"شاخص جهان داری"
از بچگی بارها کلمه ی دشمن را شنیدهام. اگر بخواهم برنامههای تلویزیونی آن زمان را فاکتور بگیرم؛ قسمت اعظم این شنیدار مربوط به جلسات مذهبی بابا بود.
از همین محافل، فهمیدم که فقط ایران، سرزمین بابا نیست؛ مرزها را قبول نداشت و این یعنی دشمن او بزرگ بود! با مفهوم نجس العین یعنی همان انسان با جسم نجس، هم همان جا آشنا شدم، یاد گرفتم که منشأ نجاست و طهارت اشخاص از جسمشان نیست بلکه از اندیشه و شیوه ی تفکر آنهاست و مرز بین این دو را ایمان به خدا تعیین میکند.
از آن به بعد مرز ارتباط من با خیلیها همان تفکرشان شد.
حالا که گهگداری یاد گذشته میافتم، از خودم می پرسم، چه شد با آن همه احساس دشمن شناسی و تقید به طهارت اندیشه، رسیده ام به باور تفکری که از اساس وجود خدا را منکِر می شود؟
اندیشهای که به بهانهی مقبولیت، خزعبلاتی به اسم شاخص، تعریف میکند و نتیجه اش را هم به اسم رشد اقتصادی جار میزند تا نفهمم عمق این مرداب انسان خوار را!
شاخصی که نسبت به ارزش حقیقی انسان_نماینده ی خدا در زمین_ بی اعتناست و همه چیز را با یک کاغذ به اسم «اسکناس پول» میسنجد و همین جا میشود نقطه ی شروع بی عدالتی!!
چون GDP، "دین" حالیاش نمی شود که مثلا صنعت خوک یا مشروب و یا هر چیزی که ریشه های روح القدس انسانیت را با تبر می بُرد، را لحاظ نکند؛ اتفاقا انسان بیمار بیشتر به کارش می آید، فرقی هم نمیکند بیمار روحی باشد یا بیمار جسمی!
به اینها هم ختم نمیشود؛ مادر جامعه ساز، هم برایش سم میشود چون بدون دریافت هیچ پولی (خدای این اندیشهی ناپاک)، فرزندی تحویل جامعه میدهد که کار برای خدا را به مثابهی جهاد میداند و مگر از جهاد پولی عاید میشود که قد و قوارهاش به کلاس GDP بخورد؟
مخصوصا اینکه این روحیه، هم در برابر تفکرش میایستد و میشود موی دماغش، پس همان بهتر که نباشد؛ از این رو بر طبل استقلال زنان با عناوین فمنیست و مدرنیته و امثالهم میکوبد و آن قدرت حل کردن سخترین گرهها با انگشتان ظریف را به گوشهای میراند.
با مصرف گرایی به نبرد با قناعت میآید و به روز بودن را جایگرین عطوفت مادری میکند تا فقط خود را بالا بکشد و لو به ازایش بردگی زنی باشد که با وعدهی دروغ حقوق برابر، تمام حسهای زنانگیش را عرضه میکند تا در نهایت نیروی ارزانی شود برای GDP
حتی به دیوارهای خانه اش رحم نمیکند و میکوبدشان تا دیگر هیچ حریمی برایش نماند اگر هم بماند ویرانهای بیش نباشد که راه بازگشتی نباشد.
هر زنی که مصرفش بیشتر باشد بهتر ولو این مصرف، داروی افسردگی باشد که منشأش، اسارت روح در مادیات باشد!
صنعت پورن را با ژست روشنفکری به فطرت پاکمان غالب میکند و منکَر خدا را برای همان چند اسکناس توجیه می کند!
رسانه را، از کتاب و نشریات گرفته تا سریال و سینما، به خط میکند تا عقل و منطق مسخ شود و تنها دلخوشی، رشد همین GDP باشد و بی خیال آمار بی خانمانی چهل میلیون انسان، آمار افسار گسیختهی نوزدان بی سرپرست و وضعیت اسفبار امنیت و بهداشت آمریکایی باشیم که همیشه سطر اول این شاخص منحوس است!
حال، حق دارم GDP، آن شاخص مهم اقتصاد غرب نجس الاندیشه را شاخصی برای "جهان داری پست" معنا کنم؟!
جمعیتی که برای پادشاهی شیطان سر خمیدهاند و دانسته و ندانسته در حال تدفین انسانیتاند!
ولو اینکه عده ای خورده بگیرند که درست نیست و اسمش تولید ناخالص داخلی ست و خلط مبحث ست و شاخص علم اقتصاد است و فلان است و بهمان...
تا زمانی که نتوانند منکِر ابزاری بودن این شاخصها برای سرباز شیطان بزرگ (بانک جهانی) نشوند فرقی به حال این معامله نمیکند.
محض ثروتی به اسم انسانیت و نه ثروت انسان!
محض عشق به انسان و نه استثمار آن!
محض نفسِ جامعه ساز
و تک تک باورهایمان می ارزد از اساس بی خیال بازی ابلیس و شاخص هایش بشویم تا مقدمه ساز جهان داری باشیم که با شاخصی به اسم عدالت، انسانیت را به ارمغان آورد؟!
#اقتصاد_بی_ارزش
#خطوات_شیطان
#انسانیت
#ظهور
#حکومت_عدل_جهانی
✍️ کاظمی فخر
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar