.
#دوخط_روضه
#شهادت_امام_کاظم
دو نفر از اهلبیت مرگ خودشونو از خدا طلب کردن ، یکی مادرتون زهرای مرضیه بود... حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنه؟
اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون.
یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون چقد زود دعای آقامون مستجاب شد.
ای آزاد کننده (رویاننده) درخت از بین شن و خاک و آب. و ای آزاد کننده (جاری کننده) شیر از بین سرگین و خون و ای آزاد کننده (به دنیا آورنده) فرزند از بین رحم و ای آزاد کننده آتش از بین آهن و سنگ و ای آزاد کننده روح از بین احشا و اعضای بدن! مرا از دست هارون نجات عنایت فرما!
«یَا سَیِّدِی نَجِّنِی مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ وَ مَاءٍ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَةٍ وَ رَحِمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنْ بَیْنِ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدَیْ هَارُون»
📚بحارالأنوار ج : 48 ص : 220
#روضه_امام_کاظم
.
#دوخط_روضه
ماه شعبان المعظمه، و این روزا ایام ولادت امام حسینه...
گفت : « بابا يا رسول الله ! اين بچه اي كه تو رحم منه(که در بطن دارم) با من حرف مي زنه .» «دخترم ! تو هم تو رحم مادرت ، با مادرت حرف مي زدي ، اما خديجه تبسم مي كرد چرا تو گريه مي كني .» گفت : «بابا ! مگه بچه تو رحم احساس غربت و مظلومي و عطش مي كنه ؟ گاهی میگه اناالغریب، گاهی میگه اناالمظلوم، گاهی میگه اناالعطشان، » فرمود :« دخترم ، اين فرزندت ماجراها داره ....نامش حسينه ، كربلا تنها مي مونه اون ،و با لب تشنه مي كشنش .» هر دو آنقدر گریه کردند از هوش رفتن، اما پیغمبر یه جمله ای گفت بی بی خوشحال شد فرمود: دخترم یه عده شیعه میان برا حسین تو مثل طفل مادر مرده گریه می کنن، بی بی فرمود منم قول می دم تا گریه کنای حسینم ،وارد بهشت نشدن پا تو بهشت نذارم...
#رحم #بطن
.
.
#دوخط_روضه
این همون روضهایه که فرمود ای کاش بودید «لَيْتَكُم في يَوْمِ عاشورا جميعاَ تَنْظُروني»
ای کاش بودید میدیدید چقدر غریب شدم «كَيْفَ اِسْتَسْقي لِطِفْلي فَاَبوا اَن يّرْحَمُوني»
خود سیدالشهدا داره به من و تو میگه چی شد مگه آقا
هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم
جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم
همه با هم وسط خطبه من خندیدند
نسخه ی کودک بی شیر مرا پیچیدند
روی دستم گل بی برگوبرم را کشتن
رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن
حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود
کشتنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود
اومد مقابل دشمن، فرمود: «یا قَومُ اِن لَم تَرحَمُونِی فَارحَمُوا هذا الطِّفلَ اَما تَرونَهُ کَیفَ یَتَلَظّی عَطَشاً.» اینجا حرمله تیری به کمان گذاشت، «فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الوَرِیِد اِلَی الوَرید، او مِنَ الاُذُنِ اِلیَ الاُذُنِ.»۸ حضرت دستش و از خون گلوی علی پر می کرد ، به آسمان می پاشید، می فرمود: «اللهم احکم بیننا و بین القوم دعونا لینصرونا فقتلونا» بعد فرمود: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله» در این وقت یک ندایی از آسمان اومد: «یا حسین دَعهُ فَاِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِی الجَنَّهِ.»
📚 بحار جلد ۴۵
#روضه_حضرت_علی_اصغر
.
.
3️⃣ #دوخط_روضه
﴿سَلَامُ مَنْ لَوْ کَانَ مَعَکَ بِالطُّفُوفِ لَوَقَاکَ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّیُوفِ﴾
✅در روایتی آمده است که در روز عاشورا؛
«فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلاَّ بِالسُّيُوفِ»
♦️احدی امام حسین(علیه السلام) را اجابت نکرد، مگر با شمشیرهایشان!(۱)
در روایتی دیگر آمده است که؛
روزی حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) در هنگام طفولیتِ امام حسین(علیه السلام)، او را مرتب می بوسید و می گریست.
هنگامی که امام حسین(علیه السلام) علت را جویا شد، حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
«يَا بُنَيَّ! أُقَبِّلُ مَوْضِعَ السُّيُوفِ مِنْكَ وَ أَبْكِي»
♦️پسرم! جای شمشیرها را می بوسم و گریه می کنم.(۲)
﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۴۵
۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۴
#اسنادالمصائب
.
.
#دوخط_روضه
.
روز خاستگاری امیرالمؤمنین از #حضرت_زهرا ، وقتی پیغمبر پرسیدعلی جان چی داری؟ مولا پاسخ داد؛ مرکب و شمشیر و زرهی دارم ... پیامبر فرمود؛ تو مرد جنگ هستی و به شمشیر و مرکب نیاز داری ، ولی تو به زره نیاز نداری...
......
لذا زبانحال حضرت زهرا ، وقتی میخواست بره پشت در ، اینه که فرمود علیجان:
به خواستگاری من چون فروختی سپرت
کنون برای تلافی ، تورا #سپر گشتم
.
گروه تخصصی صدابرداری رقیه خاتون (09903523949)حاج مصطفی.mp3
زمان:
حجم:
3.8M
#دوخط_روضه
گفت این جان تنِ بینای توست
دخترم نشناختی بابای توست
انظر الی عمتی المضروبه ....
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی مادر ندارد
.
فرازی از #دعای_عرفه
یا مَنْ لَمْ یَعْجَلْ عَلى مَنْ عَصاهُ مِنْ خَلْقِهِ یا مَنِ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَهَ مِنْ بَعْدِ طُولِ الْجُحُودِ وَقَدْ غَدَوْا فى نِعْمَتِهِ یَاْکُلُونَ رِزْقَهُ، وَیَعْبُدُونَ غَیْرَهُ وَقَدْ حاَّدُّوهُ وَناَّدُّوهُ وَکَذَّبُوا رُسُلَهُ
اى که بر عذاب نافرمانان از بندگانش شتاب نورزد، اى آن که ساحران روزگار موسى را از ورطه هلاکت رهانید،
(ساحرانی که)پس از سالیان طولانى که در انکار حق بودند، و در عین حال تنعمّ به نعمت او رزقش را میخوردند، و براى غیر او بندگى میکردند، با او مخالفت داشتند و براى او شبیه قرار داده بودند، و پیامبرانش را تکذیب کردند
..................
#دوخط_روضه
یه جایی توی دعای عرفه امام حسین داره از خدا تشکر میکنه با این عبارت:
یا مُمسِکَ یَدَی اِبراهیم عَن ذَبح ابنِهِ
ممنون که به ابراهیم رحم کردی
نذاشتی پسرش جلو چشماش ذبح بشه!!
همین حسین، کربلا...
جلوی چشماش علی اکبرش ارباً اربا شد 😭
#امام_حسین
#روضه_عرفه
#روز_عرفه
...........
.
شب عرفه سه تا خصوصیت دارد:
١-توبه مقبول است
٢-دعا مستجاب است
٣-عبادات از نظر پاداش افزودگی دارد(معادل ١٧٠ سال عبادت)
🎤آقا مجتبی تهرانی(رحمة الله علیه)
یکدیگر را دعا کنیم.
آیت اللّٰه بهجت(ره):
مهمتر از دعا برای تعجیل #فرج
حضرت مهدی(عج)، دعا برای #بقای_ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا #ظهور او میباشد...!
و ثبت لی قدم صدق فی الدنیا والاخره
.
.
#دوخط_روضه
آیت الله میرباقری میفرمود؛ همسر زهیر فردای عاشورا چند تا کفن قیمتی داد به یه نفر تا ببره و جنازه زهیر رو پیدا کنه و کفن کنه و بخاک بسپاره...
اما دید طرف وقتی برگشت ، کفن ها رو هم برگردانده ! پرسید چی شد پیکر زهیر رو پیدا نکردی؟ گفت نه خانم، وقتی داشتم میرفتم به سمت خیمه دار الحرب ، دیدم پیکر حسینِ فاطمه عریان رو زمین افتاده، لذا خجالت کشیدم زهیر رو کفن کنم .....
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد
.
.
#دوخط_روضه
#فاطمیه
#عیادت
سلمان ،تنها کسی بود که بی بی راهش داد برا عبادت ،بی خود نیست می گن،سلمان از ماست
نشست،یه سئوال از بی بی کرد،بی بی جان حالتون چه طوره،درداتون بهتره،من دارم فکر می کنم،این حرفو بی بی به علی نزده،چون علی غیرت الله است،علی مرده شیره پهلوونه،صدا زد سلمان،یه جمله، چه جوری بهت بگم،می خوای بدونی شبا تا صبح چه بلایی سرم می آد،سلمان هی از این پهلو به اون پهلو می شم،سلمان درد پهلو اَمونم و بریده،نمی تونم به علی بگم،پیرمرده سلمان،تو داری می شنوی می زنی تو صورتت،می گن سلمان از خونه اومد بیرون،بغض گلوشو داره خفه می کنه، می خواست داد بزنه نمی تونست،از مدینه اومد بیرون،گفت:برم تو نخلستونها جای خلوت پیدا کنم،برا فاطمه گریه کنم،سلمان می گه رفتم لای نخل ها،دیدم یه صدای آشنا داره می آد،یکی داره گریه می کنه،صداش آشناست،کیه،اومدم جلو دیدم علی ِ ،
الا ای چاه یارم را گرفتند گُلم عشم همه دار و ندارم را گرفتند چه جوری گرفتند، میان کوچه ها…
.
.
#دوخط_روضه
سه ساله ی اباعبدالله همچین که راس مطهر بابا رو دید به زبانحال گفت : بابا آرزوم بود بیایی و سرم رو بدامن بگیری اما حالا مجبورم سرِ بریره ات رو بر دامن بگیرم...
بابا ... خیلی عمه رو زحمت دادم ، توقع داشتم بیایی و منو بقل کنی و باخودت ببری اما عیب نداره بابا...
اگه تو نمیتونی، من بقلت میکنم،اما منو با خودت ببر 😭
#روضه_حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
.