eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.9هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
568 ویدیو
802 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
- ناشناس.mp3
11.18M
🏴بیان مصآئب حضرت باب الحوائج موسی بن جعفر علیه السلام 📚📚محقق و راوی: حجت‌الاسلام
- ناشناس.mp3
781.6K
، باب‌الحوائج موسی بن جعفر علیه‌السلام درسته کشتنت جدا شده سر از تنت؟ نه! غارت شده پیرُهنت؟ نه! مرکب اومد رو بدنت؟ نه! درسته کشتنت جلوی خواهرت زدنت نه! آتیش زدن به گلشنت؟ نه! تکّه حصیر شد کفنت؟ نه! 〰〰〰〰〰 شکسته بال و پر! خونه تو دیدی شعله‌ور؟ نه! زدن زنت رو بی خبر؟ نه! بچه‌ تو کُشتن پشت در؟ نه! شکسته بال و پر! کِشیدنت بین گذر؟ نه! یاست شکسته از کمر؟ نه! شبونه رفته به سفر؟ نه! عبداله باقری✍ ۱۴۰۱/۱۱/۲۶ این _ کاربردی بوده و برای چند مناسب دیگر نیز قابل استفاده خواهد بود. .
. علیه‌السلام اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَصَلِّ عَلى مُوسى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الأبْرارِ وَإِمامِ الأخْيارِ وَعَيْبَةِ الأنْوارِ وَوارِثِ السَّكِينَةِ وَالوَقارِ وَالحِكَم وَالآثارِ ، الَّذِي كانَ يُحْيِي اللَيْلَ بِالسَّهَرِ إِلى السَّحَرِ بِمُواصَلَةِ الاسْتِغْفارِ حَلِيفِ السَّجْدَةِ الطَّوِيلَةِ وَالدُّمُوعِ الغَزِيرَةِ وَالمُناجاةِ الكَثِيرَةِ والضَّراعاتِ المُتَّصِلَةِ وَمَقَرِّ النُّهى وَالعَدْلِ وَالخَيْرِ وَالفَضْلِ وَالنَّدى وَالبَذْلِ وَمَأْلَفِ البَلْوى وَالصَبْرِ وَالمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَالمَقْبُورِ بِالجَوْرِ ، وَالمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَظُلَمِ المَطامِيرِ ذِي السَّاقِ المَرْضُوضِ بِحَلَقِ القُيُودِ وَالجَنازَةِ المُنادى عَلَيها بِذُلِّ الاِسْتِخْفافِ ، وَالوارِدِ عَلى جَدِّهِ المُصْطَفى وَأَبِيهِ المُرْتَضى وَاُمِّهِ فاطَمَةَ سَيِّدَةِ النِّساءِ بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَوَلاءٍ مَسْلُوبٍ وَأَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَدَمٍ مَطْلُوبٍ وَسَمٍّ مَشْرُوبٍ. اللّهُمَّ وَكَما صَبَرَ عَلى غَلِيظِ المِحَنْ وَتَجَرَّعَ غُصَصَ الكُرَبِ وَاسْتَسْلَمَ لِرِضاكَ وَأَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَكَ وَمَحَضَ الخُشُوعَ وَاسْتَشْعَرَ الخُضُوعَ وَعادى البِدْعَةَ وَأَهْلَها وَلَمْ يَلْحَقْهُ فِي شيْء مِنْ أَوامِرِكَ وَنَواهِيكَ لَوْمَةُ لائِمٍ ؛ صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً نامِيَةً مُنِيفَةً زاكِيَةً تُوجِبُ لَهُ بِها شَفاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِكَ وَقُرُونٍ مِنْ بَراياكَ وَبَلِّغْهُ عَنّا تَحِيَّةً وَسَلاماً ، وَآتِنا مِنْ لَدُنْكَ فِي مُوالاتِهِ فَضْلاً وَإحْسانا وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً إِنَّكَ ذُو الفَضْلِ العَمِيمِ وَالتَّجاوُزِ العَظِيمِ بِرَحْمَتِكَ يا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ___________ «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. 📚 صلوات خاصه علیه‌السلام به نقل از کتاب جمال‌الاسبوع سیدبن‌طاوووس قدس‌سره: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَمِينِ الْمُؤْتَمَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَرِّ الْوَفِيِّ الطَّاهِرِ الزَّكِيِّ النُّورِ الْمُنِيرِ الْمُجْتَهِدِ الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ عَلَى الْأَذَى فِيكَ اللَّهُمَّ وَ كَمَا بَلَّغَ عَنْ آبَائِهِ مَا اسْتُوْدِعَ مِنْ أَمْرِكَ وَ نَهْيِكَ وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ وَ كَابَدَ أَهْلَ الْغِرَّةِ وَ الشِّدَّةِ فِيمَا كَانَ يَلْقَى مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ رَبِّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِمَّنْ أَطَاعَكَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ إِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ. . علیه السلام سيّد جليل على بن طاووس (رضى) در كتاب‏ «مصباح الزائر»در يكى از زيارت حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام اين صلوات بر حضرت را كه مشتمل بر شمّه‏اى از فضايل‏ و مناقب و عبادات و مصائب آن جناب است نقل كرده. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْیَارِ وَ عَیْبَةِ الْأَنْوَارِ وَ وَارِثِ السَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِکَمِ وَ الْآثَارِ الَّذِی کَانَ یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الاسْتِغْفَارِ حَلِیفِ السَّجْدَةِ الطَّوِیلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِیرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْکَثِیرَةِ وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ وَ مَقَرِّ النُّهَى وَ الْعَدْلِ وَ الْخَیْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَى وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَى وَ الصَّبْرِ وَ ▪️الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ ▪️وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ ▪️وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ▪️ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ ▪️وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِیهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ، خدایا درود فرست بر محمّد و اهل بیتش،و درود فرست بر موسى بن جعفر،جانشین نیکوکاران،و پیشواى خوبان‏ و خزانه انوار،و وارث آرامش و متانت و حکمتها و آثار،آن‏که همواره شب را با بیدارى‏ تا سحر،با به هم پیوستن استغفار زنده میداشت،هم‏پیمان سجده‏ هاى طولانى، و اشکهاى سرشار و راز و نیاز بسیار،و ناله‏ هاى به هم پیوسته،و قرارگاه خرد و عدالت و خوبى و کرم و بذل، 🔻و خوگرفته به بلا و صبر، 🔻پایمال شده به ستم، 🔻و دفن شده به بی عدالتى 🔻و معذّب در عمق زندانها و تاریکیهاى زیرزمینها، 🔻با ساق کوبیده شده(نرم شده)، به حلقه‏ هاى زنجیرها، 🔻و جنازه‏ اى‏ که با خوارى و سبک انگاشتن بر آن‏ جار زده شده، وارد شونده بر جدّش مصطفى و پدرش مرتضى و مادرش‏ سرور بانوان، 🔹بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَ وِلاءٍ مَسْلُوبٍ وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ اللَّهُمَّ وَ کَمَا صَبَرَ عَلَى غَلِیظِ الْمِحَنِ وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ الْکُرَبِ وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضَاکَ وَ أَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَکَ وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ وَ عَادَى الْبِدْعَةَ وَ أَهْلَهَا وَ لَمْ یَلْحَقْهُ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ أَوَامِرِکَ وَ نَوَاهِیکَ لَوْمَةُ لائِمٍ صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً نَامِیَةً مُنِیفَةً زَاکِیَةً تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِکَ وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَایَاکَ وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیَّةً وَ سَلاما وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ فِی مُوَالاتِهِ فَضْلا وَ إِحْسَانا وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَانا إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِیمِ وَ التَّجَاوُزِ الْعَظِیمِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. با ارثى غصب شده،و حکومتى ربوده،و فرمانى مغلوب،و خونى خواسته،و زهرى نوشانده،خدایا همچنان‏که او بر سختى محنتها صبر کرد،جام اندوه گرفتاریها را نوشید،و در برابر خشنودى‏ ها تسلیم شد،و طاعت را برایت خالص نمود،و خشوع را بی آلایش کرد،و فروتنى را شعار خود ساخت،و با بدعت و اهلش‏ دشمنى نمود،و ملامت ملامتگرى در چیزى از اوامر و نواهى تو در او اثر نکرد،بر او درود فرست درودى بالنده‏ عالى،پاک،که با آن درود بارى او واجب گردانى شفاعت امتهایى ازآفریدگانت،و گروه‏هایى از مخلوقت،و از جانب ما به او تحیت و سلام برسان،و از نزد خود در موالاتش به ما فضل و احسان و آمرزش و رضوان عنایت کن،که تو داراى فضل فراگیر و گذشت فراوان هستى،به مهربانى‏ات اى مهربان‏ترین مهربانان. ✅ مصباح الزائر .
. دو نفر از اهلبیت مرگ خودشونو از خدا طلب کردن ، یکی مادرتون زهرای مرضیه بود... حسنین و زینبین رو صدا زد فرمود: میخوام دعا کنم دستتونو بیارین بالا یازهرا... بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر میخوای برای شفات دعا کنه؟ اینجا بود که بی بی فرمود: اللهم عجل وفاتی سریعا، خدایا دیگه مرگ فاطمه رو برسون. یکی هم میوه دلش امام کاظم بود فرمود: خدا دیگه مرگ موسی بن جعفر رو برسون چقد زود دعای آقامون مستجاب شد. ای آزاد کننده (رویاننده) درخت از بین شن و خاک و آب. و ای آزاد کننده (جاری کننده) شیر از بین سرگین و خون و ای آزاد کننده (به دنیا آورنده) فرزند از بین رحم و ای آزاد کننده آتش از بین آهن و سنگ و ای آزاد کننده روح از بین احشا و اعضای بدن! مرا از دست هارون نجات عنایت فرما! «یَا سَیِّدِی نَجِّنِی مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ وَ مَاءٍ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَةٍ وَ رَحِمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنْ بَیْنِ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدَیْ هَارُون»  📚بحارالأنوار ج : 48 ص : 220 .
. بـرگـرد جـهـان دچـار تشکیک شده در غـیـبـت تـو زمـانـه تـاریک شده عـجّـل لـولـیـک الـفـرج مـی‌خـوانم چون رجعت عـاشقانه نزدیک شده ✍ .
استرس و اضطراب و ترس​.mp3
3.88M
.. درمان استرس و اضطراب قبل از سخنوری سوالی پیشنهادی داشتین👇 @fanne_bayan4837
◾️ [جلسه‌ی سوم] ۲۶ بهمن ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 شهادت حضرت امام کاظم صلوات‌الله‌علیه 📚 مطالب مطرح شده: ۱۲. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۱۳. اِخبار غیبی امام کاظم علیه‌السلام از باطن و ما في الضمیر هشام بن سالم ۱۴. داستان عنایت امام کاظم علیه‌السلام به بی‌بی شطیطه نیشابوری ۱۵. کلمات امام کاظم علیه‌السلام در کودکی ۱۶. واقعه‌ای حیرت‌انگیز در سن شش‌سالگی
40.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 ( خواهش کردم ....) 🔹به قلم و نفس کربلایی محمد جواد توحیدی ✍ خواهش کردم پیرهنتو پس بدن، ندادن نیزه نیزه .. به کشتنِ تو ادامه دادن خواهش کردم وقتی سرو میبرن نباشم حالا باید چه جوری از بدنت جداشم آه.. به حسین   پاشو بگو اینا همش خوابه حسین آه.. به حسین سرِ تو زیرِ نورِ مهتابه حسین آه.. تنِ تو چقدر نفسگیر شده کشتن تو آه.. تنِ تو من روی سینه میزارم پیرهنتو زیر تیغ و شمشیر و سنان بود ای وای... نگران بود۲ خاتمش بدست ساربان بود ای وای... نگران بود۲ َآه جگرم بعد تو سوخت ، حرمتِ اهل حرم َآه جگرم زمونه کرده با سرت همسفرم چی به روز خیمه ها آوردن سَرو بردن یادگاریِ مادرو بردن ای وای سَرو بردن https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/3471
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مصائب امام غريب.mp3
2.75M
●‍ زندان حضرت موسی بن جعفر (ع) چگونه جایی بوده است؟ / چرا استخوان‌های آن حضرت نرم شده بود؟ 🎙 پای سخنان شنیدنی استاد علی‌ ابوالحسنی مُنذِر (ره)
مقتل خوانی شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام مکتوب
. 🔖منبر کوتاه 🔖 علیه السلام 💠 ایمان پدر همه ائمه 💠 ابوالائمه ♦️علمای امامیه و نیز علمای زیدیه و برخی از علمای (1) اهل سنت به استناد روایات اسلامی و حکایات تاریخی بر این عقیده اند که ابوطالب پس از بعثت پیامبر(ص) و اعلان علنی اسلام در سال سوم بعثت پس از نزول آیه «و انذر عشیرتک الاقربین » (2) به آیین حیات بخش اسلام ایمان آورد و تا روزی که زنده بود مسلمان بود و با دلی مالامال از ایمان و اخلاص به آیین توحید از این دنیا رفت اما برای آن که از آیین یکتاپرستی بهتر دفاع کند و مسؤولیت خود را در حفظ جان پیامبر(ص) در پیشبرد اهدف اسلام بیشتر ادا نماید، تقیه کرد و ایمان و اعتقاد خود را نسبت به اسلام و پیامبر(ص) کتمان نمود. ✍اما مع الاسف بعضی به دور از حق و انصاف در اسلام ابوطالب تردید کرده و در مقام اظهار نظر توقف نموده و گفته اند که نسبت به اسلام ابوطالب امر به ما مشتبه است و در مسلمان بودن او تردید داریم. ‼️برخی دیگر از علمای اهل جماعت که نسبت به امیرالمؤمنین علی(ع) کینه قلبی داشته و برای جلوگیری از نشر فضایل آن حضرت از هیچ کوششی دریغ نمی کرده اند، برای پایین آوردن مقام و منزلت آن حضرت، نه تنها اسلام پدرش را انکار نموده، بلکه با گستاخی تمام گفته اند: ◾️«بعضی آیات کفر و عذاب در قرآن کریم در شان ابوطالب نازل شده است. درباره کسی که ابن ابی الحدید می گوید: «ان الاسلام لولا ابوطالب لم یکن شیئا مذکورا; اگر ابوطالب نمی بود از اسلام هم خبری نبود.»(3) 🔷برخی مغرضان در کتابهای خود، بدون اینکه تحقیق و بررسی در این باره کرده باشند. افکار مردم عوام را نسبت به این بزرگ مرد الهی و فدایی اسلام و قرآن، مخدوش کرده اند و کار را به جایی رسانده اند که اگر شیعه ای در مکه معظمه کنار پل حجون بخواهد بر سر مزار ابوطالب فاتحه ای بخواند و طلب مغفرت نماید، با تمسخر و عتاب مواجه خواهد شد. ♦️مغرضان و متعصبان چون نتوانسته اند حمایتهای شجاعانه و فداکاریهای مخلصانه آن مرد بزرگ را از اسلام و پیامبر(ص) انکار نمایند از این طریق خواسته اند آن از خود گذشتگی ها را توجیه نمایند و گفته اند که ابوطالب حمایتهایش از روی ایمان و اعتقاد به پیامبر(ص) نبوده بلکه به دلیل نسبت فامیلی و روی علاقه شدیدی که به برادرزاده اش محمد داشته است، در برابر مخالفان و مشرکان می ایستاد و از او دفاع می کرد تا جان پسر برادرش سالم بماند. اما به آیین و مکتب محمد(ص) کاری نداشت. 🔷دلایل ایمان محکم ابوالائمه علیهم السلام با اندکی تامل و دقت در حمایتها و جانفشانی های مخلصانه ابوطالب به بی اساس بودن این توجیهات و بی انصافی و غرض ورزی دشمنان اهل بیت پی می بریم; زیرا 1⃣مگر ممکن است شخصیتی مثل ابوطالب که از مقام و منزلت والایی در بین قریش و مردم مکه برخوردار بوده بر خلاف اعتقاد درونی خود و فقط بر اثر نسبت خانوادگی حاضر شود تمام هستی خود را فدای محمد(ص) نماید؟ 2⃣آیا ممکن است برای شخصیتی مثل ابوطالب به دلیل دوست داشتن برادرزاده اش فرزند خود علی(ع) را در خدمت او گزارد و سفارش کند تا پای جان از آیین او حمایت نماید؟ 3⃣ ایا ممکن است خود نیز حاضر شود مدت سه سال در شعب ابوطالب گرسنگی و تشنگی و فشارهای روحی و جسمی را تحمل کند و در کنار محمد(ص) و یارانش به دلیل تعصب قومی و فامیلی بماند؟ ⏺بدون تردید حمایتهای همه جانبه ابوطالب از پیامبر اسلام انگیزه الهی و معنوی داشته است; نه انگیزه ای مادی و تعصب قومی. به طور قطع او تشخیص داده بوده که «پیامبر(ص) مظهر کاملی از انسانیت و فضیلت است و آیین او بهترین برنامه سعادت بشریت است، و دفاع از چنین مکتبی، فضیلت و شرف است.» از این رو او با عقیده به آیین و مکتب اسلام در مقام دفاع از برادرزاده اش برخاست و مدت ده سال باقیمانده عمرش که پس از بعثت آن حضرت در قید حیات بود، لحظه ای از فداکاری و از خودگذشتگی ننشست و با قلبی مملو از ایمان و اعتقاد به خدا و قیامت و پیامبر(ص) جهان را وداع گفت و در جوار رحمت حق و رضوان او قرار گرفت سلام و درود خدا و پیامبران و فرشتگان بهشت بر او باد. ♦️در فداکاری و ایمان ابوطالب همین بس که ابن ابی الحدید درباره اش چنین اشعاری به ثبت رسانده است: و لولا ابوطالب و ابنه لما مثل الدین شخصا فقاما فذاک بمکة آوی و حامی و هذا بیثرب جس الحماما تکفل عبد مناف بامر و اودی فکان علی تماما(4) ♦️اگر ابوطالب و فرزندش علی نبود، ستون دین برپا نمی شد.ابوطالب در مکه از دین خدا حمایت کرد و به آن پناه داد; و علی در مدینه کبوتر دین را به پرواز درآورد.ابوطالب کاری را در دست گرفت و چون درگذشت علی آن را به اتمام رسانید. ━━━━━━⊱《●○●》⊰━━━━━━ پی نوشت : (1)زینی دحلان، مفتی مکه متوفای 1304 (2)شعراء (26) آیه 214. (3)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 142. (4)شرح نهج البلاغه ج 14 ص 84 .
علیه‌السلام 👈🏼👈🏼 مرحوم و دیگر بزرگان به نقل از عیسى شَلقان آورده اند: روزى بر محضر مبارک امام صادق علیه‌السلام وارد شدم و تصمیم داشتم که درباره شخصى به نام ابوالخطّاب سؤال کنم. همین که داخل منزل حضرت رفتم و سلام کردم، امام علیه السلام فرمود: اى عیسى! چرا نزد فرزندم موسى - کاظم علیه‌السلام - نمى‌روى تا آنچه که مى‌خواهى از او سؤال کنى؟! ➖ من دیگر سخنى نگفتم و براى یافتن حضرت موسى کاظم علیه‌السلام روانه گشتم، و سرانجام او را در حال نوشتن یافتم، که نشسته بود و مدادى در دست داشت. ➖ چون چشم آن کودک معصوم بر من افتاد، اظهار داشت: اى عیسى! خداوند متعال در روز ازل از تمامى پیغمبران و خلایق، بر نبوّت محمّد بن عبدالله صلی‌الله‌علیه‌وآله؛ و نیز خلافت و جانشینى اهل‌بیت عصمت وطهارت علیهم‌السلام عهد و میثاق گرفته است، و همگان نسبت به آن وفادار و ثابت هستند. ولیکن عدّه‌اى از افراد، ایمانشان حقیقت و واقعیّت ندارد، بلکه ایمان آن‌ها عاریه و ظاهرى است، که ابوالخطّاب نیز از جمله همین افراد مى‌باشد. ➖عیسى شلقان گوید: چون از آن کودک، چنین سخنى عظیم را شنیدم، خصوصاً که از نیّت و قصد درونى من آگاه بود، بسیار خوشحال شدم؛ و آن حضرت را در آغوش گرفته وپیشانى او را بوسیدم و اظهار داشتم: ذرّیه رسول‌الله صلوات‌الله‌علیهم، بعضى از بعضى ارث مى‌برند و همگان یکى مى‌باشند. ➖ و پس از آن ، نزد امام صادق علیه‌السلام بازگشتم و جریان را برایش بازگو کردم، و افزودم بر این که همانا او حجّت خدا و خلیفه بر حقّ رسول‌الله صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏ است. سپس امام صادق علیه‌السلام فرمود: چنانچه هر مطلب و سؤالى که داشتى، از این فرزندم - که او را مشاهده نمودى - سؤال مى‌کردى، تو را پاسخ کافى و کامل می‌داد. 📚 منابع: ۱. الخرایج والجرایح، ج۲، ص۶۵۳، ح۲ ۲‌، بحارالأنوار، ج۴۸، ص۵۸، ح۶۸
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #دوخط_روضه #شهادت_امام_کاظم دو نفر از اهلبیت مرگ خودشونو از خدا طلب کردن ، یکی مادرتون زهرای مر
. علیه‌السلام 👈🏼 از پدرش گويد: از يكى از شيعيان شنيدم كه‏ مى‏گفت: وقتى هارون، موسى بن جعفر عليهماالسّلام را زندانى كرد، حضرت، شب هنگام، از جهت هارون در ترس بودند كه مبادا ايشان را بكشد. لذا تجديد وضو كردند و رو به قبله ايستادند و چهار ركعت نماز خواندند و سپس دست به دعا برداشته، چنين گفتند: «يا سيّدي نجّني من حبس هارون وخلّصني من يده، يا مخلّص‏ الشّجر من بين رمل وطين، ويا مخلّص‏ اللّبن من بين فرث ودم، ويا مخلّص‏ الولد من بين مشيمة ورحم ويا مخلّص‏ النّار من الحديد والحجر، ويا مخلّص‏ الرّوح من بين الاحشاء والأمعاء، خلّصني من يدي هارون». 📝 يعنى: اى آقاى من، سرور من، مرا از زندان هارون نجات بده و از دست او رهايم كن. اى كه درخت را از بين گل و شن بيرون مى‏آورى! اى كه شير را از بين مجراى خون و سرگين خارج مى‏كنى(۱) اى كه جنين را از ميان رحم و مشيمه خارج مى‏كنى! اى كه آتش را از آهن و سنگ بيرون مى‏آورى! اى كه روح را از بين امعاء و احشاء خارج مى‏كنى(۲) مرا از دست هارون نجات بده. ➖ راوى مى‏گويد: وقتى حضرت موسى بن جعفر عليهماالسّلام اين دعاها را خواند، هارون در خواب مردى سياه پوست را ديد كه به‌سراغش آمده و شمشيرى در دست دارد كه از نيام بيرون كشيده و بالاى سرش ايستاده است و مى‏گويد: هارون! موسى بن جعفر را از حبس آزاد كن وگرنه، گردنت را با اين شمشير مى‏زنم. ➖ هارون از هيبت آن مرد وحشت كرده، دربان را طلبيد و به او گفت: به زندان برو و موسى بن جعفر عليهماالسّلام را آزاد كن. راوى ادامه داد: دربان به سمت زندان حركت كرد، به زندان رسيد و در زد، مأمور زندان گفت: كيست؟ گفت: خليفه، موسى بن جعفر را فراخوانده است او را بيرون بياور و آزادش كن. زندانبان فرياد زد: اى موسى! خليفه تو را فراخوانده است. حضرت موسى بن جعفر- عليهماالسّلام- ترسان و نگران از جابرخاست و گفت: حتما تصميم بدى در مورد من گرفته است كه در اين دل شب مرا فراخوانده است، حضرت گريان و اندوهگين و نااميد از حيات خود، برخاست و با اندامى لرزان به نزد هارون رفت. ➖ حضرت فرمود: سلام بر هارون، هارون نيز جواب سلام حضرت را داد و گفت: تو را به خدا قسم مى‏دهم آيا امشب دعا كرده‏اى؟ حضرت فرمود: بله. هارون پرسيد: چه دعايى؟ حضرت فرمود: تجديد وضوء كردم و چهار ركعت نماز خواندم و سر به آسمان بلند كردم و گفتم: يا سيّدى خلّصني من يد هارون.- و تا آخر دعا را ذكر فرمود. هارون گفت: خداوند دعايت را مستجاب كرد، اى دربان! او را آزاد كن! سپس چند خلعت طلبيد و سه عدد از آنها را به حضرت پوشاند و اسب خود را به‏ ايشان داد و ايشان را گرامى داشت و احترام نمود و نديم و همدم خويش گرداند. سپس گفت: آن دعاها را برايم بخوان، حضرت آنها را به او تعليم فرمود. ➖ راوى ادامه داد: هارون حضرت را آزاد كرد و به دربانش سپرد تا ايشان را به منزل برساند و همراه او باشد، و موسى بن جعفر عليهماالسّلام در نزد هارون از احترام و اكرام برخوردار بودند و هر پنجشنبه نزد هارون مى‏رفتند تا اينكه يك بار ديگر هارون ايشان را دستگير كرد و ديگر آزادشان نكرد تا بالأخره ايشان را به سندىّ‌بن‌شاهك سپرد و او آن حضرت را با سمّ شهيد كرد(۳). 📚 پانوشت‌ها: ۱. اشاره به آيه شريفه ۶۶ سوره نحل است. ترجمه آيه تقريبا چنين مى‏باشد: «از شكم چهارپايان از بين خون و سرگين، شيرى خالص و گوارا بيرون مى‏آوريم». و علّت اينكه فرموده است شير را از بين خون و سرگين خارج مى‏كنيم اين است كه سرگين در شكمبه است و پستان چهارپايان در قسمت عقب شكم نزديك پاها قرار دارد و شريانها و وريدها شكمبه و پستان را احاطه كرده است. و لذا به اين اعتبار، خداوند مى‏فرمايد از بين خون و سرگين، شير خالص بيرون مى‏آوريم. ۲. شايد اشاره به اين حقيقت باشد كه روح در هنگام مرگ از بدن خارج مى‏شود كما اينكه فرموده است: «إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ‏-» واقعه۸۳ (آن زمان كه روح به حلقوم برسد). ۳. ترجمه عيون أخبار الرضا عليه‌السلام، ابن بابويه (حمیدرضامستفيد وعلی‌اکبرغفارى، نشر صدوق - تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۲ش)، ج۱، صص۱۹۰_۱۸۸ .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
مقتل خوانی شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام مکتوب #شهادت_امام_کاظم
. کنیز زیباروی و مرحوم مجلسی نقل کرده است: که هارون، خلیفه مقتدر و بی‌حیای عبّاسی دستور داد کنیز زیبا صورتی را برای خدمت کردن به امام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) به زندان بردند (و منظورش بدنام کردن حضرت بود). امام پیغام داد: «بَل انتُم بِهَدیتکُم تَفرَحُون(نمل:۳۶)؛ این شما هستید که با هدایای خود شادمان می‌شوید»؛ من به کنیز و امثال آن نیازی ندارم. هارون از این پیام سخت خشمگین شد و گفت: به او بگویید ما به رضای تو کنیز را به زندان، نزد تو نفرستادیم، و دستور داد که کنیز را نزد حضرت بگذارند و باز گردند. مدتی گذشت، هارون خادمش را به زندان فرستاد تا خبری بگیرد. خادم به زندان رفت. با کمال تعجب دید آن کنیز به سجده رفته است و مرتب می‌گوید: قُدّوس سُبحانکَ سُبحانکَ، جریان را به هارون گزارش داد. هارون گفت: به خدا سوگند! موسی بن جعفر او را سحر کرده است، کنیز را بیاورید. کنیز را به حضور هارون آوردند، نگاهش را به آسمان دوخت و ساکت ایستاد. هارون پرسید: تو را چه شده؟ گفت: خبر تازه‌ای دارم! وقتی مرا به زندان بردند دیدم این مرد مرتب نماز می‌خواند، بعد از نماز مشغول تسبیح و تقدیس خداوند می‌شود. به او عرض کردم: مولای من! شما کاری ندارید برایتان انجام دهم؟ فرمود: با تو چه کار دارم؟ عرض کردم: مرا برای خدمت به شما آورده‌اند. آن بزرگوار با دست اشاره کرد و فرمود: پس اینها چه کاره‌اند؟! نگاه کردم، باغی دیدم بسیار وسیع و زیبا که اول و آخر آن ناپیدا بود، فرش‌های نفیس در آن گسترده بود و حوریه‌های بسیار زیبا با لباس‌های آراسته در آن جا بودند که هرگز نظیر آنها را ندیده بودم. با مشاهده آنها در برابر خدای خود به سجده افتادم و در سجده بودم که خادم تو به سراغم آمد و مرا نزد تو آورد. هارون گفت: ای ناپاک! شاید وقتی به سجده رفتی اینها را در خواب دیدی؟ گفت: نه! به خدا سوگند! این واقعیات را پیش از سجده دیدم و بعد از مشاهده آنها به سجده افتادم. هارون (به فردی) گفت: این ناپاک را بگیر و مراقب باش کسی این مطلب را از او نشنود، اما کنیز بدون درنگ مشغول نماز شد. از او پرسیدند: چرا چنین می‌کنی؟ گفت: عبد صالح (موسی بن جعفر علیهماالسلام) را چنین یافتم … . راوی این داستان می‌گوید: این کنیز زندگی خود را به همین منوال در بندگی خدا سپری کرد تا از دنیا رفت. این قضیه چند روز قبل از شهادت امام کاظم (علیه‌السلام) رخ داد. 📚بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۲۳۸ .
. بررسی لقب کاظم و کنترل خشم 🏴[به مناسبت شهادت امام کاظم(ع)]🏴 منبر ۳۰ دقیقه ای🕙 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْیَارِ وَ عَیْبَةِ الْأَنْوَارِ وَ وَارِثِ السَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِکَمِ وَ الْآثَارِ الَّذِی کَانَ یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الاسْتِغْفَارِ حَلِیفِ السَّجْدَةِ الطَّوِیلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِیرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْکَثِیرَةِ وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ وَ مَقَرِّ النُّهَى وَ الْعَدْلِ وَ الْخَیْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَى وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَى وَ الصَّبْرِ وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِیهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ، خدایا درود فرست بر محمّد و اهل بیتش،و درود فرست بر موسى بن جعفر،جانشین نیکوکاران،و پیشواى خوبان‏ و خزانه انوار،و وارث آرامش و متانت و حکمتها و آثار،آن‏که همواره شب را با بیدارى‏ تا سحر،با به هم پیوستن استغفار زنده مى‏داشت،هم‏پیمان سجده‏هاى طولانى،و اشکهاى سرشار و رازونیاز بسیار،و ناله‏هاى به هم پیوسته،و قرارگاه خرد و عدالت و خوبى و کرم و بذل،و خوگرفته به بلا و صبر،پایمال شده به ستم،و دفن شده به بى‏عدالتى و معذّب در عمق زندانها و تاریکیهاى زیرزمینها،با ساق کوبیده،به حلقه‏هاى زنجیرها،و جنازه‏اى‏ که با خوارى و سبک انگاشتن بر آن‏جار زده شده،وارد شونده بر جدّش مصطفى و پدرش مرتضى و مادرش‏ سرور بانوان ای بـاب مـراد خلق عالم سر تا به قدم رسول‌اکرم هفتم ولـی خدای منـان! مهر تو روان دین و ایمان گفتـار تو چون کلام قرآن در هـر نفست پیام قرآن چشم همـه بـر عنـایت تو سرمایـۀ‌ مـا ولایـت تـو تو بـاب مـراد عالـم استی تـو کعبـۀ روح آدم استی تو دسـت عنـایت خـدایی از خلق جهان گره‌گشایی ☑️مقدمه در حدیثی از پیامبر(ص) که شأن و فضیلت ۱۲ امام بیان شده است علامه مجلسی در جلد ۲۷ بحارالانوار آن را آورده است؛ درباره موسی بن جعفر فرمود «من أَحبَّ أن یلقی الله تَعالی طاهراً مُطهراً فَلیتَولَّ مَوسی الکَاظم» کسی که دوست دارد روز قیامت خدا را در حالی ملاقات کند و به گونه ای محشور شود که پاک پاکیزه باشد، باید ولایت ( دوستی و اطاعت)موسی بن جعفر را داشته باشد. کسب معرفت نسبت به ابعاد شخصیت آن حضرت از مقامات معنوی، دریای فضل،گستره دانش، عبادات، کرامات و سیره عملی آن امام همام، امری صعب و دشوار است. در این مبحث فقط به بیان سه حدیث و شرح دو لقب از القاب آسمانی آن حضرت بسنده میکنیم؛ 🔹حدیث اول وَجَدتُ عِلمَ الناس فی اَربعٍ: اَوّلُهاأن تَعرِفَ رَبَّکَ وَالثّانیةُ أن تَعرِفَ ما صَنَعَ بکَ وَالثّالثَةُ أن تَعـرِفَ ماأرادَ مِـنکَ وَالرّابعَةُ أن تَعرفَ ما َیخرُجُکَ مِن دینِکَ علومی را که مردم به آن نیاز دارند در چهار چیز یافتم : اول اینکه خدای خودت را بشناسی . بشناسی که خداوند با تو چه کار کرده است . بشناسی که خداوند چه چیزی از تو می خواهد . و بشناسی که چه چیزی تو را از دینت خارج می کند.(۱) 🔹حدیث دوم اجْتَهِدُوا فِی أَنْ یكونَ زَمَآنُكمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ وَ سَاعَةً لِأَمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَآنِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِینَ یعَرِّفُونَكمْ عُیوبَكمْ وَ یخْلِصُونَ لَكمْ فِی الْبَاطِنِ وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِیهَا لِلَذَّاتِكمْ فِی غَیرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ السَّاعَة تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ سَاعَاتٍ تلاش کنید که وقت شما چهار ساعت باشد: ساعتى براى مناجات با خدا، ساعتى براى کار زندگى، ساعتى براى معاشرت با برادران و اشخاص مورد اعتماد که شما را از عیب‏ هایتان آگاه نمایند و از دل با شما خالص و یک رو باشند و ساعتى که در آن براى لذت‏ هاى غیر حرام خویش خلوت کنید و با این ساعت، براى سه ساعت دیگر نیرو مى‏ یابید.(۲) 🔹حدیث سوم للّهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجـَّةً ظاهِـرَةً وَحُجـَّةً باطِنـَةً، فَاَمَّا الَّظاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَالأَنْبِياءُ وَالأَئِمَّةُ، وَاَمـَّا الْبـاطِنـَةُ فَالْعـُقـُولُ خـداوند را بر مردم دو حجّـت اسـت: حجـتى آشكار و حجّتى پنهان و درونى. امّا «حجت آشكار»، رسولان و پيامبران و امامانند. امـّا «حجت باطنى»، عقـلهاسـت(۳) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ۱
🔶لقب اول:باب الحوائج ➖امام صادق(ع) می فرماید: «قَضَاءُ اَلْحَوَائِجِ إِلَى اَللَّهِ وَ أَسْبَابُهَا بَعْدَ اَللَّهِ اَلْعِبَادُ تَجْرِي عَلَى أَيْدِيهِمْ» قضاى حوائج بدست خداست اما پس از خدا مردم وسيله هستند كه به دست آنها انجام مى‌شود(۴) طبق حدیث فوق ، هر فردی که بتوان با پناه‌بردن به او نیازهای معنوی و مادی خود را برآورده سازیم، باب الحوائج ما است. ، همه‌ی پیامبران و ائمه(ع) که می‌توانند در برآورده شدن خواسته‌های دنیوى، اخروى، مادی و معنوی انسان نقش داشته باشند، می‌توانند «باب الحوائج» باشند. ➖امام هفتم بیش از هر لقبی به این لقب یاد می شود و از همه ي القاب آن بزرگوار مشهورتر و معروف تر است. در میان عام و خاص مشهور است که هیچ گرفتار و یا اندوه رسیده اي رو به آن حضرت نیاورد، مگر این که خداوند گرفتاریها و غم هاي او را برطرف ساخت، هیچ کسی به ضریح مقدس او پناهنده نشد جز این که حاجاتش برآورده شده و با دلی شاد و فکري آسوده از رنجها و بلایاي روزگار و حوادث دوران به میان خانوادهاش بازگشته است و همه ي شیعیان آن حضرت بلکه توده ي مسلمان با اختلاف طبقات و درجاتی که دارند به این مطلب معتقدند. این ابوعلی خلال دانشمند بزرگ و رهبر فکري حنبلی ها است که میگوید:هیچ گرفتاري براي من پیش نیامد که من به قبر موسی بن جعفر علیه السلام متوسل شدم، مگر این که آنچه می خواستم خداوند برایم فراهم ساخت. گرفتاری هاي روزگار و مصائب دوران بر شانهي گروهی از شعرا و ادبا سنگینی کرده و متوسل به آن بزرگوار و پناهندهي ضریح مقدس او شده اند و او را در رفع اندوه و برطرف ساختن رنج گرفتاري و بلاي خویش، به پیشگاه خدا وسیله قرار داده اند و خداوند گرفتاري آنها را برطرف ساخته است. ➖ امام صادق (ع) فرمودند «هو من ابواب الله عزوجل و الحق معه» او( امام موسی بن جعفر) از درهای خداست و حق با اوست(۵) ➖در کتاب شرح منهاج الکرامه از ابن جوزی در مورد امام موسی کاظم(ع) نقل شده است:« و هو المعروف بباب الحوائج لانه ما خاب المتوسل به فی قضاء حاجته قطّ»؛ او به باب الحوائج معروف است چون هیچ توسل کننده‌ای در برآورده شدن خواسته‌اش از او نا امید نشده است(۶) 🔻به عنوان نمونه یک مورد از کرامات آن حضرت از کتب معتبر حدیثی را نقل میکنیم؛🔺 💠 داستان عبد اللَّه بن مغیره نقل می‌کند: موسی بن جعفر(ع) در سرزمین مِنی به زنی رسید که به دلیل از دست‌دادن گاو خود گریه می‌کرد و فرزندانش هم در اطراف او به زاری مشغول بودند. امام(ع) علت را پرسید. زن گفت: من فرزندانی یتیم دارم و گاوی داشتیم که خرج زندگی من و کودکانم از آن تأمین می‌شد. اکنون آن گاو مرده و من و فرزندانم از آن محروم شدیم و راه دیگری نداریم. امام فرمود: آیا می‌خواهی آن‌را برای تو زنده کنم؟! به آن زن الهام شد که بگوید: آری ای بنده خدا! حضرت‌شان(ع) به کناری رفت و دو رکعت نماز خواند و دست خود را بلند نمود و لب‌های مبارک‌شان را تکان داد، سپس گاو را صدا زد و با پنجه‌ی پایش به گاو زد، گاو بلند شد و ایستاد. وقتی نگاه زن به گاو افتاد، فریادی کشید و گفت: به پروردگار کعبه! این مرد عیسی بن مریم است! حضرت(ع) میان مردم رفت و از آن‌جا دور شد.(۷) 🔶لقب دوم: کاظم مشهور ترین لقب امام هفتم کاظم است . کاظم واژه قرآنی است به معنی فرو برنده خشم. دلیل ملقب شدن امام هفتم شیعیان به کاظم، این بود که خشم خود را کنترل می‌کرد.و در برابر ستم‌های ظالمان صبر می‌کرد و کظم غیظ می‌نمود. در کتاب تذکرة الخواص سبط بن جوزی آمده است که امام موسی کاظم(ع) بدان‌جهت «کاظم» نامیده شد که هرگاه از کسی چیزی به او می‌رسید، برایش مالی می‌فرستاد.(۸) ابن اثیر میگوید: او به خاطر شکیبائی و نرمش اخلاقی و نیکی در برابر بدي،به این لقب، مشهور شد.(۹) 💠داستان مردی از نوادگان عمر بن خطاب در حضور امام کاظم، به امام علی(ع) توهین کرد. همراهان امام خواستند به او حمله کنند، اما امام مانع شد و سپس به مزرعهٔ آن مرد رفت. مرد با دیدن امام کاظم شروع به داد و بیداد کرد که محصولش را لگدمال نکند. امام به او نزدیک شد و از او پرسید چقدر خرج کاشت مزرعه‌ات کرده‌ای؟ مرد گفت: ۱۰۰ دینار! سپس پرسید: امید داری چه اندازه از آن برداشت کنی؟ مرد پاسخ داد غیب نمی‌دانم. امام فرمود: گفتم امید داری چه اندازه از آن برداشت کنی؟ مرد پاسخ داد: ۲۰۰ دینار! امام ۳۰۰ دینار به او داد و گفت: این ۳۰۰ دینار برای توست و محصولت هم برایت باقی است. سپس به مسجد رفت. آن مرد زودتر خود را به مسجد رساند و با دیدن امام کاظم برخاست و این آیه را بلند خواند: اللَّه أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِ‌سَالَتَهُ؛ خدا بهتر می‌داند رسالتش را کجا قرار دهد.(۱۰) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ۲