eitaa logo
•حـدیـث عــشــق•
121 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
11 فایل
لینک‌کانالمون: https://eitaa.com/joinchat/2910388647Ca18b6956d4 +کپی؟! فور بهتره! ♥️جز‌ عشق‌ تو‌ هيـچ نيست اندر دل ما ﴿حدیث‌عشق‌﴾تو‌سرشته‌گشته‌در‌گِلِ‌ما♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اگر صلح امام مجتبی علیه‌السلام نبود، دشمنان یک شیعه را هم زنده نمی‌گذاشتند! ابوسعيد عقيصا گويد: به حضرت علیه‌السلام عرض کردم: یابن رسول الله! چرا با علیه‌الهاویة كردید و حال آنكه حق با شماست و معاويه، گمراه و ستمگر است؟! حضرت فرمودند: «آيا من پس از پدرم، حجّت خدا و امام نيستم؟!» گفتم: آرى؛ فرمودند: «مگر رسول خدا در حقّ من و برادرم نفرمود: "حسن و حسين امامند، چه قيام كنند و چه بنشینند؟" (الحَسَنُ وَالحُسَينُ إِمامانِ قَامَا أَو قَعَدَا)» گفتم: آرى؛ امام علیه‌السلام فرمودند: «پس من امام هستم، چه قيام كنم و چه نكنم.» سپس فرمودند: 🍃 «به همان سبب با معاويه صلح كردم كه پيامبر خدا با بنى‌ضمره و بنى‌أشجع و اهل مكّه در حديبيّه صلح نمود؛ با اين تفاوت كه آنان كافرِ تنزیلی بودند (کفرشان بر اساس کتاب خدا، مُحرز و علنی بود)، اما معاويه و يارانش كافرِ تأویلی‌اند (شهادتین گفته‌اند و در ظاهر، مسلمانند)؛ اى ابوسعيد! اگر من از جانب خداوند متعال امامم، ديگر معنا ندارد كه رأى مرا سبک بشماری، گرچه حکمت و مصلحت آن بر تو پوشيده باشد! مَثَلِ من و تو، چون خضر و موسى است؛ خضر علیه‌السلام کشتی را سوراخ کرد و نوجوانی را کشت و دیواری را بنا کرد كه موسى علیه‌السلام حکمت این کارهایش را نمى‌دانست و خشمگین و معترض مى‌شد! اما چون خضر او را آگاه ساخت، آرام گرفت؛ من هم خشم شما را بر انگيخته‌ام، به اين جهت كه حکمت كارهای مرا نمی‌دانید و جاهلید؛ اما همين قدر بدان كه اگر با معاويه صلح نمى‌كردم، شيعه‌اى بر روى زمين باقی نمی‌ماند!» 📚 علل الشرائع (شیخ‌صدوق)، ج۱، ص۲۱۱ الطرائف (سیدبن‌طاووس)، ج۱، ص۱۹۶ 🍂 «یارب فرج امام ما را برسان.»
💠 علم غیب الهی امام جواد علیه‌السلام أباصلت هروی گوید: در مجلس صلوات‌الله‌علیه حضور داشتم که گروهی از شیعیان و عامه حضور داشتند؛ شخصی برخاست و عرض کرد: سرورم! قربانت گردم؛ پیش از آنکه سخنش را ادامه دهد، حضرت فرمودند: «شکسته نخوان! و بنشین.» سپس فرد دیگری برخاست و گفت: مولای من! قربانت گردم؛ باز پیش از آنکه سخنش را ادامه دهد، امام علیه‌السلام فرمودند: «اگر کسى را پیدا نکردى، آن را به آب بینداز که به اهلش می‌رسد!» او نیز نشست. وقتی همه رفتند عرض کردم: قربانت شوم، آقای من! امروز صحنۀ شگفت‌انگیزی دیدم! حضرت فرمودند: «آری، دربارۀ آن دو مرد می‌پرسی؟» عرض کردم: بلی سرورم! حضرت فرمودند: «شخص اول برخاست تا در مورد کشتیبان بپرسد که آیا می‌تواند در كِشتى، نمازش را شکسته بخواند؟ گفتم: شکسته نخوان، زیرا کشتى به منزله خانه اوست و از آن خارج نمی‌شود؛ و دیگرى برخاست تا بپرسد اگر فقیری از شیعیان ما پیدا نکند، زكات مالش را به چه کسی بدهد؟ گفتم: اگر نتوانستی چنین کسی را پیدا کنی، زکات مالت را به آب بینداز که به اهلش می‌رسد!» 📚 الثاقب فی المناقب (ابن‌حمزه‌طوسی)، ص۵۲۳
👌 بیان نورانی حضرت حکیمه خاتون دختر حضرت جوادالأئمة علیهماالسلام در وصف مقام حضرت زینب کبری سلام الله علیها 💎 حضرت زینب کبری سلام الله علیها دارای مقام و جایگاه نیابت ظاهری از امام معصوم علیه‌السلام 💎 حضرت زینب کبری سلام الله علیها حافظ امامت و جان امام زین العابدین علیه‌السلام ✨ قالت حَكِيمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ اَلرِّضَا أُخْتِ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلْعَسْكَرِيِّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ❇️ إنَّ اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْصَى إِلَى أُخْتِهِ زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي اَلظَّاهِرِ وَ كَانَ مَا يَخْرُجُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ مِنْ عِلْمٍ يُنْسَبُ إِلَى زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيٍّ تَسَتُّراً عَلَى عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ ✍🏻 حضرت حکیمه خاتون دختر امام جواد و خواهر امام هادی علیهماالسلام فرمودند: ❇️ حضرت حسين بن على علیه‌السلام در ظاهر به خواهرش زینب دختر علی بن ابیطالب علیهماالسلام نمود و همه علومی که از سر منشأ امام زین العابدین علیه‌السلام نشأت می گرفت , به جهت پنهان كردن ایشان (و حفظ جان مبارکشان) به نسبت داده می شد. 📚 کمال الدين و تمام النعمة  ,  جلد۲  ,  صفحه۵۰۱
🔴 حتی مخالفین هم در مشکلات معیشتی خود به امام عسکری علیه‌السلام پناهنده می‌شدند! راوی از یکی از نوادگان حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام (که از سادات موسوی و متأسفانه واقفی مذهب هم بود!) نقل می‌کند که گويد: زندگی بر ما سخت و دشوار گرديد؛ پدرم به من گفت: «با من بيا نزد اين مرد - يعنى ابومحمد ( عليه‌السلام) - برويم، زيرا از او جوانمردى شنيده مى‌شود.» گفتم: «او را می‌شناسى‌؟» گفت: «نمی‌شناسم و هرگز او را نديده‌ام!» سپس قصد رفتن نزد او كرديم؛ پدرم در بين راه به من می‌گفت: «چقدر احتياج به پانصد درهم داريم؛ اگر به ما بدهد دویست درهمش را براى پوشاک و دویست درهمش را براى بدهى و صد درهمش را براى مخارج عیال صرف می‌كنيم.» من‌ هم با خودم گفتم: «كاش به من هم سیصد درهم بدهد كه با صد درهمش الاغی بخرم و صد درهمش براى خرجى و صد درهم ديگرش براى پوشاک باشد، تا به كوهستان (مناطق کوهستانی غرب ایران) بروم.» چون بر درب خانه رسيديم، غلام حضرت آمد و گفت: «على بن ابراهيم با پسرش محمد بیايند!» چون وارد شديم و سلام كرديم، به پدرم فرمود: «اى على! چرا تاكنون نزد ما نيامدى‌؟!» پدرم گفت: «آقاى من! خجالت می‌كشيدم با اين وضع به ملاقات شما بیايم!» چون از نزدش بيرون رفتيم، غلامش آمد و به پدرم كيسه پولى داد و گفت: «اين پانصد درهم است؛ كه دویست درهمش براى پوشاک و دویست درهم آن براى بدهى و دویست درهمش براى خرجی‌ات باشد!» و كيسه‌ای به من داد و گفت: «اين سیصد درهم است؛ صد درهمش براى خريد مَرکب، صد درهم آن براى پوشاک و صد درهمش براى مخارجت باشد! و به كوهستان هم نرو، بلكه به سوراء برو!» او به سوراء (منطقه‌ای نزدیک حلّه عراق) رفت و با زنى ازدواج كرد و اكنون هزار دينار درآمد دارد! با وجود اين، واقفى مذهب است (يعنى هفت امامى است و عقيده دارد موسى بن جعفر عليهماالسلام از دنیا نرفته و او امام قائم است!) ⭕️ راوی گويد: به او گفتم: «واى بر تو! مگر دليلى روشن‌تر از اين می‌خواهى‌ بر امامت امام عسکری علیه‌السلام؟!» او گفت: «اين امری است كه به آن عادت كرده‌ايم!» (يعنى كيش و مذهب خانوادگى ماست!) 💠 «عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْكُرْدِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: ضَاقَ بِنَا الْأَمْرُ فَقَالَ لِي أَبِي امْضِ بِنَا حَتَّى نَصِيرَ إِلَى هَذَا الرَّجُلِ يَعْنِي أَبَا مُحَمَّدٍ فَإِنَّهُ قَدْ وُصِفَ عَنْهُ سَمَاحَةٌ فَقُلْتُ تَعْرِفُهُ فَقَالَ مَا أَعْرِفُهُ وَ لَا رَأَيْتُهُ قَطُّ قَالَ فَقَصَدْنَاهُ فَقَالَ لِي أَبِي وَ هُوَ فِي طَرِيقِهِ مَا أَحْوَجَنَا إِلَى أَنْ يَأْمُرَ لَنَا بِخَمْسِمِائَةِ دِرْهَمٍ مِائَتَا دِرْهَمٍ لِلْكِسْوَةِ وَ مِائَتَا دِرْهَمٍ لِلدَّيْنِ وَ مِائَةٌ لِلنَّفَقَةِ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي لَيْتَهُ أَمَرَ لِي بِثَلَاثِمِائَةِ دِرْهَمٍ مِائَةٌ أَشْتَرِي بِهَا حِمَاراً وَ مِائَةٌ لِلنَّفَقَةِ وَ مِائَةٌ لِلْكِسْوَةِ وَ أَخْرُجَ إِلَى الْجَبَلِ قَالَ فَلَمَّا وَافَيْنَا الْبَابَ خَرَجَ إِلَيْنَا غُلَامُهُ فَقَالَ يَدْخُلُ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ وَ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ فَلَمَّا دَخَلْنَا عَلَيْهِ وَ سَلَّمْنَا قَالَ لِأَبِي يَا عَلِيُّ مَا خَلَّفَكَ عَنَّا إِلَى هَذَا الْوَقْتِ فَقَالَ يَا سَيِّدِي اسْتَحْيَيْتُ أَنْ أَلْقَاكَ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ فَلَمَّا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِهِ جَاءَنَا غُلَامُهُ فَنَاوَلَ أَبِي صُرَّةً فَقَالَ هَذِهِ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ مِائَتَانِ لِلْكِسْوَةِ وَ مِائَتَانِ لِلدَّيْنِ وَ مِائَةٌ لِلنَّفَقَةِ وَ أَعْطَانِي صُرَّةً فَقَالَ هَذِهِ ثَلَاثُمِائَةِ دِرْهَمٍ اجْعَلْ مِائَةً فِي ثَمَنِ حِمَارٍ وَ مِائَةً لِلْكِسْوَةِ وَ مِائَةً لِلنَّفَقَةِ وَ لَا تَخْرُجْ إِلَى الْجَبَلِ وَ صِرْ إِلَى سُورَاءَ فَصَارَ إِلَى سُورَاءَ وَ تَزَوَّجَ بِامْرَأَةٍ فَدَخْلُهُ الْيَوْمَ أَلْفُ دِينَارٍ وَ مَعَ هَذَا يَقُولُ بِالْوَقْفِ فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فَقُلْتُ لَهُ وَيْحَكَ أَ تُرِيدُ أَمْراً أَبْيَنَ مِنْ هَذَا قَالَ‌ فَقَالَ هَذَا أَمْرٌ قَدْ جَرَيْنَا عَلَيْهِ.» 📚 کافی (شیخ‌کلینی)، ج١، ص۵٠۶ مرآة العقول (علامه‌مجلسی)، ج۶، ص۱۴۹ حسادت، آفت بزرگی در زندگی بشر است و غیر معصومینِ خاندان بنی‌هاشم و نیز از این آفت مستثنی نبودند و نیستند؛ به طوری که با مطالعه در تاریخ زندگی اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌‎بینیم جاه و جلال و منصب امامت ایشان موجب بعضی از سادات قرار داشت و آسیب‌هایی هم از این ناحیه به حضرات معصومین علیهم‌السلام وارد شد. 🌿 «السّلام علیک یا أبامحمّد یا حسن بن علیّ العسکری ورحمة الله وبرکاته.»