eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
107 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
9.2هزار ویدیو
262 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷اگر سردردی مریضی یا هرمشکلی داشتیم معتقد بودیم برویم خوب می شویم می گفت میشه توشه تمام عمر و تموم سالت رو در هیئت ببندی جزو ارزوهایش بود در خانه بگیریم اما نمیشد چون خانه مان کوچک بود و وسایلمان زیاد البته زیاد هیئت دو نفری داشتیم برای هم سخنرانی می کردیم و چاشنی اش چند خط هم میخواندیم بعد چای نسکافه یا بستنی می خوردیم می گفت این خوردنیا الان مال هیئته هروقت چای میریختم می اوردم میگفت بیا دوسه خط روضه بخونیم تا خورده باشیم میخواندیم و تفسیر می کردیم اصرار نداشتیم را تا ته بخوانیم یکی دو صفحه رابا معنی میخواندیم چون به زبان عربی مسلط بود برایم ترجمه میکرد و توضیح میداد.🌷 ❤️ اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
🌷 ✴️ چند دقیقه پای صحبتهای با ارزش شهید سرافراز سردار خادم صادق بنشینیم ... ✅️ اگر اعمال و دستورات دین را به یک  ماشین مثل بزنیم که وسیله‌ایست برای رسیدن ما به خداوند، امر به معروف و نهی از منکر، حکم موتور رو داره در این ماشین. حساب کنید اگر ماشینی، موتور نداشته باشه آیا از جای خودش حرکت میکنه⁉️ 🔵 جهت مطالعه بیشتر👇 🌿بیوگرافی شهید منصور خادم صادق و ماجرای هتاکی به همسر و دختر ایشان در ششم شهریور ۱۴۰۱ به خاطر امر به معروف چشم پاک دختری، از جمله‌ای تر مانده است/ چشم‌های پاکش اما خیره بر در مانده است روی دیوار اتاق کوچک تنهایی‌اش عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . . یاد و خاطره شهیدان گرامی باد🌷
❇️ 🌹شهید ابوالفضل شیروانیان مادر شهید نقل می‌کنند: همیشه به ما سفارش حجاب می کرد؛ می گفت: «اگه میخواید قیامت، جلوی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها روسفید باشین، نباید گوش به حرف دیگران بدید و روی مُد رفتار کنین. نباید بگید عُرف جامعه فلان‌حرف رو میگه یا فلان چیز رو میخواد! باید نگاه کنین به آیات قرآن و زندگی حضرت زهرا سلام‌الله‌عليها. ببینین اونها چی میگن، همون کار رو بکنین.» 🍃🍃🍃
❇️ 🔵شهید مدافع‌حرم خیرالله صمدی ✨برادر شهید نقل می‌کنند: همیشه دنبال این بود که مشکلات مردم را حل کند و به دنبال رفع مشکلات مردم بود. خداوند در وجودش نیرویی قرار داده بود که به دیگران خیر برساند. نام «خیرالله» واقعاً زیبنده شهید بود. ✨تازه بعد از شهادتش متوجه کارهایش شدیم. مثلاً یک روز فرزند شهیدی سر مزارش آمد و خیلی بی‌تابی می‌کرد. دلیل بی‌تابی‌اش را که پرسیدم گفت شما نمی‌دانید ایشان ۱۱ خانه برای روستائیان نیازمندان ساخته بود. گروهی داشتند و با افرادی که تمکّن مالی داشتند، کار می‌کرد. خودش یک حقوق پاسداری داشت و افراد توانمند را می‌شناخت و با هم کار می‌کردند. او جزو خیّرین بود. 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💙اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💙 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🦋 ❤️علی‌آقا شب و روز در راه دین کار می‌کرد هرگز خسته نمی‌شد،علی آقا به‌معنای واقعی کلمه مجاهد فی سبیل‌الله،خستگی‌ناپذیر و مسئولیت‌پذیر بود. 💚علی‌آقا عاشق زیارت عاشورا و مناجات حضرت علی(ع) بود،بر سر مزار شهدای گمنام می‌نشست و مناجات حضرت علی(ع) را می‌خواند. 💛تمام کارهایش در گمنامی بود او در بسیج سازندگی فعال بود و به مناطق محروم در سیستان بلوچستان برای کمک می‌رفت و در آن مناطق همه علی‌آقا را می‌شناختند. 🧡در کار فرهنگی بسیار سخت کوش بودند و در این راه اهتمام فراوانی داشتند و توانستند تاثیر بسیاری بر روحیه جوانان شهر و فضای شهری بگذارند. 🤍بسیار اهل تواضع و فروتنی بود و همیشه در کارهایشان دوست داشتند اسم و نشانی از ایشان نباشد،به هیچ عنوان دنبال شهرت و مطرح شدن نبود. ✍🏻راوی:مادر شهید •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🔹کشاورز بود و زحمت‌کش. درس طلبگی میخواند و شیخ محمد صدایش می‌کردیم. 🔹همیشه لبخند به روی لب داشت. روی باغ خودش کار میکرد. وضع مالی‌اش خوب بود. اما ساده زندگی کردن را بیشتر دوست داشت و مالش را وقف امور خیریه می‌کرد. 🔹از نوجوانی وارد بسیج شد. به بسیج خیلی علاقه داشت. بیشتر وقتش را یا در باغش می‌گذراند یا در فعالیت‌های بسیج و اردوهای جهادی. پل دختر، سراوان، سیل شیراز و هر جایی که نیاز به کمک بود، پیدایش می‌شد. فرقی نمی‌کرد سیل باشد یا زلزله یا شرایط عادی. 🔹دو ماه پیش افتاد توی استخر ۱۵ متری باغش و نزدیک بود غرق بشود. می‌گفت:« در دلم توسل کردم به سیدالشهدا و گفتم آقا من را نجات بده. من می‌خواهم در راه شما شهید بشوم!» چند نفر رسیدند و نجاتش دادند. 🔹چندین بار سوریه رفت. تک‌تیرانداز بود. برای ۱۳ آذر هم بلیط سوریه داشت اما دو روز قبل از شهادتش به همسرش گفته بود:« من همین چند روز شهید می‌شوم و کار به سوریه نمی‌کشد.» حتی جای دفنش را به دوستانش نشان داده بود و گفته بود:« یا به سرم ضربه می‌خورد یا به قلبم!» همیشه پنج‌شنبه‌ها برای گشت بسیج می‌رفت کمک. توی اغتشاشات اخیر هم یگان امنیت بسیج بود. سه‌شنبه شب رفتند معالی آباد. خودش و دوستانش ۱۵ نفری می‌شدند. اغتشاش‌گران با شلوغ کاری به کناری کشاندن‌شان. نزدیک یک ساختمان مسکونی و با سنگ و آجر و کوکتل مولوتوف بهشان حمله کردند. همه مجروح شدند و شیخ محمد به سرش ضربه خورد و شهید شد. 🇮🇷🌹🇮🇷 طلبه بسیجی جهادگر، مویدی هدیه روح مطهرشون صلوات 🌷 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
❇️ 🔵شهید مدافع‌حرم سجاد باوی ♻️ایثــــارگــــری 💙همسر شهید نقل می‌کند: هميشه دوست داشت به هر نحوی شده به فقرا كمک كند. هميشه لبخند به چهره داشت و هركس او را می‌ديد، فكر می‌كرد سجاد خودش اصلاً مشكلی ندارد و هميشه مشكلات ديگران را بر كار خودش ترجيح می‌داد. آقاسجاد روحيه‌ی ايثارگری خوب و عجيبی داشت كه او را به سعادت شهادت رساند. 💚همرزمانش می‌گفتند سجاد، باقیمانده‌ی غذای رزمنده‌ها را می‌بُرد و به كودكان سوری می‌رساند. از آنها دلجويی می‌كرد و با آنها مشغول صحبت می‌شد. حتی سجاد توانسته بود با تعدادی از نظاميان روسی كه در سوريه مستقر بودند، ارتباط خوبی برقرار كند؛ طوری كه آنها بعد از روبه‌روشدن با خبر شهادت سجاد بسيار متأثّر شده بودند. 🎂 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🦋اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🦋 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
شهید حسین خرازی خیلی دوست داشتنی بود. در اوج آن هیبت حیدری همیشه لبخند به لب داشت. ساده زیست و بی‌آلایش بود. فکرش را بکنید، فرمانده لشگر با دوچرخه موتوری به‌ سپاه می‌آمد و آنجا با اتوبوس همراه بسیجی‌ها به خوزستان می‌رفت. ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
همسر شهید نوید صفری روایت می‌کند: یکبار که آقانوید پیگیر کارهای اداری وام ازدواج‌مون بود، کار گیر کرده بود؛ بهش گفتم: «آشنایی نیست کارو درست کنه؟» گفت: «کار خوبه خدا درستش کنه؛ بنده‌ خدا چه کاره است؟!» سوریه که بود، می‌گفت: «دو سه‌ تا از بچه‌های اینجا خیلی نورانی هستند؛ بهشون گفتم امروز فردا شهید می‌شوید!» منم گفتم: «عه! خب سفارش کن هواتو داشته باشن وقتی اونور رفتند.» نوید گفت: «از بنده‌ خدا نمیخوام. خدا، خدا رو عشقه! عاشق شوی، عاشقت می‌شود، شهیدت می‌کند.» 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @hafzi_1 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
شهید"غلامعلی رجبی"؛شهیدی که تکه نانی را به غذاهای شاهانه ترجیح داد... 📌دوران سربازی شده بود راننده قریب (پیشکار شاپور غلامرضا پهلوی).همراهش می‌رفت سرکشی باغ‌های غلامرضا پهلوی. 🔸توی باغ، لب به چیزی نمی‌زد؛ آنقدر که بالاخره یک روز صدای قریب درآمده بود که: «همه به من التماس می‌کنند اجازه بدم از میوه‌های باغ ببرند؛ ولی تو حتی میوه‌هایی که خودم برات کنار می‌ذارم رو هم برنمی‌داری ببری؟!» •••••°°°°°•••••°°°°°•••••°°°°°•••••°°°°°••••• 🔹یک بار با قریب رفته بود کاخ شاپور غلامرضا؛ موقع ناهار رسیده بودند. قریب او را برده بود آشپزخانه و سفارش کرده بود که هر غذایی می‌خواهد بهش بدهند.آن روز مهمانی بود و آشپزخانه پر از غذا و دسرهای مختلف. ▪️بعدها برای مادرش تعریف کرده بود که: «غذای آن روز از گلوم پایین نرفت. رفتم تو کوچه پس کوچه‌ها، نانوایی پیدا کردم. یه نون خریدم و کمی پنیر و انگور؛ نشستم کنار جوی آب و جای شما خالی ناهارم رو با لذت خوردم». شهید غلامعلی رجبی ✓ذاکــر اهـل بیت علیـهم السـلام معـلم، شاعـر و سـراینده شعــر زیبـای : «قــربون کبــوتـرای حــرمت امـام رضــا ع» 📜مجـموعه یادگــاران /جلد ۲۴ کتاب غلامعلی جندقی (رجبی) نشـر روایت فـتح @hafzi_1🍃 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
شهید"غلامعلی رجبی"؛شهیدی که تکه نانی را به غذاهای شاهانه ترجیح داد... 📌دوران سربازی شده بود راننده قریب (پیشکار شاپور غلامرضا پهلوی).همراهش می‌رفت سرکشی باغ‌های غلامرضا پهلوی. 🔸توی باغ، لب به چیزی نمی‌زد؛ آنقدر که بالاخره یک روز صدای قریب درآمده بود که: «همه به من التماس می‌کنند اجازه بدم از میوه‌های باغ ببرند؛ ولی تو حتی میوه‌هایی که خودم برات کنار می‌ذارم رو هم برنمی‌داری ببری؟!» •••••°°°°°•••••°°°°°•••••°°°°°•••••°°°°°••••• 🔹یک بار با قریب رفته بود کاخ شاپور غلامرضا؛ موقع ناهار رسیده بودند. قریب او را برده بود آشپزخانه و سفارش کرده بود که هر غذایی می‌خواهد بهش بدهند.آن روز مهمانی بود و آشپزخانه پر از غذا و دسرهای مختلف. ▪️بعدها برای مادرش تعریف کرده بود که: «غذای آن روز از گلوم پایین نرفت. رفتم تو کوچه پس کوچه‌ها، نانوایی پیدا کردم. یه نون خریدم و کمی پنیر و انگور؛ نشستم کنار جوی آب و جای شما خالی ناهارم رو با لذت خوردم». شهید غلامعلی رجبی ✓ذاکــر اهـل بیت علیـهم السـلام معـلم، شاعـر و سـراینده شعــر زیبـای : «قــربون کبــوتـرای حــرمت امـام رضــا ع» 📜مجـموعه یادگــاران /جلد ۲۴ کتاب غلامعلی جندقی (رجبی) نشـر روایت فـتح @hafzi_1🍃 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
از دوستش پرسیدن : تو رسول چی دیدی که فکر میکنی شد عاملِ شهادتش؟ گفت : به جرعت میتونم بگم دوری از نامحرم! - شهید‌ رسول خلیلی 🌹🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@hafzi_1🍃 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫