18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقديم به روح مبارک #سردار_قاسم_سلیمانی
شاعر: #فاطمه_سادات_مير
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبح_صبا
@Lotfiiazar
تقديم به روح مبارک #سردار_قاسم_سلیمانی
خواب بد ديدهام و چشم دلم پرآب است
و كسی زنگ زده، باز پدر بیتاب است
باز هم زنگ، همان زنگ نفسگير زمان
باز پرواز كسی، آخر شب، چرخزنان
ماجرا چيست كه دنيای خبر میگريد؟
نفَس خانه گرفته است و پدر میگريد
گفت اخبار كه طوفان بلا آمده است
قاسم از سوريه تا كرببلا آمده است
إرباً إربا شده تا بی تن و بی سر برود
لب أحلای حسين(ع) از قدحش سر برود
گفت اخبار كه چشمان تو سردار شده
و به خال لب يک دوست، گرفتار شده
و شنيديم كه تصوير تو ديشب در ماه
شده رؤيت به بلندی، چو علمدار سپاه
آخرين عكس تو را هركه تماشا میكرد
«جُرمش اين بود كه اسرار، هويدا میكرد»
راز يک خاتم و انگشت سليمان يعنی...
تا ابد هست سليمانی و ايران يعنی...
قاسم قصه دگرباره جوان خواهد شد
«نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد»
خبر عاشقیات در همه جا پيچيده
باغی از سرو، پی هر قدمت رویيده
خون تو در رگ دوران به خروش آمده است
آسمان، صيحه، خبردار! سروش آمده است
داغ سختی است، ولی باز به پا میخيزيم
هركه باشيم، چو سرباز به پا میخيزيم
منتقم، منتظر و فصل كمين آمده است
عطر يوسف پی قاسم به زمين آمده است
مژده ياران كه در اين باغ، ثمر نزديک است
پای اين عهد بمانيد، ظفر نزديک است
شاعر: #فاطمه_سادات_مير
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبح_صبا
@Lotfiiazar
تقديم به #حضرت_مادر (س)
يادتان هربار میافتم، نمیدانم چرا
در ميان كوچهای میافتم و گويا شما
دامنی از عرش را دنبال حيدر(ع) میكشيد
چادری خاكی، زمين، مسمار، خون مصطفی(ص)
میدوم دنبالتان تا انتهای كوچه و
باز هم گم میشوم در ذكر «يامهدی بيا»
دودی از غربت، تمام شهر را پر میكند
جای باران میچكد كوثر ميان كوچهها
بوتههای ياس از بالای در سر میكشند
میروی، رد میشوی از پشت اين ديوارها
گاه میافتی و دستی روی پهلو میكشی
باز هم پا میشوی با ذكر نام مرتضی(ع)
رد پاي جبرئيل است اين به دنبال شما
«صبر كن بانو؛ شما آخر كجا؟ اينجا كجا؟!»
میروی و اين رسالت را به پايان میبری
در ميان مسجدی از قلبهای بیخدا!
اين صدای احمد(ص) است، آری؛ ولی نه آخر او...
بیگمان، وحی است اين فريادها، اما چرا...
شايد اين نامردمان از ابتدا كر بودهاند!
شايد؛ اما باز هم در كوچه میآيد ندا:
«هركه را من سروَرم، باشد امامش مرتضی(ع)
حق هميشه با علی(ع) يار است، باشد هركجا»
آه، نه بانو! كسی اينجا نمیآيد به خود
دورههای جهل میچرخند در تقويمها
اين جماعت، پشت بر حق، رو به باطل میروند
راهشان از ابتدا كج بود و از فطرت، جدا
راز خلقت در دل و پنهان از اينجا میروی
میروی مانند هر شب تا ملاقات خدا
كوچههای پرخم تاريخ را طی میكنی
تا كسی شايد شود بيدار در دوران ما
میروی تنهای تنها، باز هم وا میشود
كوچهای از اشک در چشمانم و گويا شما...
شاعر: #فاطمه_سادات_مير
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبح_صبا
@Lotfiiazar
فصل باران و غزل، چشم تو، یک فنجان ماه
عطر حلوا و رطب، لحظهٔ تحويل و نگاه
گردش پرهیجان دل من دور دلت
سرعت نوری یک فاصله در آخر راه
سبقت هر شب و روز از پی هم، از پی هم
سبقت چشم تو از هر شب و هر چشم سیاه
از ازل، سهم من از ثانیهها سود نبود
قیمت آینهها میشکند با یک آه
عاقبت، دوری چشمان تو یعقوبم کرد
آب شد چشمم و از سوی تو پیکی کوتاه...
باز هم بغض مؤذن، و غروبی دیگر
باز از مصر دلم میشنوم بسمالله
میرسد پیرهنت؟ یوسف من، ای صدیق
تشنهام، تشنهتر از خاک ترکخوردهٔ چاه
شاعر: #فاطمه_سادات_مير
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#نیمه_شعبان
#صبح_صبا
@Lotfiiazar
◾️صلّی الله عليک يا أباعبدالله◾️
شَهِدالله كه چشمان تو نور است، حسين
شَهِدالله، لبت شهد حضور است، حسين
شَهِدالله كه تو آیهٔ پاک تطهير
اشک بر ماتم تو ماءِ طهور است، حسين
سورهٔ كهف بخوان باز، عجب اعجازی!
روی نی، صوت لبت نفخهٔ صور است، حسين
ناگهان پرده برانداختی از راز فلک
حاصل رؤيت تو لرزش طور است، حسين
پخته اين عاشق جامانده، چهل روز گذشت
مست كن قافيه را، وقت ظهور است، حسين
شاعر: #فاطمه_سادات_مير
#محرم
#عاشورا
#اربعین
#صبح_صبا
@Lotfiiazar