#داستان
چرا امام دوازدهم قائم آل محمّدعلیهم السلام نامیده شد؟!
ابوحمزه ثمالی می گوید:
از حضرت امام محمّدباقرعلیه السلام پرسیدم: ای فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نیستید؟
فرمود: بلی!.
عرض کردم: پس چرا فقط امام زمان علیه السلام قائم نامیده شده است؟
حضرت فرمود: هنگامی که جدّم حسین بن علی علیهما السلام به شهادت رسید، فرشتگان آسمان به درگاه خداوند متعال نالیدند و گریستند و عرض کردند: پروردگارا! آیا کسی را که برگزیده ترین خلق تو را به قتل رسانده است به حال خود وامی گذاری؟
خداوند متعال به آنها وحی فرستاد: آرام گیرید! به عزّت و جلالم سوگند! از آنها انتقام خواهم کشید، هرچند بعد از گذشت زمانی باشد.
آنگاه پرده حجاب را کنار زده و فرزندان حسین علیه السلام را که وارثان امامت بودند، به آنها نشان داد. ملائکه از دیدن این صحنه بسیار مسرور شدند.
یکی از آنها در حال قیام نماز می خواند. حق تعالی فرمود: به وسیله این قائم از آنها انتقام خواهم گرفت .
📚بحارالانوار، ج 51، ص 28، ح 29.
#امام_زمان علیه السلام
#جمعه_های_انتظار
#جمعه
@hal_khosh
#داستان
#مهدی علیه السلام چه کسی است؟!
جابر جُعفی می گوید:
من در خدمت امام محمّدباقرعلیه السلام بودم که مردی به حضور ایشان شرفیاب شد و عرض کرد: خداوند شما را رحمت کند! این پانصد درهم را که زکات مال من است بگیرید و به مصرف برسانید.
حضرت فرمود: خود آن را بردار و به همسایگانت و ایتام و مساکین و برادران مسلمانت بده که وجوب سپردن زکات به امام ]هنگامی است که قائم ما قیام کند. و به مساوات تقسیم نماید و میان بندگان نیک و بد خداوند رحمان به عدل رفتار کند.
هر که از او اطاعت کند خدا را اطاعت نموده،
و کسی که از او سرپیچی کند از فرمان خدا سرپیچی نموده است.
او«مهدی» نامیده شده است، زیرا به امر پنهانی هدایت شده است
📚بحار الانوار، ج 51، ص 29.
#امام_زمان علیه السلام
#جمعه_های_انتظار
#جمعه
@hal_khosh
TAHERI (2).mp3
2.6M
🎤صوت
🌸#مناجات_باامام_زمان_علیه_السلام
#امام_زمان علیه السلام
#جمعه_های_انتظار
#جمعه
#فاطمیه
👈حاج محمدرضا طاهری
@hal_khosh
MOGHADAM (7).mp3
5.03M
صوت
#مناجات_باامام_زمان_علیه السلام
#امام_زمان علیه السلام
#جمعه_های_انتظار
#جمعه
حاج . . . مقدم
@hal_khosh
*🌾بسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ🌾*
🌺اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها بعَدَد ما اَحاطَ به عِلْمُکَ" "
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ🍃🌸
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌹سلام ؛ صبح شما بخیر و نیکی .🌹
🍃ذکر روز شنبه🍃
🍀💯 مرتبه " یا رَبَّ الْعالَمین " ( ای پروردگار جهانیان )🍀
☘️☘️☘️☘️☘️☘️
*🌾در محضر قرآن🌾*
🍀سوره ی مبارکه ی طٰه ، آیه ی ۱۳۲🍀
🌹وأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى ؛🌹
🍃خانواده خود را به نماز فرمان ده ؛ و بر انجام آن شکیبا باش ،
از تو روزی نمیخواهیم ؛ (بلکه) ما به تو روزی میدهیم ؛ و عاقبت نیک برای تقواست .🍃
☘️☘️☘️☘️☘️☘️
*🌾در محضر معصومین🌾*
🍀 حضرت امام صادق علیه السلام 🍀
🌹الحسبُ الفِعالُ و الشّرَفُ المالُ و الكَرَمُ التَّقوی ؛🌹
🍃گوهر مرد و بزرگی او اعمال اوست و شرافت و ارجمندی او دارایی او و كرامت و بزرگواری او تقوای اوست .🍃
🌷جهاد النفس ، ح ۱۸۰🌷
☘️☘️☘️☘️☘️☘️
*🌾در محضر شهدا🌾*
🍀 سردارشهید علے قوچـانی🍀
🍃بعضے وقتها انسان خود را در راهے مےبیند کہ در آن راه یا باید کشتہ شدن در راه خدا را انتخاب ڪند یا سر تعظیم دربرابر غیرخدا فرود آورد ، مردان خدا اولین راه را انتخاب مےکنند .🍃
☘️☘️☘️☘️☘️☘️
*🌾 احکام شرعی🌾*
🍃كسى كه میداند اگر سوره را بخواند در ركوع به امام نمى رسد ، بايد سوره را نخواند ، ولى اگر خواند نمازش صحيح است .🍃
🍀رساله ی امام خمینی(ره) ، مساله ی ۱۴۴۳🍀
☘️☘️☘️☘️☘️☘️
*🌾انرژی مثبت🌾*
🌹تفاوت انسان خوشحال و غمگين ،
تنها در نگرش آنها به مسايل پيرامون است .
در هر موقعيت ، فقط خوبی ها را ببينيد .🌹
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌹اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹
🍀اللّٰهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّکَ الْفَرَجْ
🌷التماس دعا🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ان شاءالله روز بسیار شادی داشته باشید🌸
#طنز
@hal_khosh
✍️#داستان
🍃نصیحت معلم
مادری فرزند خود را نزد معلم برد و گفت:
- این پسر مرا اطاعت نمی کند، او را بترسانید!
معلم که ریش درازی داشت، آن را جمع کرده و در دهان خود فرو برد و به کله اش حرکت شدیدی داد و چنان فریادی کشید که زن، از وحشت نقش بر زمین شد.
وقتی به هوش آمد، به معلم گفت:
- زهره ی مرا بردی. من از شما خواستم که پسر را بترسانی؛ نگفتم که مادر را بترسانید!
معلم پاسخ داد:
- فرقی ندارد؛ وقتی عذاب نازل شود، خشک و تر با هم می سوزند.
@hal_khosh
✍️#داستان
🍃خدایا شکرت
روی نیمکت پارک نشسته بود و به لباسهای کهنه فرزندش و تفاوت او با بچه های دیگر نگاه میکرد، ماشین گران قیمتی جلو پارک ایستاد و مرد شیک پوشی از آن پیاده شد و با احترام در ماشین را برای همسرش که پسرکی در آغوش داشت باز کرد.
با حسرت به آنها نگاه کرد و از ته دل آه کشید.آنها کودک را روی تاب گذاشتند.
خدایا! چه می دید! پسرک عقب مانده ذهنی بود.
با نگاه به جستجوی فرزندش پرداخت، او را یافت که با شادی از پله های سرسره بالا می رفت. چشمانش را بست و از ته دل خدا را شکر کرد.
@hal_khosh
✍️#داستان
🍃خاتون
ظریفی زنی بی نهایت زشت رو داشت .
روزی در مجلس نشسته بود ، غلامش دوان دوان بیامد که ای خواجه ، خاتون به خانه فرود آمد.
گفت : ای کاش خانه به خاتون فرود می آمد.
#طنز
👈لطیفه های بیشتر 🔻
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
✍️#داستان
🍃آرایشگر ناشی
آرایشگری ناشی، تیغ کندی برداشت که با آن سر یک روستایی را بتراشد. اما مرتب سر او را می برید، و ضمن کار می خواست با مشتری حرف بزند تا سوزش جراحت را به فراموشی بسپارد؛ پس از او پرسید:
- آقا جان شما چند برادر هستید؟
روستایی گفت :
- دو برادر هستیم؛ ولی گمان می کنم که یکی از برادرها زیر تیغ شما مرحوم شود و از دنیا برود!!!!
#طنز
@hal_khosh
✍️#داستان
🍃موش و گندم ها
شخصی با دوستی گفت: پنجاه من گندم داشتم، تا مرا خبر شد، موشان تمام خورده بودند. او گفت: من نیز پنجاه من گندم داشتم تا موشان را خبر شد، من تمام خورده بودم.
#طنز
@hal_khosh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچههای نیروی دریایی سپاه اونقدر حرفهای شدن با انفجارها آهنگ میسازن 😂
به نظرتون صهیونیستها چه اهنگی دوست دارن که اون ریتمی بترکونیمشون؟ 😌
@khakestary_amar https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
*🌾بسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ🌾*
🌺اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها بعَدَد ما اَحاطَ به عِلْمُکَ" "
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ🍃🌸
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌹سلام ؛ صبح شما بخیر و نیکی .🌹
🍃ذکر روز یک شنبه🍃
🍀💯 مرتبه " یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام "
( ای صاحب جلال و بزرگواری )🍀
☘️☘️☘️☘️☘️☘️
*🌾در محضر قرآن🌾*
🍀سوره ی مبارکه ی اَلْمُنافِقون ، آیه ی ۱۰🍀
🌹وأَنفِقُوا مِن مَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ الصَّالِحِين ؛🌹
🍃از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید ، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید : «پروردگارا ، چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم ؟!»🍃
☘️☘️☘️☘️☘️☘️
*🌾در محضر معصومین🌾*
🍀امام صادق علیه السلام 🍀
🍃مؤمن کسی است که
در آمدش پاک و حلال باشد ،
اخلاقش نیکو ،
باطنش سالم و درست ؛
زیادی مالش را انفاق کند
و از زیاده گویی بپرهیزد .🍃
🌷بحارالانوار ، ج ۲ ، ص ۲۳۵🌷
☘️☘️☘️☘️☘️☘️
*🌾در محضر شهدا🌾*
🍀شهيد ايرج تاجوند🍀
🍃مبادا آنان که کاری به انقلاب ندارند و دلی برای آن نمیسوزانند ، از شما سبقت بگیرند که این خیانتی به خون تک تکِ شهداست .🍃
☘️☘️☘️☘️☘️☘️
*🌾 احکام شرعی 🌾*
🍃اگر از مسافرى كه بايد نماز را شكسته بخواند نماز ظهر يا عصر يا عشاء قضا شود بايد آن را دو ركعتى قضا نمايد اگرچه در غير سفر بخواهد قضاى آن را به جا آورد
و اگر از كسى كه مسافر نيست يكى از اين سه نماز قضا شود بايد چهار ركعتى قضا نمايد اگر چه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد .🍃
🍀رساله ی امام خمینی(ره) ، مساله ی ۱۳۶۸🍀
☘️☘️☘️☘️☘️☘️
*🌾انرژی مثبت🌾*
🌹بزرگ ترین خطر به وجود آمدن تغییرات ، خود تغییرات نیستند ، بلکه عمل کردن با منطق دیروز است .🌹
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌹اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹
🍀اللّٰهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّکَ الْفَرَجْ🍀
🌷التماس دعا🌷
✍️#داستان
🍃آرزوی پر ماجرا
پدری با دو فرزند کوچکش مشغول قدم زدن در پیاده رو بود . پسر بزرگتر پرسید : پدر جان ما چرا اتومبیل نداریم ؟
پدر گفت : من یک پدر زن ثرومتند پیر دارم ، اگر او فوت کند ، ثروتش به مادر زن من خواهد رسید ، پس از انکه مادر زنم هم مرد ، ثروت او به ما رسیده و من خواهم توانست که یک ماشین برای خودمان بخرم .
پسر کوچک ، پس از شنیدن حرف پدر گفت : پدر جان ، من پهلوی شما خواهم نشست .
پسر بزرگتر با ناراحتی جواب داد : تو باید عقب بنشینی ، جای من در جلو می باشد .
دو برادر ناگهان شروع به دعوا و کتک زدن همدیگر کردند .
پدر که خیلی عصبانی شده بود ، گفت : بیایید پایین ،بچه های بی تربیت ! تقصیر من است که شما را سوار ماشین کرده ام .
#طنز
@hal_khosh
✍️#داستان
🍃سیلی و سکه
یک روز یک نفر سر بگو مگو به ملا نصر الدین سیلی میزنه ، ملا هم اونو به دادگاه می کشه و دیّه ی سیلی رو می خواهد .
قاضی از مرد می خواهد که یک سکه به ملا بده . مرد به بهانه ی آوردن سکه از دادگاه فرار میکنه . ملا که متوجه فرار اون میشه ، یه سیلی در گوش قاضی می خوابونه و به قاضی میگه : وقتی اومد ، سکّه رو خودت بردار !!
#طنز
@hal_khosh
✍️#داستان
🍃حرکت کور کورانه
سعید و رضا تصمیم گرفته بودند جمعه شب را به سینما بروند. جایی را قرار گذاشتند، که از آنجا به بعد را حین گپ زدن های همیشگیشان، تا سینما پیاده روی کنند.
در حالی که به سوی سینما می رفتند، سعید بحث را باز کرد و گفت: « عجب مملکت مزخرفی داریما، مردم بدون اینکه درک صحیحی از وضعیت فعلی جامعه داشته باشند، کورکورانه یک جا جمعیتی رو ببینند پشت سرشون حرکت می کنند، طوری هم از موضعشون دفاع می کنند که از باباشون دفاع نمی کنند »
رضا آهی کشید و پس از اینکه سری به نشانه تایید صحبت های سعید تکان داد، دنباله صحبت را گرفت و گفت: « اگر مردم درک داشتند الان وضعیت جامعه ما اینطوری نبود، آدم باید چشمش رو باز کنه، اطرافش رو نگاه کنه، بعد ببینه اصلا می خواد به کجا بره، اون موقع قدم برداره … نه اینکه به قول تو کورکورانه پشت سر کسی حرکت کنه …»
صحبت های رضا و سعید ادامه داشت تا اینکه ناگهان به بن بست کوچه ای رسیدند. سعید نگاهی خنده آلود به رضا انداخت و گفت: « اینجا سینماست دیگه ما رو آوردی … »رضا گفت: « من آوردم؟ من که داشتم دنبال تو می اومدم »سعید گفت : « من هم که دنبال تو میومدم »
کمی #طنز
@hal_khosh