eitaa logo
هادیانه ها
821 دنبال‌کننده
596 عکس
202 ویدیو
34 فایل
بیشتر از #اخلاق، #تربیت، #فقه_تربیت و مسایل #طلبگی و #حوزوی می نویسم ... #محمدهادی_قراباغی طلبه و استاد حوزه علمیه قم دانشجوی دکتری فقه تربیت دبیر کمیته فقه تربیت موسسه فقهی مصباح الهدی @H_Gharabaghi
مشاهده در ایتا
دانلود
10.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢چراغ حجره آن‌ها پیوسته روشن بود! 💡 ✅آیت‌ الله دکتر سید محمد باقر حجتی- استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران- که در دوران در مدرسه مروی با مرحوم علامه و آیت‌ الله هم‌درس بودند- می‌فرمودند: 🔹آیت‌ الله میرزا باقر آشتیانی- تولیت مدرسه مروی- از من و آقای جوادی و آقای حسن‌زاده تعریف می‌کردند. چون وقتی گاهی شب‌ها به مدرسه سر می‌زدند، می‌دیدند چراغ حجره ما روشن است و مطالعه می‌کنیم. من وقتی می‌خواستم چراغ حجره‌ام را خاموش کنم، می‌دیدم چراغ اتاق آقای جوادی و حسن‌زاده روشن است. صبح قبل از اذان که بیدار می‌شدم، می‌دیدم چراغ حجره آن‌ها هنوز روشن است. 🔹این آقایان خیلی کار می‌کردند. 👈هرگز آقای جوادی و آقای حسن‌زاده وقت‌شان را به بطالت نگذراندند، ولی ما گاهی گعده می‌کردیم. @sirefarzanegan @varesoon
4.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌مجلس پذیرایی آیت الله و های شیرین ایشان با میهمانان نکته جالب که مرحوم هم در جلسه حاضرند پ ن: نشست و برخاست بزرگان اهل معرفت و ادب مثل آیةالله جوادی آملی خالی از درس و حکمت نیست؛ خدا توفیق همنشینی با خوبان را نصیب کند @hadianeha
رادیو صراط1_16854317510.mp3
زمان: حجم: 5.63M
🌷 🇮🇷 روایت آیت الله درباره کشور و شهدا .‌‌.. ما بزرگیم و بزرگ زاده ایم 🔸انتشار این صوت صدقه جاریه است @hadianeha
👈 این قسمت: گریه ی خجالت!!! 🎤🎤🎤 فرازی از حضرت آیت‌الله العظمی (مدظله‌العالی) در ۱۷بهمن ۱۴۰۳ در شبستان مسجد اعظم قم: ✅ "من يک وقتي به عرض تان رساندم که برادر بزرگواري داشتيم سيد بزرگواري بود از علماي خراسان بود، در يکي از اين مسجدهاي بازار قم نماز جماعت مي خواند؛ خدا غريق رحمتش بکند، باهم گاهي جبهه مي رفتيم... ✅ ايشان يک وقتي برای بازديد به کوههاي رفته بودند. من اين را چند بار براي دوستان گفتم، اين يک قصه شنيدني است. ايشان آمدند از کردستان خبر دادند ✅ مستحضريد که آن منطقه آن روزها هم خيلي ناامن بود، ايشان تشريف بردند؛ کردستان و آن سنگرهاي برادران بالاي کوه را ديدند و گفت آنجا کوههاي صعب العبوري دارد و ما با اسب و قاطر رفتيم و چشمه و آب هم آنجا بسيار کم است، چند تا بطري آب برديم و نماز را با تيمم مي خوانديم ✅ بعد از يک مدتي بالاخره شد، آنها هم که در بالاي کوه بودند - بخشي از اينها عزيزان سپاهي و برادران بسيجي و برادران ارتشي و اينها بودند - يک مقدار هم اهل آن منطقه هم بودند، تشخيص مي دادند که اين برفهايي که دارد مي آيد اين برف هاي يک ساعته و دو ساعته نيست، موقع عصر اين برف شروع شد؛ ✅ اينها مي توانستند شب خودشان را نجات بدهند، اينها ديدند که برف است، گفتند ممکن است دشمن خداي ناکرده از همين راه سوء استفاده کند!؛ ✅ *اينها در بالاي اين کوهها در همان سنگرها ايستادند! ايستادند! ايستادند، لحظه به لحظه ثانيه به ثانيه و !!!* ✅ نعش (پیکر) مطهرشان را آوردند در همين مسجد و همين شبستان و مجلس ترحيم گرفتند ✅ ما معمولاً وارد مجلس ترحيم که می‌شويم بالاخره يک قرآنی و دعايي و صلواتي و تا آخر نمي نشينيم!؛ ✅ اما آن شب در همان گوشه ما رفتيم نشستيم تا آخر گريه کرديم نه براي ثواب، ثواب فراوان است، فقط خجالت کشيديم که عجب، جوانهاي اين مملکت ثانيه به ثانيه براي حفظ دين و کشور يخ مي زنند، اين کشور اينها است!!!؛ ✅ هم مسئولين بدانند هم ما بدانيم هم ديگري بداند که با اين خونها نمي شود بازي کرد، با اين رفتارها نمي شود بازي کرد. ✅ اينها ماندني هستند و خداي ناکرده ما اگر وظيفه مان را انجام نداديم ما مشکل داريم. ✅ ما فقط گريه مان برای بود. ✅ حالا خدا می‌بيند و ثواب مي دهد يک چيز ديگري است ولي ما گریه مان براي بهشت رفتن نبود. ✅ گريه آن شب ما فقط گريه خجالت بود!!! ✅ در مورد صدر اسلام ما چيزهايي مي شنيديم بله، اما الآن اينطور آدم ثانيه به ثانيه يخ بزند براي حفظ دين و براي حفظ مملکت؟! ✅ بنابراين ما واقعاً بدهکار هستيم و همه ما اهل حساب هستيم... ✍✍✍ هر کدام ما چه حوزوي چه دانشگاهي، چه بازاري، چه افراد ديگر، هر کدام از ما آن اندازه ای که مي دانيم به دين ما کمک بکنيم. (والحمدلله رب العالمين) پ ن: ⭕️ خود را پیدا کن در سنگر خود ایستادگی کن 🆔 @hadianeha