هدایت شده از 📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
▪️سلام من به بقیع و به تربت صادق
سلام من به مدینه به غربت صادق
▪️سلام من به مدینه به آستان بقیع
سلام من به بقیع و كبوتران بقیع
▪️سلام من به مزار معطّر صادق
كه مثل ماه درخشد به آسمان بقیع
☑️شهادت جانسوز رئیس مذهب تشیع و ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام صادق بر عموم مسلمانان جهان تشیع تعزیت و تسلیت باد.
#شهادت_امام_صادق علیه السلام
#امام_صادق علیه السلام
☑️مرثیه ها
☑️روضه ها و
☑️نوحه ها به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام همین الان در 👇
https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
▪️سلام من به بقیع و به تربت صادق
سلام من به مدینه به غربت صادق
▪️سلام من به مدینه به آستان بقیع
سلام من به بقیع و كبوتران بقیع
▪️سلام من به مزار معطّر صادق
كه مثل ماه درخشد به آسمان بقیع
☑️شهادت جانسوز رئیس مذهب تشیع و ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام صادق بر عموم مسلمانان جهان تشیع تعزیت و تسلیت باد.
#شهادت_امام_صادق علیه السلام
#امام_صادق علیه السلام
💠مطالب متنوع
✅احادیث
✅داستان
☑️مرثیه ها
☑️روضه ها و
☑️نوحه ها به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام همین الان در 👇
https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
www-balagh-ir-u6901n14938_۱۹۰۴۲۰۲۴.mp3
9.98M
#روضه #شهادت_امام_صادق علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
آسمون چشمام هم رنگ پاییزه
حال بقیع امشب خیلی غم انگیزه
نه گنبد و صحنی آرومه آرومه
زائرش این شب ها فقط یه خانومه
یه مادری که خاک بقیع رو به چشم تر میذاره
به جای ماها روضه میخونه رو خاکا سر میذاره
«غریب مادر؛ غریب مادر»
*همیشه گفتن باید به ریش سفیدا یه جور دیگه احترام بذاری..احترام آقامونو نداشتن نیمه شب ریختن تو خونه آقامون*
هجومشون نگذاشت عبا رو برداره
فرصت نشد اصلاً عصاشو برداره
چیزی نمیبینم خونه پر از دوده
رو دیوارا جای آتیشِ نمروده
تو نیمه ی شب
عرش خدا رو با نعره هاشون لرزوندن
با لگداشون، به درب خونه بچه هامو ترسوندن
*نیمه شب ریختن تو خونه حضرت حضرت تو نماز شب بود عبا و جانماز رو از زیر پاهاش کشیدن با صورت به روی زمین افتاد جلوی زن و بچش بی عمامه کشوندنش بیرون دستهاشو بستن. اما به ناموسش جسارت نکردند. یکی میگفت آقا رو بی عمامه نبرید.. پابرهنه نبرید..
من بمیرم برای اون آقایی که دستهاشو بستن در خونشو آتیش زدن آی غیرتیها جلوی چشمش سیلی به ناموسش زدن الهی بشکنه دست مغیره یه جوری زد داد علی بلند شد..*
شرمندگی مرد درد بیدرمونه
دست منو بستن جلو در خونه
همسایه ها دیدن از غصه جون دادم
کشوندنم رو خاک از نفس افتادم
پشت یه مرکب وسط کوچه، خوردم زمین، با پهلو
یاد مدینه، روضه میخونم، از اون غلاف و بازو
*ابن ربیع ملعون سوار بر اسب شد دستهای این پیرمرد رو بستن نانجیب هی میتازید. هی امام صادق زمین میخورد.. گاهی آقا رو رو زمین میکشید. وسط بیابون روی خارا میرفت.. . .