اے خدای ابابيل...... نابود كننده‌ی سپاه ابرهه...🤲 #‌غزه💔

ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است...💚💔

متهم ردیف اول علے دوست بودن... عجب جرم معطری....😭 #شهیدآرمانِ‌عزیز🍎 #گوشـــــه‌نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

سال گذشته که تو پس کوچه‌ها غریب گیرت آوردند و شکنجه‌ت می‌کردند و بهت میگفتند به علی فحش بده به خیال خامشون همه چی تو اون شبِ تاریک اکباتان تموم میشه و انقلاب فردا روزی سقوط می‌کنه و قهقهه‌‌ی پیروزے سر می‌دادند ..... غافل از اینکه خون شهید دامن‌گیره. زلزله افکنه. دیدی درست گفتیم؟ ما امروز پشت دروازه‌های تل‌آویو ایم آرمانِ عزیز...💔🍎 #طوفان‌_الاقصی

و آرزوهای دور بُرد او روی همین پیشانی حک شد.... من مسلمانِ نافله‌خوان این دینم....💚 #سالروز تولدشهیدحاج‌حسن‌طهرانے‌مقدم #گوشـــــه‌نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

کودکان غزه شبیه مسلمانان صدر اسلام هستن کدوم از ما اینقدر ایمان و امید و صبر اینگونه داریم ؟؟ بی‌تعارف شرم کردم از مسلمانی خودم خواهش می‌کنم بارها و بارها اینو ببینید ، یه گوشه ذخیره کنید و در مشکلات تماشا کنید تا ازافسردگی و ناامیدی و غر غر کردن در امان باشید. 🗣 حاج نادر 🇮🇷 @twtenghelabi

اللّهُمَّ إنّي أعتَذِرُ إلَيكَ مِن مَظلومٍ ظُلِمَ بِحَضرَتِي فلَم أنصُرْهُ خدايا! من از تو عـذر مى‌خـواهم که در حضور من به مظلـومی ستـم شد و من ياری‌اش نرسانـدم.....💔😓 حضـرت‌سـجاد روحی‌فداه؛ دعای ۳۸ صحیـفه #طوفان‌_الاقصی #گوشـــــه‌نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

برای امنیتی که داریم🤲 وقتی روی دست‌های نحیف و لرزان بچه‌های غزه اسم‌هایشان حک می‌شود که مبادا در فردا روزی که خیلی نزدیک است و قرار است بمب‌های فسفری چه بر سر این دست‌ها و این جسم‌های زیر آوار در بیاورد که تنها و شاید آخرین راه ممکن همین باشد..... در آن شرایطِ غمبار، تنها امیدِ خانواده‌ی عزیز از دست داده، فقط شناسایی پیکر شهیدِ خانواده‌اش است تا جایی به یادش مزارے به پا کند و خشم طوفان الاقصایش همیشه گوشه‌ی دلش زنده بماند تا انتهای روزی که این قصه‌ی پر غصه به خوبی سر برسد...🤲 برای امنیتی می‌نویسم که شاید سی و اندی سال پیش، چقدر بها داده شد تا این چنین من در جایی گرم و نرم فقط شمه‌ای از آن را بازگو کنم .... همین جا و در گوشه‌ای از همین شهر شاید شبیه همین صحنه‌های غم‌بار این روزها.... کودکانِ همین‌جا که حالا کودکانی دارند در سن و سال دخترکان و یا پسران شجاع غزه....💔 به نقل از خواهر بزرگم معصومه که پرده‌ای از جنگ را در خاطرات خردسالی‌اش برای ما نمایش می‌دهد: همان موقع‌ها که بابا جبهه بود و شهر ما و بخصوص محله‌های اطراف ما به شدت زیر موشک باران بود، تنها دو سه مردِ باقی مانده در محله با همکاری بقیه‌ی بزرگترها شبها موقع خواب، توی کوچه فرش می‌انداختند و رختخواب‌ها را توی کوچه‌ها برپا می‌کردند، معصومه‌ی کوچک و دیگر بچه‌ها چقدر خوشحال بودند که حتی شب‌ها پیش دوستانشان هستند غافل از اینکه این خوابیدن در کفِ کوچه به ویژه برای زمان‌های تهدید و تشدید بمبارانِ شهری بود، فرضیه این بود که چنانچه محله، شب‌هنگام زیر آوار بمباران برود، همه‌ی شهدا در کوچه باشند تا زحمتی برای جهادگران برای جست‌و جوی مفقودین و شهدای احتمالی زیر آوار نداشته باشند، همین.... پ.ن خواهرم سالها بعد وقتی بزرگتر میشود معنی این کار آن سالها را میفهمد،نکته‌ی بغرنج ماجرا همین‌جاست کـہ کودکان غزه در همان کودکی مرگ را زندگی می‌کنند... 💔 #امنیت‌اتفاقی‌نبوده‌ونیست🌼 #طوفان‌_الاقصی 🚀 #گوشـــــه‌نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

ای لشکر حیدر کرّار خنجر یمنی رو بردار..... #گوشـــــه‌نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌