فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دفتر صبح،
از سطری شروع میشود
كه بنام بزرگ تو
تكيه كرده است
به نام تو...
ای خدای صبح…
ای خدای روشنی…
ای خدای زندگی…
هرصبح، آغازیست برای رسیدن به تو
الهی به امید تو
🌸🌸🌸
#تفکر
👈در روايات آمده: هر شب و روزی كه میآيد، ندا میدهد و میگويد: « من ديگر تكرارشدنی نيستم، بهره خودت را از من ببر »
☘️ فردا شب، فردا شب است. نگو من فردا شب،
نمازشب میخوانم!
❗️من ديگر نيستم!
☘️ من روز قيامت كه شهادت می دهم، صفحه وجود من از نور نافله شب تو خالی است.
🎤 آیتالله میرباقری
@hal_khosh
شاید سوال کنید: داستان نیشکر هفت تپه از واگذاری به ثمن بخس به آشنایان! تا تعطیلی از یک سو و بازگرداندن به بیت المال و راه اندازی آن از سوی دیگر چیست؟
👈جواب: تفاوت در #تفکر است.
اولی که آن بلا را سر بیت المال در می آورد، سالهاست در مسند نشسته، کشور را ملک طلق خود می داند و با خوی #اشرافیگری دست به غارت آن می زند و اما...
... اما دومی که باز پس می گیرد از #جنس_مردم است و مردم را ولی نعمت انقلاب می داند و بنابر این #عادلانه اقدام می کند.
✋ما در انتخابات به #دیدگاهها_و_تفکرات رای می دهیم و نه به اشخاص! پس مواظب باشیم که چه دیدگاهی را به کرسی می نشانیم.
#انتخابات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••✨
ماه رمضون نزدیکه و
خوبه این کلیپ رو برای پیشواز تماشا کنیم😁
ببینید و لذت ببرید و لبخند بزنید :)
#ماه_خوبی_ها🌙
#تفکر
#حکایت
🪐شخصی تعریف میکرد...
روزی به دیدار یکی از اساتید فرهیخته دانشگاه مان رفتم.
در صحبت هایم به کسی اشاره کردم که در دورههای آموزشی، تلاش کرده بود هر جور شده مرا از چشم استادم بیندازد.
با خودم گفتم بهتر است هرچیزی که در موردش میدانم را رو کنم تا دیگران هم متوجه شخصیت ریاکار و افکار پلید آن فرد شوند.
هنوز چند جمله بیشتر نگفته بودم که استادم گفت:
"یعنی میخواهی با این حرفها یکی را کوچک و زشت کنی تا بیگناه بودن خودت ثابت شود؟"
در آن لحظه نمیدانستم چه بگویم که هر چه میگفتم میشد توجیه و بهانهتراشی...
استاد کاغذ و خودکاری را روی میز گذاشت و یک خط روی کاغذ کشید و گفت : "این خط را برایم کوچک کن."
با خودکار سمت چپ آن خط را خط خطی کردم.
استاد گفت : "لطفاً با روش دیگر اینکار را انجام بده؛ بدون خط خطی کردن کاغذ."
اینبار یک طرف خط را با دستم پوشاندم!
استاد گفت : "بدون آنکه به این خط دست بزنی کوچکش کن."
شروع کردم به غر زدن که مگر میشود؟ اینکار امکان ندارد.
با لبخند خودکار را از دستم گرفت و یک خطِ بلندتر زیر آن خط کشید.
حالا دو خط روی کاغذ قرار داشت که دومی بهخاطر کمی بزرگتر بودنش باعث شده بود خط اولی کوچکتر دیده شود!
استاد گفت : 💫"برای کوچک شدن دیگران کافیست خودت را بزرگ کنی.💫 همین"
و ادامه داد :
"همیشه پاسدار انسانیت وجودت باش و برای بهتر دیده شدن روی دیگران خط نیَنداز"
#داستان_آموزنده
#پند #تفکر