eitaa logo
متن اشعار حاج مسعود پیرایش
1.1هزار دنبال‌کننده
5 عکس
2 ویدیو
0 فایل
﷽ 📖متن اشعار مداحی های حاج مسعود پیرایش 🔸سبک های اجرا شده در هیئت صاحب العصر (عج) اراک 🔸هرگونه استفاده و کپی از متون ، با هدیه ۵ صلوات نثار حضرت صدّیقه طاهره (س) ، بلا مانع می باشد. ✅ خادم کانال : @Hadi_biglouei
مشاهده در ایتا
دانلود
📋قرار بود به ما فیضی از سحر بدهی (عج) (ع) (س) (ع) 🏴 مراسم عزاداری شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا (ع) و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) ............................................. قرار بود به ما فیضی از سحر بدهی به قدر بال مگس اشک مختصر بدهی .(میترسم بمیرم دستم خالی باشه ، جوونیم داره میره ارباب). ضمانتی است برای سلوک اهل سحر اگر زمان مناجات چشم تر بدهی .(خوش به حال اونایی که آروم و قرار ندارن دارن میسوزن). میان شعله نشستن عروج پروانه است مرا تو عاقبت از پای شمع..،پر بدهی وصال عاشق و معشوق دردسر دارد به دست و پات می افتم که دردسر بدهی .(گفت داداش اینقدر دنبال سرت منم سنگ خوردم ؛ اینقدر تازیانه زدن زینبو!). کجای شهرِ نفس گیر ندبه می خوانی؟ بناست گاه‌گداری به ما خبر بدهی نشسته ام سر این کوچه..،گریه می خواهم نشسته ام که به من اشک بیشتر بدهی .(یا رسول الله غصه دار بودی واسه عموت کسی گریه نکنه ، امشب هرکی گریه کنه حضرت زهرا میخره مادر نگاه میکنه). دل شکسته ی عُشّاق را ندیده بخر چه می شود اگر این مرتبه ضرر بدهی من آه می کشم آنقَدر تا که پاک شوم اگر به آه جگر سوز من اثر بدهی قسم به حضرت زهرا درست خواهم شد .(خمیده خمیده دست بچه ها رو می گرفت می‌آورد کنار شهدای احد ، صدا میزد عمو کجایی پاشو ببین جسارت کردن عمو!). به این خراب‌ترین مُهلتی اگر بدهی شناسنامه ی من را بگیر از من تا برای کرببلایی شدن،"گُذر" بدهی .(ارباب دلم تنگ برات ). به حقِ پاره‌جگرهای تشنه‌کام اُحُد ببخش تا که به من فرصتی دگر بدهی .(امیرالمومنین نود زخم ، زخم کاری برداشت خیلی جنگ سختی بود ، از این جوونی که این روزا بی آرم و نشان واسه ناموس این مملکت یه لحظه غرورش غیرتش به جوش اومد ، دیدید نامردا چطور از پشت بهش زدن ، مشغول دفاع بود حمزه می جنگید می غرید جلو می رفت ، امام صادق (ع) نوشتن : بعد از نماز یکی از کسایی که لعنت می کرد همین هند جیگر خوار ملعون بود «آکلة الاکباد» پول داد به این وحشی خرید اینو ، چهار نفر بود پیغمبر امیرالمومنین و حمزه ، این جنگ جنگی بود که خود دومی نوشت گفت :« مثل بز کوهی در میرفتم خودش گفته» امیرالمومنین مردونه ایستاد نود زخم کاری حمزه هم همینطور می غرید و می جنگید ، از کنار یه غلام سیاه رویی بود گاهی وقتا تو جنگ اونایی که خیلی یل اند ضعیف ها رو نگاه نمیکنن! با یه روش پستی نیزه رو به پهلوی حمزه سیدالشهدا زد وقتی زمین گیر شد یه بلایی سرش آوردن ، پیغمبر طاقت شنیدن شو نداشت اشک می ریخت خیلی جسارت کردن ، بدن و مصلح کردن ابوسفیان اومد بالای سر این یل پاشو می کوبید رو گوشت های مصلح شده یه وقت با نوک نیزه شروع کرد صورت و چرخوندن ، صورتی که چیزی ازش باقی نمونده باهاش بازی میکرد با این صورت ، اما کسی نبود ، یکی از خودشون گفت : ابوسفیان خجالت بکش این قوم شماست بزرگ ! این کار رو نکن خجالت کشید ، اخ دلا بسوزه برا اون سری که گذاشتند تو جام شراب گذاشتن این ابن زیاد ملعون با چوب دستی به لبای ارباب میزد.). ندید حمزه‌ی خود را..،چگونه مُثلِه شد! چطور خواهر مظلومه را خبر بدهی امان ز قلب عقیله..،چه دید در گودال تنی بدون سر و نیزه‌خورده و پامال شاعر : ................................................. کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋زهری تمامیِ جگرش را گرفته بود (ع) (ع) 🏴 مراسم عزاداری شهادت امام جواد (علیه السلام) ............................................. گنبدت مال همه؛ باب الجوادت مال من جای ما پشت در میخانه باشد بهتراست .(خبر آوردن برای امام رضا (ع) آقا در خونه جوادت ، مدینه شلوغ میشه ازدحام میشه اینقدر که نمیتونه از در خونه بره تو ؛ از در پشتی آقا را می برن میارن ! سریع نوشت جوادم شنیدم ازدحام میشه نمیتونی بری تو خونه ؛ عزیز دلم برو از تو ازدحام برو ، این نوکرا به امید نگات اومدن جوادم ، همیشه دستت پر باشه ؛ فرمود هر کی ازت هرچی خواست بهش بده . باز به امید نگاه آمده ام حرف ازدحام شد فرمودند : همه نمیتونن تو ازدحام برن فدای عمهٔ سادات ، تو حجره ام یه ازدحامی بود این کنیزکا جمع شده بودن برنامه داشت نامرد ، چند وقتی یه بار جمع می‌کرد کنیزا رو جلسه می گرفت آقا جوادالائمه رومی نشوند ، میگفت این جوونه چی فکر می کرد با خودش ! با خودش می گفت این کنیزارو میبینه دلش میره ، اون بی ادب بود اما شما یه نگاهی به ما کن ، ما جوونیم آقا ، گاهی وقتها اشتباه می ریم آقا حالا همون کنیزا جمع شدند؛ تو حجره کف میزنن دف می زنن اما آقا رو ببینید! ). @hajmasoudpirayesh_matn زهری تمامیِ جگرش را گرفته بود سیلاب خون دو چشم ترش را گرفته بود طوبای باغ سبز "رضا" زرد زرد شد آفت تمام برگ و برش را گرفته بود از درد مثل حضرت زهرا خمیده شد با دستهای خود کمرش را گرفته بود .(روضه روضهٔ غربت ، خدا نکنه محرمت نامحرم باشه). حُجره شلوغ بود ولی مونسی نداشت ای کاش یک نفر خبرش را گرفته بود بی حرمتیِّ مَحرَم او تا کجا کشید... دستی دهان شعله‌ورش را گرفته بود .(یه طوری صدای ناله آقامون بیرون نیاد ، ای کاش ما اونجا بودیم جون می‌دادیم برات ). او داد می کشید..،به دادش نمی رسند یک عده پست دور و برش را گرفته بود آمد کنیز و کاسه ی آبی به خاک ریخت ای کاش جرعه‌ای شررش را گرفته بود .(جیگرش می سوخت صدا میزد جیگرم میسوزه ، صدا میزد آب می خوام ؛ ملعونه ام فضل صدا میزد : «مُتْ عَطَشاً» بمیر از تشنگی ). دور از مدینه غربت بغداد را چشید ارث غریبی پدرش را گرفته بود .(خیلی سخته دورو برت پر آدم باشه و غریب باشی ، روایت به دیوار تکیه داده بود آقا بدنش میلرزید ، رنگ از رخسارش پریده بود ، هی صدا میزد جد غریبش رو ، هی صدا می زد «صلی الله علیک یا اباعبدالله » از ضعف بدن روی زمین افتاد اما خودش رو کشون کشون بالای پشت بام رسوند دیگه بدنش نا نداره اونجا با صدای ضعیف جد غریبش رو صدا میزد). خوبیِ بام بود که سُم بر تنش نرفت این ارتفاع ها ضررش را گرفته بود خوبی پشت بام همین است ای غریب پای کسی به سینه ی تو باز نمی شود .(روایت میگه :«یَرمُوا جَسدَهُ مِن أعلَی السَّطحِ إلَی الأرضِ» بدنشو از بالای پشت بام رو زمین انداختن سر جوادالائمه شکست ). شکر خدا نه پیرهنش دست خورده بود نه نیزه حجم بال و پرش را گرفته بود در پیش چشم مادر پهلو شکسته ای شمر از قفا سر پسرش را گرفته بود با ضربه های ممتد او استخوان شکست در پیش خواهری که سرش را گرفته بود ای کاش بیخیال شود ساربان..،ولی انگشتریِّ او نظرش را گرفته بود شاعر : ................................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋در شامِ تارِ بی کسی ام رَدِّ ماه نیست (ع) 🏴مراسم عزاداری شهادت امام کاظم (ع) ............................................. در شامِ تارِ بی کسی ام رَدِّ ماه نیست اینگونه روزگارِ اسیری سیاه نیست دارند زنده زنده مرا دفن می کنند قعر سیاهچال کم از قتلگاه نیست پلکی که مشت خورده به آن..،وا نمی شود چشم مرا توان همین یک نگاه نیست هر شب به جای نان ، لگدی سیر میخورم افطارِ روزه‌داریِ من گاه گاه نیست! با هر تکانِ سر..،نَفَسَم قطع می شود... زنجیرِ دور گردن من بی گناه نیست ساقی که ساق عرش خدا بوده..،خُرد شد وضع وخیم زانوی من روبه‌راه نیست تصویر جسم لاغر من را خیال کن : یک کوه پُر غرور که هم‌وزن کاه نیست آخر عذاب بددهنی می کشد مرا زخمی شبیه زخم زبان نیست..،آه..،نیست تشییع من به گردن یک تخته ی "در" است... میخش ولی ز پهلوی من سهم‌خواه نیست شکر خدا که چند کفن قسمت من است عریان‌رهاشدن بخدا شأن شاه نیست حتی لباس های تنم دست هم نخورد در انتظار غارت من یک سپاه نیست معصومه ام به بزم شرابی نمی رود شکر خدا که دختر من بی پناه نیست شاعر : ............................................. کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋غروب بود که "حی علی ..." رسید به ما * (ع) 🏴محفل مناجات شب های ماه مبارک رمضان ............................................. غروب بود که "حی علی ..." رسید به ما * چه زود حال دعا و بکاء رسید به ما دوباره بوی خوش ربنا رسید به ما هزار شکر که ماه خدا رسید به ما چقدر دل نگران رسیدنش بودم دو ماه بود که مشتاق دیدنش بودم سلام گفتم و دیدم بشارتم دادی نفس کشیدم و اجر عبادتم دادی دعا نکرده، تو قول اجابتم دادی دگر بس است عزیزم ... خجالتم دادی کسی به جز تو پی دردسر نمی‌گردد صدا زدیم ... کسی جز تو برنمی‌گردد ندا رسیده: «بیایید» و آمدم یا رب اگر که بی سر و پایم، اگر بدم، یا رب بیا و پیش بقیه نکن ردم ... یا رب به مهربانی و لطف تو، رو زدم یا رب بدم ولی تو به خوبی خود قبولم کن نشد که پاک بیایم ... نشد ... قبولم کن برای پاک شدن، چشم تر به ما بدهید درِ قفس بگشایید و پر به ما بدهید طلیعه ی رمضان، یک خبر به ما بدهید میان صحن نجف، یک سحر به ما بدهید اذان صبح نجف را ز عرش می‌گویند به پشت بام تو، آغاز عرش می‌گویند به عشق کیست تمام عبادتم؟ حیدر! به حب کیست جواز شفاعتم؟ حیدر! به دست کیست برات زیارتم؟ حیدر! خلاصه‌ی همه‌ی حرف و حاجتم: "حیدر" مسافران نجف را علی دهد توشه علی ز گوشه‌ی صحنش بَرَد به شش گوشه خوش است سجده به پایین پای شش گوشه دلم گرفته - خدایا - برای شش گوشه میان روضه نشستم به جای شش گوشه صدای گریه و حال و هوای شش گوشه بخوان ز تشنه لبی که ز آب محروم است حسین، تشنه و تنها؛ حسین مظلوم است چه آمده به سر پیکرش؟! نمی‌دانم چه آمده به دل خواهرش؟! نمی‌دانم تنور کیست انیس سرش؟! نمی‌دانم کجا نرفته دگر دخترش؟! نمی‌دانم بماند آنچه که در مجلس شراب رسید خدا به داد یتیمان بوتراب رسید ... شاعر : ............................................. کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋پای دل در پیشگاه یار لغزش می کند (ع) 🏴محفل مناجات شب های ماه مبارک رمضان ............................................. پای دل در پیشگاه یار لغزش می کند هرچه با ما می کند این نَفْسِ سرکش می کند زیرِ گوشِ من بزن..،شاید بیاید اشک من عاقبت این گریه ما را اهل بخشش می کند اوّلِ ماه آمدم،رَدَّم نکن ای با مَرام سفره‌داریِ تو را عالم ستایش می کند ای به قربانِ کریمی که گدا را پَس نَزَد... رَبِّ ما با عبد خاطی نیز سازش می کند جان سلطان خراسان، آبرویم را نریز... این گناه‌آلوده دارد از تو خواهش می کند! هر زمان دلگیر بودم،گفته ام:یا فاطمه کودکِ آزُرده را مادر نوازش می کند بد خُمارم..،چاره ی من چیست؟! انگور "نجف" مستِ حیدر دور این میخانه گردش می کند لذت افطار قنبرهاست..،خرمایِ "علی" نوکری را رزق او دارای ارزش می کند حُبِّ حیدر شرطِ اصلیِ قبول بندگیست روزِ حشر او را خدا معیار سنجش می کند چاره ی بی تابیِ ما صحن شاه کربلاست آتشِ دل در حریمِ او فروکش می کند روزه‌دارِ تشنه‌لب! فَبْکِ عَلَی العَطشان حـسیـن گریه را دارد خدا بر او سفارش می کند آنقَدَر زیر سُم‌ِ مرکب تنش پاشیده شد بوریا با گریه گفت:این جسم ریزش می کند! شاعر : ............................................. کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋چهره‌ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است (س) (ع) 🏴محفل مناجات شب های ماه مبارک رمضان ............................................. دارد این ضرب‌المثل را کُلِّ دنیا می زند قلب دختر ها فقط با عشق بابا می زند گرچه کم وزن است امّا جان ندارد دست من پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند چهره‌ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است این سرِ سرنیزه خورده به پدرها می زند ارث خود را زود از مادربزرگم بُرده ام این چنین خَم‌راه‌رفتن‌ها به زهرا می زند حسرت یک استراحت در دل من مانده است می روم قدری بخوابم..،شمر با پا می زند بانی سرگرمی هر روزه‌ی زجرم..،پدر بی حیا یا می کِشد موی مرا یا می زند این اواخر دخترت دارد طبابت می کند بازوی دررفته‌ی خود را خودش جا می زند شرط بندی کردن این نیزه داران را ببین… می بَرَد آن کس که با سنگش علی را می زند هدیه دارد میبرد آنرا برای دخترش روسری دخترت را یک نفر تا می زند گوشوارم را که غارت رفته پس خواهم گرفت دختر تو عاقبت دل را به دریا می زند بی اراده یاد چوبِ خیزران افتاده ام هر زمان هرکس که حرفی از معما می زند آنقَدَر شکل کبودی‌ تنم رعب‌آور است آن زن غساله وقت غسل من جا می زند شاعر : ............................................. کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋باز کن در به روی سائل هجران‌دیده (ع) 🏴محفل مناجات شب های ماه مبارک رمضان ............................................. باز کن در به روی سائل هجران‌دیده این منم..،بنده‌ی آلوده‌ی خُسران‌دیده پاک کن اشک مرا وُ بغلم کن یا رب عبد سرخورده‌ محبت ز کریمان دیده! دستم از دست تو وا شد که چنین گم شده ام آنقَدَر رنج و بلا کودک گریان دیده نَفس‌سرکش چه بلایی که نیاوَرد سرم چه‌کسی مثل من اینگونه پشیمان دیده؟! چشم‌پوشی ز خطا،مسلک اهل کرم است هرچه بد کرده گدا باز هم احسان دیده غرق عصیان شده بودیم..،که زهرا آمد شیعه از چادر او خِیرِ فراوان دیده گرچه گیریم..،رضا ضامن ما خواهد شد لطف ها نوکر از آقای خراسان دیده زیر و رو کن دل آلوده ی ما را..،به علی ذکر او را لب ما آیه ی قرآن دیده پای ما را بکشانید به درگاهِ نجف این گدا بندگی اش را دمِ ایوان دیده لحد آخر ما دست امیر نجف است دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده بیقراریم..،به ما رزق حرم را بدهید نوکرش هرچه که دیده است ز هجران دیده آب می خواست..،که شمر آمد و او را چرخاند خنجری را لبِ پاخورده ی عطشان دیده کهنه پیراهن او دست حرامی افتاد... خواهری جسم پُر از نیزه یِ عریان دیده شاعر: ............................................. کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋بهاران قَد عَلم کرده، ولی رنگ قیامَ‌ت نیست (عج) (ع) 🏴محفل مناجات شب های ماه مبارک رمضان ............................................. بهاران قَد عَلم کرده، ولی رنگ قیامَ‌ت نیست قبای سبز پوشیده درختی که به نام‌َت نیست چه معنا می‌دهد عیدی که یارت را نمی‌بینی چه دارد هفت‌سینی که در آن سروِ امامَ‌ت نیست بساط این دُکان‌داران پشیزی هم نمی‌ارزد زمانی که متاع آن کتابی از کلام‌َت نیست مقام جبرئیلی هم بیابد..، باز بی اجر است پری که استراحت‌گاه آن بالای بام‌َت نیست گناه روسیاهی مثل من صحرانشین‌ات کرد بمیرد نوکرت ارباب..، این شأن مقام‌َت نیست همین که دست من را رو نکردی از تو ممنونم تو آقایی ‌و غیر از آبروداری مرامَ‌ت نیست دمِ تحویل سال کهنه..، نـُو کن کاسه‌ی ما را نمی‌خواهیم ظرفی را که در حدِّ طعام‌َت نیست به گریه‌کردن یعقوب‌هایت اعتنایی کن اگرچه این طریق‌ عاشقی‌کردن به کام‌َت نیست کسی این آخر سالی مرا گردن نمی‌گیرد به جز تو هیچکس پشت و پناه این غلام‌َت نیست بساط کفْن و دفنم کاش در خاک نجف باشد جز این هیچ اتفاقی در خُورِ حُسن ختام‌َت نیست اگر امسالِ ما بی کربلا باشد..، بُکُش ما را که این جا ماندن هر سال، کم از قتل‌عام‌َت نیست تو را جان‌ِ همان گودال‌رفته..، خواهشاً برگرد به لب‌هایش قسم دردی چو دوریِ مدام‌َت نیست ▪️ همان شاهی که دیگر بعد غارت بی عمامه شد همان جسمی که دیگر بعد مرکب‌ها سلامَت نیست شاعر : .................................................. کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می رسد (ع) (س) 🏴محفل مناجات شب های ماه مبارک رمضان ............................................. باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می رسد آن گدا که بخشش‌ات را کرده باور، می رسد آنقَدَر فریاد خواهم زد که من را هم ببین ناله های هر شبم از پشت این در می رسد چلّه چلّه خون دل خوردم که با قیمت شوم مِی که جاافتاده شد،در جام ساغر می رسد تا نَفَس باقی است..،نَفْس سرکشم را رام کن رفته رفته عمر من دارد به آخر می رسد در شب قَدرَت،به قَدرِ گریه ام رونق بده... هر که به جایی رسید،از دیده‌ی تر می رسد گرچه بد کردم..،بیا با این بدت تندی نکن ای که لطفِ بی حدت حتی به کافر می رسد از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید کار من هرگاه گیر افتاد..،مادر می رسد زیر قرآن زیر و رویم کن..،الهی بِالعَلی... دلشکسته گیر می افتد،به دلبر می رسد نخل حیدر خرج افطاری ما را می دهد از نجف ظرف رطب هر شب به نوکر می رسد دفن نوکر احتیاطاً گردن ارباب هاست بعد مُردن کفن و دفن ما به حیدر می رسد در سراشیبی قبرم،بعد تلقین خواندنم... حتم دارم مرتضی آنجاست که سر می رسد هرچه که غم بود،حیدر در وجودش جمع کرد... بعدها ارث پدر یکجا به دختر می رسد سر به چوب محمل خود زد..،در آن ساعت که دید نیزه‌داری مست با راس برادر می رسد در کنار خانه ی باباش سنگش می زنند زخم مهلک بر پر و بال کبوتر می رسد کاش زینب خاطرش در کوچه ها آسوده بود... کاش بر هر دختری می دید معجر می رسد شاعر : ............................................. کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋ذکر پر برکت او تذکره ی ما شده است (ع) (ع) (س) 🏴مراسم عزاداری شهادت امام حسن (ع) .................................................... سِرِّ توحید نهان است در ایمانِ حسن معرفت رنگ گرفته‌ است از عرفانِ حسن خاکِ سلمان همه هستند مسلمان حسن پس بگوئید به ما ساکنِ ایران حسن زیر چتر حسنی پیر نخواهم گردید قدرِ یک لحظه زمین‌گیر نخواهم گردید هرگز از عشق حسن سیر نخواهم گردید تا خود حشر منم دست به دامان حسن عطر او پخش که شد باد ، وصالش را دید حُسن زیباییِ مخلوق ، مثالش را دید آن که در صبح ازل نورِ جمالش را دید از همان روزِ نخستین شده خواهان حسن روضه خواندیم که این دیده ی تر ثبت شود گریه کردیم که این هفت صفر ثبت شود نام من در دل تاریخ اگر ثبت شود بنویسید مرا بی سر و سامان حسن رنگ پیراهن سرسبزِ دیارم حسنی‌ ست پرچم یَشمیِ خوش‌ نقش و نگارم حسنی‌ ست نه فقط من..،همه ی ایل و تبارم حسنی‌ ست بوده جدَّم یکی از پیرغلامانِ حسن ذکر پر برکت او تذکره ی ما شده است با عنایات حسن رزق ، مهیا شده است این شعارِ همه‌ی ما ، حسنی‌ها ، شده است: " تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن" خاک خشکیم که لب‌تشنه‌ی جامی بودیم کوه رنجیم که سرگرم سلامی بودیم کاش..،ای کاش که ما مردِ جذامی بودیم می نشستیم سر سفره ی احسان حسن من از آن روز که در بند شدم ، خوشحالم فقط از دوری معشوق خودم مینالم پوزه بر خاک قدمگاهِ حسن میمالم بلکه سهمم بشود تکه ای از نانِ حسن عاقبت گردِ خوشی بر سرِ غم می ریزد از دل صحن حسن نوحه و دم می ریزد هنرِ فرشچیان پای حرم می ریزد حک شود شعرِ حِسان سردرِ ایوان حسن روضه‌تر از غم آقای کریمان ،غم نیست وای بر زخمیِ غربت که بر آن مرهم نیست مادری‌تر ز حسن در همه ی عالم نیست تو نگو حضرت صدّیقه..،بگو جانِ حسن! آه! اربابِ کرم خیره به مسمارِ در است از مصیبات حسن ، خونِ خدا خون‌جگر است سخت تر از غم گودال ، غم آن گذر است گریه‌کُن‌های حسین‌اند پریشان حسن کوچه‌ای تنگ برای غم او بانی بود قاتلش آنچه که میدانم و میدانی بود بدتر از زهرِ هلاهِل..،زدنِ ثانی بود داغ ناموس گرفته‌است گریبان حسن سیلی محکمِ آن پست که بر حَورا خورد من بمیرم! حسن از دیدنِ آن، بد جا خورد پیش چشمان پسر ، چادر مادر پا خورد تا ابد خشک نشد دیده ی گریان حسن شاعر : .................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋مژده ای تقویم ها ! بوی بهاران آمده (ع) 🌙محفل مناجات شب های ماه مبارک رمضان ........................................... مژده ای تقویم ها ! بوی بهاران آمده فصل یخبندانِ دلتنگی به پایان آمده .(هرکی واسه خودش یه بهاری داره ، توی فصلی احساس می‌کنه ، قبلش جوونه می‌زنه ، محبت تو دلش جوونه می‌زنه ، بعضی‌ها سر سال زندگیشون محرم اربابه! کاسبا پایان سال دارن اول سال دارن ، بعضی‌ها ماه رمضون شب عیدشونه اهل مناجات و گریه و اهل ناله). سفره‌دارِ سی شبِ ماهِ مبارک ، اَلسَّلام! پهن کن خوانِ وسیع‌ات را که مهمان‌ آمده اول ماه آمدم با کوله‌‌ی شرمندگی باز کن آغوش گرمت را ، پشیمان آمده معصیت ، قلبِ گرفتارِ مرا بیمار کرد دردمندِ دام ها دنبال درمان آمده خَلق از من رو گرفتند و تو رو کردی به من این تویی که وقت تنهایی..، شتابان آمده .(خدا نکنه به وسیله آبرو کسی امتحان بشه سخته ، وقتی با انگشت نشونت بدن امتحانه اما سخت ، کسی که دستتو می‌گیره خودشه ، همه ازت رو برمی‌گردونن). تو نبودی ، منجلاب نَفْس غرقم کرده بود ریسمان لطف تو در اوج بحران آمده .(من که چیزی ندارم نه آبرویی دارم ، نه تحفه ای دارم جز کوله بار گناه چیزی نیاوردم اما ی چیزی رو می خوام از عمق قلبم بهت بگم). با همین آلودگی‌ها دوستت دارم خدا .(عالمه لب حوض مسجد با وسواس وضو می‌گرفت ، آب به صورت می‌زد ذکر می‌گفت با دقت ، مستحبات و انجام می‌داد «اللّهُمَّ بَیضْ وَجْهی» خدا رو سفیدم کن یه وقت دید ی لاتی اومد اینطور یه آبی پاشید به سر و صورتش تندی رفت خم و راست می‌شد نماز می‌خوند اومد که بیاد بره گفت فلانی این چه وضع نماز خوندن بود گفت آقا من که به تو نمی‌رسم اصلاً نمازم به درد خدا نمی‌خوره فقط میام میگم خدا من هستم و نوکرتم من یاغی نشدم سر وقت میام میگم نوکرتم خدا). عاشقت با نیّت جبرانِ خُسران آمده هر زمان بی‌کَس‌ شدم ، زهرا به فریادم رسید چادر مادر به دستِ طفل گریان آمده! لانه ام طوس است..،جلد آستانِ مشهدم این زبان‌بسته به پابوسی سلطان آمده در جواب هر رضا مستانه گفتم : مــرتــضــیٰ مزّه ی انگورِ حیدر زیر دندان آمده من به این و آن سپُردم در نجف خاکم کنند... وقت کفن و دفن می بینم پدر‌جان آمده بی قرارم..،مایه ی آرامش من کربلاست بر مشام جانِ من عطری ز جانان آمده روزه‌دارِ تشنه ذکرش می شود : عطشان حسین! یاد شاهی که تک و تنها به میدان آمده عاقبت کهنه‌حصیرِ ده تنش را جمع کرد... چه بلایی بر سرِ آن جسم عریان آمده شاعر : ......................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار @hajmasoudpirayesh_matn کانال پیشواز @hajmasoudpirayesh_rbt صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان سروش http://sapp.ir/hajmasoudpirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh‌  
📋گذری نیست در این باغ، که دیوار نشد (عج) (ع) (ع) 🌙محفل مناجات شب های ماه مبارک رمضان ........................................... گذری نیست در این باغ، که دیوار نشد کلبه‌ای نیست در این دشت، که آوار نشد سینه‌ی تنگ من از دوده‌ی اندوه پُر است غُصّه‌ای در دلم اینگونه تلنبار نشد آخر و عاقبت دوری یوسف، کوری‌ست بی‌جهت دیده‌ی یعقوبِ نبی، تار نشد سعی کردم که دلم را بخری، سود نداشت بخت با ظرف ترک‌خورده‌ی من یار نشد گیر افتاده‌ام از دست گناهان خودم هیچ‌کس مثل من این‌قدر گرفتار نشد آبروریزی من قلب تو را درد آورد آه! این پست، کجا مایه‌ی آزار نشد؟! با همین بی خِرَدی سخت هواخواهِ تواَم عاشقت جذبِ زبان‌بازی اغیار نشد خواب دیدم که کف پای تو را می‌بوسم حیف شد دیدن رؤیای تو تکرار نشد شُغل اجدادی من گریه بر اجداد شماست چشمم از داغ تو یک ثانیه بی کار نشد در سرم عطر شبستان نجف پیچیده هیچ صحنی، حرم حیدر کرار نشد لب به انگور ضریحش نَزَنم، می‌میرم خواستم ترک شود عادتم، انگار نشد! قبل مُردن برسانید مرا پیش حسین تا نگویند که او لایق دیدار نشد جان آن ساقی لب‌تشنه‌ی بی دست، بیا... یَلی اندازه‌ی او اُسوه‌ی ایثار نشد پسر اُمّ بَنین آب شد از داغِ فرات عرق شرم به پیشانی‌اش انکار نشد قَدِ عباس سرآخر قَدِ اصغر شده بود... هرچه کردند، بدن، شکلِ علمدار نشد شاعر : @hajmasoudpirayesh_matn .(«لما قتل العباس، بان الانكسار فى وجه الحسین» تا صدای عباس رو دیگه نشنید کمرش شکست. صداش بلند شد «الآن انکسر ظهری» کمرم شکست. یه وقت دیدن دست به گردن اسب انداخته ، با کمر خم داره میاد دخترا گرفتن جلوی بابارو ، بابا بگو : «یا أبَتاهُ أَیْنَ عَمِّیَ الْعَبَّاسُ؟ ، بگو عمومون کجاست؟). ......................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار @hajmasoudpirayesh_matn کانال پیشواز @hajmasoudpirayesh_rbt صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان سروش http://sapp.ir/hajmasoudpirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh‌