eitaa logo
حامیان انقلاب
266 دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
12.8هزار ویدیو
777 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸تربیت ماندگار🔸 آنچه باید والدین،مربیان،معلمان ومسئولین بدانند گزیده‌ای از بیانات💎 «مقام معظم رهبری» 💎 درباره مسائل تربیتی 🔹 • عمیق کار کنید • 🔹 🔸 در لایه‌های عمیق ذهن مخاطب اثر بگذارید. اکتفا نکنید به اینکه احساسات او یا عواطف او جلب شد راضی بشوید؛ نه، سعی کنی در آن لایه‌های عمیق ذهن اثر بگذارید تا با حوادث گوناگون از دست نرود. 🔹 کسانی که پایشان لغزید، خیلی از مواردش را که ما دیدیم، ناشی بود از عدم تعمق در امر دین و معارف اسلامی؛ شعائری بود، شعارهایی بود، احساساتی بود، بر زبانشان بود، اما در دلشان عمق نداشت. 🔸 در گذشته ما کسانی را دیدیم که آدم‌های خیلی تند و داغ و پرشوری هم بودند، بعد صدوهشتاد درجه وضع این‌ها عوض شد. 📕«تربیت ماندگار، ص٨٧» ✍️این کتاب در 10فصل شامل: جایگاه تربیت, دنیای کودکان,جوان و نوجوان,به کجا می خواهیم برسیم, آنچه پدرها و مادرها باید بدانند, معلم و مربی, آنچه باید مربیان و معلمان بدانند, تربیت در مسجد, آنچه مسئولان باید بدانند, محتوای آموزشی تربیتی ✅این کتاب در مجموع کتب تربیتی که از کلمات مقام معظم رهبری جسته و گریخته منتشر شده متن است هم فصل بندی دارد و هم از حجم برخوردار است. 🌸📗🌸کتاب خوبی اول برای خواندن و عمل کردن و بعد برای مباحثه و ترویج و عملیاتی کردن است به علاقه مندان کتب رهبری و همچنین علاقه مندان کتب تربیتی پیشنهاد می کنیم حتما بخوانند. قیمت:25هزار تومان باتخفیف:20هزار تومان 🔹برای خرید فوری مراجعه کنید:👇 🆔 @mohammadi1992 🆔 @Bd_book
📩 هدیه معنوی شهید دڪتر مصطفے 🌹 ⭐️ *لطفا با دقت تا انتها بخوانید*👌 👈(!) یه لات بود تو مشهد هم سگ خرید و فروش مےڪرد ، هم دعواهاش حسابـے سگے بود !! یہ روز داشت مےرفت سمت ڪوهسنگے براے دعوا (!) و غذا خوردن ڪہ دید یہ ماشین با آرم ”ستاد جنگهاے نامنظم“ داره تعقیبش مےڪنہ . 🌳شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت : ”فڪر ڪردے خیلے ؟!“ رضا گفت : برو ... بچہ ها ڪہ اینجور میگن ...!!!😡 چمران بهش گفت : اگہ مردے بیا بریم !!🤔 بہ بر خورد ، راضے شد و راه افتاد سمت جبهه ...! 👈 مدتے بعد .... ⭕️شهید چمران تو اتاق نشستہ بود ڪہ  یہ دفعہ دید داره صداے دعوا میاد ..! چند لحظہ بعد با دستبند ، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن : ”این ڪیہ آوردے جبهہ ؟!“⁉️ ⚠️رضا شروع ڪرد بہ دادن اما چمران مشغول نوشتن بود ! وقتے دید چمران توجہ نمےڪنہ ، یہ دفعہ سرش داد زد : ”آهاے کچل با تو ام ...! “☹️🤨 ❤️یڪدفعہ شهید با سرش رو بالا آورد و گفت : ”بلہ عزیزم ! چے شده ؟ چیہ آقا رضا ؟ چہ اتفاقے افتاده ؟“ 👈رضا گفت : داشتم مےرفتم بیرون ڪہ سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد !!!! چمران : ”آقا رضا چے میڪشے؟!! برید براش بخرید و بیارید ....!“ 👈چمران و آقا رضا تنها تو سنگر ... 🔺رضا به چمران گفت : میشہ یہ دو تا فحش بهم بدے ؟! کِشیده اے ، چیزے؟!! شهید چمران : چرا ؟! رضا : من یہ عمر بہ هر ڪے بدے ڪردم ، بهم بدے ڪرده ....! تا حالا نشده بود بہ ڪسے فحش بدم و اینطورے برخورد ڪنہ .... شهید چمران : اشتباه فڪر مےڪنے ...! یڪے اون بالاست ڪہ هر چے بهش بدے مےڪنم ، نہ تنها نمےڪنہ ، بلڪہ با بهم جواب میده ! هِے آبرو بهم میده ..... تو هم یڪیو داشتے ڪہ هِے بهش بدے مےڪردے ولے اون بهت خوبـے  مےکرده..! منم با خودم گفتم بذار یه بار یڪے بهم فحش بده و منم بهش بگم بلہ عزیزم ...! تا یڪمے منم مثل اون (خدا) بشم …! 😳رضا جا خورد !.... ..... رفت و تو سنگر نشست . آدمے ڪہ مغرور بود و زیر بار ڪسے نمےرفت ، زار زار مےڪرد ! 😭😭 تو گریہ هاش مےگفت : یعنے یڪے بوده ڪہ هر چے بدے ڪردم بهم ڪرده ؟؟؟؟ ✅ اذان شد ... رضا عمرش بود . رفت وضو گرفت . ..... سر نماز ، موقع قنوت صداے بلند شد !!!! وسط نماز ، صدای سوت اومد . پشت سر صداے خمپاره هم صداے زمین افتادن اومد ..... رضا رو خدا واسہ خودش جدا کرد ......!  (فقط چند لحظہ بعد از ڪردنش😔 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
هدایت شده از قم آنلاین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 عذرخواهی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا از مردم قم علیرضا رئیسی: 🔹به هیچ وجه قصد اسائه ادب به مردم شریف قم و علما را نداشتم و نیتم فقط هشدار بود 🔹می‌دانیم یکی از جاهایی که پروتکل‌ها را به رعایت کردند و موجب شد تا یکی از نخستین استان‌هایی رنگ آن از زرد هم پایین‌تر آمد و آبی شد، استان قم بود که همواره از مسئولان و علما تقدیر و تشکر داشتیم. http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c 🕌‌ اولین و بزرگترین کانال قمی‌ها در ایتا☝️
┄┅═══✼✼═══┅┄ دراتاق نشسته بود، دید صدای دعوا می‌آید! با دست بند، رضا را آورده‌اند در اتاق و به شهید چمران گفتند این چه کسی است آورده‌اید جبهه؟! رضا شروع کرد به فحش دادن، اما چمران مشغول نوشتن بود …. دید که شهید چمران توجه نمی‌کند…. یک دفعه داد زد: ” کچل با توأم …! “ یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد: بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چه شده آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟ آقا رضا رفته بود بیرون سیگار بخرد که با دژبان دعوایش می‌شود. شهید چمران به جوان می‌گوید: آقا رضا چه سیگاری می‌کشی؟ بروید برایش بخرید و بیاورید! رضا به شهید چمران می‌گوید: می‌شود دوتا فحش بهم بدی؟! کشیده‌ای، چیزی؟! ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ شهید چمران: چرا؟! رضا: من عمری است به هرکسی بدی کرده‌ام، به من بدی کرده است … تا حالا نشده بود به کسی فحش بدهم و اینطور برخورد کند… شهید چمران: اشتباه فکر می‌کنی، یکی اون بالا هست، هر چی بهش بدی می‌کنم، نه تنها بدی نمی‌کند، بلکه با جواب می‌دهد، می‌دهد. رضا جا می‌خورد و آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی‌رفت، درسنگر زار زار گریه می‌کرد …عجب! یکی بوده هرچی بدی کردم خوبی کرده؟ اذان شد، آقا رضا نخستین عمرش بود، رفت وضو گرفت سر نماز، موقع قنوت صدای گریه‌اش بلند بود. وسط نماز، صدای سوت خمپاره آمد صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد…. رضا رفت، فقط چند لحظه بعد از کردنش …. ●°•🌷•°●