در صحنه حضورِ پرثمر باید داشت
این شور حماسه را به سر باید داشت
با شرکت و رای بر جلیلی آری
باعزم و اراده گام بر باید داشت
#جلیلی
#انتخابات
#علی_خسروی
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
محفل شعر مجازی؛
🔹ویژه برنامه انتخابات
🔹به همت دوستان همراه در کانال شاعران حوزوی برگزار میشود.
🔹فردا پنج شنبه ساعت ۱۱
🔹لینک اسکای روم:
https://www.skyroom.online/ch/researchpl/sb
@shaeranehowzavi
ادبگردی پیوند شعر و موسیقی.mp3
12.9M
پیوند شعر و موسیقی
کارشناس دکتر بهرام پروین گنابادی
@hafez_adabiyat
هدایت شده از 🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حمایت استاد مسعود عالی از دکتر سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری
#انتخابات
【@emamzaman】
یکپارچه ما برای ایران آییم
با شور امید و نور ایمان آییم
از بهر حمایت جلیلی این دور
باید که تمام قد به میدان آییم
#جلیلی
#انتخابات
#علی_خسروی
@hafez_adabiyat
دو خوانش غزل ۳۰۷ حافظ.mp3
3.1M
غزل شمارهٔ ۳۰۷
هر نکتهای که گفتم در وصف آن شمایل
هر کو شنید گفتا للهِ دَرُّ قائل
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
جانم بسوخت آخر در کسب این فضایل
حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید
از شافعی نپرسند امثال این مسائل
گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم
گفت آن زمان که نبود جان در میانه حائل
دل دادهام به یاری شوخی کشی نگاری
مرضیّةُ السجایا محمودةُ الخصائل
در عین گوشهگیری بودم چو چشم مستت
و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل
از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم
وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت زایل
ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است
یا رب ببینم آن را در گردنت حمایل
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
@hafez_adabiyat
هدایت شده از ادبیات قم
بزرگداشت روز شعر و ادبیات آیینی
و رونمایی از مجموعه شعر عاشورایی《ایستاده باید مُرد》اثر استاد محمدعلی مجاهدی
با حضور:
استاد محمدعلی مجاهدی
و شاعران آیینی مطرح کشور
با اجرای:
سیدمحمد جواد شرافت
زمان: یکشنبه، ۱۷ تیرماه، روز شعر و ادبیات آیینی، ساعت ۱۷ تا ۱۹
مکان: قم، بلوار الغدیر، کوچه ۸، مجتمع هدایت، سالن زائر
@adabqom
هدایت شده از خلوتکده مستان
در جبههٔ حق حمایتِ یکدله باد
تا ختم بر این تقابل و غائله باد
با رأی و حمایت از جلیلی قطعاََ
پیروزی قاطعی در این مرحله باد
علی خسروی
#سعید_جلیلی
#خلوتکده_مستان
@najva_khat
هدایت شده از خلوتکده مستان
دلها همه یکصدا جلیلی باشد
پر شور و چه همنوا جلیلی باشد
در صحنهٔ انتخاب انشاءالله
این برگهٔ رأی ما جلیلی باشد
علی خسروی
#سعید_جلیلی
#خلوتکده_مستان
@S_Asayesh88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در لگدکوب حوادث
جان دیگر یافتم...
#جانم_فدات_حضرت_یار
@hafez_adabiyat
می آمد و سر به زیر و شرمنده تو
با گریه اش آمیخت شکر خنده تو
حر بود اسیر تا امیری می کرد
آن روز امیر شد که شد بنده تو
از خویش تهی شد ، از تو پر شد آخر
یک قطره نبود بیش و در شد آخر
آن سر که ز شرمندگی افکند به زیر
اسباب سرافرازی حر شد آخر"خورشيد
خورشید مي تابد از دور با حالتي غمگنانه
بر خيمه هايي كه دارند از كوچ سرخي نشانه
اين قرص سرخ مدور انگار يك تشت خون است
خونی کزو مي تراود هرم غمي جاودانه
اين جرم تار مكدر، آيينه بوده ست روزي
و امروز از آن روشنايي مانده فقط يك فسانه
توفان سرخی وزيده ست بر باغ سبزي كه پيداست
بر شانه هاي كبودش زخم دو صد تازيانه
از سينه ی داغ صحرا تا آسمان قد كشيده ست
آه بلندي كه گیرد از آتش دل زبانه
طومار داغي بزرگ است اين جاده ی پيچ در پيچ
با رد پايي كه دارد از كارواني نشانه
گلبانگ خورشيد امروز از حنجر ني بلند است
يا نينوا مي سرايد شعر بلند زمانه؟
اين كاروان را برانيد منزل به منزل در اين راه
با رقص جمازه هاتان، با بانگ چنگ و چغانه
رهزن تر از هر حرامي! كوفي تر از هر چه شامي!
عامي تر از هر چه عامي! وزجهل خود شادمانه!
تختي كه طعم ستم را چون شهد نابي چشيده ست
يا لانه ی عنكبوت است يا طعمه ی موريانه
اين موج هاي كف آلود، فرعونيان را حريف اند
موساي ما، در عبور است از معبر رودخانه
بر قامت صبر زينب شولاي غم ها چه كوتاست!
گويي دو ركعت نياز است در پيشگاه يگانه
گو هر چه ديده است زيباست در اين مسير خطرخيز
آيينه اش حيرت افزاست اين جلوه ی بي نشانه
همرنگ تو كس نديده ست اي جاري كوثر تو
آبي ولي آسماني، دريا ولي بي كرانه
با آن كه دور از حبيبي، سرشار از عطر سيبي
سيبي كه دلشوره هايت گيرد برايش بهانه
در كوچه هاي مدينه، عطر حضور تو جاري ست
اي در بقيع خيالم درد تو کرد آشيانه
در برگ ريز محبت، نخل بلند تو گل كرد
آنك بهار است در راه با دامني از جوانه"
#شعر
#استاد_محمدعلی_مجاهدی
@hafez_adabiyat
هدایت شده از دنج تنهایی
عزای ماست که هر سال میشود تکرار
وگرنه #حیفِ محرم که خرج غم گردد
#استاد_محمدعلی_مجاهدی(پروانه)
@denj_tanhaii
دارد از گرد راه می آید
هم تبار قبیله توفان
نامه کوفیان به خورجینش
همره شوق بیعت و پیمان
با شتاب از کناره می گذرد
چفیه و قامتش غبارآلود
می رود همچو باد در دل دشت
نفس باره اش بخارآلود
می کند سایه بان چشمانش
دست را همچو شاخه زیتون
پیش از این در کرانه پیدا بود
سایه تک سوار آتش و خون
باز در حجم دشت می پیچد
گرد سُم سپید رهوارش
شیهه اسبِ رعد را ماند
می کشد تا مقام دیدارش
آی می پاید آن دو چشم پلید
از شکاف نهان کوه تو را
سایه ای ایستاده دشنه به دست
به کمین در میان کوه تو را
گزمه های گرسنه می بویند
جای گام تو را چنان کفتار
با توام با تو ای شجاعت قوم
یاور عشق، ای پلنگ شکار
دیرگاهی ست نیاشفته ست
طعم پیکار و تیغ، ذائقه را
ابرهای عقیم تشنه لبند
آتشین نعره های صاعقه را
با تو این مرهم کدامین زخم
با تو این آتش کدام آه است؟
از کدامین سپیده می آیی
همره آفتاب تیغ به دست؟
با تو عطشانی قبیله ماست
از لهیب کویر می آیی
از لب چاک چاک تو پیداست
کز نمک زار پیر می آیی
رایت عاشقی به دوش سوار
می رسد خسته، تشنه، گردآلود
بر لبانش نشسته هرم کویر
چشم در انتظار چشمه و رود
می رسد مرد، لیک افسرده ست
آتش سینه های پر فریاد
بسته بر آفتاب پنجره را
دست پندار «هرچه بادا باد»
گزمگان پلید می جویند
سایه مرد را به دشنه و تیغ
خیل اهریمنان که می دارند
آب را از لبان تشنه دریغ
قاصد کاروان بیداری!
مردهای قبیله در خوابند
بازگرد، ای سوار دریادل
کوفیان پای بست مردابند
اینک این مسلم است خون آلود
در حصار ددان زشتآئین
دستها بسته و توانش نیست
میبرندش فراز برج به کین
میرود در حصار جلادان
تا برآید فراز چوبه دار
میکند سوی مکّه مرد خطاب
کای حسین(ع)، ای امام، ای سردار
غیرتی نیست کوفه را، برگرد
بیعتی سست بود و بشکستهست
آن که میکرد دعوت خورشید
خدمت شام را کمر بستهست
#شعر
#حسین_اسرافیلی
@hafez_adabiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وطن بسوزد و من در خروش و جوش نباشم؟!
خدا کند که بمیرم وطنفروش نباشم!
خدا کند که بیفتد سرم به دامن میهن
ولی به روز خطر بار روی دوش نباشم
مگر نه ریشه ما میرسد به شوکت دریا؟
چرا بمانم و چون موج در خروش نباشم؟!
چو مرگ میبرد آخر به هر طریق تنم را
چرا چرا چو شهیدان لالهپوش نباشم؟
منیم جانیم سنه قوربان ده آی گوزل وطن ایران!
به غیر از این چه بگویم اگر خموش نباشم؟
#شعرخوانی
#لیلا_حسین_نیا
Salar Aghili - Moje Ashk.mp3
5.18M
عاشقی آواره ام
در غربت چشمان تو
گریه پنهان کرده ام
از حرمت چشمان تو
عطر تو را گرفته تن لحظه های من
صد باغ گل شکفته شده در هوای من
امشب تمام غربت خود را گریستم، گریستم
شاید دل تو بسوزد برای من برای من
من آن موج اشکم که بی اختیارم
خودم را به آغوش تو میسپارم
تو دریای من باش
به حسرت گذشته همه روزگارم
ز دیروزو امروز دلی خسته دارم تو فردای من باش
یک لحظه نگاه تو مرا راحت جان است
چشمان تو آرامترین خواب جهان است
زیبایی چشمان نظر کرده آهو
رازیست که در عطر نگاه تو نهان است
من آن موج اشکم که بی اختیارم
خودم را به آغوش تو میسپارم
تو دریای من باش
به حسرت گذشته همه روزگارم
ز دیروزو امروز دلی خسته دارم تو فردای من باش
#شاعر
#اسحاق_انور
#خواننده
#سالار_عقیلی