#دردانه
#رباعی
#مهدیزارعی
#قاسمینالحسن
بر اسب نشسته و پر از دلبری است
مانند تغزُّلات شعر دری است
بیهوده که نیست کینه اش را دارند
خویَش حسنی و هیبتش حیدری است
#هجرت1
#منظررندان
گونه: #مرثیه
موضوع: #امیرالمؤمنین
قالب شعر: #غزل
وزن: #مفعولفاعلاتمفاعیلن
شاعر: #مهدیزارعی
مشابه: #ایآرزویروشندریاها
ــــــــــــــــــــــــ
در ساعتي که هول مکرّر داشت
ديوارهاي خانه تَرَک برداشت
ممنوع بود رد شدن، امّا زن
در دست، حکمِ «رد شو و بُگذر» داشت
حسّي لبالب از «شعف» و «وحشت»
حسّي «شگفت» و «دلهره آور» داشت
در قلب او جوانه ي يک گُل بود
يک سينه آرزوي معطر داشت
هرچه ستاره مست شد و رقصيد
شب را صداي شادي و دف برداشت
صد صف فرشته سجده به کودک کرد
آن لحظه، عرش حالتِ ديگر داشت
(شصت و سه سالِ بعد) همان کودک
يک روز صبحِ زود که از در داشت ـ
مي رفت سمت کوچه، زمين ناليد
از آن چه روزِ فاجعه در سر داشت
بانگ اذان شنيده شد از مسجد
مردي براي دفعه ي آخر داشت...
:«پاشو غريبه!»
:«کيست؟»
:«منم!»
يعني:
اصرار بر آن چه مقدّر داشت
:«قَد قامتِ الصّلوه!»
:«نه، وقتش نيست!»
در سجده، ضربه حالت بهتر داشت
:«سبحانَ رب...»
و وقت مناسب شد
اين سجده حکم وقتِ مقرّر داشت
:«فزتُ و ربِّ...»
کعبه به خود لرزيد
ديوارهاي کوفه تَرَک برداشت...
#نگاهرندان
#حلقۀرندان
#قرارگاهرندان
#ضیافترندان
گونه: #مدح
#پند
موضوع: #امامسجّادعلیهالسّلام
قالب شعر: #غزل
وزن: #مفعولمفاعیلمفاعیلفعولن
شاعر: #مهدیزارعی
مشابه: #دیریاستکهدلدارپیامینفرستاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در حالت سجده جمع اضداد شدم
ویرانه ترین خانه آباد شدم
سجاده نشین خام و سستی بودم
از فرط ریا، ساجدِ شیاد شدم
شیطان شده لیلی، شده شیرین، من هم
مجنون شده، خسرو شده، فرهاد شدم
یک بار پی ام دویده، صیدش بودم
یک بار پی اش دویده، صیاد شدم
یک عمر دچار قبض بودم، اما
از شادی بسطِ سجده، ناشاد شدم
با دست خودم به جان خود افتادم
مقتولِ خودم بودم و جلاد شدم
القصه"دو" تا نبود شیطان با من
با او همه جا " یکی" و همزاد شدم
تا این که دلم به یاد مردی افتاد
از او که مدد گرفتم آزاد شدم
تا غرق خجالت شدم از سجده خود
مجذوبِ غمِ امام سجاد شدم
در کوره جذب خود که او ذوبم کرد
سستی دلم سوخت و فولاد شدم
شاگرد دبستان غمش شد قلبم
در مکتب درد و داغ استاد شدم
شوریده تر از شمس شدم در تبریز
آشفته تر از جنیدِ بغداد شدم
تا آخر عمر سر نهادم بر خاک
سجاده نشین رفته بر باد شدم