#تجربه_های_عسلی
💥از پرخاشگری تا پنالتی زنی
💢 در حیاط مطب دکتر منتظر بودم، پسر چهار ساله ای که در حال #بازی با خواهرش بود توجه ام را جلب کرد. او به شکل پرخاشگرانه ای با بطری آب به دست خواهرش ضربه میزد وباعث ناراحتی او شده بود. من بطری آب داخل کیفم را درآوردم و به او گفتم بیا با من که شمشیر دارم،مردانه مبارزه کن. پس از چند لحظه مکث، به سمتم آمد. بازی ما یک #قانون داشت: شمشیر نباید به دست یا بدن طرف مقابل برخورد میکرد. چند دقیقه باهم #شمشیر_بازی کردیم. بعد از اینکه احساس کردم با من دوست شده است، به او پیشنهاد کردم یک بازی دیگر انجام دهیم. بطری ام را مچاله کردم و گفتم: من دوازه بان میشوم و تو پنالتی زن باش. با خوشحالی پذیرفت و بازی جدیدمان شروع شد.
🔺تجربه سرکار خانم #احمدزاده، مربی خانه هم بازی🔺
🏡 #هم_بازی؛ #مدرسه_توانمندسازی_والدین
🔸instagram.com/hambazi.tv
🔸sapp.ir/hambazi_tv
🔹 @hambazi
#تجربه_های_عسلی
🍃#همدلی با همکار چهارساله🍃
🌟پسرچهارساله همکارم در اتاق ما سرگرم بازی بود. در حالی که مشغول کار بودم و حواسم به او نبود، متوجه شدم دارد کاغذهایی از روی میز به زمین پرتاب می کند. خواستم به او بگویم کاغذها را داخل سطل آشغال بیانداز، اما مکث کردم و به بازی اش توجه کردم، او در نقش #همکار من که خیلی پرمشغله بود، تند تند کاغذهارا میخواند و به کناری میانداخت و از آن ها یادداشتبرداری میکرد یا با صفحه کلید کامپیوتر(خاموش) اطلاعاتی وارد میکرد. #موقعیت او را درک کردم و صبرکردم. پس از اتمام بازی اش با همدیگر کاغذها را داخل سطل انداخیتم.
#بازی_و_همدلی
🔺سرکار خانم #احمدزاده ،
مربی خانه هم بازی🔻
🏡 #هم_بازی؛ #مدرسه_توانمندسازی_والدین
🔸instagram.com/hambazi.tv
🔸sapp.ir/hambazi_tv
🔹 @hambazi