eitaa logo
🌱 حـــديثــــ‌ عـــشـــق (رمان)
7.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
❤ #حـــديثـــ‌عــشــقِ تــو دیــوانــه کـــرده عــالــم را... 🌿 رمان آنلاین #چیاکو_از_خانم_یگانه 🌼برنده‌ی‌ عشق از #میم‌دال ♻ #تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺رفتن به پارت اول👇🌺 https://eitaa.com/hadis_eshghe/18459 همچنان صدایش در اوج بود: _تو حرم؟!.... من یکساعت کنار همون ستون بودم.... چرا دروغ میگی؟ _نه به خدا..... باور کن.... نگذاشت حتی حرف بزنم که گفت: _الان کجایی؟ _جلوی همون ستون قرارمون. _بیا بیرون حرم کنار ورودی خواهران واستا تا بیام.... به خدا این دفعه یکی.... مکثی کرد و نگفت اما سخت نبود حدس بزنم که می‌خواست چکار کند. حتی ذکر لااله الاالله ی که زیر لب گفت را شنیدم که با همان جدیت ادامه داد: _اون روی سگ منو بالا نیار و همونجا واستا تا بیام. و قطع کرد. دلشوره گرفتم. دلم بدجوری شکست. من فقط خواب ماندم! اصلا توقع نداشتم به من بگوید؛ دروغگو! بیرون حرم کنار همان ورودی خواهران ایستادم تا آمد. از همان دور که می دیدمش، متوجه ی عصبانیتش بودم. به من که رسید برخلاف همیشه مستقیم زل زد به چشمانم. و من در عوض، آنقدر از خشم چشمانش ترسیدم که فرار کردم از نگاهش. و صدایش بلند شد. _اونهمه بهت زنگ زدم جواب ندادی.... تا خود هتل رفتم و برگشتم.... واقعا قصدت از این کارا چیه؟ سرم را بالا آوردم و فقط گفتم : _به خدا.... نگذاشت حتی حرفم را بزنم. با همان عصبانیت باز صدایش را بلند کرد. حتی کمی بیشتر از قبل! _خدا رو به دروغ قسم نخور.... من باورم نمیشه که تو بگی تو حرم بودی.... یعنی پشت دستمو داغ کردم دفعه ی دیگه تو رو جایی ببرم.... پوستمو کندی به قرآن با این کارات... اونقدر از دستت حرص خوردم که تو همین چند روزه پیر شدم. دلخور از اینکه حتی نگذاشت حرف بزنم و صدایش را آنقدر بلند کرد که حتی نگاه خیلی ها سمت ما چرخید، زیر لب زمزمه کردم: _نامرد.... نذاشتی حرف بزنم! و او بی هیچ معذرت خواهی حتی راه افتاد. با فاصله و دلخور از او پشت سرش راه افتادم. گه گاهی می ایستاد و نگاه می‌کرد ببیند پشت سرش می آیم یا نه. شاید فکر می‌کرد باز قرار است اذیتش کنم ولی من حتی نتوانستم دلیل این سو تفاهم را توضیح بدهم. به هتل رسیدیم که مرا تا پشت در اتاق همراهی کرد البته با همان جدیت و اخم و عصبانیت. همین که بهار در اتاق را باز کرد، محمدجواد با همان حالت عصبانی و قهر گفت: _تحویل شما.... و رفت. بهار با تعجب نگاهم کرد. _دلارام!.... چرا اینقدر حرصش میدی آخه؟!.... نمیدونی با چه حالی اومده در اتاق رو زده که ببینه تو برگشتی یا نه. وارد اتاق شدم و چادرم را با حرص مچاله کردم و پرت کردم کنج اتاق. _من نخواستم حرصش بدم.... این برادر ریشو شما نذاشت حتی حرف بزنم.... من تو حرم خوابم برد.... به خدا راست میگم بهار.... به روح مادرم قسم راست میگم.... تا اومدم سر همونجایی که قرار داشتیم دیر شده بود. بهار کلافه نفس پُرش را از بین لبانش بیرون داد. _اینا رو بهش گفتی؟ _با این برج زهرمار میشه حرف زد؟! ..... تااومدم بگم به خدا، برگشت گفت خدا رو واسه دروغات قسم نخور.... بهار خیلی دلم ازش گرفته. بهار آهی کشید. _ای بابا.... اشکال نداره حالا برو بخواب فردا خودم باهاش حرف میزنم. 🖌 به قلم نویسنده محبوب حتی بالینک کانال واسم نویسنده⛔️ 🦋✨کانال حدیث عشق✨🦋 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت علیه السلام ‌❏ ❏ همان عبایے ڪه پنج نفر را در آغوش خود مے گرفت تمام جسم اڪبر را به خیمه گاه نبرد ...😭 واویلا‌علی‌اکبر💔 بِأَیِّ ذنبٍ قُتِلَت؟😭 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
‍ زیباتر از صبح.. سلام صبحگاهی است. خدایا... "سلام" زندگي... "سلام" دوستان خوب "سلام..." صبحتون بخیر زندگیتون آباد...
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دست‌هایم‌اگربرسینه‌نڪوبد.. چشم‌هایم‌اگردرعزاۍتوگریان‌نشود.. لب‌هایم‌اگرنام‌ت‌رانبرد.. پاهایم‌اگربراۍتوقدم‌برندارد.. گوش‌هایم‌اگرپُرنشودازناله‌ۍغریبۍات.. به‌چه‌دردۍمۍخورد..؟! من..' دورهایم‌رازده‌ام؛ ودوباره‌آمدم‌سوۍطُ! مرابپذیر..!!💔 ♥️ 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دست‌هایم‌اگربرسینه‌نڪوبد.. چشم‌هایم‌اگردرعزاۍتوگریان‌نشود.. لب‌هایم‌اگرنام‌ت‌رانبرد.. پاهایم‌اگربراۍتوقدم‌برندارد.. گوش‌هایم‌اگرپُرنشودازناله‌ۍغریبۍات.. به‌چه‌دردۍمۍخورد..؟! من..' دورهایم‌رازده‌ام؛ ودوباره‌آمدم‌سوۍطُ! مرابپذیر..!!💔 ♥️ 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ضمن عرض تسلیت به مناسبت این روزها و به احترام عزاداران حسینی، این شبها پارت‌ نداریم🌸 🔺التماس دعا🙏
🔷صدقه فراموش نشود ✍حضرت علامه امينى (ره): شب تاسوعا و عاشورا براى امام زمان (عج) صدقه کنارميگذاشتند و ميگفتند: امشب قلب نازنین حضرت در فشاراست از همین لحظه تا صبح روز یازدهم هرچه قدر در توان دارید صدقه دهید برای آرامش قلب او که مظلومتر از امام حسین (ع) هست.
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣴⣶⣤⣤⡆ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⢉⣽⡿⠋ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣤⠀⢀⣤⣴⣾⠟⠉⢀⡄ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣶⣶⣾⣿⣿⡿⠛⠉⠀⠀⠀⣼⡇ ⠀⢀⡦⠀⢠⣶⡄⠀⠀⣿⠏⠁⠉⠉⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣿⠁ ⠀⣾⠁⠀⢿⣿⠇⠀⢠⡿⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢠⣿⠀⣠ ⢸⣿⠀⠀⠀⠀⠀⣠⣾⠃⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠸⣿⣿⡏ ⢸⣿⣷⣶⣶⣶⣿⡿⠃⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙⠋ ⠀⠙⠿⠿⠿⠛⠉⠀⠀⠀⣀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣰⣿⣿⣿⡷⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠛⠉⠉⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢰⣿⣿⣿⠇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠉⠁
. ◾️اعمال روز 1ـ عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا، در این مورد از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است: هر کس کار و کوشش را در این روز، رها کند، خداوند خواسته‌هایش را برآورد و هر کس این روز را با حزن و اندوه سپری کند، خداوند قیامت را روز خوشحالی او قرار دهد. 2ـ زیارت امام حسین(علیه السلام). 3ـ روزه گرفتن در این روز کراهت دارد؛ ولی بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشامیدن خودداری شود. 4ـ آب دادن به زائران امام حسین(علیه السلام). 5ـ خواندن سوره توحید هزار مرتبه. 6ـ خواندن زیارت عاشورا. 7ـ گفتن هزار بار ذکر «اللّهم العن قتلة الحسین(علیه السلام).» ▪️روز دوازدهم محرم ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه و شهادت حضرت سجاد(علیه السلام) در سال 94 ه‍ .ق. 📚پی‌نوشت‌ها: 1- مصباح کفعمی، ص 509٫ 2- فرهنگ عاشورا، ص 405، جواد محدثی. ◼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 یه روزی میاد غریبِ غریب توی خاک و خون دست و پا میزنی 🏴 🎧 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 • [السلام علیڪ یا اباعبــدالله]🏴🖤 آجـرڪ الله یا صاحبــــــ الزمان فے مصیبة جدڪــ الحسین علیه السلامـ...💔🥀🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا