eitaa logo
حلیف مدیا
1.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
42 فایل
🕊کنگره ملی شهدای دانشجومعلم🕊 سنگر استوار مدرسه را حفظ کنید و با علم و دانش خودتان به سوی استقلال گام بردارید.🍃 شهید دانشجومعلم محمود عبداللهی 👤ارتباط با ادمین و ارسال محتوا: @halif_admiin 👤 ارتباط با روابط عمومی و ارسال اخبار در بله: @halif_news
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 🔗 _مینا میگما الان کاری داری؟ _نه، چرا؟ _بیا این شماره های بچه های تهران هست مثل اینکه گلزار بودن زنگشون بزنن ببین اومدن خوابگاه یا نه ، یادت نره با آرامش بپرساااا. _باشه، حله، نفر اول دوم سوم ... دهم اکثرا با دومین یا سومین بوق جواب میدادن _سلام عزیزم ، خوبین ؟ شما الان خوابگاه هستین ؟ _نه٫ ورزشگاه دانشگاه علامه طباطبایی هستیم. _خب خداروشکر سلامت باشین _ببخشید خانم، برای چی می‌پرسین؟ _از بچه های بسیج هستیم، زنگ زدیم که خیالمون راحت بشه همه بچه ها خوابگاه هستن، چیزی نیست، نگران نباشین . _زهرا ، گفتن همشون هستن میخواین دیگه زنگ نزنیم؟ _خب اگه گفتن که نمیخواد دیگه خداروشکر. راستی به بچه ها بگو بیان خوابگاه این طرف خودمون یه زیارت عاشورایی بخونیم . _باشه حله . به اتاق بچه ها رفتم و تک تک بچه ها را صدا زدم ، عدّه ای ترسیده بودند و عدّه ای در حال جواب دادن به تلفن های مادرانشون بودند، در همان حال فکر کردم مادر که باشی حتی اگر دختر ۲۰ ساله داشته باشی هم باز نگرانی، ما بزرگ شدیم که ... _بچه ها بیاید خوابگاه اون‌طرف می‌خوایم زیارت عاشورا بخونیم . زیارت عاشورای ما این بار فرق می‌کرد.صدای هق هق بچه ها بلند بود. روضه خواندیم از مظلومیت امام حسن علیه السلام خواندیم تا به پیکر چاک چاک امام حسین علیه السلام رسیدیم . اینبار اما از خون هایی خواندیم که نباید بر زمین بماند و دینی که بر گردن ماست. دعای فرج را خواندیم شاید مضطر تر از همیشه. _راستی امشب برمیگردیم؟ خیلی از خانواده ها نگرانن. +راستش الان بهم گفتن که نمیشه امشب بر گردیم و احتمالا برنامه ها فردا ادامه داشته باشه. یکی پرسید: راستی نمیشه بریم گلزار؟ _نه ، بچه ها الان که گلزار بسته است شرایط امنیتی هست بعدا هم توکل به خدا تا چی پیش میاد.... یکی دیگه گفت : نمیشه برگردیم سریع تر یزد آقا من واقعا حالم خوب نیست، استرس دارم. _نترس عزیز اینجا اتفاقی نمی افته ان شاءلله به محضی که تونستیم، میگیم اتوبوس بیاد بریم یزد خیالت راحت برنامه ها هم احتمالا اختیاری باشه. بچه ها شما دخترای حاج قاسم هستیدا نترسید و نترسانید. از دور صدایی اومد، میگم نمیشه اگه گلزار نمی برن، بریم یه جای دیگه؟ _ نمیدونم حقیقتا الان شرایط یکم پیچیده است هر تصمیمی گرفتن بهتون اطلاع میدم. 🌸 ادامه دارد... ✍ به روایت کادر ۱۴۰۲ 🏷کاری از مدیریت دانشگاه پردیس فاطمه زهرا سلام الله علیها یزد 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
📋 🔗 در آن ساعات حس و حال هرکس متفاوت بود. خانواده ها نگران بودند و صدای زنگ گوشی‌ها قطع نمیشد. به گوشه و کناری رفتم و اخبار را دنبال کردم؛ خبری از زهرا نبود، تلفنم زنگ خورد . _ سریع با پنج تا از بچه های معاونت پاشین بیاین ورزشگاه با خودتون هم کاغذ و قلم بیارید. بدو همین الان . _باشه ،باشه الان میایم. باصحنه عجیبی رو به رو شدیم ، ورزشگاه این بار پر بود. پر از دانشجو ، در واقع دانشجو هایی که انفجار را دیده‌اند. _چه خبره چی شده؟ _ بچه های فرهنگیان تهرانن، تقسیم بشید اسم و شماره تلفن و کد ملی هاشون بپرسید، باهاشون صحبت کنید یه خورده حال و هواشون عوض بشه اونا موقع انفجار گلزار بودند. _باشه چشم. خودکار را در دستم تکانی دادم ، عنوان ها را نوشتم ، نام ، نام خانوادگی ، شماره تماس و کد ملی ، حالا خوب شد و پیش گروه اول نشستم _ سلام خوبین؟ شما بچه های تهرانین دیگه؟ _درسته _ بچه ها اسم و فامیل هاتون رو میگین؟ _من .... این سوالات بود که در گوشه گوشه‌ی ورزشگاه تکرار می شد. بعضی غمگین پتوها را دور خودشان پیچیده بودند. بعضی سعی میکردن حال و هوای دوستانشان را عوض کنند، عده ای از حادثه میگفتند و... پای حرف تک تک بچه ها نشستیم، روایت ها زیاد بود ، یکی از خیل جمعیت تعریف میکرد و دیگری از اربعین گونه بودن موکب ها اما ... و اینجا شروع ماجرای آشنایی ما با تو بود، معلم جان! 🌸 ادامه دارد.... ✍ به روایت کادر ۱۴۰۲ 🏷کاری از مدیریت دانشگاه پردیس فاطمه زهرا سلام الله علیها یزد 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
📋 🔗 اسمی سر زبان ها می‌چرخید، توجّهی نکردم... _ میگما عزیزم ، اسم تو لیستتون نیست؟ _ نمیدونم، نه تو لیست من که نیست ، نگران نباشین باز از بچه هامون میپرسم بهتون میگم . رفتم پیش بچّه‌ها، تقریبا اطلاعات همه را گرفته بودیم . _ زهرا راستی کیه؟؟ گم شده؟ _ نمی دونیم هنوز، میگن گم شده . یه گروه از بچه ها میگن فائزه جلوشون بوده که اونجا انفجار میشه؛ یه گروه میگن عقب بوده ان شاءالله اتفاقی براش نیفتاده باشه. یکی دیگه از بچه ها به لیستش نگاه کرد و گفت : شاید موقع انفجار، شدت موج باعث شده هوشیاری خودش رو از دست بده و احتمالا همین اطرافه و جایی پناه گرفته تا اوضاع آروم تر بشه و به محل اسکان برگرده، یکی از دوستانش تعریف می کرد فائزه پشتیبان بوده و آخر کاروان حرکت می کرده و موقع انفجار از گروه فاصله داشته. _ ان شاءالله پیدا میشه . +گوشیش هم خاموشه. خانواده اش نگرانن خواهرش ویس داده بود به یکی از دوستاش که خبر فائزه ندارین؟ لیست ها را چک کردیم، نخیر ، انگار واقعا نبود این دختر، دل توی دلم نبود، یعنی کجاست ؟ یکی از بچه ها گفت: بیاین یه نذری کنیم ان شاءلله سریع تر پیدا بشه. قبول کردیم ... یکی از خدّام برای کمک صدامون کردن: دوستان بیاین کمک، سفره رو پهن کنیم سریعتر. 🌸 ادامه دارد.... ✍ به روایت کادر ۱۴۰۲ 🏷کاری از مدیریت دانشگاه پردیس فاطمه زهرا سلام الله علیها یزد 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
📋 🔗 بعد از پهن کردن سفره برای بچه های تهران، به خوابگاه برگشتیم. با بی میلی روی تخت دراز کشیدم، گوشم پر بود از صدای بچه ها که حرف می‌زدند و از حادثه میگفتند، چشمانم را به زور می‌بستم اما همچنان صدا ها برایم واضح بود. _ راستی میگن یه دانشجو معلم هم شهید شده... و همهمه در اتاق طنین انداز شد ، با سرعت از جا بلند شدم. فورا گوشی رو چک کردم. باورم نمیشد. فائزه شهید شده بود. همان دختری که دوستانش با استرس سراغش را می گرفتند. همانی که اندکی پیش برایش نذر کرده بودیم. دیگر حالمان خوش نبود. خواب بر چشمانمان حرام شد، فائزه مثل ما بود ، یک دانشجو معلم ترم پنجی . یکی گفت: اینم عکسش... و رسانه هایی که مدام از فائزه می‌نوشتند و مایی که تا چندی قبل به دنبال او می‌گشتیم . _بله فائزه ما، شهید شده بود. فائزه ما که انگار پیش از این از حسرت شهادت می نوشت نوشته اش به پایان نرسیده، به آرزویش رسیده بود... 🌸 ادامه دارد.... ✍ به روایت کادر ۱۴۰۲ 🏷کاری از مدیریت دانشگاه پردیس فاطمه زهرا سلام الله علیها یزد 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
📋 🔗 حال و هوای خوابگاه خوب نبود. داغ فائزه سنگین بود،شاید چون او دانشجو بود، شاید چون معلم بود، شاید چون ۲۰ ساله بود و شاید چون مثل ما بود.... _ بچه ها پاشین بریم دانشگاه خواجه نصیر تشییع شهید هست. البته اختیاری هست هرکی میخواد نیاد طوری نیست. و اینکه اول از خانواده هاتون هم اجازه بگیرید و بهشون اطلاع بدین. بعد از آماده شدن ، با ۳۸ نفر از بچه ها راهی شدیم. به دانشگاه خواجه نصیر که رسیدیم، چشم های رفقای فائزه قرمز بود. همان هایی که دیروز با آن ها صحبت می کردم. همان هایی که مدام احوال فائزه را بهر امیدی از لیست های ما می‌گرفتند. ماهم انگار سال هاست با فائزه رفاقت داشتیم. رفیق نیمه راه من خداحافظ... با این مداحی گریستیم ، دیگر هیچ کس حالش دست خودش نبود. چشم ها قرمز بود و قلب‌ها خون ... روضه حضرت زهرا سلام الله علیها خواندیم. غیرتمان به جوش آمده بود با چشم های خیس و مشت های گره کرده شعار مرگ بر اسرائیل را فریاد می‌کشیدیم . اینجا فقط غم نبود حماسه هم بود رفقای دانشجو معلم؛ ما شهید دادیم این جمله در گوشم تکرار می شد: _خون خانم رحیمی نباید روی زمین بمونه ، این شهیده نقطه تحول باید بشه، شهید شدن اتفاقی نیستا راوی از دغدغه فائزه برای کار مؤثر کودک و نوجوان می گفت که فائزه در سفر از او پرسیده بود. دوستاش میگفتن خیلی به کار برای شهدا علاقه داشت و تو کنگره شهدا براشون قلم میزد. و اینجا بود که دیگر ما روایت نشنیدیم ، ما کربلای ۴دیدیم ،رفقای شهیده، اون رو دیدن باهاش زندگی کردن، ما والفجر و فتح المبین دیدیم .... رفقایی که دیروز دلواپس دوستاشون شدن و امروز عزادار او ... دیگه شما مثل قبل نیستید، شهید دادید. باید محکم تر کار کنیم، باید برای ظهور بدوییم چون دیگه هیچی مثل قبل نیست. از یکی شنیدم، زندگی من به قبل و بعد این سفر تقسیم شد . پدر شهیده که اومدند با صدای آروم و بغض ، از علاقه فائزه به شهادت و حاج قاسم می گفتند... بعد از مراسم به خوابگاه برگشتیم و روز پنجشنبه مورخ ۱۴ دیماه سال ۴۰۲ با اتوبوس به خانه، اما آدم های این سفر حالشان دیگر مثل قبل نمی شود، شهید و شهادت را چند قدمیشان دیدند و برای معلوم الهویت شدن او تلاش کردند. رزق ما از این کرمان تفاوت زندگیمان می شود. ما باید زنده شویم مثل او... آرام بخواب خانم معلم، ما به تو قول خواهیم داد که این راه را ادامه دهیم، قول می‌دهیم پایان این مسیر را ما رقم خواهیم زد. قول می‌دهیم که درمقابل بانویت فاطمه‌‌ی زهرا سلام الله علیها سرفرازت‌ کنیم. درست‌ را به خوبی به ما آموختی. معلم جان، آسوده بخواب، با تدریس بی‌نظیر تو ما بهترین نمره را خواهیم گرفت. 🌸پایان ✍ به روایت کادر ۱۴۰۲ 🏷کاری از مدیریت دانشگاه پردیس فاطمه زهرا سلام الله علیها یزد 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
توجه به ابعاد مختلف زندگی🌟 ✦ ارائه اطلاعات از حسن رفوئی فریمانی 📝🕊 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇 کنگره ملی شهدای دانشجومعلم 🆔️@halif_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا.. تو دریائی و ما قطره مرا به دریایت برسان و راهنمایم باش..🌊」 ✦ چند جمله از حسن رفوئی فریمانی 📝🕊 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇 کنگره ملی شهدای دانشجومعلم 🆔️@halif_media
یادبود مجازی "شهیده فائزه رحیمی"🖤 لطفا برای شرکت در ختم قرآن، صلوات و ادعیه برای شهید بزرگوار از طریق لینک زیر اقدام نمایید https://iPorse.ir/6243782 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
30.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍🏻⌝عهد می بندیم ...⌞ 🔷برد فرهنگی کنگره شهدای دانشجو معلم ( ایستگاه شهادت) با محوریت معرفی مجموعه و زندگی نامه شهدا و گزارش مراسم ها و... 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
24.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃مراسم قرائت دعای عهد به نیابت از شهیده دانشجو معلم (فائزه رحیمی) ✍🏻⌝به یکباره تصویر لبخندت از قاب جهانمان محو شد و از تو بارقه ای از ایمان و معرفت به یادگار باقی ماند ، معرفتی که از دیار سلیمانی ها به مرحله ظهوری از جنس شهادت رسید ...⌞ 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
✏️ ✍🏻⌝غم اندر غم دوباره گشته پیدا طنین خصم دشمن شد هویدا خزان شد نو بهار طفل و برنا بماند یادشان در سینه مانا شکفته لاله های سرد و گلگون اگرچه پر کشیده از دل خون همان گلزار که بوده راه مقصود شده سرمنزل و آماج بدرود جوار تربت این مرد میدان شده وادی عشّاق کریمان رقم خورد در طریقت باوری نو عیان شد مکتبی در مکتب تو تجلی شد شهادت در شهادت عجب شوق فراگیریست رشادت کریمان مهد ایثار و شهامت طریق راهیان استقامت به سان کربلایی دیگر آمد مسیر عاشقان چون سنگر آمد ز شور زائرانت هم هراسان نداریم بیمی از طغیان و طوفان زدید از پشت، خنجر را دگربار ولیکن گشته ایم هوشیار و بیدار به پا شد صد سلیمانی در این راه بماند تا ابد پاینده این جاه ⌞ ✍🏻 به قلم سرکار خانم آیدا مکی 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تشییع با شکوه پیکر شهیده دانشجومعلم فائزه رحیمی، شهیده انفجار تروریستی گلزار شهدای کرمان در مصلای تهران 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
| ✍🏻⌝فائزه جان! آری ندیدمت. عکسی با تو ندارم و نمی‌شناسمت. ولی انگار آشنایی؛ بسیاربسیار. انگار ده ها بار تو را به آغوش کشیده ام. میدانی؛ شایدم بگویند رفته‌ای ولی من میگویم بیشتر از قبل هستی. راهت، سخنت، افکارت. راهی که نشات گرفته از مکتب بزرگ مردیست که حتی دشمنانش او را تحسین میکنند. به راستی چه گفتی که حاجی اینگونه هوایت را داشت؟! ولی تو دل های زیادی رو قرص کردی! از مسیری که طی می‌کنند. اما امروز وظیفه ای سنگین تر را بر دوش میکشیم. وظیفه ای که راه پیغمبری را می‌پیماید و فائزه رحیمی های دیگر را تربیت میکند.⌞ ✍️| به قلم میم کاف دانشجومعلم پردیس فرهنگیان فاطمه الزهرا 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
| ✍🏻⌝فائزه جانم دوستانت میگفتند چند روز قبل با شور و شوق درباره شهیدان دانشجو معلم سخن میگفتی غافل از اینکه نمیدانستی قرار است خودت به جمع آن بزرگوارن بپیوندی تو آنجا ماندی وجانت را فدای هم وطنانت کردی و باعث شدی امروز همه جهانیان بدانند در سرزمین ما شهادت مرد و زن نمیشناسد و همه ی ما چه بزرگ چه کوچک چه مرد و چه زن ملت شهادتیم...⌞ ✍️| به قلم مهدیه فتوحی دانشجومعلم پردیس فرهنگیان فاطمه الزهرا 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
| 🍂 ✍🏻⌝ظهر یک روز آسمانی بود... در تکاپوی یک هدف بودیم دلمان آرزوی دیدن داشت و برای وصال صف بودیم تا که از راه میرسد اتوبوس ... جمع بودیم و ذکر میگفتیم دلمان بی قرار گلزار است از همین حال و فکر میگفتیم: <راه دوریست یزد تا کرمان آمدم تا که زائرت باشم حاج قاسم چقدر بی تابم تا بیایم مجاورت باشم> ناگهان بند انتظار گسست خادمی داد زد که برگردید دلمان آرزوی رفتن داشت باز فریاد زد که برگردید! چشم ها زود غرق باران شد آسمان غربت عجیبی یافت... آتش ودود و ازدحام و سپس شهر کرمان غم غریبی یافت! پر کشیدیم... روبه پایان، نه! داغداریم ما ، پریشان، نه! از قدم های راه عشق و جنون لحظه ی اندکی، پشیمان، نه! لحظه هامان دمادم عشق است راه ما راه پرچم عشق است افتخار مکتب ماست و همیشه معلمِ عشق است ⌞ ✍️| به قلم زهرا غلامی دانشجومعلم پردیس فرهنگیان فاطمه الزهرا 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
| بسم الله قاصم الجبارین (رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خود رقصی کنند) ✍🏻⌝ سلام بر فائزه دوست نا آشنای من ، سلام بر دلتنگی مادرت که قرار بود در تهران در آغوشت بگیرد نه مادرمان حضرت زهرا در کرمان! سلام بر حس بغض و شوک پدرت در پردیس خواجه نصیر کرمان! سلام بر هق هق گریه های دوستانت هنگام شنیدن اسمت بر زبان سخنران در پردیس خواجه نصیر کرمان! سلام بر گلی پرپر،سلام بر معلمی شهید ، سلام بر دختری ۲۰ ساله ، سلام بر دختر یک پدر ، سلام بر دل شکسته ی یک مادر و درود تمام بر تو ای نماد عاشقانه یک راه مقدس... وقتی داشتم فکر می‌کردم که در دل نوشته ام چه بنویسم یادم به نوحه *منم باید برم*رضا نریمانی افتاد، اگر چه توصیفی برای شهدای مدافع حرم است اما به نظرم تشبیه دل نشینی آمد. سرتاسر این نوحه یاد آور تو بود برایم . "دلم یه جوریه ولی پر از صبوریه چقد شهید دارن میارن از تو سوریه " آره دل منم یه جوریه چقدر شهید دارن از گلزار شهدای کرمان می آورند. " منم باید برم آره برم سرم بره" گویا این جمله نوای تو شد ای شهیده کرمان "یه دسته گل دارم برای این حرم میدم گلم که چیزی نیست " آه ، ای مادر شهیده می دانم که دسته گلت در راه شهید مدافع حرم شهیده شد . "برای قربانی اسماعیلو میدم با عشق " اسماعیلت قربانی شد آقای رحیمی "اینا که از جنون یه کلمه نفهمیدن شبیه شامیا به گریه هام می خندیدن کنایه میزنن دلمو می سوزوننو میخوان با حرفاشون خالیی کنن دل منو " کنایه هایی که دشمنان بد خواه از این پس بر این حادثه خواهند زد دل همه مان را خواهد سوزاند . "قسم به اون بدن که چیدنش روی حصیر منم شبیه اون عقیله ای که شد اسیر به غیر زیبایی نمی بینم تو این مسیر " شاید این جمله زبان حال خانواده ات بر پیکر افتاده ات بر زمین گلزار شهدا باشد که جز زیبایی در راه مقدس تو ندیدند. فائزه عزیز ، تو ارمغانی در خاطراتم از کرمان خواهی بود، چهره پدر مهربانت در خاطراتم دلیل گریه هایم در اتوبوس بود . عزیزم یاد و خاطرت تا ابد در خاطرم خواهد ماند. ⌞ ✍️| به قلم ریحانه رنجبر دانشجو معلم پردیس فرهنگیان فاطمه الزهرا 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
| ✍🏻⌝انگار همین دیروز بود که حمایل‌هایمان را به شوق سفر اتو کردیم، رزق‌ها را آماده می‌کردیم و آخرین مقدمات سفر را فراهم.. فراموشم نمی‌شود آن انتظار آمدن اتوبوس‌های خط واحد را برای اینکه به گلزار شهدا برویم. فراموشم نمی‌شود آن اضطراب پس از شنیدن خبر بمب گذاری را.. فراموشم نمی‌شود زنگ زدن به شماره‌ها‌ی دانشجوهای گم شده و نشانه‌ زدن کنار اسمشان‌ در صورت سلامت بودنشان‌ را.. فراموشم نمی‌شود بغض تلخی که در چشم‌های همه‌ی ما خانه داشت را.. هرکسی به گوشه‌ای میرفت و برمی‌گشت، ظاهرا در پی انجام کاری رفته بود اما چشم‌های خیسش می‌گفتند که کجا بوده و چه کاری کرده است! فراموشم نمی‌شود وقتی خبر شهادتت‌ را شنیدیم و ناباورانه‌، در سکوت به لیاقتت‌ غبطه و برای نبودنت افسوس خوردیم. حالا ما برگشته‌ایم و تو هم برگشته‌ای، هر دو به خانه‌. هر دو به آغوش پدر و مادر. تو یک شبه‌ معلم شده‌ای. تو یک شبه مدرکت را از دستان حاج قاسم گرفتی. همه‌ی درس‌هایت را پاس کرده‌ای اصلا نگران امتحاناتت‌ نباش خانم معلم.. تو یک شبه‌ خانوم معلم کل بچه‌های ایران شده‌ای. تو درست‌ را دادی و ساعت تدریس تمام شد و حالا ما برگشته‌ایم‌ و تو برگشته‌ای. تو نشسته‌ای مانند بقیه‌ی معلم‌ها به تماشای شاگردانت‌. و ما با کوله‌باری از مسئولیت، با جان‌هایی داغ دیده و خسته در تکاپوییم‌ که خانم معلم مهربانمان‌ را ناامید نکنیم. آرام بخواب خانم معلم، به تو قول می‌دهیم این راه را ادامه دهیم، قول می‌دهیم پایان این مسیر را ما رقم بزنیم. قول می‌دهیم که درمقابل بانویت فاطمه‌الزهرا سرفرازت‌ کنیم. درست‌ را به خوبی به ما آموختی خانم معلم آسوده بخواب. ما ۲۰ خواهیم شد. ⌞ ✍️| به قلم زهرا ملاحسینی؛ دانشجومعلم پردیس فرهنگیان فاطمه الزهرا 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
| ✍🏻دلنوشته؛ ⌝بسم رب شهدا این روزها، این لحظه‌های وصف ناشدنی، این دقایق دقیق که بغض راه گلو را بسته و اشک راه پلک‌ها را گشوده است،شب ها و روزهایم را با فکر میگذرانم با فکر و فکر وسپس هم فکر.... با خودم فکر می‌کنم چقدر فاصله است بین ادعاهای ما با دعاهای او! به این فکر می‌کنم که او چقدر قشنگ بلد بود ادعاهای مارا زندگی کند و آرزوهای مارا را جامه عمل بپوشاند! به این فکر می‌کنم کداممان کنار تابلوهای فکه و فتح المبین و شلمچه عکس نگرفته‌ایم و چندتا یمان عین عکسمان عمل کرد و پر کشید! به این فکر می‌کنم که چند بار و یا چندین بار جمله با ولایت تا شهادت را گفتیم وداد زدیم وعملش نکردیم وزندگیش نکردیم و به عمقش نرسیدیم... و به فائزه ای فکر میکنم که به فوز عظیم رسید و به خودم فکر میکنم و نرسیدن‌هایم... به خودم فکر می‌کنم که در چند قدمی گلزار شهدا متوقف شدم و به دختری فکر می‌کنم که از تبار نور بود و به نور رسید و نور وجودش را به تاریکی‌های قلب همه ما تاباند، تا این روزهایمان پر شود از فکر و فکر و باز هم فکر... به راه شهادت فکر می‌کنم که هرگز بر عاشقان واقعیش بسته نیست و به جنسیت و سن و سال و مکان و زمان هیچ وابسته نیست و به خودم فکر میکنم که بالهایم را وابستگی های مادی ام بسته... فکر کردن هدیه ای است الهی، که شهدا به قوم خویش میرسانند تا مگر کسی، گوشه ای، در خلوتی ویا در ازدحامی بنشیند و بشمرد و حساب کند تک تک اعمالش را وبعد بلند شود یاعلی بگوید و چراغی را که شهید برایش روشن کرده در دست بگیرد و به سمتش برود... تا شاید عاقبت، روزی پرچم عشق پیکر خونین ما را هم درآغوش کشید وفائزه شدیم... ⌞ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ. پانزدهم دی ماه 1402 یاعلی ✍️| به قلم زهرا غلامی؛ دانشجو معلم پردیس فاطمه الزهرا یزد 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
| 🌸🌿کنگره شهدای دانشجومعلم استان یزد در نظر دارد به مناسبت روز شهدای دانشجو وشادی روح شهیدان حمله تروریستی کرمان بویژه شهیده فائزه رحیمی چله زیارت عاشورا برگزار کند. 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍🏻⌝راه شهیده مانا است و ادامه خواهد داشت، خون شهید جوشیدنی است و روحیه آن تکثیر شدنی دل های غمگین و خون آلود دنباله رو این مسیر خواهند بود با فانوس شهادت ⌞ 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
، اقـتـدار ایـران و عـزت ملّے اسـت ؛ دانـشـجـو خـار چـشـم و کـابـوس شـب‌هـای دشـمـن اسـت ؛ او ، هـویـت‌بـخـش و امـیـد ِآیـنـده‌سـاز مـلّـت اسـت . او راه شـهـیـدان را ادامـه می‌دهـد ! جـهـاد می‌کـنـد ، از راه عـلـم و دانـش زمـیـنـه‌سـاز ظـهـور و یـاور مـهـدے است ؛ قـبـل از آن ، از سـیـم خـاردار نَـفْـسـش عـبـور کـرده ؛ گـوش بـه فـرمـان ولے خـود ، پـای درسِ مـطـهـری‌هـا و بـهـشـتےها نـشـسـتـه‌ و تـن بـه تـفـکـر مـنـحـرف غـربے نـمی‌دهـد ؛ دانـشـجـو ، تـا آخـریـن قـطـرهٔ خـون ، بـراے خـاک وطـن می‌جـنـگـد . . . دانـشـجـوهـا شـهـیـد می‌شـونـد . . . 🌱همیشه جای خالی نام شـهـدای دانـشـجـومـعـلم تو خوابگاه دانشگاه فرهنگیان حس میشد... و این شد که رفقا اومدن و ایده طراحی این حرکت رو زدن. از الان در هر اتاق خوابگاه، یادآور پیام یه هم سنگره. « آیـنـده بـه دسـتـان شـمـاسـت . . . » بـه مـنـاسـبـت « روز شـهـداے دانـشـجـو 🎓🥀 » 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸🍃مراسم عزاداری و نوحه سرایی به مناسبت شهادت دانشجومعلم شهیده، خانم فائزه رحیمی 🔻مراسم عزاداری به مناسبت شهادت دانشجومعلم شهیده خانم فائزه رحیمی در حادثه تروریستی کرمان با سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین دکتر منادی مسئول دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه و مداحی ذاکر اهل بیت آقای میر و با حضور جمعی از همکاران و دانشجومعلمان در نماز خانه پردیس آیت الله خامنه ای مورخ شنبه ۱۴٠۲/۱٠/۱۶برگزار گردید. 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿پدرت می گفت هر چهارشنبه برای کارورزی به مدرسه میرفتی. نمی دانم، آیا الان هم پیش دانش آموزانت میروی؟ حتما ، تو می آیی . باور کن ، هر چهارشنبه،دانش آموزانت عطر وجودت را حس می کنند اما چرا تو را دیگر نمی بینند ؟ چرا صورت پر نورت را برایشان نمایان نمی کنی ؟ می دانم ، این تقصیر چشم های ما است.ای کاش دستشان را می گرفتی تا این قدر احساس تنهایی نکنند... 📌 تهیه شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای پرچمت مارا کفن🇮🇷 📸🍃مزار شهیده دانشجومعلم فائزه رحیمی 📌تولید شده در کنگره ملی شهدای دانشجومعلم؛ دبیرخانه استان - پردیس زینبیه 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media
| 🍁 ✍🏻⌝ به رقصِ دل کُشِ شمشیرِ تیزِ مژگانم دریده شد جگرِ من ز تیغِ دندانم مُدام می‌جَوَد انگورِ اشک‌ را یک داغ من آن پیاله‌ی لبریزِ بغضِ کرمانم نمک به زخمِ دلم زَن، ز داغِِ بی اشکم من آن ارومیه‌ی خشک‌چشم ایرانم چو شمع ، اشک ، ندارم ز داغت از حیرت چو شمع ، سوخته ای رو به رویِ چشمانم قسم به خون شفق در میانه‌یِ مغرب چنان شهید رحیمی ، میانِ میدانم بگو تو آتشِ دل را فقط به حضرتِ توس که سخت ، شوق تو دارم شَهِ خراسانم ⌞ ✍🏻حسین داوود آبادی 🖇کنگره ملی شهدای دانشجو معلم 🆔 @halif_media