راه حل انقلاب اسلامی برای افزایش تولید در نظام اقتصاد سرمایه‌داری، در جایی که به هر دلیلی بحران پدید می‌آید، سیاست‌های قیمتی در انتهای زنجیره تولید را استفاده می‌کنند. به این ترتیب که به سرمایه‌دار اجازه می‌دهند قیمت را به هر نحوی که منافع او ایجاب می‌کند تغییر دهد و طبعا سرمایه‌دار نیز قیمت را در جهت حداکثرسازی سود خود تغییر می‌دهد. همانطور که به لحاظ تاریخی قابل مشاهده است، بحران‌ها به طور متوسط، تورمی هستند. به ندرت می‌توان ادواری را مشاهده کرد که با بحران کاهش قیمت مواجه شویم. لذا سرمایه‌دار که ابتکار عمل قیمت‌گذارانه را در دست دارد همواره قیمت محصول را در جهت منافع خود گران می‌کند و نتیجتا قدرت خرید مستضعفان کاهش می‌یابد. لذا خروج از بحران، در واقع به معنای خارج کردن سرمایه‌دار از بحران است. اما انقلاب اسلامی چه راه حلی را پیشنهاد می‌کند؟ از روندهایی که در انقلاب اسلامی رخ داده است می‌توان این دریافت را کرد که راه حل انقلاب اسلامی برای خروج از بحران‌هایی که در تولید رخ می‌دهد، افزایش سطح قیمت نیست. راه حل انقلاب اسلامی کاهش یا حفظ هزینه‌های تولید است و در این مسیر همه امکانات خود را بسیج می‌کند. از نیروی انسانی متعهد تا خطوط آب و برق و گاز و ... . حفظ هزینه‌های تولید موجب می‌شود که تولید رخ دهد بی‌آنکه محصول گران شود. لذا انقلاب اسلامی هم با قیمت‌های جهانی مخالفت می‌کند و هم با این‌که قیمت‌های درون کشور، جهانی شود. اما در واقعیت چه رخ می‌دهد؟ و چرا محصولات گران می‌شوند؟ در اینجا لازم است به اقتصادسیاسی تولید بپردازیم. سرمایه‌داران و مدیران و اقتصاددانانی که تفکر سرمایه‌داری را دنبال می‌کنند، همواره جهت‌گیری گران‌سازی دارند و با کاهش هزینه تولید مخالفت می‌کنند. لذا با عنوان‌هایی چون جهانی‌سازی یا مبارزه با یارانه پنهان، همواره تلاش می‌کنند هزینه تولید را افزایش دهند تا بهانه برای گران‌سازی پیدا شود و گران‌سازی را موجه سازند. و این گران‌سازی‌ها البته خود، مرحله بعدی تورم را پدید می‌آورند. و نیز این جریان از هر حربه‌ای برای گران‌سازی مجدد استفاده می‌کند. ابزار ویژه‌ای که این سال‌ها در اختیار گرفته‌اند، ابزار نرخ ارز است. با گران کردن ارز از مجرای رها کردن آن در دست سرمایه‌داران، زمینه کنش سرمایه‌سالاران برای گران‌سازی و موجه ساختن افزایش قیمت‌ها فراهم می‌شود. در سوی مقابل، جریان انقلابی معیشت طبقه مستضعف را هدف قرار می‌دهد و تلاش می‌کند اجازه چنین گران‌سازی‌هایی را ندهد. در صورتی هم که گرانی رخ دهد، واکنش انقلاب اسلامی، افزایش سطح یارانه، یا افزایش سطح دستمزدها است. حال شاید دعوا روشن تر شده باشد. بعضی از غرب‌خوانده ‌ها، راه حل بحران‌ها را گران‌سازی و جلوگیری از افزایش سطح دستمزد کارگران و کارمندان می‌دانند (البته همین‌ها معتقدند باید دستمزد طبقه الیت و به اصطلاح نخبه به شدت افزایش یابد. چون این طبقه نیز شبه سرمایه‌دار هستند. رجوع کنید به ادبیات سرمایه انسانی). در مقابل اما تفکر انقلابی مانع افزایش قیمت مواد اولیه می‌شود و افزایش سطح دستمزد طبقه کارگر و کارمند را دنبال می‌کند. بله راه حل انقلاب اسلامی، افزایش سطح تولید با محور قراردادن معیشت طبقه مستضعف است. ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi

فقیه شانی و فقیه تشَئُّن‌ساز! بعد از گالیله و ایده گرد بودن زمین هنوز برخی اعتقاد دارند زمین تخت است. دعوای گالیله بیش از اینکه یک دعوای علمی باشد یک دعوای سیاسی و ایدئولوژیک بود. جنگ با کلیسا و نهاد دین، بوسیله علم. درحقیقت از بین معارف دینِ تحریف‌شده مسیحیت به راحتی می‌شد گزاره‌هایی پیدا کرد که خلاف واقع باشد و با همان یک گزاره حاکمیت معارف الهی بر معرفت تجربی بشر را کنار گذاشت. پیدا کردن این گزاره‌ها در علوم طبیعی کار مشکلی نبوده و نیست. تفاوت کلیسای مسیحی با حوزه علمیه اسلامی هم در این بود که اسلام همواره برای علم و عقل انسان ارزش قائل بوده و هرگز در مقابل کشف حقیقت تعصب به خرج نداده است. اما وقتی به عرصه علوم انسانی وارد می‌شویم دو سطح را باید در نظر بگیریم. مرحله اول، شناخت انسان، جهان، وجود و معرفت است. در این مرحله تا قیامت هم انسان تلاش کند نمی‌تواند به اندازه خالق خویش معرفت کسب کند. فلذا در این مرحله ولایت علوم الهی بر علوم تجربی بشر تا ابد باقی خواهد بود. اما در مرحله دوم یعنی مرحله ترسیم وضع مطلوب و سیاست‌گذاری برای رسیدن به آن چه؟ آیا در این مرحله انسان بی‌نیاز از وحی است؟ ناگفته پیداست که شناخت مطلوبِ انسان جدای از شناخت خود او نیست (که در مرحله اول ذکر شد). بنابراین سیاست‌گذاری در مسیر رسیدن به آن مطلوب نیز باید تحت ولایت کلیه وحی باشد. در مورد آنچه در دنیای امروز تحت عنوان علم اقتصاد معرفی می‌شود مطلوب‌هایی که مفروض گرفته شده کاملا در تعارض با مطلوب حقیقی انسان است. یادداشت کامل ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar

فقیه شانی و فقیه تشَئُّن‌ساز! بعد از گالیله و ایده گرد بودن زمین هنوز برخی اعتقاد دارند زمین تخت است. دعوای گالیله بیش از اینکه یک دعوای علمی باشد یک دعوای سیاسی و ایدئولوژیک بود. جنگ با کلیسا و نهاد دین، بوسیله علم. درحقیقت از بین معارف دینِ تحریف‌شده مسیحیت به راحتی می‌شد گزاره‌هایی پیدا کرد که خلاف واقع باشد و با همان یک گزاره حاکمیت معارف الهی بر معرفت تجربی بشر را کنار گذاشت. پیدا کردن این گزاره‌ها در علوم طبیعی کار مشکلی نبوده و نیست. تفاوت کلیسای مسیحی با حوزه علمیه اسلامی هم در این بود که اسلام همواره برای علم و عقل انسان ارزش قائل بوده و هرگز در مقابل کشف حقیقت تعصب به خرج نداده است. اما وقتی به عرصه علوم انسانی وارد می‌شویم دو سطح را باید در نظر بگیریم. مرحله اول، شناخت انسان، جهان، وجود و معرفت است. در این مرحله تا قیامت هم انسان تلاش کند نمی‌تواند به اندازه خالق خویش معرفت کسب کند. فلذا در این مرحله ولایت علوم الهی بر علوم تجربی بشر تا ابد باقی خواهد بود. اما در مرحله دوم یعنی مرحله ترسیم وضع مطلوب و سیاست‌گذاری برای رسیدن به آن چه؟ آیا در این مرحله انسان بی‌نیاز از وحی است؟ ناگفته پیداست که شناخت مطلوبِ انسان جدای از شناخت خود او نیست (که در مرحله اول ذکر شد). بنابراین سیاست‌گذاری در مسیر رسیدن به آن مطلوب نیز باید تحت ولایت کلیه وحی باشد. در مورد آنچه در دنیای امروز تحت عنوان علم اقتصاد معرفی می‌شود مطلوب‌هایی که مفروض گرفته شده کاملا در تعارض با مطلوب حقیقی انسان است. وضع مطلوب، همان وضع عادلانه است که باید به سمت آن حرکت کنیم. وضع عادلانه‌ای که اسلام ترسیم می‌کند با وضع عادلانه‌ای که مکاتب دیگر توصیه می‌کنند زمین تا آسمان تفاوت دارد. مکتب اسلام ناب محمدی هرگونه شکاف طبقاتی درجامعه را معلول بی‌عدالتی می‌داند و به صورت پسینی و پیشینی سعی در ایجاد جامعه‌ای دارد که به تعبیر امام خمینی "همه تقریبا در یک سطح قرار می‌گیرند". چرا تقریبا؟ چون تفاوت استعدادها و تلاش افراد را نادیده نمی‌گیرد. چرا یک سطح؟ زیرا در صورت رعایت عدالت تفاوت افراد منجر به ایجاد طبقه نمی‌شود. فقه شیعه تا قبل از امام بیشتر متکفل بیان حکم شرع در "وضع موجود" بود. امام رضوان‌الله‌‌علیه این تکلیف فقه را به "حرکت به سمت وضع مطلوب" (= وضع عادلانه) تغییر دادند و فقیه شانی را به فقیه تشَئُّن‌ساز تبدیل کردند. فقیه تشَئُّن‌ساز مساله‌گو نیست! مساله‌ساز است. فقیه تشَئُّن‌ساز وقتی ایران‌مال را می‌بیند نمی‌گوید مسجد درون ایران‌مال باید در شان آن باشد! بلکه ایران‌مال را پایین می‌کشد و مسجد را آنگونه که در شان جامعه اسلامی است می‌سازد. فقیه تشَئُّن‌ساز وقتی به زمین اقتصاد نگاه می‌کند و می‌بیند هرچه مواهب است به یک سمت در حرکت است، نمی‌گوید مواهب جمع شده را مشت مشت بردارید و به آن سو بریزید! فقیه تشَئُّن‌ساز متوجه می‌شود زمین کج است و به حکم شرع ابتدائا به سراغ صاف کردن زمین می‌رود! برخی ممکن است تصور کنند این صاف کردن زمین (=عدالت) ربطی به فقه و فقاهت ندارد! اما اسلام امام که "هو الحکومه" بود کاری جز صاف کردن زمین ندارد و فقه سنتی نیز ابزار رسیدن به این هدف است. فلذاست که شهید مطهری می‌فرمایند رئیس مسائل مستحدثه خود سرمایه‌داری است که زمین را به نفع سرمایه و سرمایه‌دار کج کرده و انبوه مردم را به اضطرار درآورده تا در خدمت آنها باشند. جای گالیله خالی است که ببیند زمین گرد نبود؛ کج بود! ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar

زمین نه گرد است نه تخت! زمین کج است! لیبرال‌سرمایه‌داری اول زمین را کج کرده به نفع عده‌ای معدود و بعد می‌گوید اجازه بدهید همه چیز آزاد باشد... نه عزیزم در زمین کج همه‌ی منافع اقتصادی به‌صورت "دستوری_ساختاری" در دست عده‌ای جمع می‌شود. #عدالت ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar

🔍 بخشی از متن وصیت‌نامه شهیدی که رهبر انقلاب آن را مکرر خوانده‌اند؛ شهید ناصر باغانی 💻 Farsi.Khamenei.ir

من دو هفته داشتم که این وصیت‌نامه نوشته شده و من از این صدا و سیما و این نظام آموزشی شکایت دارم که چرا... چرا باید چنین متن عرفانی حقّی را شخص رهبر مملکت بخواند و پیشنهاد دهد...

مدیر عامل بورس کالا می‌گوید برای حل مشکل تولید، باید قیمت‌ها را آزاد کنیم! #قیمت‌گذاری_دستوری مطلقا خوب یا بد نیست، چون اینگونه سیاست‌ها صرفا ارزش ابزاری و کارکردی دارند و بسته به اوضاع اقتصادی و بازار مورد نظر، خوب یا بدند، اما #لیبرالها با نگاهی کاملا #ایدئولوژیک، هرگونه قیمت‌گذاری دستوری را در هر بازاری مردود میدانند! سوال این است که چرا در هر معضل و مشکلی، اولین و تنها راه‌حل اقتصاد لیبرال، #آزادسازی_قیمت است؟ و مهمتر اینکه، آزادسازی قیمت به نفع چه کسانی و به ضرر چه کسانی خواهد بود؟ البته لیبرالها خوب تعلیم یافته‌اند که با استدلالهای تودرتو و وارونه، چگونه #شر_قطعی را با #خیر_محتمل بپوشانند و صورت مسأله را پاک کنند! معمولاً جواب آنها این است که وقتی قیمت آزاد شد (یعنی کالا گران شد!) تولیدکننده انگیزه پیدا می‌کند و بیشتر تولید می‌کند و اشتغال و ارزش‌افزوده و ارزآوری نهایتا وضع عموم مردم را خوب می‌کند! ادعایی که هیچ گاه در هیچ جا به اثبات نرسیده. بماند که در این استدلال، هیچ اشارتی به اثرات گران‌سازی زندگی برای مردم نمی‌شود! خروجی قطعی سیاست آزادسازی قیمت، تضمین سود سرمایه‌داران و گران‌شدن معیشت آحاد مردم است (که همان شر قطعی است) و خروجی‌های غیرقطعی آن برای اشتغال و رفاه مردم (خیر محتمل) معمولاً محقق نمی‌شود. اینجاست که دم خروس #نظام_سرمایه‌داری بیرون می‌زند! اثر قطعی و فوری سیاستهای لیبرالیستی، حفظ و افزایش منافع صاحبان سرمایه است و وعده‌های غیرقطعی و موهوم آنها برای بهبود وضع مستضعفان تنها پوششی برای در هم شکستن مقاومت مردم در برابر این سیاست‌ها است. 🆔 @DrSaeedi

از تناقضات لیبرال‌هایی مثل غنی‌نژاد می‌شود مثنوی هفتاد من ساخت! یکی دیگر از این تناقضات حرفی بود که در مورد بی‌بند و باری زد. غنی‌نژاد گفت: لیبرالیسم بی‌بندوباری نیست و حکومت قانون است! سوال اینجاست: اگر همچنان که امروز در حکومت‌های لیبرال اتفاق افتاده است، بی‌بندوباری قانونی شد آنوقت با این تناقض چه می‌کنید؟ ازدواج با محارم طبق نظر شما چون حکومت قانون است اشکالی ندارد؟! همجنس‌بازی چه؟ #فریب_بزرگ ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar

❇️ الهیات جنگ دائمی فقر و غنا #حجت_الاسلام_قنبریان (بازنشر ارائه ای متعلق به ۱۴۰۰) نشریه حیات/ "امام تحول" ویژه نامه سی و چهارمین سالروز رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران ☑️ @m_ghanbarian

✅ پاسخ شهید مطهری به کسانی که می‌گویند «به‌جای هزینه کردن برای انجام سفر زیارتی، هزینه کنید تا مدرسه و بیمارستان در داخل کشور بسازیم!» @zamani_info

#اقتصاد_فرهنگی...

مسابقات جهانی!!! س‌ک.س در اروپا راه‌اندازی شده. شاید فکر کنید علت راه‌اندازی این مسابقات این است که غربی‌ها از بس غرق در روابط جنسی هستند که از سر شکم سیری مسابقه راه‌اندازی کرده‌اند. این نگاه در مورد وضعیت "تامین نیاز جنسی" در غرب بسیار اشتباه است. عمده افراد در غرب از طریق خودارضایی نیاز جنسی‌شان را تامین می‌کنند، زیرا تامین این نیاز در فضای بازاری و کالایی‌شده اتفاق می‌افتد و عمده مردم توان پرداخت هزینه تامین نیاز جنسی را ندارند. اما بخشی از دختران جوان و احیانا زیبایی که در طبقات پایین قرار دارند در فضای غیربازاری از دست سرمایه‌داران در امان می‌مانند. برگزاری چنین مسابقاتی می‌تواند به شناسایی و شکار این دختران کمک کند. ضمن اینکه ضبط و پخش این مسابقات به علت درصد بالای خودارضایی در اروپا (بیش از ۹۰ درصد آقایان و بیش از ۸۰ درصد خانم‌ها) می‌تواند درآمد زیادی را برای تهیه‌کنندگان و برگزارکنندگان این مسابقات به ارمغان بیاورد. نکته مهم ماجرا این است که تمام این گردش‌های مالی در GDP کشورهای اروپایی لحاظ می‌شود و بعد آنها می‌شوند کشورهای توسعه یافته و ما می‌شویم جهان‌سوم! ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar