☘حکایت علما☘
▪️تلاش علمی مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی
▪️حضرت آقای سید عباس کاشانی صاحب معجم اعلام الشیعه برایم نقل کردند که از آیت الله سید محسن امین جبل عاملی مولف اعیان الشیعه شنیدم که فرمود:
▪️برای تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر میکردم، در کربلا به کتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این که در این هفته میهمان او باشم.
▪️شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود که اسمش را شنیده بودم. هنگامی که او را زیارت کردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم که او تنها یک فهرست نگار نیست بلکه اطلاعات فقهی و اصولی و فلسفی وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود که خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب که برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است.
▪️از او پرسیدم نمیخوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید.
▪️ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و میفرمود ما برای استراحت این جا نیامدهایم و من با وجود این که پرکار بودم به ایشان غبطه میخوردم.
📚 مجله نور علم شماره ۳۸، ص ۵۴
#آقا_بزرگ_تهرانی
#حکایت_علما
🆔 @hadithedoost
☘حکایت علما☘
▪️علامه طهرانی:
▪️حضرت مستطاب آقای شیخ آقا بزرگ طهرانی - دامت برکاته - نقل فرمودند از مرحوم عمویشان آقای آقا سید حسن که ایشان بیان کردند که :
▪️من معمولاً پیاده از نجف برای مسجد کوفه می رفتم و در راه به مقام میثم تمار که میرسیدم یک آیه الکرسی برای میثم می خواندم.
▪️یک شب از غروب گذشته بود و من برای آنکه راه مخوف بود برای آية الكرسى معطل نشدم و به سرعت به راه افتادم و به مسجد کوفه رسیدم.
▪️شب که در مسجد بیتوته نمودم خواب دیدم که پیرمردی پیش آمد و رو به من نموده گفت چرا امشب هدیه ما را نفرستادی؟
▪️من از خواب بیدار شدم و متوجه شدم که پیرمرد مزبور میثم بوده و گله از عدم قرائت آیة الکرسی نموده است.
#حکایت_علما
#آقا_بزرگ_تهرانی
🆔 @hadithedoost