eitaa logo
کانال #داستان و #طنز حال خوش
4.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
95 فایل
💠 تمام سعی ما در این کانال علاوه بر نشر نکات #دینی و #اخلاقی و مطالب #مناسبتی ، نشاندن لبخندی هر چند کوچک ، بر لبان مبارک شماست. ✅ با بخشهای متنوعی از #خواندنی ها ، #دیدنی ها و #خندیدنی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 (90) 🔵پسند خود يا مردم؟ 🔹مرد جوانی می خواهد با کم کردن هزینه عروسی، پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی اش کند؛ ولی خانواده همسرش به شدت با این کار مخالفت می کنند. وقتی از علت مخالفت می پرسد،‌ در پاسخش گفته می شود: مردم چه می گویند؟! 🔸دختر جوانی درباره مهریه اش می خواهد کوتاه بیاید و به جای سال تولدش، چهارده سکه به نیت چهارده معصوم علیهم السلام بگیرد؟ مادرش به شدت در برابرش می ایستد و می گوید: دختر! این چه حرفی است؟! آخر مردم چه می گویند؟! 🔹شاید بارها شما نیز با این گونه استدلال ها مواجه شده باشید و یا حتی خودتان یکی از کسانی هستید که تمام هوش و حواستان را جمع می کنید که کاری بر خلاف سنت ها و آداب انجام ندهید و بیش تر از خود سنت ترس شما متوجه حرف مردم است. نکند خدای ناکرده کاری بکنیم و مردم پشت سر یا روبرویمان حرفی بزنند. 🔷هر چند انسان از حرف اين و آن تأثير مى‏پذيرد ولى اين تأثير چيزى الزامى نيست مى‏توان در مقابلش ايستاد. ♦️ اگر انسان خودش حرف و منطق داشته باشد و براى چگونه زيستن داراى معيار و ملاك باشد همان را اجرا مى‏كند نه حرف اين و آن را. 🔸اين كه آدم چهره و لباس و اخلاق و زندگى خويش را بر اساس پسند مردم و يا مد روز تنظيم كند و از معيارها تنها به خاطر حرف مردم چشم بپوشد نشانه ضعف اراده و بى‏شخصيتى است. 🔹 انسانى كه خود داراى قدرت تشخيص است چرا تابع حرف مردم و پيرو پسند ديگران و در پى درخواست اين و آن باشد مگر براى آنها زندگى مى‏كند و يا آنها خرج او را مى‏دهند. ✍️ 🔸 و پسرو حرفهای مردم روزی به فرزندش گفت: فرزندم ، هرگز به مدح و ذم مردم اعتنائى مکن؛ زیرا هر اندازه بکوشى نمى توانى رضایت همه مردم را تحصیل نمائى. پس ‍ چنان کن که خدایت از تو راضى باشد. فرزند: پدر، دوست دارم شاهدى بر موعظه خود بیاورى. لقمان حکیم همراه فرزندش با الاغ خود از خانه بیرون رفتند. لقمان سوار الاغ شد و فرزندش پیاده مى رفت . جمعى از مردم گفتند: این پیرمرد چقدر بى رحم است ، خودش سوار شده و طفل خرد سالش باید پیاده برود. لقمان پیاده ، و پسر سوار شد. گروهى دیگر گفتند: چه پسر بى ادبى ، او سوار بر الاغ شده ، ولى پدر پیرش پیاده مى آید. این بار هر دو سوار شدند. عده اى گفتند: اینها چقدر بى رحم هستند. الان پشت الاغ مى شکند. ناچار هر دو پیاده شدند و به حرکت خود ادامه دادند. بعضى گفتند: اینها چه اندازه احمق هستند، الاغ دارند، اما پیاده مى روند. لقمان : فرزندم ، حالا دانستى هیچ راهى براى کسب رضایت همه مردم نیست !؟ 🆔 @hal_khosh
بهترین ، بهترین و بهترین ی جهان به پسرش گفت: به تو سه پند می دهم که شوی:☺️ اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!😳 دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی!😳😳 سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی!!!😳😳😳 پسر لقمان گفت : ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد: تا وقتی کاملا گرسنه نشدی، غذا نخوری، پس در اینحال هر غذایی که می خوری طعم را می دهد. 👌👏 اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی و بستر جهان است👌👌👏👏 و اگر با مردم دوستی کنی، در قلب آنها جای می گیری و آن وقت های جهان مال توست.👌👌👌👏👏👏 ✨✨✨ ✨✨✨
💠 👈 حکیم مردى در برابر لقمان ايستاد و به وى گفت : تو لقمانى، تو برده بنى نحاسى؟ لقمان جواب داد: آرى. او گفت : پس تو همان چوپان سياهى؟ لقمان گفت: سياهى ام كه واضح است، چه چيزى باعث شگفتى تو درباره من شده است؟ آن مرد گفت: ازدحام مردم در خانه تو و جمع شدنشان بر در خانه تو و قبول كردن گفته هاى تو. لقمان گفت: برادرزاده، اگر كارهايى كه به تو مى گويم انجام بدهى، تو هم همين گونه مى شوى. گفت: چه كارى؟ لقمان گفت : فرو بستن چشمم، نگهدارى زبانم، پاكى خوراكم، پاکدامنى ام، وفا كردنم به وعده و پايبندى ام به پيمان، مهمان نوازى ام، پاسداشت همسايه ام و رها كردن كارهاى نامربوط. اين، آن چيزى است كه مرا چنين كرد كه تو مى بينى. البداية و النهاية، جلد ۲، صفحه ۱۲۴ 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92