در سن شش‌سالگی
40.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 ( خواهش کردم ....) 🔹به قلم و نفس کربلایی محمد جواد توحیدی ✍ خواهش کردم پیرهنتو پس بدن، ندادن نیزه نیزه .. به کشتنِ تو ادامه دادن خواهش کردم وقتی سرو میبرن نباشم حالا باید چه جوری از بدنت جداشم آه.. به حسین   پاشو بگو اینا همش خوابه حسین آه.. به حسین سرِ تو زیرِ نورِ مهتابه حسین آه.. تنِ تو چقدر نفسگیر شده کشتن تو آه.. تنِ تو من روی سینه میزارم پیرهنتو زیر تیغ و شمشیر و سنان بود ای وای... نگران بود۲ خاتمش بدست ساربان بود ای وای... نگران بود۲ َآه جگرم بعد تو سوخت ، حرمتِ اهل حرم َآه جگرم زمونه کرده با سرت همسفرم چی به روز خیمه ها آوردن سَرو بردن یادگاریِ مادرو بردن ای وای سَرو بردن https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/3471
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مصائب امام غريب.mp3
2.75M
●‍ زندان حضرت موسی بن جعفر (ع) چگونه جایی بوده است؟ / چرا استخوان‌های آن حضرت نرم شده بود؟ 🎙 پای سخنان شنیدنی استاد علی‌ ابوالحسنی مُنذِر (ره)
مقتل خوانی شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام مکتوب
. 🔖منبر کوتاه 🔖 علیه السلام 💠 ایمان پدر همه ائمه 💠 ابوالائمه ♦️علمای امامیه و نیز علمای زیدیه و برخی از علمای (1) اهل سنت به استناد روایات اسلامی و حکایات تاریخی بر این عقیده اند که ابوطالب پس از بعثت پیامبر(ص) و اعلان علنی اسلام در سال سوم بعثت پس از نزول آیه «و انذر عشیرتک الاقربین » (2) به آیین حیات بخش اسلام ایمان آورد و تا روزی که زنده بود مسلمان بود و با دلی مالامال از ایمان و اخلاص به آیین توحید از این دنیا رفت اما برای آن که از آیین یکتاپرستی بهتر دفاع کند و مسؤولیت خود را در حفظ جان پیامبر(ص) در پیشبرد اهدف اسلام بیشتر ادا نماید، تقیه کرد و ایمان و اعتقاد خود را نسبت به اسلام و پیامبر(ص) کتمان نمود. ✍اما مع الاسف بعضی به دور از حق و انصاف در اسلام ابوطالب تردید کرده و در مقام اظهار نظر توقف نموده و گفته اند که نسبت به اسلام ابوطالب امر به ما مشتبه است و در مسلمان بودن او تردید داریم. ‼️برخی دیگر از علمای اهل جماعت که نسبت به امیرالمؤمنین علی(ع) کینه قلبی داشته و برای جلوگیری از نشر فضایل آن حضرت از هیچ کوششی دریغ نمی کرده اند، برای پایین آوردن مقام و منزلت آن حضرت، نه تنها اسلام پدرش را انکار نموده، بلکه با گستاخی تمام گفته اند: ◾️«بعضی آیات کفر و عذاب در قرآن کریم در شان ابوطالب نازل شده است. درباره کسی که ابن ابی الحدید می گوید: «ان الاسلام لولا ابوطالب لم یکن شیئا مذکورا; اگر ابوطالب نمی بود از اسلام هم خبری نبود.»(3) 🔷برخی مغرضان در کتابهای خود، بدون اینکه تحقیق و بررسی در این باره کرده باشند. افکار مردم عوام را نسبت به این بزرگ مرد الهی و فدایی اسلام و قرآن، مخدوش کرده اند و کار را به جایی رسانده اند که اگر شیعه ای در مکه معظمه کنار پل حجون بخواهد بر سر مزار ابوطالب فاتحه ای بخواند و طلب مغفرت نماید، با تمسخر و عتاب مواجه خواهد شد. ♦️مغرضان و متعصبان چون نتوانسته اند حمایتهای شجاعانه و فداکاریهای مخلصانه آن مرد بزرگ را از اسلام و پیامبر(ص) انکار نمایند از این طریق خواسته اند آن از خود گذشتگی ها را توجیه نمایند و گفته اند که ابوطالب حمایتهایش از روی ایمان و اعتقاد به پیامبر(ص) نبوده بلکه به دلیل نسبت فامیلی و روی علاقه شدیدی که به برادرزاده اش محمد داشته است، در برابر مخالفان و مشرکان می ایستاد و از او دفاع می کرد تا جان پسر برادرش سالم بماند. اما به آیین و مکتب محمد(ص) کاری نداشت. 🔷دلایل ایمان محکم ابوالائمه علیهم السلام با اندکی تامل و دقت در حمایتها و جانفشانی های مخلصانه ابوطالب به بی اساس بودن این توجیهات و بی انصافی و غرض ورزی دشمنان اهل بیت پی می بریم; زیرا 1⃣مگر ممکن است شخصیتی مثل ابوطالب که از مقام و منزلت والایی در بین قریش و مردم مکه برخوردار بوده بر خلاف اعتقاد درونی خود و فقط بر اثر نسبت خانوادگی حاضر شود تمام هستی خود را فدای محمد(ص) نماید؟ 2⃣آیا ممکن است برای شخصیتی مثل ابوطالب به دلیل دوست داشتن برادرزاده اش فرزند خود علی(ع) را در خدمت او گزارد و سفارش کند تا پای جان از آیین او حمایت نماید؟ 3⃣ ایا ممکن است خود نیز حاضر شود مدت سه سال در شعب ابوطالب گرسنگی و تشنگی و فشارهای روحی و جسمی را تحمل کند و در کنار محمد(ص) و یارانش به دلیل تعصب قومی و فامیلی بماند؟ ⏺بدون تردید حمایتهای همه جانبه ابوطالب از پیامبر اسلام انگیزه الهی و معنوی داشته است; نه انگیزه ای مادی و تعصب قومی. به طور قطع او تشخیص داده بوده که «پیامبر(ص) مظهر کاملی از انسانیت و فضیلت است و آیین او بهترین برنامه سعادت بشریت است، و دفاع از چنین مکتبی، فضیلت و شرف است.» از این رو او با عقیده به آیین و مکتب اسلام در مقام دفاع از برادرزاده اش برخاست و مدت ده سال باقیمانده عمرش که پس از بعثت آن حضرت در قید حیات بود، لحظه ای از فداکاری و از خودگذشتگی ننشست و با قلبی مملو از ایمان و اعتقاد به خدا و قیامت و پیامبر(ص) جهان را وداع گفت و در جوار رحمت حق و رضوان او قرار گرفت سلام و درود خدا و پیامبران و فرشتگان بهشت بر او باد. ♦️در فداکاری و ایمان ابوطالب همین بس که ابن ابی الحدید درباره اش چنین اشعاری به ثبت رسانده است: و لولا ابوطالب و ابنه لما مثل الدین شخصا فقاما فذاک بمکة آوی و حامی و هذا بیثرب جس الحماما تکفل عبد مناف بامر و اودی فکان علی تماما(4) ♦️اگر ابوطالب و فرزندش علی نبود، ستون دین برپا نمی شد.ابوطالب در مکه از دین خدا حمایت کرد و به آن پناه داد; و علی در مدینه کبوتر دین را به پرواز درآورد.ابوطالب کاری را در دست گرفت و چون درگذشت علی آن را به اتمام رسانید. ━━━━━━⊱《●○●》⊰━━━━━━ پی نوشت : (1)زینی دحلان، مفتی مکه متوفای 1304 (2)شعراء (26) آیه 214. (3)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 142. (4)شرح نهج البلاغه ج 14 ص 84 .
علیه‌السلام 👈🏼👈🏼 مرحوم و دیگر بزرگان به نقل از عیسى شَلقان آورده اند: روزى بر محضر مبارک امام صادق علیه‌السلام وارد شدم و تصمیم داشتم که درباره شخصى به نام ابوالخطّاب سؤال کنم. همین که داخل منزل حضرت رفتم و سلام کردم، امام علیه السلام فرمود: اى عیسى! چرا نزد فرزندم موسى - کاظم علیه‌السلام - نمى‌روى تا آنچه که مى‌خواهى از او سؤال کنى؟! ➖ من دیگر سخنى نگفتم و براى یافتن حضرت موسى کاظم علیه‌السلام روانه گشتم، و سرانجام او را در حال نوشتن یافتم، که نشسته بود و مدادى در دست داشت. ➖ چون چشم آن کودک معصوم بر من افتاد، اظهار داشت: اى عیسى! خداوند متعال در روز ازل از تمامى پیغمبران و خلایق، بر نبوّت محمّد بن عبدالله صلی‌الله‌علیه‌وآله؛ و نیز خلافت و جانشینى اهل‌بیت عصمت وطهارت علیهم‌السلام عهد و میثاق گرفته است، و همگان نسبت به آن وفادار و ثابت هستند. ولیکن عدّه‌اى از افراد، ایمانشان حقیقت و واقعیّت ندارد، بلکه ایمان آن‌ها عاریه و ظاهرى است، که ابوالخطّاب نیز از جمله همین افراد مى‌باشد. ➖عیسى شلقان گوید: چون از آن کودک، چنین سخنى عظیم را شنیدم، خصوصاً که از نیّت و قصد درونى من آگاه بود، بسیار خوشحال شدم؛ و آن حضرت را در آغوش گرفته وپیشانى او را بوسیدم و اظهار داشتم: ذرّیه رسول‌الله صلوات‌الله‌علیهم، بعضى از بعضى ارث مى‌برند و همگان یکى مى‌باشند. ➖ و پس از آن ، نزد امام صادق علیه‌السلام بازگشتم و جریان را برایش بازگو کردم، و افزودم بر این که همانا او حجّت خدا و خلیفه بر حقّ رسول‌الله صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏ است. سپس امام صادق علیه‌السلام فرمود: چنانچه هر مطلب و سؤالى که داشتى، از این فرزندم - که او را مشاهده نمودى - سؤال مى‌کردى، تو را پاسخ کافى و کامل می‌داد. 📚 منابع: ۱. الخرایج والجرایح، ج۲، ص۶۵۳، ح۲ ۲‌، بحارالأنوار، ج۴۸، ص۵۸، ح۶۸
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #دوخط_روضه #شهادت_امام_کاظم دو نفر از اهلبیت مرگ خودشونو از خدا طلب کردن ، یکی مادرتون زهرای مر
. علیه‌السلام 👈🏼 از پدرش گويد: از يكى از شيعيان شنيدم كه‏ مى‏گفت: وقتى هارون، موسى بن جعفر عليهماالسّلام را زندانى كرد، حضرت، شب هنگام، از جهت هارون در ترس بودند كه مبادا ايشان را بكشد. لذا تجديد وضو كردند و رو به قبله ايستادند و چهار ركعت نماز خواندند و سپس دست به دعا برداشته، چنين گفتند: «يا سيّدي نجّني من حبس هارون وخلّصني من يده، يا مخلّص‏ الشّجر من بين رمل وطين، ويا مخلّص‏ اللّبن من بين فرث ودم، ويا مخلّص‏ الولد من بين مشيمة ورحم ويا مخلّص‏ النّار من الحديد والحجر، ويا مخلّص‏ الرّوح من بين الاحشاء والأمعاء، خلّصني من يدي هارون». 📝 يعنى: اى آقاى من، سرور من، مرا از زندان هارون نجات بده و از دست او رهايم كن. اى كه درخت را از بين گل و شن بيرون مى‏آورى! اى كه شير را از بين مجراى خون و سرگين خارج مى‏كنى(۱) اى كه جنين را از ميان رحم و مشيمه خارج مى‏كنى! اى كه آتش را از آهن و سنگ بيرون مى‏آورى! اى كه روح را از بين امعاء و احشاء خارج مى‏كنى(۲) مرا از دست هارون نجات بده. ➖ راوى مى‏گويد: وقتى حضرت موسى بن جعفر عليهماالسّلام اين دعاها را خواند، هارون در خواب مردى سياه پوست را ديد كه به‌سراغش آمده و شمشيرى در دست دارد كه از نيام بيرون كشيده و بالاى سرش ايستاده است و مى‏گويد: هارون! موسى بن جعفر را از حبس آزاد كن وگرنه، گردنت را با اين شمشير مى‏زنم. ➖ هارون از هيبت آن مرد وحشت كرده، دربان را طلبيد و به او گفت: به زندان برو و موسى بن جعفر عليهماالسّلام را آزاد كن. راوى ادامه داد: دربان به سمت زندان حركت كرد، به زندان رسيد و در زد، مأمور زندان گفت: كيست؟ گفت: خليفه، موسى بن جعفر را فراخوانده است او را بيرون بياور و آزادش كن. زندانبان فرياد زد: اى موسى! خليفه تو را فراخوانده است. حضرت موسى بن جعفر- عليهماالسّلام- ترسان و نگران از جابرخاست و گفت: حتما تصميم بدى در مورد من گرفته است كه در اين دل شب مرا فراخوانده است، حضرت گريان و اندوهگين و نااميد از حيات خود، برخاست و با اندامى لرزان به نزد هارون رفت. ➖ حضرت فرمود: سلام بر هارون، هارون نيز جواب سلام حضرت را داد و گفت: تو را به خدا قسم مى‏دهم آيا امشب دعا كرده‏اى؟ حضرت فرمود: بله. هارون پرسيد: چه دعايى؟ حضرت فرمود: تجديد وضوء كردم و چهار ركعت نماز خواندم و سر به آسمان بلند كردم و گفتم: يا سيّدى خلّصني من يد هارون.- و تا آخر دعا را ذكر فرمود. هارون گفت: خداوند دعايت را مستجاب كرد، اى دربان! او را آزاد كن! سپس چند خلعت طلبيد و سه عدد از آنها را به حضرت پوشاند و اسب خود را به‏ ايشان داد و ايشان را گرامى داشت و احترام نمود و نديم و همدم خويش گرداند. سپس گفت: آن دعاها را برايم بخوان، حضرت آنها را به او تعليم فرمود. ➖ راوى ادامه داد: هارون حضرت را آزاد كرد و به دربانش سپرد تا ايشان را به منزل برساند و همراه او باشد، و موسى بن جعفر عليهماالسّلام در نزد هارون از احترام و اكرام برخوردار بودند و هر پنجشنبه نزد هارون مى‏رفتند تا اينكه يك بار ديگر هارون ايشان را دستگير كرد و ديگر آزادشان نكرد تا بالأخره ايشان را به سندىّ‌بن‌شاهك سپرد و او آن حضرت را با سمّ شهيد كرد(۳). 📚 پانوشت‌ها: ۱. اشاره به آيه شريفه ۶۶ سوره نحل است. ترجمه آيه تقريبا چنين مى‏باشد: «از شكم چهارپايان از بين خون و سرگين، شيرى خالص و گوارا بيرون مى‏آوريم». و علّت اينكه فرموده است شير را از بين خون و سرگين خارج مى‏كنيم اين است كه سرگين در شكمبه است و پستان چهارپايان در قسمت عقب شكم نزديك پاها قرار دارد و شريانها و وريدها شكمبه و پستان را احاطه كرده است. و لذا به اين اعتبار، خداوند مى‏فرمايد از بين خون و سرگين، شير خالص بيرون مى‏آوريم. ۲. شايد اشاره به اين حقيقت باشد كه روح در هنگام مرگ از بدن خارج مى‏شود كما اينكه فرموده است: «إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ‏-» واقعه۸۳ (آن زمان كه روح به حلقوم برسد). ۳. ترجمه عيون أخبار الرضا عليه‌السلام، ابن بابويه (حمیدرضامستفيد وعلی‌اکبرغفارى، نشر صدوق - تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۲ش)، ج۱، صص۱۹۰_۱۸۸ .