⬅️ آیا ولایت امیر المؤمنین (علیه السلام) در اصل اسلام دخیل نیست؟ یعنی کسی که ولایت را قبول ندارد مسلمان است؟ (بخش دوم) 🔹 پاسخ: ✅ حضرت امام خمینی (قدس سره) در ادامه مطالب کتاب الطهارة می فرمایند: ⬅️ وذلك واضح لا يحتاج إلى مزيد تجشّم، لكن اغترّ بعض من اختلّت طريقته ببعض ظواهر الأخبار وكلمات الأصحاب من غير غور في مغزاها، فحكم بنجاستهم وكفرهم، وأطال في التشنيع على المحقّق القائل بطهارتهم بما لا ينبغي له وله، غافلاً عن أنّه حفظ أشياء هو غافل عنها. 🔹 عدم دخیل بودن قبول ولایت امیر المؤمنین (علیه السلام) در اسلام واضح است و احتیاجی به زحمت و رنج زیادی ندارد. (البته واضح است که مراد از اسلام در این بحث، کف معنای اسلام است و نه مراتب بالای آن) 🚫 اما بعضی از افرادی که طریقه و روش ایشان، غیر صحیح و مختلّ است، به ظواهر روایات و کلمات اصحاب، فریب خورده و در محتوای آن ها غور نکرده است. در نتیجه به نجاست و کفر مخالفین حکم کرده است. این شخص در تقبیح کردن مرحوم محقق حلی، صحبت هایی کرده که نه شایسته مرحوم محقق است و نه شایسته خود گوینده. 🚫 در حالی که او چیزهایی را حفظ کرده که از آن ها غافل است. #وحدت #اسلام_و_ایمان روضات الجنات 🆔 @h_falahati

❓ سوال اعضاء ⬅️ آیا ولایت امیر المؤمنین (علیه السلام) در اصل اسلام دخیل نیست؟ یعنی کسی که ولایت را قبول ندارد مسلمان است؟ 🔹 پاسخ: ✅ مرحوم امام خمینی (قدس سره) در کتاب الطهارة می فرمایند: ⬅️ إنّ‌ المسلم بحسب ارتكاز المتشرّعة هو المعتقد باللّٰه تعالى، ووحدانيته، ورسالة رسول اللّٰه صلى الله عليه و آله و سلم، أو الشهادة بالثلاثة، على احتمالين يأتي الكلام فيهما . و هذه الثلاثة ممّا لا شبهة ولا خلاف في اعتبارها في معنى الإسلام. ويحتمل أن يكون الاعتقاد بالمعاد إجمالاً أيضاً مأخوذاً فيه لدى المتشرّعة، على تأمّل يأتي وجهه . في حكم المخالفين و أمّا الاعتقاد بالولاية فلا شبهة في عدم اعتباره فيه، وينبغي أن يعدّ ذلك من الواضحات لدى كافّة الطائفة الحقّة 🔹 مسلمان به حسب ارتکاز متشرعة، معتقد به خداوند و وحدانیتش و رسالت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) می باشد. همچنین محتمل است که اعتقاد به معاد هم اجمالا نزد متشرعة مأخوذ باشد. ⬅️ اما اعتقاد به ولایت هیچ شبهه ای نیست که در اسلام معتبر نیست. و این مطلب باید جزء واضحات شمرده شود. #وحدت #اسلام_و_ایمان روضات الجنات 🆔 @h_falahati

🔹 نظر مرحوم آقای خوئی در مورد معنای ایمان 🔹 ایشان در کتاب الطهارة موسوعة می فرمایند: ⬅️ الايمان في لسان الكتاب المجيد هو الاعتقاد القلبي و العرفان، و الإيقان بالتوحيد و النبوّة و المعاد، و لا يكفي في تحقّقه مجرّد الإظهار باللِّسان، لأنّ‌ النبي (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلم) إنما بعث لأن يعرف الناس وحدانيته سبحانه و نبوة نفسه و الاعتقاد بيوم الجزاء، و الإيمان أمر قلبي لا بدّ من عقد القلب عليه... و أما الايمان في لسان الأئمة (عليهم السلام) و رواياتهم فهو أخص من الايمان بمصطلح الكتاب و هو ظاهر. (🔴 البته در آینده به بررسی این فقره از کلام مرحوم آقای خوئی (رضوان الله علیه) خواهیم پرداخت ان شاء الله) ⬅️ فتلخص أن الإسلام لا يعتبر فيه سوى إظهار الشهادتين، و لا بأس بتسميته بالايمان بالمعنى الأعم، و تسمية الإيمان في لسان الكتاب بالايمان بالمعنى الأخص و تسمية الايمان في لسان الأخبار بالإيمان أخص الخاص. 🔹 ایمان در لسان قرآن کریم، اعتقاد قلبی و یقین به توحید و نبوت و معاد است. 🔹 ایمان در لسان اهل بیت (علیهم السلام) و روایاتشان اخص از ایمان مصطلح قرآنی است. ( که این فرمایش ایشان به صورت موجبه جزئیه صحیح است اما کلیت ندارد.) ✅ نتیجه اینکه: ⬅️ در اسلام فقط اظهار شهادتین معتبر است. که این ایمان بالمعنی الاعم است. ⬅️ ایمان قرآنی ایمان بالمعنی الاخص است. ⬅️ ایمان در روایات ایمان اخص الخاص است. #وحدت #اسلام_و_ایمان روضات الجنات 🆔 @h_falahati