eitaa logo
حافین
94 دنبال‌کننده
41 عکس
10 ویدیو
0 فایل
شما در این کانال حکمت های نهج البلاغه همراه با شرح هر حکمت را می‌خوانید. . السَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الْمَلائِکَهِ الْمُحْدِقِینَ بِکَ وَالْحَافِّینَ بِقَبْرِکَ.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿چهارمین رکن از ارکان ایمان از منظر مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۱ عبارت است از جهاد. 🌻 امیرالمؤمنین می فرمایند جهاد نیز برچهار پايه استوار است امر به معروف، نهی از منکر، راستگوئی در هر حال و دشمنی‌ با فاسقان، پس هرکس به معروف امر کند پشتوانه نیرومند مؤمنان شود و آن کس که از زشتی ها نهی نماید بینی منافقان را به خاک می مالد و آن کس که در میدان نبرد صادقانه استقامت کند حقی را که بر گردن او بوده ادا کرده و کسی که با فاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم بگیرد خدا هم برای او به خشم می آید و روز قیامت او را خشنود می سازد. ✅️ اولاً باید بدانیم از منظر مولا علی (علیه السلام) جهاد جایگاه بسیار بسیار رفیعی دارد تا جایی که در ابتدای خطبه‌ی ۲۷ نهج‌البلاغه مولا علی( علیه السلام) اینگونه می فرماید، جهاد دری از درهای بهشت است که آن در را خدا فقط برای اولیاء خاص خودش باز کرده است. این جهاد در نگاه مولا علی (علیه السلام) چهار رکن و بعد دارد، بعد اولش امر به معروف است امر کردن به خوبی ها، نیکی ها و بعد دومش نهی از منکر است، نهی کردن از زشتی ها، محرمات، بدی ها. 🌼درباره ی امر به معروف و نهی از منکر توصیه می کنم سه حکمت ۳۷۳، ۳۷۴ و ۳۷۵ را به همان ترتیبی که مرحوم سید رضی (رحمت الله علیه) در نهج‌البلاغه چیدمان کرده اند بخوانید، آن جا خواهیم دید مثلا در حکمت ۳۷۴ حضرت علی (علیه السلام) ما را به چند دسته تقسیم می کنند و برای هر دسته ارزش گذاری می کنند و می فرمایند گروهی منکر را با دست و زبان و قلب انکار می کنند آن ها همه ی خصلت های نیکو را در خود گرد آورده اند یعنی در نگاه مولا علی (علیه السلام) برخلاف ماها که آدمی که نهی از منکر می کند را آدم سبکی می‌بینیم آدم فضولی میبینم آدم تندرویی می دانیم حضرت علی می فرماید کسی که قلبش از منکر انزجار دارد با زبان تذکر می دهد هرجا هم که اقتضا و تکلیف شرعی باشد با دست و اعمالش هم اقدام می کند برای نهی از منکر این همه ی خوبی ها را دارد. 🌱گروهی دیگر منکر را با زبان و قلب انکار می کنند اما با دست اقدامی نمی کنند یعنی بخواهند مبارزه ای بکنند اقدامی بکنند آن جا عرضه ندارند پس چنین کسی دو خصلت از خصلت های نیکو را گرفته و دیگری را تباه کرده است و بعضی منکر را فقط با قلب انکار می کنند اما با دست و زبان خویش اقدامی نمی کنند پس دو خصلت را که شریف تر است تباه کرده اند و یک خصلت را بدست آورده اند فقط قلبا ناراحت اند عرضه ی اینکه تذکر بدهند و مبارزه کنند ندارند و بعضی دیگر منکر را با زبان و قلب و رها ساخته اند که چنین کسی از آنان مرده ایست میان زندگان بنابراین کسی که اهل نهی از منکر حتی قلبا نیست این اصلا مسلمان و مومن نیست چون حیات حقیقی ما به ایمان ماست. پس درباره امر به معروف و نهی از منکر به سه حکمت ۳۷۳ و ۳۷۴ و ۳۷۵ مراجعه کنید. ✅️نکته ی مهم دیگری که باید در این بخش از حکمت ۳۱ عرض بکنم نتیجه ای است که حضرت برای این چهار رکن بیان فرموده اند می فرمایند وقتی که همه شروع کنند به امر به معروف مؤمنین قوت قلب می گیرند پشتوانه پیدا می کنند وقتی در یک اداره در فامیل در مهمانی در جلسه در کلاس دانشگاه بین پنجاه شصت نفر یکدفعه چهل نفر شروع می کنند منکری را تذکر می دهند به آن شخصی که مبتلاست چه اتفاقی می افتد، افراد اهل دیانت و معنویت و ایمان و پاکدامنی تقویت می شوند می‌بینند ما زیادیم برعکس اگر یک نفر گفت بقیه از بی عرضگی و عافیت طلبی سکوت کردن پشت مؤمنین شکسته می شود. 🌱 از آن طرف کسی که نهی از منکر می کند بینی منافق را به خاک می مالد چون خیلی ها می‌خواهند از طرفی ادعا کنند که قانون مدار و شریعت مدارند اما رفتارهایشان خلاف آن است، وقتی عده ای به این ها تذکر می دهند و نهی می کنند از غیبت، از حق النّاس از مال بیت المال خوردن چهره ی این ها بالاخره یک رو باید بشود باید نفاقشون رو بشود که بالاخره ما متدین و انقلابی هستیم و مسلمانیم اما دارند بیت المال مردم را به تاراج می برند نهی از منکر بینی منافق را به خاک می مالد.امیدوارم همه ی ما اهل جهاد امر به معروف و نهی از منکر باشیم. 🔸️ شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم🌱 🔸️امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه ی حکمت ۳۱ نهج‌البلاغه برای کفر چهار ستون معرفی می فرمایند که عبارت اند از تعمق، تنازع، زیق یعنی بازگشت قلب بعد از هدایت به ضلالت و شقاق یعنی دشمنی و اختلاف کردن. 🚫درباره ی تعمق یک نکته قابل توجه هست و آن اینکه همین مکتب نورانی اسلام که اصرار بر تفکر دارد از طرفی به ما هشدار می دهد در اموری که با فکر نمی شود با آن ها رسید تعمق نکنید مثل تفکر در ذات خدا و غیره، لذا این نوع تعمق را پایه اول سقوط انسان در کفر معرفی می کنند. 🔸️ مولا علی(علیه السلام) در نهج‌البلاغه شریف می‌فرمایند اگر خداوند متعال ما را راسخون فی العلم معرفی کرده به خاطر این است که ما در آن چه که تکلیف نداشته ایم که بحث و جستجو از عمق آن بکنیم ترک تعمق کرده ایم. ⬅️مسئله ی دوم تنازع است یعنی با همدیگر جدل کردن. اولین کسی که در نهج‌البلاغه به عنوان جدل کننده و نزاع کننده معرفی شده است ابلیس است. 🔸️حضرت در خطبه ی ۱۹۲ می فرمایند ابلیس در ردای جبریت که مخصوص خداوند متعال است با خداوند نزاع کرد.هم چنین در خطبه ی ۱۹۲ امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند عزت و کبریا مخصوص خداست و خداوند هرکس از بندگانش را که در این لباس عزت و کبریا با خدا منازعه کند لعنت کرده است. ⬅️ یکی از دلایلی که باعث شد که قاطبه ی مسلمانان بعد از پیغمبر عزیز جز چهار نفر به ارتداد معنوی مبتلا بشوند تنازع با اهل بیت بر سر مسئله ی جانشینی پیامبر بود که مولا علی (علیه السلام) در نامه ی ۶۲ به آن موضوع اشاره کرده و فرمود بعد از اینکه پیامبر عظیم الشان اسلام از دنیا رفت مسلمانان در مسئله ی ولایت امر با هم نزاع کردند می دانید که به واسطه‌ی همین نزاع بود که مولا علی (علیه السلام) فرمود بعد از پیامبر همه ی مردم مرتد شدند جز چهار نفر یا سه نفر یعنی به کفر معنوی مبتلا شدند ولو اینکه به سمت قبله نماز می‌خواندند چون اصل اسلام را که ولایت است منحرف کردند و از اصل اسلام رویگردان شدند. 🔸️مسئله ی سوم مسئله ی زیغ است که در بعضی دعاهای قنوت هم می خوانیم ربنا لا تزغ قلوبنا این هست که انسان یکبار هدایت شده باشد دوباره قلبش از هدایت به ضلالت و گمراهی برگردد. علی(علیه السلام) معتقدند که یکی از چیزهایی که باعث می شود انسان به کفر مبتلا بشود بلای زیغ است. ⚘️ در خطبه ۱۵۱ می فرماید بعضی از قلب ها بعد از این که در مسیر مستقیم حق قرار گرفتند از مسیر بازگشتند و به ضلالت مبتلا شدند به هر حال سومین رکن از ارکان کفر زیغ است و آخری هم شقاق و اختلاف است که توضیح آن مشخص است. با این مقدمات این بخش حکمت ۳۱ را با هم می خوانیم. 🔸️و کفر بر چهار پايه استوار است کنجکاوی دروغین، ستیزه جویی و جدل انحراف از حق و دشمنی کردن. پس آن کس که دنبال توهم و کنجکاوی دروغین برود به حق نمی رسد و آن کس که به ستیزه جویی و نزاع بپردازد از دیدن حق نابینا شود و کسی که از راه حق منحرف شود نیکویی را زشت و زشتی را نیکویی می پندارد و سرمست گمراهی ها می گردد و آن کس که دشمنی ورزد پيمودن راه حق برای او دشوار و کارش سخت و نجات او از مشکلات دشوار خواهد شد. 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
⬅️در ادامه ی حکمت ۳۱ نهج البلاغه و در باب ارکان کفر امیرالمؤمنین(علیه السلام) رابطه ی بین تعمق بی جا، تنازع، زیغ و شقاق را اینگونه بیان می فرمایند، می فرمایند کسی که بی جا کنجکاوی کند هرگز به سمت حق بر نمی گردد و کسی که نزاعش به خاطر جهل، زیاد باشد کوری او از دیدن حقیقت طولانی خواهد شد و ادامه خواهد یافت و کسی که قلبش از حق به ضلالت برگردد نزد او نیکی زشت دیده می شود و زشتی نیکی و زیبایی و در مستی ضلالت باقی می ماند و کسی که با حق در آمیزد تمام راه های حقیقت بر او بسته می شود و امر او مشکل خواهد شد و راه خروجش از ضلالت و کفر بسیار تنگ خواهد بود. 🌱بعد از این امیرالمؤمنین (علیه السلام) قصه‌ی شک را بیان می کنند، همین که شک را در مقابل ایمان و هم عرض کفر قرار می دهند نکته ی بسیار بسیار مهمی است، چون شک دو مرحله داریم یکی شکی که مقدمه ی یقین می شود و دیگری شکی که منجر به کفر می شود به قول استاد شهید مرتضی مطهری شک معبر خوبی هست اما مقر خوبی نیست یعنی اگر شک باعث بشود انسان سوال خودش را از مسیر درست و از منابع درست تحقیق کند و به حق برسد معبر خیلی خوبی است برای رسیدن به یقین اما اگر در شک بماند و جستجو نکند و این شک را به نا اهل عرضه بکند شک به شبهه و کم کم به انکار و کفر منجر می‌شود، لذا علی (علیه السلام) در این حکمت می فرمایند شک هم بر چهار شعبه است یعنی شک هم به این سادگی ها نیست که انسان بگوید یک نوع سوال هست فقط، نه، شک ارکانی دارد که باید این ارکان را بشناسیم و در مقابلش علاج داشته باشیم. ✔️ شک چهار بخش دارد جدال در گفتار، ترسیدن، دو دل بودن و تسلیم حوادث روزگار شدن بعد می فرمایند پس آن کس که جدال و نزاع را عادت خود قرار دهد از تاریکی شبهات بیرون نخواهد آمد و آن کس که از هر چیزی بترسد همواره در حال عقب گرد است و آن کس که در تردید و دو دلی بماند زیر پای شیطان کوبیده خواهد شد و آن کس که تسلیم حوادث شود و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهد هر دو جهان را از کف خواهد داد همانطور که ملاحظه می فرمایید این جا منظور آن شکی که برای هر انسانی و هر محققی پیش می آید منظور نیست منظور آن شکی است که یا صاحب شک نسبت به آن لجاجت دارد یا برای برون رفت از آن تلاش نمی کند یا تلاشش از مسیر درست و منطقی نیست لذا به حق نمی رسد و به تعابیری که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمودند مبتلا می شود. 🔸️ شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️ حجت الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جایگاه نیت در عمل . . @haffiin
🌱بسم‌الله الرحمن الرحیم🌱 🌻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۲ نهج‌البلاغه می فرمایند نیکوکار از کار نیک بهتر است و بدکار از کار بد بدتر. 🌸در نهج‌البلاغه شریف پیرامون خیر و شر نکات فراوانی وجود دارد و اساسا امیرالمؤمنین (علیه السلام) واژه ی خیر و شر را بسیار استفاده کردند. اگر ما پیرامون خیر نکاتی را عرض بکنیم با محوریت موضوع حکمت ۳۲ خود به خود آنچه که درباره ی شر باید دانسته بشود در مقابلش فهم خواهد شد. ⚘️ نکاتی که متناسب با حکمت ۳۲ از نهج‌البلاغه قابل استفاده است عبارت اند از اول راه رسیدن به خیر، مولا علی(علیه السلام) در نامه ی ۳۱ خطاب به امام حسن (علیه السلام) می فرمایند آن خیری که جز از راه شر نمی توان به آن دسترسی پیدا کرد اساسا هیچ خیری در آن نیست. 💚درباره‌ی نیت خیر هم در نامه ی ۳۱ به امام حسن (علیه السلام) مرقوم می فرمایند همانا عطای الهی اندازه ی نیت انسان هاست. ⚘️ در حکمت ۹۷ هم پیرامون نیت به معنای اعتقاد می‌فرمایند این که انسان تا صبح بخوابد اما در حال یقین در اعتقاداتش باشد بهتر است از این که تا صبح نماز بخواند در حالی که در شک و تردید نسبت به امامش باشد. 🌸 موضوع سوم کننده ی خیر و فاعل خیر است. حضرت یکبار در نامه ی ۳۳ می فرمایند با انجام کار خیر کسی جز کننده ی آن کار خیر رستگار نمی شود و به بهشت نمی رود یکبار هم در همین حکمت ۳۲ آمده فرمود انجام دهنده ی کار خیر از خود کار خیر بهتر است. 🌻مسئله ی بعدی عاقبت کار خیر است. حضرت در حکمت ۳۸۷ می فرماید عملی که بعدش آتش جهنم باشد اصلا خیر نیست و نکته ی آخر هم در حکمت ۱۱۴ که مولا علی (علیه السلام) ثواب کار خیر را برتر از خود کار خیر می دانند و می فرمایند چیزی بهتر از خود کار خیر نیست مگر ثواب کار خیر. 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعتدال در بخشش و حسابگری . . @haffiin
🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱 🌸از آن جائیکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) و در واقع اسلام حقیقی بر این باور است که انسان عاقل در هیچ چیزی اهل افراط و تفریط نیست لذا در حکمت ۳۳ نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مسئله ی مدیریت مالی می فرمایند نه آنقدر دست بسته باش که خیر تو به هیچ کس نرسد و نه آنقدر دست و دل باز و بی حساب و کتاب باش که با بخشش های بی حساب و کتاب و هزینه کردن های بی حساب و کتاب دچار تنگدستی و گرفتاری بشوی و با این نگاه مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۳ می فرمایند بخشنده باش اما زیاده روی نکن، در زندگی حسابگر باش اما سختگیر مباش. 🌻 انسان های مومن در همه ی شرایط باید مسیر اعتدال و میانه روی را پیدا کنند و بر همان مسیر طی طریق کنند البته این مسئله مورد استثناء هم دارد و آن درباره‌ی اولیاء خداست، خود اهل بیت (علیه السلام) اصل را بر ایثار و گذشت می دانستند برای خودشان، حتی نسبت به چیزی که به شدت به آن احتیاج دارند. ⚘️قرآن کریم هم درباره انفاق اهل بیت (علیهم السلام) در حد اعلا آیاتی دارد که تعجب همگان را بر می انگیزد در سوره ی مبارکه دهر یا انسان می فرماید غذای خودشان را اطعام می کنند به خاطر محبت خدا به مسکین و یتیم و اسیر و هم فرمود چیزی را که به شدت به آن نیاز دارند ایثار می کنند این مقام مقام برترین است که همه ی ما ممکن نیست بتوانیم اینگونه اهل بخشش باشیم این مقامی والا است که ایمانی در کمال ایمان و یقینی در کمال یقین و تقوایی در کمال تقوا می خواهد امیدوارم که ما در مسیری که اهل بیت در قله ی آن هستند ان شاءالله وارد بشویم و حرکت کنیم. 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل نبستن به آرزوها . . @haffiin
🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱 🌻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۴ نهج البلاغه می‌فرمایند شریف ترین بی نیازی ترک کردن آرزو هاست. ⚘️مسئله ی آرزوها در مکتب ما از جمله در نهج البلاغه ساختار موضوعی و مفهومی بسیار دقیقی دارد از طرفی هر آرزویی خوب نیست و هر آرزویی بد نیست و آرزوهای خوب هم در یک شرایطی می توانند آسیب زا باشند و آن وقتی است که طولانی و بیشتر ناظر به جنبه ی مادی و دنیوی باشند. 🌱اصل آرزو در زندگی انسان جزء زندگی انسان است. انسان ها انرژی و نیرو و امید خودشان را برای حرکت، تلاش، مقاومت و مبارزه توسط آرزوهاشون می گیرند اگر انسان آرزوی به درد بخوری نداشته باشد هیچ انگیزه ای برای تلاش و مبارزه و سخت کوشی و امثال این ندارد. همین امر می تواند دستاویزی باشد برای نفس امّاره و ابلیس که ما را فریب بدهد و معطل سراب بکند یعنی انسان برای رسیدن به آرزوها چون تلاش می کند حالا اگر آرزو هایش را با توهمات یا با آرزو های بی ارزش جایگزین بکند تمام تلاشش مصروف یک مسیر غلط و پر خطا می شود. 🌻در نهج‌البلاغه حضرت می فرمایند که کسی که آرزوهایش طولانی باشد کارهایش زشت می شود چون می خواهد به هر قیمتی به آن آرزو برسد از طرفی آرزوی خیلی بزرگیه و از مسیر طبیعی و عادی و قانونی نمی تواند برسد دست به رفتار های غیر عاقلانه و غیر شرعی و غیر اخلاقی می زند، سند سازی می کند، دروغ می گوید، تهمت می زند، فریب می دهد، باج می دهد، رشوه می دهد تا به آن آرزو برسد، لذا اعمالش را زشت می کند به همین دلیل برای مسئله ی آرزو ها باید خیلی خیلی متکی بر آموزه های دین عمل کرد. 🌸در این حکمت ۳۴ حضرت می فرمایند انسان یکی از چیزهایی که به آن احساس نیاز می کند آرزوهایش است اگر بتواند از این آرزوهایی که سطح تعالی انسان را تنزل می دهد کلا دست بکشد یعنی خودش را طوری تربیت کند که دلبسته ی این خواسته ها نباشد این فرد بی نیاز شده است. 🌱انسان بی نیاز دو گونه است کسی که رسیده و ثروتمند و توانمند شده است دوم کسی که درخواست و خواسته و حاجت مادی ندارد. این ها هردو بی نیاز اند، بهتر از آن بی نیازی که به واسطه ی ثروت است و شریف تر از آن بی نیازی که برای رسیدن به آرزو ها به هر قیمتی هست ترک آرزوهاست. 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نتیجه بد رفتاری با مردم . . @haffiin
🌱 بسم‌ الرحمن الرحیم🌱 🌸یکی از مسائلی که متدین در زندگی اجتماعی با آن خیلی دست و پنجه نرم می کند نوع تعامل و رفتار با دیگران است. این مسئله وقتی خیلی سخت می شود که ارزش ها و باورها و رفتارهای یک انسان متدین با سنت ها و خواسته های مردم خیلی هماهنگ نیست. ♥️امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج‌البلاغه به ما می آموزند غیر از مواردی که انتظار مردم و به تعبیر علمی عرف از تو انتظار غیر شرعی و غیر عقلی است و هیچ راهی هم ندارد آن جا باید مستقیما و محکم استقامت کنی و تن به عرف ندهی در بقیه ی مواردی که عرف از انسان متدین توقعاتی دارد که خلاف شرع نیست اگرچه به درد بخور هم نیست اصل اول بر این است که مدارا کنی، لذا در نهج‌البلاغه می خوانیم نیمی از عقلانیت در مدارا کردن با مردم است یعنی لازم نیست ما همه جا بجنگیم و همه جا اصرار بر یک چیزهایی داشته باشیم که واجب نیست، بله اگر زمینه باشد برای رشد دادن کسانی ما ورود می کنیم، بحث و کار تربیتی می کنیم اما اینکه بخواهیم با افکار و آداب و رسوم مردم بجنگیم این خیلی تکلیف ما نیست مگر در جایی که واجب باشد. 🌸نکته ی دوم حکمت ۳۵ هست که علی (علیه السلام) می فرماید کسی که کاری بکند که مردم خوششان نمی آید و در کاری که مردم خوششان نمی آید عجله بکند خود به خود با دست خودش کاری کرده که مردم علیه او حرف هایی بزنند که اصلا خبر ندارند و واقعی نیست یعنی خودش را در معرض تهمت قرار بدهد. یک چیزهایی است که مردم نمی پسندند باید اول زمینه ی فکری اجتماعی فرهنگی آن آماده شود بعد خودش ایجاد شود اگر کسی بدون این زمینه سازی ها و بدون فراهم کردن زمینه در عرف جامعه اقدام به کاری بکند که مردم نمی پسندند چون در حکمت دیگری خواندیم که مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی دانند آن موقع چون نمی دانند فلسفه ی اقدام شما در آن رفتار شروع می کنند به دشمنی کردن و یک مصداق دشمنی کردن این هست که علیه شما چیز هایی را می گویند که واقعیت ندارد و آن ها هم خبر درستی از آن ندارند. 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیان آرزو های طولانی . . @haffiin
🌱 بسم‌الله الرحمن الرحیم 🌱 🌸امیرالمؤمنین (علیه السلام)در حکمت ۳۶ نهج‌البلاغه پیرامون عواقب مهلک آرزوی طولانی می فرمایند کسی که آرزویش طولانی باشد رفتار و کردارش زشت می شود. 🍃بحث آرزو به معنای آرزوهای دنیایی و مخصوصا آرزوهای دنیایی دور دست در نهج‌البلاغه بسیار مورد توجه واقع شده است. ⚘️اولین نکته این است که گرفتار شدن به آرزوها و مخصوصا آرزوهای طولانی یکی از مهم ترین و شایع ترین روش های فریبکاری دنیاست، حضرت در این باره در خطبه ی ۱۱۱ می فرمایند دنیا زینت داده شده با آرزوها و شما می دانید که تزيين دنیا یکی از راهبردهای ابلیس است.در حکمت ۷۲ هم حضرت می‌فرمایند روزگار دائما آرزوها را نو به نو می کند یعنی انسان هرچه مسن تر و پیر تر می شود به جای اینکه فکر اجل و آخرت باشد آرزو های دنیاییش جدید تر می شود و در خطبه ی ۶۴ می فرماید اجل انسان از او پوشیده است و آرزویش فریب دهنده ی اوست به همین دلیل مولا علی (علیه السلام) در نهج‌البلاغه بارها ما را هشدار داده اند و ترسانده اند از گرفتار شدن به آرزو ی طولانی. 🌱 در خطبه ۲۸ و در خطبه ی ۴۲ این عبارت عیناً آمده است که همانا چیزی که من از هر چیز دیگری بر شما نگرانم دو چیز است یکی پیروی هوای نفس و دیگری آرزوی طولانی. 🔸️آرزوهای طولانی عواقب بسیار بسیار مهلکی دارند که بخشی از این عواقب در نهج البلاغه به این ترتیب که عرض می شود آمده است. اول هلاکت ، در خطبه ی ۱۴۷ می خوانیم کسانی که قبل از شما بودند به خاطر این هلاک شدند که آرزوهای طولانی داشتند و از اجل های خودشان غفلت کردند، از مرگ غفلت کردند... . . ادامه دارد. 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
❇️ ریشه ی این هلاکت و غفلت در نهج‌البلاغه در خطبه ی ۴۲ است که حضرت فرمود ریشه ی اینکه انسان گرفتار هلاکت به واسطه ی طول آرزوها می شود فراموشی مرگ و آخرت است. در خطبه‌ی ۴۲ می خوانیم آرزوی طولانی باعث فراموشی آخرت می شود و وقتی انسان آخرتش را فراموش کرد در عمل و جمع آوری زاد و توشه برای قیامت کوتاهی می کند، در خطبه ی ۲۸ این نتیجه را اینگونه می فرماید کسی که در روزگار آرزوهایش در انجام وظایف کوتاهی کند قبل از رسیدن اجل و مرگ در عمل کوتاهی کند عملش به خسران کشیده می شود و اجلش به او ضرر می‌زند. ❇️ عاقبت سوء دومی که برای طول عمل و آرزوی طولانی هست سهو عقل است. از کار افتادن عقلانیت است در خطبه ۸۶ می فرماید بدانید که آرزو ها عقل را به سهو و اشتباه می کشاند.سومین موضوع هم فراموش کردن یاد خدا و یاد مرگ است. یاد آن چیزهایی که باید دائما در یاد انسان باشد به فراموشی می کشاند. ❇️ اثر بعدی آرزوی طولانی زشت شدن اعمال انسان است که در همین حکمت ۳۶ می خوانیم کسی که آرزو را طولانی کند اعمالش زشت می شود. ❇️ اثر بعدی ترک توبه است در خطبه ی ۱۵۰ می فرمایند از کسانی نباش که با آرزوهای طولانی به خیال خودش امید به توبه هم دارد یعنی امید به توبه با آرزوی طولانی جمع نمی شود. ❇️اثر آخری که در نهج‌البلاغه برای آرزو ها مخصوصا آرزوهای طولانی ذکر شده است لغزیدن ناگهانی به دامان و به کام مرگ است. در حکمت ۱۹ خواندیم کسی که عنان خودش را به آرزو ها بسپارد ناگهان در اجل می لغزد و می میرد. ؟ اما راه درمان این آرزوها چیست؟ 💟مولا علی (علیه السلام) حداقل دو راه برای نجات از این آرزوها معرفی کرده اند یکی تکذیب این آرزوهاست یعنی دروغ پنداشتن این آرزوها. حضرت در خطبه ۸۶ می فرمایند این آرزوهای واهی را تکذیب کنید دروغ بشناسید به خاطر اینکه این ها فریب اند و صاحب این آرزو ها فریب خورده لذا در توصیف اولیاء خدا در خطبه ی ۱۱۴ می خوانیم اولیاء خدا چون آرزوهای طولانی و واهی را تکذیب کردند این حجاب از جلوی چشمشون کنار رفت و اجل خودشون را ملاحظه کردند یعنی توجه نفس آن ها به مرگ زیاد شد و راه دوم زهادت و زهد است بی رغبتی به دنیاست که در خطبه ی ۸۱ فرمود ای مردم زهد حقیقی عبارت است از آرزو ی کوتاه داشتن یا کوتاه کردن آرزو ها. 🔸️ حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ضرورت ترک آداب جاهلی . . @haffiin