هجران دوست
کاش میشد که شبی من هم شوم مهمان دوست
تا شبیه عاشقان جان را کنم قربان دوست
فکر و ذکرم این شده آیا به وصلش میرسم
خسته ام دیگر از این حیرانی و هجران دوست
درک من از دوستی کردن همین اندازه است
دوست باید که دهد با جان و دل تاوان دوست
در طریق عشق عاشق گاه زندان میرود
مثل یوسف میروم امروز در زندان دوست
خاک پایش را به روی چشم هایم میکشم
نام من را هر که آورده ست در دیوان دوست
من به جای دست با چشمم توسل میکنم
چشم من حالا توسل کرده بر ایوان دوست
میرود منزل به منزل کو به کو دیوانه وار
میشود هر آنکسی که بی سر و سامان دوست
ما فقیران غصه ی نان را نخوردیم هیچ وقت
میرسد هر شب به ماها رزق آب و نان دوست
مطمئاً میشود مشمول رحمت هر کسی
قدر یک بال مگس اشکی کند احسان دوست
آنقَدَر از چاه چشمم آب بیرون میکشم
یاد لب های به خون آغشته ی عطشان دوست
ناله میزد از فراز عرش حَورای علی(علیه السلام)
تا که چوب خیزان میخورد بر دندان دوست
ابراهیم لآلی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
#ابراهیم_لآلی #اشعار_مدح_امام_حسین #اشعار_مناجات #شعر_آیینی #مناجات_سیدالشهدا
یا الهی
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ ماهِ ذکر و مناجات
خداحافظ لحظه هایِ ملاقات
خداحافظ ماهِ خوبِ خدا
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ افتتاحِ سحرها
به ما می شد نیمه شب چه نظرها
خداحافظ ماهِ خوبِ خدا
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ سفره هایِ ضیافت
به ماکردی بارِ دیگرِ عنایت
خداحافظ ماهِ خوبِ خدا
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ سوز وناله یارب
خداحافظ اشک و روضه هرشب
خداحافظ ماهِ خوبِ خدا
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ تشنگی دمِ افطار
ننوشیدنِ آب، شبیهِ علمدار
خداحافظ ماهِ خوبِ خدا
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ گریه با دلِ بی تاب
جداشد زینب چگونه ز ارباب
خدارا از این غم چه چاره کنم؟
حسین جان ای آبروی دوعالم
نگینِ سلیمان به حلقه خاتم
خدارا از این غم چه چاره کنم؟
خداحافظ ای برادر ِ زینب
روی میدان در برابر زینب
خدارا از این غم چه چاره کنم
به دنبالت خیمه خیمه دویدم
قسم بر این گیسوانِ سپیدم
مرو میدان ای برادر من
ببوسم آهسته زیرِ گلویت
مده دست این و آن سرِ مویت
قسم بر این دیدهترِ من
بگو بر سر من چه خاکی بریزم
اگر زیرِ پا بیفتی عزیزم
حسین جان ای سایه سر ِمن
چه سازم بینم به مویِ پریشان
تنت عریان رویِ خاکِ بیابان
به گوش آید آهِ مادر من
بهم ریزد ذره ذره تنِ تو
شود آخر بوریا کفنِ تو
سرت بر نیزه برابر من
میانِ لشگر بگو منِ تنها
چه سازم با بی پناهیِ زن ها
شود غارت بی تو معجر من
قاسم نعمتی
#اشعار_مناجات #اشعار_مناجات_ماه_رمضان #شعر_ماه_رمضان #قاسم_نعمتی #ماه_خدا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹