😔ماجرای دردناک پس گرفتن قباله فدک، از زبان امام صادق
♦️در مطلب پیشین خلاصهای از ماجرای فدک از زبان امام کاظم (علیهالسلام) نقل شد. ذکر شد که پس از غصب فدک، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نزد ابوبکر رفتند و بالاخره حکم مکتوبی از او گرفتند تا فدک به ایشان بازگردد.
🔺مرحوم شیخ مفید نقل کاملتری از این ماجرا دارند که در ادامه، بخش انتهایی آن نقل میشود؛ از گفتگوی حضرت زهرا با ابوبکر و مواجههشان با عُمر، تا شهادت و ماجراهای بعدی...
🌿از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
🍃«(...پس از آنکه حضرت زهرا سلاماللهعلیها نزد معاذ بن جَبَل رفتند و برای بازپسگیری فدک از او یاری خواستند و او همراهی نکرد و ایشان از او غضبناک شدند،) به خانه برگشتند.
🔸امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به ایشان فرمودند: «نزد ابوبکر برو؛ چراکه او از آندیگری (عُمر) دلنازکتر است. به او بگو: تو ادعای جانشینی پدرم را کردی و خلیفه و جانشینش شدی. اگر فدک برای تو بوده و من آن را به تو هدیه داده بودم، پس واجب است که آن را به من برگردانی.»
🔹وقتی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نزد ابوبکر رفتند و این سخنان را به او گفتند، ابوبکر گفت: درست میگویی.
🔹پس کاغذی خواست و نامهای برای ایشان نوشت تا فدک را به ایشان برگردانند. ایشان از نزد ابوبکر خارج شدند، درحالیکه آن نامه همراهشان بود.
🔹عُمر با ایشان روبهرو شد و گفت: ای دختر محمد! این نامهای که همراهت است، چیست؟
🔸حضرت زهرا فرمودند: «نامهای است که ابوبکر برایم نوشته است، برای بازپسگیری فدک.»
🔹عمر گفت: آن را به من بده. حضرت زهرا نامه را به او ندادند. پس با پایش به سینه ایشان کوبید، درحالیکه ایشان پسری را حامله بودند بهنام «مُحَسِّن». محسن (بلافاصله) سقط شد. سپس به ایشان سیلی زد.
🔸(امام صادق فرمودند:) انگار گوشوارهای را که در گوششان بود را میبینم که شکست.
🔹سپس نامه را از ایشان گرفت و پاره کرد.
🔸گذشت. (مادرمان) هفتاد و پنج روز بر اثر ضربههای عمر بیمار بودند و بعد از دنیا رفتند.
🔸وقتی مرگشان فرا رسید، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را خواستند و فرمودند: «(وصیتی دارم که) یا به من ضمانت بده (که به وصیتم را عمل میکنی) یا به پسر زبیر وصیت میکنم.
🔸امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «من به تو ضمانت میدهم که وصیتت را عملی سازم، ای دختر محمد!»
🔸حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرمودند: «از تو میخواهم که – به حق رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) – هرگاه من مُردم، آن دو نفر (ابوبکر و عمر) بر جنازهام حاضر نشوند و بر من نماز نخوانند.»
🔸امیرالمؤمنین فرمودند: «اختیار با توست.»
🔸وقتی که از دنیا رفتند، امیرالمؤمنین ایشان را شبانه در منزلشان دفن کردند.
🔸وقتی صبح شد و اهل مدینه خواستند کنار جنازه ایشان حاضر شوند و ابوبکر و عمر نیز این درخواست را داشتند، امیرالمؤمنین نزد آنها رفت.
🔹آن دو نفر به امیرالمؤمنین گفتند: با دختر محمد چه کردی؟ آیا تجهیزش (غسل و کفن کردنش) را آغاز کردهای، ای ابوالحسن؟
🔸امیرالمؤمنین فرمودند: «به خدا قسم، او را دفن کردهام.»
🔹آندو گفتند: چه چیزی تو را مجبور کرد که او را دفن کنی، بدون اینکه ما را از مرگش باخبر سازی؟
🔸امیرالمؤمنین فرمودند: «خودش به من دستور داده بود.»
🔹عُمر گفت: به خدا قسم، قصد دارم قبرش را بشکافم و بر او نماز خوانم.
🔸امیرالمؤمنین فرمودند: «بدان که به خدا قسم، تا زمانی که قلبم در بدنم است، ذوالفقار در دستم، تو نمیتوانی قبرش را بشکافی. حال خود دانی!»
🔹ابوبکر (به عمر) گفت: برو. او نسبت به همسرش بیش از ما حق دارد.
🔸 آنگاه مردم نیز پراکنده شدند.»
📚الإختصاص، ص۱۸۵
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله #امام_علی_علیه_السلام #حضرت_زهرا_علیها_السلام #امام_صادق_علیه_السلام #فدک #ابوبکر #عمر #بنی_عباس #غصب #ظلم #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
🔰امیرالمؤمنین به خلیفه اول و دوم چه گفت که قصد کشتنش را کردند؟ (بخش اول)
🌿از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
🔶زمانی که ابوبکر فدک را از حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) گرفت و وکیل حضرت را از آنجا اخراج کرد، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به مسجد رفتند، درحالیکه ابوبکر نشسته بود و مهاجرین و انصار نیز اطرافش بودند.
🔸حضرت فرمودند: «ای ابوبکر! چرا فدک را از فاطمه (علیهاالسلام) گرفتی؛ حالآنکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فدک را به او داده بودند و وکیل فاطمه از سالها پیش آنجا بوده.
🔺ابوبکر گفت: فدک، غنیمتی بوده که به مسلمانان تعلق دارد، اما اگر شاهدان عادلی بیاورد که فدک را به او پس میدهم و الّا او حقی در این مورد ندارد.
🔸امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «ای ابوبکر! در مورد ما، بهخلاف روشی که در مورد سایر مسلمانان حکم میکنی، حکم مینمایی.»
🔺ابوبکر گفت: نه (چنین نیست.)
🔸حضرت فرمودند: «به من بگو! اگر دست مسلمانان مالی باشد و من مدعی شوم برای من است، از چه کسی میخواهی که بَیِّنه (دلیل قانعکنندهای) بیاورد؟»
🔺ابوبکر گفت: معلوم است که از تو میخواهم (دلیلی برای ادعایت بیاوری.)
🔸حضرت فرمودند: «حال اگر در دست من مالی باشد و مسلمانان مدعی شوند که برای آنهاست، باز هم از من میخواهی که بیّنه بیاورم؟!»
🔺ابوبکر سکوت کرد، اما عُمر گفت: فدک، غنیمتی است که برای مسلمانان است و ما در مورد چیزی با تو دشمنیای نداریم.
🔸امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به ابوبکر فرمودند: «ای ابوبکر! قرآن را قبول داری؟»
🔺ابوبکر گفت: بله.
🔸حضرت فرمودند: «درباره این سخن خداوند (عزّوجلّ) برایم بگو:
🔅«إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»؛ «خداوند اراده کرده است که ناپاکیها را فقط از شما اهلبیت دور کند و شما را کاملاً (از هر آلودگیای) پاک نماید.» (احزاب:۳۳)
🔸آیا این آیه درباره ما نازل شده است یا غیر ما؟»
🔺ابوبکر گفت: در مورد شما.
🔸حضرت فرمودند: به من بگو! اگر دو شاهد از مسلمانان شهادت دهند که فاطمه (سلاماللهعلیها) کار زشتی را مرتکب شده، آیا چه میکنی؟
🔺ابوبکر گفت: همانطور که به زنان مسلمانان حد جاری میکنم، بر او نیز حد جاری میکردم.
🔸امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «دراینصورت تو نزد خداوند جزء کافران خواهی بود.»
🔺گفت: برای چه؟!
🔸حضرت فرمودند: «زیرا تو شهادت خداوند (به پاکیِ او) را رد کردهای و شهادت غیر خدا را پذیرفتهای؛ چراکه خداوند (عزّوجلّ در این آیه) به پاکی و طهارت او شهادت داده است، اما تو شهادت خداوند را رد کردی و شهادت غیرخدا را پذیرفتی. تو نزد خداوند از کافران هستی.»
🔹مردم (که شاهد این گفتگو بودند) گریه کردند و بعد پراکنده شدند و (از این سخن ابوبکر) خشمگین شدند.
🔺وقتی ابوبکر به منزلش برگشت، (شخصی را) بهدنبال عمر فرستاد و (وقتی عمر نزد او رفت) به او گفت: وای بر تو، ای ابن خطّاب! مگر علی را ندیدی که با ما چه کرد؟ به خدا قسم، اگر یک جلسهی اینچنینِ دیگر (با ما) داشته باشد، به این امر (خلافت ما) آسیب میزند و تا وقتی زنده باشد، هیچ آسودگی نخواهیم داشت.
🔺عمر گفت: کسی غیر از خالد بن ولید برای این کار مناسب نیست.
🔺ابوبکر و عمر (شخصی را) بهدنبال خالدبنولید فرستادند. (وقتی خالد آمد،) ابوبکر به خالد گفت: ما میخواهیم وظیفه سنگینی به عهدهات بگذاریم.
👈ادامه دارد...
📚عللالشرائع، ج۱، ص۱۹۱
#امام_علی_علیه_السلام #حضرت_زهرا_علیها_السلام #امام_صادق_علیه_السلام #فدک #غصب #غصب_خلافت #ابوبکر #عمر #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
🔰امیرالمؤمنین به خلیفه اول و دوم چه گفت که قصد کشتنش را کردند؟ (بخش دوم)
👈ادامه از مطلب پیشین:
🔺ابوبکر گفت: کاری که میخواهم به تو بسپارم، کشتن علی است. پس نزد علی برو و هروقت من (بهعنوان علامت) به تو سلام کردم، گردنش را بزن.
🔹اسماء بنت عُمیس ـ که (در آن زمان همسر ابوبکر) و مادرِ محمد بن ابوبکر بود ـ خادمه خود را فرستاد و به او گفت: نزد فاطمه (سلاماللهعلیها) برو، سلام مرا به او برسان و وقتی از دربِ (خانه) وارد شدی، (این آیه را) بگو:
🔅«إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ»؛ «بزرگان با یکدیگر مشورت کردهاند تا تو را بکشند. پس (از شهر) خارج شو، که من خیرخواه تو هستم.» (قصص:۲۰)
🔹بعد، اگر مقصود (از خواندن این آیه) را متوجه شد، که هیچ و اگر متوجه نشد، دوباره آن را تکرار کن.
🔹آن خادمه آمد و وارد خانه شد و (به حضرت زهرا علیهاالسلام) عرض کرد: بانویم گفت: ای دختر رسول خدا! حالتان چهطور است؟ سپس خادمه آن آیه را قرائت کرد. وقتی خواست از خانه خارج شود هم آن را قرائت کرد.
🔸امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به او فرمود: سلام مرا به بانویت برسان و به او بگو: بهراستی که خداوند (عزّوجلّ) میان آنها کاری که قصد انجامش را دارند مانعی ایجاد خواهد کرد، إن شاء الله.
🔺خالد بن ولید (در موقعیتی آمد و) کنار امیرالمؤمنین ایستاد. وقتی ابوبکر (یا عمر) خواست (برای اشاره به قتل حضرت) سلام کند، سلام نکرد (نتوانست سلام کند) و گفت: ای خالد! کاری که به تو دستور داده بودم را انجام نده. السلام علیکم و رحمة الله و برکاته!
🔸امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «آن، چه کاری بود که به تو دستور داده بود انجام دهی و بعد، قبل از اینکه سلام کند، تو را از آن باز داشت؟»
🔺خالد گفت: به من دستور داده بود که گردنت را بزنم و به من دستور داده بود: فقط وقتی سلام کردم، این کار را بکن.
🔸حضرت فرمودند: «و تو میخواستی این کار را انجام دهی؟»
🔺خالد گفت: «بله، به خدا قسم، اگر مرا نهی نمیکرد، انجام میدادم.»
🔸امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برخواستند، گریبان خالد را گرفتند و او را به دیوار کوبیدند. آنگاه به عمر فرمودند: «ای پسر صُهاک! به خدا قسم، اگر پیمانی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از من گرفته بود و تعهدی که خداوند از من اخذ کرده بود، در میان نبود، به تو میفهماندم که کدام گروه از ما، عِده و عُده کمتر و ضعیفتری داشت.»
📚عللالشرائع، ج۱، ص۱۹۱
#امام_علی_علیه_السلام #حضرت_زهرا_علیها_السلام #امام_صادق_علیه_السلام #فدک #غصب #غصب_خلافت #ابوبکر #عمر #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💠اتمام حجت روح پیامبرِ شهید با ابوبکر، پیرامون حقانیت اهلبیت
🌿…عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْحَرِیشِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع: «أَنَّ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ لِأَبِي بَكْرٍ يَوْماً: ««لاٰ تَحْسَبَنَّ اَلَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اَللّٰهِ أَمْوٰاتاً بَلْ أَحْيٰاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اَللَّهِ مَاتَ شَهِيداً وَ اَللَّهِ لَيَأْتِيَنَّكَ فَأَيْقِنْ إِذَا جَاءَكَ فَإِنَّ اَلشَّيْطَانَ غَيْرُ مُتَخَيِّلٍ بِهِ.» فَأَخَذَ عَلِيٌّ بِيَدِ أَبِي بَكْرٍ فَأَرَاهُ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ لَهُ: يَا أَبَا بَكْرٍ آمِنْ بِعَلِيٍّ وَ بِأَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِهِ إِنَّهُمْ مِثْلِي إِلاَّ اَلنُّبُوَّةَ وَ تُبْ إِلَى اَللَّهِ مِمَّا فِي يَدِكَ فَإِنَّهُ لاَ حَقَّ لَكَ فِيهِ.»» قَالَ: «ثُمَّ ذَهَبَ فَلَمْ يُرَ.»
📚الکافي، ج۱، ص۵۳۳
🔶از امام جواد (علیهالسلام) نقل شده است:
🔸«روزی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به ابوبکر فرمودند:
👈««لاٰ تَحْسَبَنَّ اَلَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اَللّٰهِ أَمْوٰاتاً بَلْ أَحْيٰاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»[آلعمران:۱۶۹]؛ «هرگز گمان نکن کسانی که در راه خدا کشته شدهاند، مردگانی هستند؛ خیر؛ آنها زندههایی هستند که نزد پروردگارشان به آنها روزی داده میشود.»
👈(ای ابوبکر!) گواهی میدهم که حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) رسول خدا بود و شهید از دنیا رفت. به خدا قسم، پیامبر حتماً نزد تو میآید و هرگاه نزد تو آمد، یقین بدان (که خودِ اوست)؛ چراکه شیطان نمیتواند بهصورت پیامبر به خیال در آید (ظاهر شود.)»
🔸آنگاه امام علی (علیهالسلام) دست ابوبکر را گرفت و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را به او نشان داد! پیامبر به ابوبکر گفت:
👈«ای ابوبکر! به علی و یازده نفر از فرزندانش ایمان بیاور. آنها مثل من هستند، جزاینکه نبوت ندارند و بهخاطر چیزی که (غصب کردهای و) در دست توست اما در آن حقی نداری (پیشوایی مسلمانان)، به درگاه خداوند توبه کن!»
🔸بعد (از این فرمایش، روحِ) پیامبر رفت و دیگر دیده نشد.»
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله #امام_علی_علیه_السلام #امام_صادق_علیه_السلام #اهل_بیت_علیهم_السلام #شهادت #مرگ #نبوت #امامت #ولایت #ولایت_اهل_بیت #ابوبکر #خلافت #غصب_خلافت #اتمام_حجت #شیطان #توبه #حق #غصب #ایمان #روح #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💠 @hadithona