eitaa logo
حلقۀ رندان
346 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
728 ویدیو
34 فایل
تجربۀ زندگی در باغ معارف آل الله علیهم صلوات الله أجمعین از دریچۀ هنر و ادب درگاه دریافت پیشنهادات و انتقادات شما: @halghe_rendan_admin جهت مشارکت بیشتر در گروه «حلقۀ رندان» عضو شوید: https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
مشاهده در ایتا
دانلود
👆🏻عکس از حجةالاسلام سیّدمحمدحسن لواسانی👆🏻 موضوع: // قالب : وزن: شاعر: مشابه: ـــــــــــ با پای سر به سِیْر سماوات می‌رویم احرام بسته‌ایم و به میقات می‌رویم تا بارگاه قبلهٔ حاجات می‌رویم قسمت اگر شود به ملاقات می‌رویم میقات ما حسین، ملاقات ما حسین زانو زدیم پیر و جوان بر زمین تو ما حلقه بسته‌ایم به دور نگین تو ما را کشانده است کجاها طنین تو افتاده‌ایم در گذر اربعین تو ای واژه واژه نام تو صد ماجرا حسین ما چون کبوتران حرم پر شکسته‌ایم از آشیان گذشته و از خود گسسته‌ایم چون صیدهای زخمی در خون نشسته‌ایم یعنی که دل به لذت دیدار بسته‌ایم مرهم حسین، صبر حسین و شفا حسین ای جان شرحه شرحه بگو ماجرا چه بود راز به خون تپیدن خون خدا چه بود آن جوشش صدای تو در کربلا چه بود دادی بها به خون خودت، خون‌بها چه بود ای خون پاک تو، همه‌دم خون‌بها حسین با بادها بگو که هوایم هوای توست با نای‌ها بگو که نوایم نوای توست بغضی که در تلاوت در خون رهای توست سودای آتشی‌ست که بر خیمه‌های توست ای تا ابد، نوای من بی‌نوا حسین گل‌زخم‌ها شکفته شده روی پیکرت چون کعبه فوجِ تیغ گرفته‌ست در برت بعد از تو دشت، یکسر«إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت» بالا سرت، بلند سرت، تا خدا، سرت بر ما چه رفته است به شوق تو «یا حسین»
گونه: و موضوع: قالب : وزن: شاعر: / مشابه: ـــــــــــ زلفت زپیچ و تاب فزونش طناب شد یک حلقه ده که قلب گلوی من آب شد یک قطره اشک بهر تو بحر طویل گشت یک ذره از فضیلت تو صد کتاب شد از آتش تو شکوه به افلاک ریختم یک قطره از شکایت من آفتاب شد شمعم به پیچ کوچه شبیخون ز باد خورد یا رب حسین را برسان، شب خراب شد یحیی شدن چه داشت که عیسی شدن نداشت؟ طشت آمد و فلک دلش از غصّه آب شد «دستم نمی‌رسد که دل از سینه بر کنم» زیرا بلندی دل ما زآن جناب شد جولان چشم مست تو تیغ از سپر گرفت جمعی هلاک گشته و جمعی جواب شد تحویل سال سوختگان از محرّم است یعنی حسین عید خدا انتخاب شد❤️ عاشق چو مرد گریه زچشمش نمی‌رود اشکم برای مجلس ختمم گلاب شد وقتی خدا به حشر بگوید چه داشتی سر بر کند حسین و بگوید حساب شد
گونه: و موضوع: / قالب : وزن: شاعر: مشابه: ـــــــــــ از هر کنار توسن بیداد تاختید تا خاندان فاطمه، ویرانه ساختید خواندید از حجاز مرا جانب عراق و‌آن ‌گاه پرده‌های مخالف نواختید کردید گر به بیعت من، نامه‌ها روان شمشیر‌ها به کشتن من از چه آختید؟ دادید بهر آب، چرا خاک ما به باد؟ دل‌های ما ز آتش حسرت گداختید کردید سرنگون، علم شرع مصطفی وز کین لوای کفر به عالم فراختید کردید ظلم و شرم نکردید از خدا خوش حقّ اهل‌بیت پیمبر شناختید پس گفت این حدیث و کسی ره به او نَبُرد در خون تپید و با جگر تشنه، جان سپرد
گونه: و موضوع: قالب شعر: وزن: شاعر: مشابه: ـــــــــــ پیچید در حوالیِ آن شهر شوم و شاد آیا علی ولیِ خدا؛ در نماز بود؟ حقُّ الیقین به دست کسی کشته شد که او در شکِّ چند و چارِ برادر نماز بود آنان که فرق حیدرِ صفدر شکافتند پیشانیانشان همه داغ سجود داشته سخت است اگر چه باور این ادّعا ولی تلخ است این حقیقت؛ امّا وجود داشت گفتند: خارجیست که از حقّ عدول کرد وز دین خروج کرد حسین بن مرتضی عصیانِ طوفِ خانۀ سنگی به چپ ز راست اینگونه بود علتِ آغازِ کربلا اینگونه بود نیتشان؛ قُرب و سَبحِه گو برخی که در مقرّ دعا مستقر شدند شمشیر بر حقیقت اسلام می زدند لبیّک گو به آل خدا حمله ور شدند روزی به حکم ظاهر قرآن حَکَم شدند این حافظان صورتِ قرآن بی غدیر بی چهارده روایتِ تفسیرِ این کتاب «یَهدی بِهِ» نگو که «یُظّلُ بِهِ کثیر» فردا همین کسان شتر کینه را سوار شمشیر در مقابل موعود می کشند تا سرنوشت منجیِ حقّ را عوض کنند تیغ در آستین شده را زود می کشند اینگونه بود غصۀ تاریخِ پیش از این زین گونه است قصّۀ تاریخِ بعدِ ما لعنت بر این تحجّر مُستوجب غَضَب نفرین بر این شریعت همراه با ریا