eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.1هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ یک روز از روزهای مبادا روزی از همین روزها روزی مثل هیچ روزی روزی از جنس حال کنارم بنشین دلم که به بودنت گرم شود صبح روی اولین پرتو خورشید دوست داشتن هایش را به زمین می ریزد 🌸🍃🦋
[ حدیث دل ]
#برای_آنکه_خودش_میداند ♥️ «عشق جان» خوش ‌به حال من که تو جان منی... #امیر_وجود #حدیث_دل 🌸🍃
♥️ "عید" همان حلول چشمهای توست .. ماه من تو بر من بتاب "فطریه ی" چشمهایت با من ... 🌸🍃🦋
صبح ترانه ی دلنوازیست که آفتاب را می نوازد و نتهایش را  از چشمهای تو  الهام می گیرد... ❤️ 🌸🍃🦋
تو با صبح شکوفا می شوی نفس نفس، در من جان می گیری و آفتاب را، با چشمانت به خانه ام می آوری بگذار این صبح یادگار مهر تو باشد... ♥️ 🌸🍃🦋
تمام صبحها را به یک لبخند گره بزن لبخندهایت را شروع کن که این صبح  بی حضور تو هیچ است 🦋
صبح های زیادی من در حوالی تو به بن بست رسیدم مگر می شود تو باشی و جایی از من خودش را در تو جا نگذارد ...! 🦋
[ حدیث دل ]
#مخاطب_خاصم ♥️ و عشق، شروع ماجرای لبخند های #تو ست که با صبح، آغاز می شود .... #عرفان_یزدانی #حدی
گاهی هیچ صبحی به تکرار واژه های لبخند به نگاه تو حادثه نمی شود تو را میان هزار واژه ی تنهایی شعر می کنم ردیف به ردیف در تکرار موسیقیای دل لبخند را به ترانه ای موزون می نوازم این شعر تو را به عطر واژه های صبح دچار می کند 🌤 🦋 ‌‌‎‌
🌤• • • بِخَند که دُنیا ،بَهانه ای بَرایِ صُبح نَدارد...!^^ 🙃🌸 🦋
[ حدیث دل ]
کعبه چشمهای توست وقتی مرا تا زیارت تو می کشاند زیبای من قربانی منم که هر دقیقه با خدای چشمهایت می میرم 🦋
از صبح می خندد کاری به حال اهالی دنیا ندارد ! پله های هفته را دوتا یکی پایین می آید و در نهایت ، به خودش می رسد چایش را شیرین می نوشد چشمانش از شیطنت برق می زند و از صبح های آغازش زندگی را دلبری می کند ... 🦋
"صبح" را روی فرکانس چشمانش تنظیم کن ، و روی مدار عاشقی قطبهای دلت را به واژه ی "دوستت دارم" نرم کن ... 🦋
[ حدیث دل ]
بگذار ردیف کنم خواستنت را قافیه ی صبحگاهی دستانت عجیب به صبحهایم می آید 🦋
یک روز میان تلنگر نگاهت را از خودت قرض می گیرم کنار خودم می نشانم و یک عمر با نگاهت درگیر می شوم یک روز میان این عصرهای خسته میهمان دلم می شوی من برایت چای می ریزم و تو لبخندهایت را توی دلم می ریزی راستی بگو حال های دلت خوب است..!؟ 🦋
بیا سر قرارهای صبح فنجان فنجان لبخند بنوشیم و صبح را به سپیدی ترانه دچار شویم... 🍂
[ حدیث دل ]
جااانانم ؛ امشب... پاورچین پاورچین آهسته، آهسته ، به خوابت خواهم آمد! وَ با خود دسته گلی از عشق خوا
حال مرا نپرس امشب شبترین شبهای منست که میان تکثیرچشمانت خیالم پر می کشد و زمین عاشقانه هایش را گم می کند وتو محو و محو تر می شوی اما اینجا در خیالم همه چیز جور دیگریست و شب آنقدرها هم شب نیست.... 🌙 🍂
ناگهان صبح می شود و تو می آیی با لبخندِ خورشید بوسه های گرم تو با چای صبحانه ام دم می کشد و تمام من حل می شود در فنجان چشمان تو.... 🍂
صبح تمام عاشقانه ها را باید با تو خواند با تو بیدار شد صبحانه را به هوای تو صرف کرد و برای هر صبح آغازی شد تا صبحهای دیگر ... 🍂
[ حدیث دل ]
پاییز که از راه می رسد همه چیز فرق می کند! باید بدانی که جایت خالیست باید بدانی که باید باشی کنار می
خاطراتم را لای شب بوهای عاشق ، در شهر رها می کنم یک ترانه ، تنهایی ام را دُچارتر می کند و را از دستهایم دور و دورتر ... کجای این شهر عطرت را جا نهاده ای که هربار بوییدنش نفسم را بند دلت می کند کجای دلتنگی من قدم می زنی که شهر بی مرا آرام نمی گذارد ... این تن میان خستگی روزگار به آواز خوانی حنجره ، پنجرهای زیادی را عاشق می کند 🍂
آمده که روی لبهایِ پاییز انار بگذارد و او را به دستهای بسپارد... 🍂
آمدی زمان خشکید در تب نگاهمان بوی صبح آمد دلم دچار شد به شب آویز گیسوانت و امروز آغاز من بود همین امروز را در چشمانت زندگی می کنم 🍂
بازتاب نگاهت لبخندیست که هر صبح روی گونه هایم چال می شود ❄️
سبزی چشمانت را به نگاهم گره می زنم شگون چشمانت در به در می کند نحسی سیزده بی تو را 🦋
تلخست این سیزده های بی تو کاش نباشد هیچ روزی بی تو امروز هم به ته رسید گویی هر روز بی تو سیزده در به دریست به چشمانت که نمی شود دروغ گفت اما این گره هم  به سبزه ی چشمانت تباه شد باور کن سیزده همان دروغ بی ... 🦋
صبح است پنجره ی خوشبختی  را باز می کنم و با صداقت نور لبخند را  به روی زندگی می گشایم... 🦋