eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
558 ویدیو
785 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🎴 [جلسه‌ی سوم] ۱۶ دی ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 شهادت حضرت ام‌البنین علیهاالسلام، ۱۳جمادی‌الثانی ۱۴۴۴ق 📚 مطالب مطرح شده: ۱۲. مدح امام عصر علیه‌السلام ۱۳. چرا مولا امیرالمؤمنین علیه‌السلام در انتخاب همسرش فاطمه کلابیه عليهاالسلام، به عقیل مراجعه کرد؟ ۱۴. ولایت‌پذیری فاطمه ام‌البنین علیهاالسلام ➖ نمونه‌ای از ولایت‌مداری فاطمه زهرا علیهاالسلام ➖ نمونه‌ای از ولایت‌مداری زینب کبری علیهاالسلام ➖ نمونه‌ای از ولایت‌مداری ام‌سلمه علیهاالسلام
26.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه سوزناک استاد حاج غلامرضا سازگار در مراسم عزادارى وفات حضرت ام البنین (س)
📗 ام البنین(س) و اشعار عاشورایى سید محسن امین درباره ام البنین علیهاالسلام مى گوید: او شاعرى خوش بیان و از خانواده‌اى اصیل و شجاع بود. (۱) هنگامى كه زنها او را با عنوان ام البنین خطاب مى‌كردند و به وى تسلیت مى‌دادند، این ابیات را سرود: «لا تَدْعُوِنِّى وَیكِ ام الْبَنِین / تُذَكِّرنِى بِلُیوثِ الْعَرِینِ» «اى زنان مدینه! دیگر مرا ام البنین نخوانید و مادر شیران شكارى ندانید.» «كانَتْ بَنُونَ لِى اُدْعى بِهِمْ / وَالْیوْمَ اَصْبَحْتُ وَلا مِنْ بَنِینِ» «مرا فرزندانى بود كه به سبب آنها ام البنینم مى‌گفتند، ولى اكنون دیگر براى من فرزندى نمانده است و همه را از دست داده‌ام.» «اَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبى / قَدْ واصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ» «آرى، من چهار باز شكارى داشتم كه آنها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آنها را قطع كردند.» «تَنازَعَ الْخِرْصانُ اَشْلائَهُمْ / فَكُلُّهُمْ اَمْسَوا صَرِیعاً طَعِینْ» «دشمنان با نیزه‌هاى خود ابدان طیبه آنها را از هم متلاشى كردند و در حالى روز را به پایان بردند كه همه آنها با جسد چاك چاك بر روى زمین افتاده بودند.» «یا لَیتَ شِعْرِى اَكَما اَخْبَرُوا / بِاَنَّ عَبَّاساً قَطِیعُ الْیمِینِ»(۲) «اى كاش مى‌دانستم آیا این خبر درست است كه دستهاى فرزندم عباس را از تن جدا كردند؟!» و در اشعار دیگرى مى گوید: «یا مَنْ رَاءَى الْعَبَّاسَ كَرَّ عَلى جَماهِیرِ النَّقَدِ وَوَراهُ مِنْ اَبْناءِ حَیدَرَ كُلُّ لَیثٍ ذِى لِبَدٍ» «اى كسى كه (فرزند عزیزم)، عباس را دیده‌اى كه با دشمنان بزدل در قتال است (و آن فرزند حیدر كرار، پدروار، حمله مى‌كند) و فرزندان دیگر على مرتضى – كه هر یك نظیر شیر شكارى هستند – در پیرامون وى مبارزه مى‌كنند.» «نُبِّئْتُ اَنَّ ابْنِى اُصِیبَ بِرَأسِهِ مَقْطُوعُ یدٍ وَیلِى عَلى شِبْلِى اَمالَ بِرَأسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ» «به من خبر داده‌اند كه بر سر فرزندم عباس، عمود آهن زدند؛ در حالى كه دست در بدن نداشته است. اى واى بر شیر بچه من كه عمود آهنین بر فرق سرش زدند!» «لَوْ كانَ سَیفُكَ فِى یدَیكَ لَما دَنى مِنْكَ اَحَدٌ»(۳) «پسرم عباس! اگر (دست در تن داشتى و) شمشیرت در دستت بود، كدام كس جرأت داشت كه به تو نزدیك شود.» 📚 منبع (۱) اعیان الشیعه، سید محسن امین، بیروت، دار التعاریف، ج ۳، ص ۴۷۵ (۲) العقیلة و الفواطم، حسین شاكرى، ص ۱۲۴ (۳) ابصار العین فى انصار الحسین علیه‌السلام، شیخ محمّد سماوى، زمزم هدایت، ص ۶۳ ....... . ✅ ام‌ البنین(س)، شاعری فصیح و اهل فضل ام البنین(س) را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانسته‌اند.(۱) که در رثای حضرت عباس(ع) این اشعار را سروده بود و می‌خواند: «ای کسی که عباس را دیدی که بر دشمن حمله می‌کرد و فرزندان حضرت علی(ع) پشت سر او بودند، می‌گویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فرود آمده. اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمی‌شد.»(۲) 📚منبع (۱) اعلام النساء، حسون، ۱۴۱۱ق، ص۴۹۶ (۲)ریاحین الشریعه، محلاتی، ج۳، ص ۲۹۴ . ✅ صبر بى‌نظیر ام‌ البنین(س) شیخ احمد دجیلى شاعر شهیر عرب مى‌گوید: اُمُّ الْبَنِینَ وَما اَسْمى مزایاكِ خَلَدَتْ بِالْعَبْرِ وَالاِیمانِ ذِكْراكِ اى ام البنین! چقدر از خصوصیات والایى برخوردارى. به سبب غم و اندوهى كه به تو رسید و (نیز به سبب) ایمانت، یاد تو جاودانه شد. مورخان نقل مى‌كنند كه روزى امیرمؤمنان علی علیه‌السلام ، عباس علیه‌السلام را در دامان خود گذاشت، آستین‌هایش را بالا زد و امام در حالى كه به شدت مى‌گریست به بوسیدن بازوان عباس علیه‌السلام پرداخت. ام البنین(س) حیرت زده از این صحنه، از امام پرسید: «چرا گریه مى كنید؟» حضرت با صدایى آرام و اندوه زده پاسخ داد: «به این دو دست نگریستم و آنچه را بر سرشان خواهد آمد، به یاد آوردم.» ام البنین(س) شتابان و هراسان پرسید: «چه بر سر آنها خواهد آمد؟» حضرت با آوایى مملو از غم و اندوه و تأثر فرمود: «آنها از ساعد قطع خواهند شد.» سپس او با اضطراب و به سرعت پرسید: «چرا قطع مى‌شوند؟» امام به او خبر داد كه فرزندش در راه یارى اسلام و دفاع از برادرش، حافظ شریعت الهى و ریحانه رسول الله صلى الله علیه و آله دستانش قطع خواهد شد. ام البنین(س) به شدت گریست و زنان همراه او نیز در غم، رنج و اندوهش شریك شدند. 📚منبع قمر بنى هاشم، مقرّم، نشر حیدریه، نجف اشرف، ص ۱۹ .
🩸فرزندان من و و تمام اهل زمین، به فدای حسین علیه‌السلام🩸 🥀 روایت است، چون بشير وارد مدينه شد، آمد تا از جانب امام زين‌العابدين علیه‌السلام خبر دهد مردم را از ماجراى اهل‌بيت‌ علیهم‌السلام. حضرت ام البنین علیهاالسلام او را ملاقات كرد و فرمود: 🥀 أخبِرنی عَن أبِی‌عَبدالله الحُسَین علیه‌السلام 🥀 اى بشير! از اباعبدالله الحسين عليه‌السّلام چه خبر برایم آورده‌اى؟ 🥀 بشير گفت: ای ام البنين! خدا تو را صبر دهد كه تو كشته شده است... 🥀 فَلَمّا سَمِعَتْ بِذٰلک وَضَعَت یَدَها عَلَی قَلبِها 🥀 وقتی که خبر شهادت عباس علیه‌السلام را شنید، دست روی قلبش گذاشت. 🥀 سپس فرمود: از حسین علیه‌السلام خبرم بده! 🥀 بشیر، خبر شهادت فرزندان ام‌البنین سلام‌الله‌ علیها را به او داد، که در آخر، آن حضرت فرمود: 🥀 أولادی وَ مَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فِداءٌ لِأبی عَبدِاللهِ الحُسین علیه‌السلام 🥀 فرزندان من و و تمام اهل زمین، به فدای حسین علیه‌السلام. 🥀 بشیر گفت: عَظَّمَ اللهُ لَکِ الأجرَ بِالحُسین علیه‌السلام، فَقَد خَلّفناه بِأرضِ کربلاء جُثةً بِلا رأسٍ 🥀 خدا تو را صبر دهد از داغ اباعبدالله الحسین علیه‌السلام؛ او را با بدنی بی‌سر در کربلا رها کرده‌ایم. 🥀 فصاحَتْ وا وَلَداه، وا حسیناه؛ و س‍َقَطتْ عَلَی الأرضِ مَغشیًّا عَلَیها 🥀 در آن حال، ام‌البنین علیهاالسلام ناله زد: وا وَلَداه، وا حسیناه؛ سپس بی هوش بر روی زمین افتاد. 🥀 هنگامی که به هوش آمد، رو به بشیر نمود و فرمود: 🥀 قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی! 🥀 ای بشیر! با این خبر، بند بند دلم را پاره‌ کردی! 📕 رياحين الشّريعه، جلد ۳ صفحه ۲۹۳ ........ 🩸گریهٔ سنگ دل‌ترین مردم، با نوحه‌های حضرت ام‌البنین سلام‌الله علیها🩸 🥀 کَانَتْ أُمُّ الْبَنِینِ... تَخْرُجُ إِلَی الْبَقِیعِ فَتَنْدُبُ بَنِیهَا أَشْجَی نُدْبَةٍ وَ أَحْرَقَهَا فَیَجْتَمِعُ النَّاسُ إِلَیْهَا یَسْمَعُونَ مِنْهَا، فَکَانَ مَرْوَانُ یَجِی‌ءُ فِیمَنْ یَجِی‌ءُ لِذَلِکَ فَلَا یَزَالُ یَسْمَعُ نُدْبَتَهَا وَ یَبْکِی. 🥀 حضرت ام‌البنين سلام‌الله‌ علیها، پیوسته به بقيع مى‌رفت و در آنجا، محزون‌ترين و سوزناك‌ترين نوحه‌سرايى‌ها را براى شهدای کربلا مى‌نمود. مردم نزد او گِرد مى‌آمدند و به آن مرثيه‌ها گوش مى‌دادند و قلب‌شان آتش می‌گرفت. 🥀 مروان بن حکم لعنةالله علیه هم، از جمله كسانى بود كه به بقيع می‌رفت. او به مرثيه های اُمّ‌البنين سلام‌الله‌ علیها ، گوش فرا مى‌داد و گریه می‌کرد. 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۵ صفحه ۴۰
. 🟢 ام البنین(س)، مادر پسران در روایات آمده بعد از گذشت مدتی از ازدواج ام البنین(س) با حضرت علی(ع)، ام البنین(س) به امام علی(ع) پیشنهاد کرد او را به نام اصلی‌اش که فاطمه بود، صدا نزند تا حسنین (ع) با شنیدن نام فاطمه به یاد مادرشان نیافتند. از این رو امام علی(ع) او را ام البنین (مادر پسران) نامید. 📚منبع چهره درخشان قمر بنی‌هاشم، ربانی خلخالی، ج۱، ص ۶۹ ............ 🔳 ولایت حضرت ام البنین (س) عالم رجالی، مامقانی در کتاب خود، تنقیح المقال، ولایت فاطمه کلابیه را این چنین به تصویر می‌کشد: «فَاِنّ علَقَتها بالحسین(علیه السلام) لیس اِلاّ لاِمامته.» «همانا علاقه ام البنین به حسین بن علی علیه‏‌السلام به خاطر امامت حضرت است.» در جای دیگر «مامقانی» می‌نویسد: «اینکه او به شرط سلامت حسین علیه‏‌السلام، مرگ چهار فرزند خویش را بر خود آسان می‌گرفت، نشان درجه عالی ایمان او است. من او را از نیکان به حساب می‌آورم.» 📚منبع تنقیح المقال، مامقانی، ج۳، ص۷۰ ................ . ❇️ سفارش به دفاع از ولایت هنگامی که امام حسین (علیه‌‏السلام) آهنگ ترک مدینه و تشرف برای حج و به دنبال آنْ هجرت به سوی عراق کرد، ام البنین علیهاالسلام به همراهان امام حسین علیه‌السلام چنین سفارش می‏‌کرد: «چشم و دل مولایم امام حسین (علیه‌السلام) و فرمان‏بردار او باشید.» مورخان می‌نویسند: پس از واقعه کربلا، بشیر در مدینه ام البنین (س) را ملاقات می‌کند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. ام البنین (س) پس از دیدن وی که فرستاده امام سجاد علیه‏‌السلام بود می‌گوید:«ای بشیر! از امام حسین (علیه ‏السلام) چه خبر داری؟» بشیر گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گردید. ام‏ البنین فرمود: «از حسین (علیه‌‏السلام) مرا خبر ده!» بشیر خبر شهادت بقیه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولی ام‏ البنین پیوسته از امام حسین (علیه‏‌السلام) خبر می‏‌گرفت و با صبر و بصیرتی بی‌نظیر می‌گوید: «یا بشیر اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِاللّه (علیه‏ السلام) أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین.» «ای بشیر خبر از (امام من) اباعبدالله‌الحسین بده، فرزندان من و همه آنچه زیر این آسمان مینایی است فدای اباعبدالله (علیه‌السلام) باد.» چون بشیر خبر شهادت امام حسین (علیه‏‌السلام) را به آن حضرت داد، صیحه‌‏ای کشید و گفت: «قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی.» «ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردی.» و سپس صدا به ناله و شیون بلند کرد. 📚منبع ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج۳، ص۲۹۴ 📚 .
. 🌹 چگونگی ولادت حضرت زهرا(س) در مورد چگونگی تولد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اشاره می‌کنیم به حدیث مفضل از کتاب ارزشمند امالی شیخ صدوق که ماجرای ولادت حضرت فاطمه(س) را به صورت دقیق از زبان امام صادق علیه‌السلام نقل می‌نماید و ما را از بقیه سخنها و تواریخ بی‌نیاز می‌گرداند: «هنگامی که خدیجه با رسول خدا صلی الله علیه و آله ازدواج کرد، زنان مکه از وی کناره‌گیری کرده، رفت و آمد خود را با او قطع نمودند. خدیجه از این جهت غمگین شد تا چون فاطمه را حامله شد این جنین در شکم با خدیجه سخن می‌گفت و خدیجه را دلداری می‌داد.» «چندی از این ماجرا گذشت تا هنگام تولد فاطمه(س) شد. خدیجه کسی را به نزد زنان قریش فرستاد و از آنها خواست تا به خانه او آیند و هنگام ولادت فاطمه(س) او را کمک دهند. ولی زنان برای خدیجه پیغام دادند که تو به سخن ما گوش نکردی و با یتیم ابوطالب که مالی نداشت ازدواج کردی، ما نیز به کمک تو نخواهیم آمد.» «خدیجه از این پیغام غمگین شد و در حال غم و اندوه به سر می‌برد که به ناگاه چهار زن گندمگون بلند قامت را که همچون زنان بنی‌هاشم بودند، مشاهده کرد که بر وی وارد شدند. خدیجه از دیدن ایشان نگران شد. اما یکی از آن چهار زن به سخن آمده، گفت: ای خدیجه نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم. من ساره همسر ابراهیم خلیل هستم و این آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) است که همدم تو در بهشت خواهد بود و آن دیگر مریم دختر عمران و چهارمی کلثوم دختر موسی بن عمران است. خدای تعالی ما را فرستاد تا در وضع حمل به تو کمک دهیم.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۲ احقاق الحق، شوشتری، ج ۱۰، ص ۱۲ .......... 🌸 فاطمه علیهاالسلام را با آب کوثر شستشو داد خدیجه(س) (همانگونه که بین سایر زنان مرسوم است) به زنان قریش و بنی‌هاشم پیغام داد که زمان وضع حمل من نزدیک است، به نزد من آیید و مرا در ولادت نوزادم یاری و مساعدت نمایید. ولی آنان چنین پاسخ دادند: ای خدیجه! چون تو در امر ازدواجت گفتار ما راقبول نکردی و از سخنان ما سرپیچی نمودی و محمد یتیم آل ابی طالب را که فقیری تهیدست است به همسری برگزیدی، ما نیز به نزد تو هرگز نمی‌آییم و در هنگام زادن، یار و پرستارت نخواهیم بود. حضرت خدیجه از جواب رد آنان سخت غمگین و آزرده شد. در آن بین، ناگهان چهار زن، همانند زنان بنی‌هاشم، به خانه‌ی جناب خدیجه(س) وارد شدند، در حالی که خدیجه(س) از دیدار آنان هراسان شده بود، یکی از آن چهار زن به او گفت: «ای خدیجه! غم مخور پروردگار تو ما را برای یاری تو فرستاده است. ما خواهران و یاوران تو هستیم. من «ساره» هستم، این «آسیه دختر مزاحم» رفیق بهشتی تو است، این «مریم دختر عمران» است و این «کلثم خواهر موسی بن عمران» است، خدا ما را برای کمک تو فرستاده است. تا (در این حالت که هر زنی معمولا به کمک زنان دیگر نیازمند است) یار و پرستار تو باشیم.» یک نفر از آن چهار زن در سمت راست خدیجه، دومی در طرف چپ او، سومی در پیش رویش و چهارمی در پشت سر او (به ترتیبی که برای تولد نوزاد مرسوم است) نشستند. فاطمه علیهاالسلام پاک و پاکیزه تولد یافت و چون آن مولود مقدس بر زمین فرود آمد، نوری از طلعت او ساطع شد که پرتو آن در تمام خانه‌های مکه وارد گردید و در شرق و غرب زمین محلی نماند که از آن نور بی‌بهره باشد. در آن هنگام ده نفر حورالعین که در دست هر یک ابریقی بهشتی، پر از آب کوثر و یک طشت بهشتی بود وارد شدند و به خدمت آن بانویی که در پیش روی حضرت خدیجه نشسته بود تقدیم کردند و آن بانو، حضرت فاطمه را (نه با آبهای دنیا بلکه) با آب کوثر شست و شو نمود و سپس در میان پارچه‌ای که از شیر سپیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود بپیچید و از همان پارچه، مقنعه‌ای برای سر مبارک او ترتیب داد. آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام چنین به سخن آغاز فرمود: «شهادت می‌دهم که خدایی جز الله نیست. و اینکه پدرم فرستاده‌ی خدا و سید و سالار پیامبران است و اینکه همسرم سید اوصیا و فرزندانم سید و سالار نوادگان رسول خدا هستند.» 📚منبع فاطمه زهرا(س)، علامه امینی، ص۲۳۵ .
. 🌷 زمان وضع حمل حضرت خدیجه سلام الله علیها یکی از زنان بهشتی طرف راست خدیجه و یکی طرف چپ ‌او و دیگری روبروی او و چهارمی پشت سر او نشستند. در آن حال فاطمه سلام الله علیها متولد شد در حالتی که پاک و پاکیزه بود. چون روی زمین قرار گرفت، چنان نوری از او فروتابید که تمام خانه ها را نور داد و در مشرق و مغرب زمین جایی نماند مگر این که همه را روشن کرد و در آنجا تابید. در آن حال ده حورالعین وارد شدند که در دست هر یک از آنها تشت و ابریق بهشتی بود که در آن ابریق‌ها آب کوثر بود و به آن زنی دادند که روبروی خدیجه نشسته بود. پس زهرا علیهاالسلام را با آب کوثر شست و شو داد و دو جامه سفید بیرون آورد که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود. زهرا را به یکی از آنها پیچید و دیگری را مقنعه او قرار داد. پس حضرت به سخن درآمد و شهادت داد به رسالت پدر بزرگوار خود سیّد انبیاء و شوهر خود سیّد اوصیاء و فرزندان خود: «أشهد أن لا اله الّا اللَّه و أن أبی رسول اللَّه سیّد الانبیاء و أنّ بعلی سیّد الاوصیاء و ولدی سادة الاسباط.» «شهادت می‌دهم به یگانگی خدا و این که پدرم رسول خدا صلّی الله علیه و آله آقای پیامبران است و شهادت می‌دهم به این که شوهرم سرور جانشینان و دو فرزندم سرور فرزندان هستند.» پس به هر یک از آن زنها سلام کرد و نام هر یک از آنها را بر زبان جاری کرد و زنان به روی او خندیدند و بشارت دادند و حورالعین نیز یکدیگر را بشارت دادند و بعضی از اهل آسمان بعضی دیگر را به ولایت آن معظمه مژده دادند و در آسمان نوری ظاهر شد که هرگز مانند آن را ندیده بودند. زنها به خدیجه گفتند: «ای خدیجه! این مولود را بگیر در حالتی که پاک و پاکیزه و فرخنده و برکت داده شده است در او و در نسل او.» پس خدیجه او را گرفت در حالتی که خوشحال بود و سینه در دهان او گذارد و شیر جاری شد. حضرت زهرا (س) نزد پیامبر احترامى بسیار داشت. احترامی فراتر از احترام پدرى به دخترش. رشد و نمو حضرت زهرا سلام الله علیها از رشد خردسالان دیگر سریعتر بود.(۱) 📚منبع (۱)بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۲ احقاق الحق، شوشتری، ج ۱۰، ص .
. بسم الله الرحمن الرحيم السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته. 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک امشب از همینجا... سلام بدیم به بی بی ام البنین... ان شاء الله وعده همه ما مدینه... کنار قبرستان بقیع... 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک خیلی آبرو داره این خانم... خیلی احترام داره... امام باقر فرمودند... و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى خانم ام البنین مادر چهار شهید هست... میدونی کدوم شهدا... شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس... مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند... خیلی عظمت داره این بانو... 🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی 🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی آی اونی که گفتی مریض دارم... گرفتارم... امشب مجلس بنام مادر عباسه... مطمئن باش ابالفضل العباس... به گریه کن های مادرش نظر داره... مواظب باش دست خالی از این مجلس نری... 🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین 🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته... بعد واقعه کربلا... وقتی بشیر وارد مدینه شد... اومد محضر بی بی ام البنین... عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸تمام زندگیم مال حسینه 🔸دلم همواره دنبال حسینه بشیر همه بچه هام فدای حسین... به من بگو... الان آقام حسین کجاست... یدفعه بشیر صدا زد... بی بی جان... حسینت رو... با لب تشنه سر از تنش جدا کردند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین 🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین 🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت 🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین .👇 سلام‌الله‌علیها 🩸بانویی که در شب عروسی‌اش تا صبح، مشغول پرستاری از امام‌حسن و امام‌حسین‌ علیهماالسلام شد... در نقلی آمده است: شب عروسی حضرت ام‌البنین عليهاالسلام بود که وارد خانه امیرالمؤمنین علیه‌السـلام شد؛ در همان شب نیز امام حسن و امام حسین علیهماالسلام مقداری کسالت داشتند. 🥀 آن بانوی مکرمه در آن شب تا سحر از حسنین علیهماالسلام پرستاری نمود و مشغول خدمتگذاری به ایشان شد و خطاب به امیرالمومنین علی علیه‌السـلام فرمود: 📋 إنّي لَن أَشعَرَ بِفَرحَةِ الزّواجِ إلّا بعدَ شِفاءِ أبنيَّ الحسنِ والحسين عليهمالسلام ▪️من خوشحالی و فرَح ازدواج را احساس نمی‌کنم مگر بعد از بهبودی و شفای دو فرزندم حسن و حسین علیهماالسلام. 📚العباس علیه‌السلام رجل العقيدة والجهاد،ص۳۴ 📚المجالس الشجیة،تاج الدین،ص۱۴۲ ✍ مادرِ عباسم و، عشقم حسینِ فاطمه است خوش به حالم، نامِ من امُّ البنینِ خادمه است قطره‌ای بودم ولیکن وصلِ دریا گشته‌ام زوجه‌ی شاه و کنیزِ بیتِ زهرا گشته‌ام هرگز از دامانِ او دستم نمیگردد رها ذرّه‌ای از خاک باشم در حریمِ این سرا سر نَهَم بر آستانش با کمالِ افتخار کز حسن دارد صفا وُ از حسینش اعتبار شکرِ حق گویم که هستم از محبّانِ بتول تا طوافِ جان کنم بر گردِ طفلانِ بتول «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
4_5794406796407869640.mp3
16.67M
فایل صوتی 👇 نقد کتاب بانوی نمونه اسلام اثر آیت الله ابراهیم امینی
بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا آیت الله امینی.pdf
1.47M
فایل pdf کتاب 💠بانوی نمونه اسلام اثر؛ 💠 آیت‌الله ابراهیم امینی
. 🔹 نورانی شدن خانه های مکّه و سرتاسر غرب و شرق زمین فَلَمَّا سَقَطَتْ إِلَی الْأَرْضِ أَشْرَقَ مِنْهَا النُّورُ حَتَّی دَخَلَ بُیُوتَاتِ مَکَّۀَ وَ لَمْ یَبْقَ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ لَا غَرْبِهَا مَوْضِعٌ إِلَّا أَشْرَقَ فِیهِ ذَلِکَ النُّورُ. پس هنگامی که حضرت فاطمه(س) پا به عرصه زمین نهاد، نوری عظیم از ایشان بلند شد تا اینکه این نور به تمام خانه‌های مکّه داخل شد و در شرق و غرب زمین، جایی از این نور خالی نماند. این همان «مثلُ نورِهِ کَمِشکاه» و «نور الله» است. 📚منبع بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج‏ ۴۳، ص ۳ .
🔶 شهادت فاطمه(س) در بدو تولد فاطمه در بدو تولّد خود، لب به سخن گشود: فَنَطَقَتْ فَاطِمَۀُ(س) بِشَهَادَۀِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَ أَنَّ أَبِی رسول الله(ص) سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَنَّ بَعْلِی سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ وَ أَنَّ وُلْدِی سَیِّدُ الْأَسْبَاطِ ثُمَّ سَلَّمَتْ عَلَیْهِنَّ وَ سَمَّتْ کُلَّ وَاحِدَۀٍ مِنْهُنَّ بِاسْمِهَا. «خدایی جز الله نیست. پدرم رسول خداست و سرور تمام انبیا. همسرم علی مرتضی(ع)، سرور تمام اوصیا و فرزندانم حسن و حسین سرور تمام بنی آدم.» سپس نام تک تک فرزندان [معصومش] را برد و بر آنها سلام کرد. 📚 منبع تاریخ طبری، ص ۸ الخرائج و الجرائح، راوندی ،ج ۲،ص ۵۲۴ .
⏺ بشارت خداوند به وجود حضرت فاطمه (س) در معراج پیش از تولد حضرت فاطمه (س)، خداوند در معراج بشارت تولد ایشان را به نبی خاتم داده و فرموده بود: «یَا مُحَمَّد! إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُبَشِّرُکَ بِفَاطِمَةَ مِنْ خَدِیجَةَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ…» «ای پیامبر! خداوند [ولادت] فاطمه را از خدیجه دختر خویلد به تو بشارت می‌دهد.»(۱) همچنین خداوند نام مبارک «فاطمه» را نیز پیش از ولادت برای او تعیین کرده است. در مورد نام «فاطمه» وجه تسمیه‌های مختلفی بیان شده؛ از جمله رسول خدا (ص) فرمود: «لِاَنّها فُطِمَتْ هِیَ وَ شیعتُها و ذُرّیتُها مِنَ النّار» (۲) «زیرا او، شیعیان و ذُرّیه‌اش را از آتش باز داشته و برکنار شده‌اند.» 📚منبع (۱) تفسیر فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، ص ۲۱۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۸، ص ۱۵۲ (۲) تاریخ طبری، ص ۱۴۹؛ کشف الغمه، اربلی، ج۱، ص ۴۶۴ .
🌸 تکلّم حضرت فاطمه(س) با مادر خویش در زمان بارداری هنگامی که حضرت خدیجه(س)، با پیامبر(ص) که فردی یتیم و فقیر بود، ازدواج نمود، زنان مکّه از او دوری می‌گزیدند، به او وارد نمی‌شدند و سلام نمی‌کردند. از این رو، حضرت خدیجه(س) احساس تنهایی می‌نمود. فَلَمَّا حَمَلَتْ بِفَاطِمَۀَ(س) صَارَتْ تُحَدِّثُهَا فِی بَطْنِهَا وَ تُصَبِّرُهَا وَ کَانَتْ خَدِیجَۀُ تَکْتُمُ ذَلِکَ عَنْ رسول الله(ص) فَدَخَلَ یَوْماً وَ سَمِعَ خَدِیجَۀَ تُحَدِّثُ فَاطِمَۀَ فَقَالَ لَهَا یَا خَدِیجَۀُ مَنْ یُحَدِّثُکِ قَالَتِ الْجَنِینُ الَّذِی فِی بَطْنِی یُحَدِّثُنِی وَ یُؤْنِسُنِی. زمانی که به فاطمه باردار شد، حضرت فاطمه(س) در بطن حضرت خدیجه با او حرف می‌زدند و او را به صبر و شکیبایی دعوت می‌نمودند. حضرت خدیجه حرف زدن فاطمه(س) با خود را از پیامبر(ص) مخفی می‌کرد تا اینکه روزی رسول خدا شنید که حضرت با فاطمه(س) صحبت می‌کنند. فرمودند: «با چه کسی سخن می‌گویی؟» عرض کرد: «جنینی که در شکم من است، پیوسته با من حرف می‌زند و موجب آرامش من می‌شود.» حضرت فاطمه(س) علاوه بر لقب امّ ابیها، مادر خود را نیز در حالت جنینی، به صبر و شکیبایی دعوت می‌نمود. 📚منبع بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۱۶، ص ۸۰ .
📢 بشارت به دختر بودن فرزند و ادامه نسل با برکت پیامبر(ص) توسط ایشان پیامبر(ص) به حضرت خدیجه(س) فرمودند: «هَذَا جَبْرَئِیلُ یُبَشِّرُنِی أَنَّهَا أُنْثَی وَ أَنَّهَا النَّسَمَۀُ الطَّاهِرَۀُ الْمَیْمُونَۀُ وَ أَنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی سَیَجْعَلُ نَسْلِی مِنْهَا وَ سَیَجْعَلُ مِنْ نَسْلِهَا أَئِمَّۀً فِی الْأُمَّۀِ یَجْعَلُهُمْ خُلَفَاءَهُ فِی أَرْضِهِ بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِهِ». «جبرئیل به من خبر داد که این جنین دختر است و نسلی پاک و مطهّر دارد و خداوند متعال نسل مرا از ذریّه او قرار خواهد داد و از نسل او امامانی خواهند آمد که پس از من و بعد از اتمام وحی، خلیفه های الهی بر روی زمین خواهند بود.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱۶، ص ۸۰ .
🌹 فاطمه(س)، زهره است جابربن عبداالله از رسول خدا صـلی االله علیه و آله و سـلم نقل کرده است که حضـرت فرمود: «همانا خداوند متعال، علی و همسر و دو پسـرش را از حجت‌های خود بر آفریدگانش قرار داده است و آنان دریای علم در امت من می‌باشند هرکس به وسیله آنان هدایت یابد به راه راست هدایت یافته است. [و هم او گوید که رسول خدا صـلی االله علیه و آله وسلم فرمود: «به وسیله خورشید راه را پیـدا کنیـد، هنگامی که خورشـید ناپیدا شـد به وسـیله ماه راه یابیـد، هرگاه ماه ناپیدا شد به وسـیله زهره راه را پیداکنید هنگامی که زهره ناپیدا شـد به وسـیله دو سـتاره فرقـدین راه را پیـدا کنیـد.»، گفته شـد: «ای رسول خـدا! مقصود از خورشـید و ماه و زهره و فرقدین چیست؟» فرمود: «خورشید منم و ماه علی است. زهره فاطمه و فرقدین حسن وحسین علیهم السلام می‌باشند.» 📚منبع فاطمه شادمانی دل پیامبر، احمد رحمانی همدانی، ص۲۹ .
🟠 منم فاطر و این فاطمه است رسول خدا(ص)فرمود: «هنگامی که خدای تعالی حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم به جانب راست عرش نظر افکند، آنجا پنج شبح غرق در نور به حال سجده و رکوع مشاهده کرد، عرض کرد: خدایا قبل از آفریدن من، کسی را از خاک خلق کرده ای؟ خطاب آمد: «نه، نیافریده‌ام.» عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود می‌بینم چه کسانی هستند؟ خدای تعالی فرمود: «این پنج تن از نسل تو هستند، اگر آنها نبودند، ترا نمی‌آفریدم، نامهای آنان را از اسامی خود مشتق کرده‌ام (و من خود آنان را نامگذاری کرده‌ام)، اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را می‌آفریدم و نه عرش و کرسی را، نه آسمان و زمین را خلق می‌کردم و نه فرشتگان و انس و جن را.» «منم محمود و این محمد است، منم عالی و این علی است، منم فاطر و این فاطمه است، منم احسان و این حسن است، و منم محسن و این حسین است. به عزتم سوگند، هر بشری اگر به مقدار ذره‌ی بسیار کوچکی کینه و دشمنی هر یک از آنان را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ می‌افکنم…» «یا آدم، این پنج تن، برگزیدگان من هستند و نجات و هلاک هر کس وابسته به حب و بغضی است که نسبت به آنان دارد. یا آدم، هر وقت از من حاجتی می‌خواهی، به آنان توسل کن.» 📚منبع فاطمه زهرا(س)، علامه امینی، ص۱۳۰ .