آقای من
روز ازل وقتی که صیاد آفریدند
ما را میان دام، آزاد آفریدند
ما خانههای در مسیرِ سیلِ اشکیم
ویرانه را در «گریهآباد» آفریدند
تا اینکه نامت در سرِ عالم بپیچد
در حنجرِ خاموشِمان داد آفریدند
از تو یکی؛ آن هم فقط محضِ نمونه
از ما گرفتاران به تعداد آفریدند
خیلِ ملک بینقصیات را درک کردند
وقتی که ما را غرقِ ایراد آفریدند
تو «آیههای سجدهداری»؛ سجده داری
ما را در این سجاده «سجّاد» آفریدند
از روی سرمشقِ لبِ غرقِ سکوتت
در حنجرِ مظلوم، فریاد آفریدند
میرقصد آخر پرچمی بر گنبد تو
اصلا سرِ این داستان باد آفریدند
رضا قاسمی
#بقیع #رضا_قاسمی #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
سید الساجدین
شبیهِ سیبِ غلطانی که از جوی تو میآید
دلِ سرگشتهی ما از شبِ موی تو میآید
تو آنقدر از خدا سرشار هستی که نمیدانیم
که این عطرِ خداوند است یا بوی تو میآید
تو از آن جلوههایِ ذاتیِ حقی که از لاهوت
علی حق و علی حَی از دَمِ هویِ تو میآید
حسین آنقدر عادت بر تماشایِ علی دارد
به هرجا میرود تنها دلش سوی تو میآید
حسین است و علی اکبر رسول الله را آورد
امیرالمومنینش هم که با روی تو میآید
کنارِ شهربانو فاطمه ذوقی دگر دارد
که از این مادرِ ایرانیان بویِ تو میآید
خدا میخواست میدان داریات پنهان شود وَرنَه
سلحشوری علمداری به بازویِ تو میآید
گره بر اَبرویت ای کاش میدادی و میگفتند
کجیِ ذوالفقار آری به اَبرویِ تو میآید
خدا میخواست دستت بسته باشد وَرنَه با تیغی
سرِ گردنکشان در زیرِ زانویِ تو میآید
خدا را شکر در بیچارگیِ ما در این ایام
به دادِ ما دعاهای تو دارویی تو میآید
بخوان `یا مَن تُحَلُّ...” تاکه حل گردند مشکلها
که هرجا سائلی باشد سرِ کویِ تو میآید
چه خاکی خطبههایت بر سرِ آلِ یزید آورد
هنوز از کاخِ ویرانش هیاهویِ تو میآید
دلِ زینب کنارت قرص میشد در تمامِ راه
که پایش بعد عباسش به زانوی تو میآید
« ندانم دل کجا مینالد از دردِ گرفتاری
صدایِ چینیای از چینِ گیسوی تو میآید»
نمیدانم چه آمد بر سرت از کوفه تا شام
صدایِ فاطمه از دردِ پهلویِ تو میآید
حسن لطفی
#بقیع #حسن_لطفی #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا زین العابدين
ماییم مست جام تو یا زین العابدين
خانه خراب نام تو یا زين العابدين
هستیم مرغ بام تو یا زين العابدين
مست علی الدوام تو یا زين العابدين
پس می دهم سلام تو یا زین العابدین
دردم همینکه باتو دوا میشود بس است
ذکرم همینکه نام شما میشود بس است
لطف تو دستگیر گدا می شود بس است
وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است
با رحمت مدام تو یا زین العبادین
با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟
آب دهان کیست چنین کیمیا گری
آورده ام برات اگر دیده تری
فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری
به به به این مرام تو یا زین العابدین
نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما
سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما
کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما
فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما
با اشتیاق دام تو یا زین العابدین
مهر غلامی پدرت بر جبین ماست
حب الحسین روز قیامت نگین ماست
شهبانوی مجلله شورآفرین ماست
نامش شرافت همه سرزمین ماست
ایران فدای مام تو یا زین العابدین
گرچه اسیر شد امة الله شد فقط
روشن ترین ستاره پس از ماه شد فقط
آواره حسین دراین راه شد فقط
مهریه اش بهشت روی شاه شد فقط
دلبست بر امام تو یا زین العابدین
نخل بهشت از رطبت بوسه ميگرفت
جبریل از نماز شبت بوسه ميگرفت
سجاده نیز از لقبت بوسه ميگرفت
آنقدر حسین از دولبت بوسه ميگرفت
جانم به این مقام تو یا زین العابدین
نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است
بالای ساق عرش عمودت مشخص است
یکپارچه علیست وجودت ، مشخص است
زهرا در این قیام و قعودت مشخص است
حق کرده احترام تو یا زین العابدین
ذکر عروج حلقه رندان صحیفه ات
شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات
نهج البلاغه ایست فروزان صحیفه ات
شد آیه آیه خواهر قرآن صحیفه ات
دارد شکر کلام تو یا زین العابدین
کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر
آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر
آقای دوستان خدا ای امان شهر
ابری شده است بار دگر آسمان شهر
با سجده غلام تو یا زین العابدین
مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است
ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است
از کوفه تا به شام گواه تو زینب است
وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است
شد استوار گام تو یا زین العابدین
کشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای
با دستهای بسته اگر خطبه خوانده ای
ابن زیاد را سرجايش نشانده ای
کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای
احسنت بر ق ...
#بقیع #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین #شعر_میلاد_حضرت_علی_ابن_الحسین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ولی الله
با عشق بینهایت و آماده آمده
بنیانگذار مسجد و سجاده آمده
ذریة الرسول(ص)، امید جهانیان
مثل علی(ع) بدون ریا، ساده آمده
شد مایه تبسم و آرامش پدر
محض حسین(ع) دلبر و دلداده آمده
نور چهارم آمد و زین العباد شد
اصلا برای راه خدا جاده آمده
هر سطر از صحیفه او رمز بندگی ست
جام وصال آمده و باده آمده
لطفش زبانزد است و نزد دست رد! بیا...
آنکس که دل به حاجت من داده آمده
پُر کرد ازآنچه خوبترینِ دو عالم است
در باز کرد و دید گدازاده آمده
رو زد هر آنکه بر کرمش سربلند شد
سائل عزیز شد اگر افتاده آمده!
مرضیه عاطفی
#بقیع #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین #شعر_میلاد_حضرت_علی_ابن_الحسین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا سیدالساجدین
گفتند که در جاه و جلالت جبروت است
دیدیم که در ماهِ جمالت ملکوت است
سوگند که در باغِ بهشتی که نباشی
آدم همهی عمر به دنبال هبوط است
تو جامع ابعاد کمالات خدایی
یک دست به شمشیری و یک دست قنوت است
آن خانه که قرآن نشنیده است خراب است
آن دل که نخوانده است صحیفه برهوت است
آشفتگیِ روحِ مرا بُرد نسیمت
صد شُکر که روی سرما سایهی توت است
دیدیم در آئینهی تو جانِ علی را
در طاق دو اَبروی تو ایوانِ علی را
میخواست خدا ما همه از ایلِ تو باشیم
یعنی که نوشتند که فامیل تو باشیم
یک بار نگاه از تو و یک بال هم از ما
تا فطرسِ تو ، حضرت جبریل تو باشیم
بگذار که ما عین دعاهای تو گردیدم
بگذار که در چشمهی تنزیل تو باشیم
آیات تو دلبازتر از هرچه زَبور است
ای کاش که همسُفرهی ترتیل تو باشیم
تا نوح تر از صالح و موسی و مسیحا
یعقوب تر از یوسف و حِزقیل تو باشیم
اَبروی تو محراب و دو چشمت ثقلین است
قربان لبت که شرفالشمس حسین است
بر باد مده عقلِ مرا خانهات آباد
فریاد از این جلوه و آن جاذبه فریاد
گفتیم نشان از سرِ راه تو بگیرد
آنقدر که جبریل پرید از نفس اُفتاد
زهرا گرهاش را زده از اولِ خلقت
هر دل که گره خورده به سجادهی سجاد
سجادهی ما را بتکان تا که بریزند
این خیلِ خیالیِ خدایانِ پری زاد
سجادهی ما را بتکان تا بتکانی
دلهای غم آلودهی آشفته به هر باد
بگذار که در سایهی اوقات تو باشیم
ای کاش سرِ راه مناجات تو باشیم
تا صبحِ سرا پردهی اشراق رسیدند
آنان که سحر از میِ این چشمه چشیدند
صد پنجره وا شد به تماشای خدا تا...
از خط ابوحمزهی تو نور دمیدند
نام تو که بردیم همان لحظهی اول
بر این دل بیچارهی ما دست کشیدند
چشمان تو چون چشمِ ترِ زینب کبراست
جز عشق نگفتند بجز عشق ندیدند
گفتیم حدیثی و تو گفتی که هلاکاند
آنانکه نفسهای حکیمی نچشیدند*
`همت طلب از باطن پیرانِ سحرخیز
زیرا که یکی را زِ دو عالم طلبیدند”**
بر دوشِ خَمَت کیسهی نان است بمیرم
سهم تو ولی زخمِ زبان است بمیرم
یکبار بگو با تنِ بیمار چه کردی
ای مرد در آن خیمهی تبدار چه کردی
آن لحظه که اُفتاد سرت خیمهی آتش
با خواهر در شعله گرفتار چه کردی
وقتی که غُلِ جامعه پیچید دو دستت
با آنهمه آزار در انظار چه کردی
یک مرد تو و قافله ای بانوی بی یار
در کشمکش کوچه و ب ...
#بقیع #حسن_لطفی #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا زین العابدين
ماییم مست جام تو یا زین العابدين
خانه خراب نام تو یا زين العابدين
هستیم مرغ بام تو یا زين العابدين
مست علی الدوام تو یا زين العابدين
پس می دهم سلام تو یا زین العابدین
دردم همینکه باتو دوا میشود بس است
ذکرم همینکه نام شما میشود بس است
لطف تو دستگیر گدا می شود بس است
وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است
با رحمت مدام تو یا زین العبادین
با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟
آب دهان کیست چنین کیمیا گری
آورده ام برات اگر دیده تری
فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری
به به به این مرام تو یا زین العابدین
نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما
سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما
کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما
فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما
با اشتیاق دام تو یا زین العابدین
مهر غلامی پدرت بر جبین ماست
حب الحسین روز قیامت نگین ماست
شهبانوی مجلله شورآفرین ماست
نامش شرافت همه سرزمین ماست
ایران فدای مام تو یا زین العابدین
گرچه اسیر شد امة الله شد فقط
روشن ترین ستاره پس از ماه شد فقط
آواره حسین دراین راه شد فقط
مهریه اش بهشت روی شاه شد فقط
دلبست بر امام تو یا زین العابدین
نخل بهشت از رطبت بوسه ميگرفت
جبریل از نماز شبت بوسه ميگرفت
سجاده نیز از لقبت بوسه ميگرفت
آنقدر حسین از دولبت بوسه ميگرفت
جانم به این مقام تو یا زین العابدین
نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است
بالای ساق عرش عمودت مشخص است
یکپارچه علیست وجودت ، مشخص است
زهرا در این قیام و قعودت مشخص است
حق کرده احترام تو یا زین العابدین
ذکر عروج حلقه رندان صحیفه ات
شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات
نهج البلاغه ایست فروزان صحیفه ات
شد آیه آیه خواهر قرآن صحیفه ات
دارد شکر کلام تو یا زین العابدین
کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر
آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر
آقای دوستان خدا ای امان شهر
ابری شده است بار دگر آسمان شهر
با سجده غلام تو یا زین العابدین
مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است
ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است
از کوفه تا به شام گواه تو زینب است
وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است
شد استوار گام تو یا زین العابدین
کشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای
با دستهای بسته اگر خطبه خوانده ای
ابن زیاد را سرجايش نشانده ای
کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای
احسنت بر ق ...
#بقیع #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین #شعر_میلاد_حضرت_علی_ابن_الحسین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عليّ بن الحُسين
ای علـی اوّل از آل علـی
وارث اِكرام و اِجلال علی
پيشتاز و پيشواي اهل دين
مظهر توحيد فخرُ العارفين
حُجّةُالله و امامُ المَشرِقين
سيّدسجّاد عليّ بن الحُسين
نور چشمِ نور عينِ فاطمه
يادگاريِ حُســينِ فـاطمه
رونوشت زُهد شاه لافتي
ماه داماد امام مجتبي
عرش حق آئينه ي سجّاده ات
سجده و ذكر و دعا دلداده ات
محوِ سعيِِ تو صفا و مروه است
تو غلامت مُستجاب الدّعوه است
عقل ها در باب تو سر در گُم اند
نقطه اي در آسمان چارُم اند
مادر تو خاك بوس فاطمه ست
فخرش اين بس كه عروس فاطمه ست
مادرت ناموس شاه كربلاست
خطبه خوان عقد او شير خداست
شهـربانو عزّت ما مَردُم است
شاهـدُخت يزدگِرد سـوّم است
من ز توصيفش زبانم قاصر است
مادر معصوم قطعاً طاهره ست
مادري اين گونه بابايي چنين
جمع اين دو كيست؟زين العابدين
گر چه از اكبر كمي كوچك تري
در حقيقت تو عليِ اكبري
روح ما را كرده ذكرت صيقلي
يا عليّ بن الحُسين بن علي
كوري چشم نمك نشناس ها
پيش مرگت مي شوند عبّاس ها
گرچه در دشت بلا تب داشتي
عمّه اي مانند زينب داشتي
دم به دم داغ مُكرّر ديده اي
ذبح هفتاد و دو تا سر ديده اي
با چه حالي پيكر بابات را
جمع كردي در ميان بوريا ؟
تو چهل منزل اسارت ديده اي
خيمه ي در حال غارت ديده اي
درد با هر عضو تو درگير بود
دست و پايت در غُل و زنجير بود
شاهدم دروازه ها ، بازارها
كُشته اند اين مرد را آزارها
آه از آن آتش كه در شام بلا
هم سرت را سوخت هم عمّامه را
آه از آن ساعت كه در بزم شراب
خيزران مي خورد بر لب با شتاب
چوبدستي يزيد از پا نشست
چون كه دندان ثنايا را شكست
محمد قاسمی
#بقیع #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین #شعر_میلاد_حضرت_علی_ابن_الحسین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
آقای من
روز ازل وقتی که صیاد آفریدند
ما را میان دام، آزاد آفریدند
ما خانههای در مسیرِ سیلِ اشکیم
ویرانه را در «گریهآباد» آفریدند
تا اینکه نامت در سرِ عالم بپیچد
در حنجرِ خاموشِمان داد آفریدند
از تو یکی؛ آن هم فقط محضِ نمونه
از ما گرفتاران به تعداد آفریدند
خیلِ ملک بینقصیات را درک کردند
وقتی که ما را غرقِ ایراد آفریدند
تو «آیههای سجدهداری»؛ سجده داری
ما را در این سجاده «سجّاد» آفریدند
از روی سرمشقِ لبِ غرقِ سکوتت
در حنجرِ مظلوم، فریاد آفریدند
میرقصد آخر پرچمی بر گنبد تو
اصلا سرِ این داستان باد آفریدند
رضا قاسمی
#بقیع #رضا_قاسمی #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا سیدالساجدین
گفتند که در جاه و جلالت جبروت است
دیدیم که در ماهِ جمالت ملکوت است
سوگند که در باغِ بهشتی که نباشی
آدم همهی عمر به دنبال هبوط است
تو جامع ابعاد کمالات خدایی
یک دست به شمشیری و یک دست قنوت است
آن خانه که قرآن نشنیده است خراب است
آن دل که نخوانده است صحیفه برهوت است
آشفتگیِ روحِ مرا بُرد نسیمت
صد شُکر که روی سرما سایهی توت است
دیدیم در آئینهی تو جانِ علی را
در طاق دو اَبروی تو ایوانِ علی را
میخواست خدا ما همه از ایلِ تو باشیم
یعنی که نوشتند که فامیل تو باشیم
یک بار نگاه از تو و یک بال هم از ما
تا فطرسِ تو ، حضرت جبریل تو باشیم
بگذار که ما عین دعاهای تو گردیدم
بگذار که در چشمهی تنزیل تو باشیم
آیات تو دلبازتر از هرچه زَبور است
ای کاش که همسُفرهی ترتیل تو باشیم
تا نوح تر از صالح و موسی و مسیحا
یعقوب تر از یوسف و حِزقیل تو باشیم
اَبروی تو محراب و دو چشمت ثقلین است
قربان لبت که شرفالشمس حسین است
بر باد مده عقلِ مرا خانهات آباد
فریاد از این جلوه و آن جاذبه فریاد
گفتیم نشان از سرِ راه تو بگیرد
آنقدر که جبریل پرید از نفس اُفتاد
زهرا گرهاش را زده از اولِ خلقت
هر دل که گره خورده به سجادهی سجاد
سجادهی ما را بتکان تا که بریزند
این خیلِ خیالیِ خدایانِ پری زاد
سجادهی ما را بتکان تا بتکانی
دلهای غم آلودهی آشفته به هر باد
بگذار که در سایهی اوقات تو باشیم
ای کاش سرِ راه مناجات تو باشیم
تا صبحِ سرا پردهی اشراق رسیدند
آنان که سحر از میِ این چشمه چشیدند
صد پنجره وا شد به تماشای خدا تا...
از خط ابوحمزهی تو نور دمیدند
نام تو که بردیم همان لحظهی اول
بر این دل بیچارهی ما دست کشیدند
چشمان تو چون چشمِ ترِ زینب کبراست
جز عشق نگفتند بجز عشق ندیدند
گفتیم حدیثی و تو گفتی که هلاکاند
آنانکه نفسهای حکیمی نچشیدند*
`همت طلب از باطن پیرانِ سحرخیز
زیرا که یکی را زِ دو عالم طلبیدند”**
بر دوشِ خَمَت کیسهی نان است بمیرم
سهم تو ولی زخمِ زبان است بمیرم
یکبار بگو با تنِ بیمار چه کردی
ای مرد در آن خیمهی تبدار چه کردی
آن لحظه که اُفتاد سرت خیمهی آتش
با خواهر در شعله گرفتار چه کردی
وقتی که غُلِ جامعه پیچید دو دستت
با آنهمه آزار در انظار چه کردی
یک مرد تو و قافله ای بانوی بی یار
در کشمکش کوچه و بازار چ ...
#بقیع #حسن_لطفی #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا سَیِّدُ السّاجدین
ناگهان بانگِ هَل اَتیٰ پیچید
در دل صورها، صدا پیچید
صوت شیرین ربَّنا پیچید
عطر سجاده ی خدا پیچید
مُرشد اهل دین! سلامٌ علیک
سَیِّدُ السّاجدین! سلامٌ علیک
نغمه ی چَنگ و ضَربِ دف آمد
موسمِ شادی و شعف آمد
مِی عُشّاق از نجف آمد
دادِ کعبه از آن طرف آمد:
گوشها! بشنوید فریادم
عاشقِ سینهچاکِ سجادم
ماه، نِعمَ الْبَدَل* گرفت تو را
حُسن، ضربُ المثل گرفت تو را
شعر، بیتُ الغزل گرفت تو را
تا پدرجان بغل گرفت تو را
شب میلاد..،کربلا رفتی
بین آغوشِ عشقِ ما رفتی
ما ذبیحِ نگاهِ دلداریم
بخدا سرسپرده ی یاریم
دار بر دوش،مثلِ تَمّاریم
با علیها چه عالمی داریم
شَرَفُ الشَّمس مشرقینی تو
دومین حیدر حسینی تو
عشق تزریق کرده در جانت
تا پدر کرده بوسهبارانت
عمه می گفت:ای به قربانت...
...به عمویت کشیده چشمانت
چشمه ای، رو به جو نخواهی زد
با ابالفضل مو نخواهی زد
فرشِ پشتِ درِ تو از پرِ ماست
بامِ تو لانه ی کبوترِ ماست
خانهات سرپناهِ آخرِ ماست
مادرت آبرویِ کشورِ ماست
با تو ما نیز جزءِ این ایلیم
عجمی زاده ایم..،فامیلیم
هر که در کویِ وحدتِ تو دوید
از همه غیر رَبِّ خویش بُرید
بال هرکه عروج را فهمید
از صحیفه به صحن عرش رسید
مَلَک وحی اگر جلیل شده
با دعایِ تو جبرئیل شده
قَطره ی نطقِ تو خودش دریاست
واژه هایت عجیب،بیهمتاست
منبرت بانیِ تحولهاست
خطبه ات مُهرِ ثبتِ عاشوراست
از تو داریم نوحه و دم را
از تو داریم این محرم را
غمِ من را حضور تو کم کرد
عشق را بین سینه ام دم کرد
گنبدت را دلم مُجَسَّم کرد
حَرَمت را درست خواهم کرد
در بقیعت به پا کنم..،علنی!
اوّلین چایخانه ی حسنی
کاشیاش پُر لَعاب خواهد شد
دل زُوّار آب خواهد شد
آب حوضش شراب خواهد شد
صحنها،انقلاب خواهد شد
کنج هر صحن،انجمن داری
تا خودِ صبح،سینهزن داری
در حرم عطر ناب خواهم ریخت
مثل مشهد،گلاب خواهم ریخت
مشک بر دوش..،آب خواهم ریخت
یادِ طفلِ رباب خواهم ریخت
سهم جسمِ ضریح تو..،تب نیست
بیحیا دور عمه زینب نیست
بردیا محمدی
#بردیا_محمدی #بقیع #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
سجادهی عشق
کیستی ای که چنین بویِ علی را داری
روی چشمان خود اَبرویِ علی را داری
پرده مَنداز کمی مانده تو را سجده کنیم
بسکه در خویش سر و روی علی را داری
در قنوتِ تو رسیدیم و مسلمان گشتیم
واژه واژه اثرِ هویِ علی را داری
بینِ سجادهی تو عشق نفَس میگیرد
شاخهای از گلِ شببوی علی را داری
هر سرِ موی مرا با تو هزاران کار است*
که تو عطرِ سرِ گیسوی علی را داری
نخِ تسبیحِ تو ما را به خداوند رساند
ای که در قُرب هیاهویِ علی را داری
کاش یکبار به خیبر بروی تا گویند
چشمِ بد دور که بازوی علی را داری
ما در این معجزه تصویرِ علی را دیدم
آمدی و همه تکثیرِ علی را دیدیم
اِذن اگر بود به شمشیر نشان میدادی
دشت را با دَمِ تکبیر تکان میدادی
اِذن اگر بود علی را به اُحد میدیدند
وقت تفریح به میدان هیجان میدادی
یا حسن میشدی و قلبِ جمل میلرزید
بر رگِ خشکِ شجاعت ضربان میدادی
اِذن اگر بود به هنگامِ علمداریِ خویش
با دَمِ تیغ چه حالی به یَلان میدادی
تو بنا نیست بجنگی که ببینند که بر...
...ملکالموت در این معرکه جان میدادی
تا رسد بر تو و تا رَدِ تو را گُم نکند
صبر میکردی و بر مرگ امان میدادی
گرچه تیغی نزدی جامعالاضدادِ زمین
درسِ مردی و شرافت به جهان میدادی
در مناجاتِ تو شمشیرِ علی را دیدیم
با تو الطافِ نفسگیرِ علی را دیدیم
من که از خاکِ خراباتِ توام بسمالله
سائلِ کوچهی خیراتِ توام بسمالله
که ابوحمزه شوم تا سحرت درک کنم
آمدم بر سرِ میقات توام بسمالله
یا سعید ابن جُبَیرَت بشوم داد زنم
جرعهای تشنهی آیاتِ توام بسمالله
روزیِ ماتَ سعیدا عاشَ سعیداً با توست
چشم بر زلفِ عنایات توام بسمالله
گرچه پنهان زِ همه خادمِ حجاج شدی
کعبهای رو به ملاقاتّ توام بسمالله
که مرا اهل فیوضاتِ خداوند کنی
سالها پایِ مناجات توام بسمالله
مُصحفِ فاطمه را مُصحفِ تو معنی کرد
با صحیفه همه شب مات توام بسمالله
خط به خط پیش تو تعبیرِ علی را دیدیم
سالها اشکِ سرازیرِ علی را دیدیم
سحرِ فاطمه ما را به سحر برگردان
سمتِ سجادهی خود بارِ دگر برگردان
چشمِ شوریدهی ما را تو به دریا برسان
چشمِ خود را سوی ما نیم نظر برگردان
خاکِ ما خوده تَرَک حضرت باران دریاب
نخلِ خشکیدهی ما را به ثمر برگردان
یک نفَس آه بکش تا که بسوزیم از آه
باز این سوزِ جگر را به جگر برگردان ...
#بقیع #حسن_لطفی #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
وصف ماه
هرچه بین راه گفتم شد علی
هرچه وصف ماه گفتم شد علی
هرچه مدح شاه گفتم شد علی
هرچه بسم الله گفتم شد علی
تا حسین از برکت اولاد گفت
سجده و سجاده یاسجاد گفت
حاجت شاه و گدا پیوست شد
از شلوغی، کوچه ها بن بست شد
ساقی آمد میکده یکدست شد
شهربانو قبل ساقی مست شد
ریخت از تسبیح او بی معطلی
یا علی بن حسین بن علی
این حسین است و صدای او علی است
کعبه و سنگ بنای او علی است
مروه و سعی و صفای او علی است
اسم کلّ بچه های او علی است
من که ویران همین آبادی ام
نوکر اربابم و سجادی ام
ما رکاب و تاج ما سنگ یمن
او پیمبر، ما اویسی از قرن
بار داده نخل عمر پنج تن
آمده دلبند عباس و حسن
جلوهء مولاست، شکل حیدر است
سیرتش مثل علی اکبر است
انس دارد عشق با تب، بیشتر
بنده دارد خواهش از رب، بیشتر
ماه دارد جلوه در شب، بیشتر
ذوق دارد عمه زینب، بیشتر
در مدینه حال مردم عالی است
بین خانه جای زهرا خالی است
می نشیند نور سیمایش به دل
می نشاند کشتی غم را به گل
سائلانش را نمی بینی خجل
می شود هر یاعلی `یا مَن تُحِل”
اعتقادم بر امامم محکم است
چونکه او مشکل گشای عالم است
هر زمان که خورده چشمانش به آب
سقف دنیا بر سرش گشته خراب
چونکه دیده سوخته طفل رباب
قبر او هم مانده زیر آفتاب
پیکر ارباب یادش مانده است
بی مزار و بی حرم افتاده است
ماجرای شام را یادش نرفت
مردمان عام را یادش نرفت
سنگ روی بام را یادش نرفت
خیزران و جام را یادش نرفت
داغِ روی سینهء صد چاک شد
دختری که در خرابه خاک شد
رضا دین پرور
#بقیع #رضا_دین_پرور #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا سیدالساجدین
بسم عشقی که نشسته در دلم
عُلقه اش آمیخته شد با گلم
هست کل آبرو و حاصلم
فخر دارم تا قیامت سائلم
خوشه چینم، خوشه چینم، خوشه چین
خوشه چین بر خوان زین العابدین
بهره می گیرد زمین از خنده اش
شمس، سائل بر رخ تابنده اش
بنده ی حق است و عالم بنده اش
هست زین العابدین زیبنده اش
شکر، نامم عبد خانه زاد شد
نام او هم حضرت سجاد شد
آشنا کرده دلم را با حسین
یاد داده تا بگویم یا حسین
گفته در هر غم بگو تنها حسین
پشت بر هر کس نما الا حسین
هر که هستی هر چه هستی بنده باش
با حسین بن علی پاینده باش
او به ما لحن دعا آموخته
در صحیفه رازها آموخته
هم ابوحمزه به ما آموخته
هم بساط روضه را آموخته
با علی بن حسین بن علی
شد به دل ها نور ایزد منجلی
ما همه انسان سجادیم و بس
تشنه ی عرفان سجادیم و بس
در پی رضوان سجادیم و بس
دست بر دامان سجادیم و بس
کاش ما را در کلاسش جا دهد
مشق حب حیدر و زهرا دهد
حال خوبم بد شد از یک داغ و غم
قامتم را یک مصیبت کرده خم
با که گویم ای خدا از این ستم
مانده آقای دو عالم بی حرم
بر خلاف هر کسی مولای من...
سنگ قبری هم ندارد، وای من
در بقیعش مشهدی خواهیم ساخت
صحن های بی حدی خواهیم ساخت
روی قبرش مرقدی خواهیم ساخت
بر فرازش گنبدی خواهیم ساخت
قبر او هم چون خراسان می شود
شهربانو شاد و خندان می شود
محمد جواد شیرازی
#بقیع #شعر_میلاد_امام_چهارم #شعر_میلاد_امام_سجاد #شعر_میلاد_حضرت_امام_زین_العابدین #شعر_میلاد_حضرت_علی_ابن_الحسین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹