eitaa logo
داستان بچه های مدرسه
1.1هزار دنبال‌کننده
780 عکس
410 ویدیو
7 فایل
آیدی مدیرکانال در پیام رسان ایتا @salamhamvatan
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 علیه السلام: اللّهُمَّ قَد تَعلَمُ ما يُصلِحُني مِن أمرِ دُنيايَ وآخِرَتي ، فَكُن بِحَوائِجي حَفِيّا . 🏴 بار خدايا! تو مى‌دانى كه كار دنيا و آخرتِ مرا چه چيز به صلاح مى‌آورد. پس حاجت‌هايم را عطا فرما. 📚الصحيفة السجّاديّة: ص ۹۵، الدعاء ۲۲
نقل می‌کنند که مرحوم ملا احمد نراقی کاشانی، نویسنده کتاب اخلاقی«معراج السعادهًْ»، ساکن در کاشان بود. درویشی که کتاب معراج السعادهًْ و بخش زهد و پارسایی آن کتاب را خوانده بود، نزد ملا احمد نراقی آمد و دید ملا احمد زندگی و دستگاه مرتبی دارد (چون ایشان مرجع بود و مردم به خانه ایشان رفت و آمد می‌کردند). درویش، وقتی آن همه بیا و برو و شهرت و دستگاه محقق نراقی را دید، تعجب کرد که این استاد اخلاق ، چرا خودش زاهد و پارسا نیست! (با اینکه در کتاب معراج السعادهًْ آن همه راجع به زهد سخن گفته است) بعد از دو-سه روز که می‌خواست مرخص شود، مرحوم نراقی فهمیده بود که برای آن درویش، معمایی پیش آمده است. به او گفت: کجا می‌خواهی بروی؟ او عرض کرد: می‌خواهم به کربلا بروم. محقق نراقی فرمود: من هم می‌آیم. او گفت: من باید چند روز صبر کنم تا مهیا شوی. مرحوم نراقی فرمود: همین الان حاضرم. به راه افتادند تا به قم رسیدند. در قم، محقق نراقی دید رنگ صورت درویش تغییر کرد. از علت پرسید. او گفت: کشکولم را در کاشان جا گذاشته‌ام. محقق نراقی فرمود: کشکول در جای خودش هست. فعلاً برویم و بعد برمی‌گردیم و کشکول شما را می‌دهم. درویش گفت: من بدون کشکول نمی‌توانم زندگی کنم و علاقه به آن دارم. باید برگردیم وآن را بردارم. مرحوم نراقی همانجا فرصت را به دست آورد؛ به او فهماند که زهد اسلام یعنی چه؟ زاهد آن نیست که در جامعه نباشد؛ شهرت نداشته باشد؛ یا ریاست نداشته باشد. زاهد کسی است که دلبستگی به چیزی یا به کسی جز خدا نداشته باشد و دلبستگی ولو به کشکول باشد، زاهد نیست. ٩٥_٩٦ https://eitaa.com/hamkalam
گویند "حر بن يزيد رياحي" اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد. چه کسی مي‌داند آخر کارش به کجا مي‌رسد؟ دنيا دار ابتلاست. با هر امتحاني چهره‌اي از ما آشکار مي‌شود، چهره‌اي که گاهي خودمان را شگفت‌زده مي‌کند. چطور مي‌شود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟ مي‌گويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بداني که نمي‌شود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني. خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، نداده است شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و مي‌خواهي دعا کني، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيري‌ات" را بطلبي https://eitaa.com/hamkalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما گوش کنید اگر اشک از چشمتان جاری شد ما رو هم دعا کنید
🍃 علیه السلام : ‌ هیچ گرفتاری مرا نمی‌کند مگر آنکه خداوند گرفتاریش را برطرف کرده و شادمانش می کند.😍 ‌ ثواب الاعمال، ص319📚 ‌
💠 👈 ادب برآوردن حاجت مؤمن مردی انصاری نزد علیه السلام آمد و خواست تا حاجت خود را مطرح کند. امام فرمود: ای برادر انصاری، آبروی خود را از خواریِ درخواست کردن نگاه دار و حاجتت را در برگه ای بنویس که من در این باره کاری می کنم که اگر خدا بخواهد شادمانت کند. آن مرد نوشت : ای اباعبدالله، فلان کس پانصد دینار از من بستانکار است و به من فشار می آورد. پس با او گفتگو کن که تا زمان توانایی ام بر پرداخت، به من مهلت دهد. چون امام حسین علیه السلام برگه را خواند، وارد خانه اش شد و کیسه ای حاوی هزار دینار آورد و به او فرمود با پانصد دینارش، بدهی خود را بپرداز و از پانصد دینار دیگر، در رویارویی با روزگار کمک بگیر و حاجتت را جز نزد یکی از این سه نفر مبر: دیندار، جوانمرد و خانواده دار (با اصل و نسب). زیرا دیندار، دینش را پاس می دارد و به تو کمک می کند. جوانمرد، از جوانمردی خویش خجالت می کشد. و خانواده دار، می داند که تو آبروی خود را در پای حاجتت ریخته ای، پس او آبرویت را نگه می دارد و تو را حاجت ْناروا باز نمی گرداند. 📚تحف العقول، ابن شعبه حرانی کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
آنکه حزب باد بود شبث بن ربعی موذن زنی بود که ادعای پیامبری داشت سپس مسلمان شد و با پیامبر(ص) و امام علی (ع) همراه شد پس از ماجرای حکمیت به خوارج پیوست سپس در صف یاران امام حسن (ع) قرار گرفت. بعد به معاویه پیوست و پس از مرگ معاویه به امام حسین (ع) اعلام وفاداری نمود اما وقتی ابن زیاد حاکم کوفه شد فرمانده قاتلان امام (ع) در کربلا شد. سپس با مختار به خونخواهی امام حسین (ع) همراه شد اما وقتی مختار از مصعب شکست خورد به لشگر مصعب پیوست مُذَبْذَبِینَ بَینَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ یضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًاآنها افراد بی‌هدفی هستند که نه سوی اینها، و نه سوی آنهایند! و هر کس را خداوند گمراه کند، راهی برای او نخواهی یافت (نساء، 143) کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
💎 امام حسين عليه‌السلام: 🔸 لا تَتَكَلَّمَنَّ فيما لا يَعنيكَ فإنّي أخافُ علَيكَ الوِزرَ، ولا تَتكَلَّمَنَّ فيما يَعنيكَ حتّى تَرى لِلكلامِ مَوضِعا. 🔹 هرگز سخن بيهوده مگوى؛ زيرا بيم گناه براى تو دارم و سخن سودمند نيز هرگز مگوى، مگر اين كه آن سخن به جا باشد. 📎بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۲۷، ح۱۰
آنکه فقط روایات را بخاطر می سپرد هرثمة بن سلیم در جنگ صفین امام علی را دید که مشتی خاک از زمین کربلا برداشت و بویید و فرمود:«اي خاک! جمعيتي از اينجا محشور مي شوند که بدون حساب وارد بهشت مي گردند»سالها بعد وقتی در سپاه ابن زیاد بر حسین (ع) تیغ کشید؛ به یاد فرمایش علی (ع) افتاد. خود را به حسین (ع) رسانید و آن جریان را برای امام بازگو کرد.امام فرمود: اینک با مایی یا با دشمنان ما گفت: «با هيچکدام، چون زن و بچه ام را در کوفه گذاشته ام و آمده ام و از ابن زياد بر جان آنان مي ترسم».امام (ع) فرمود: پس زود از این منطقه دور شو تا جنگ ما را نبيني، به خـدايـي کـه جـان پيامبر (ص) در دست اوست، سوگند که هرکس مقاتله ما را شاهد باشد اما ما را کمک نکند، خداوند او را وارد آتش مي کند. کانال داستان بچه‌های مدرسه @hamkalam
خزیمه‌ ابرش (پادشاه عرب)، بدون مشورت پادشاه روم که از دوستان صمیمی وی بود کاری انجام نمی‌ داد. خزیمه رسولی را نزد او فرستاد و درباره‌ فرزندانش مشورت و نظر خواست و در نامه‌ اش نوشت من برای هر یک از دختران و پسران خویش مالی زیاد و ثروتی فراوان قرار دادم که بعد از من درمانده و مستمند نشوند، صلاح شما در این کار چیست؟ پادشاه روم جواب فرستاد که ثروت، معشوق بی‌ وفاست و دوام ندارد. بهترین خدمت به فرزندان این است که آنان را از مکارم اخلاق و خوی های پسندیده برخوردار کنید تا در دنیا سبب دوام دولت و در آخرت سبب غفران باشد. منابع: ۱. جوامع الحکایات، صفحه ۲۷۰ ۲. نمونه معارف، جلد ۱، صفحه ۶۴ کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 https://eitaa.com/hamkalam
سلطان محمود غزنوی، پیری ضعیف را دید که پشتواره خار می کشد، بر او رحمش آمد گفت: ای پیر دو سه دینار زر می خواهی یا درازگوشی یا دو سه گوسفند یا باغی که به تو دهم، تا از این زحمت خلاصی یابی؟ پیر گفت: زر بده تا در میان بندم و بر درازگوش بنشینم و گوسفندان در پیش گیرم و به باغ روم و به دولت تو در باقی عمر آنجا بیاسایم. سلطان را خوش آمد و فرمود چنان کردند... کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
امام حسین (ع): مردم بنده دنیا هستند و به ظاهر دم از دین می‌زنند و وقتی مورد آزمایش قرار گیرند دین‌داران اندک هستند
📖 دعای امام حسین (علیه السلام) هنگام شهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام) امام حسین (علیه السلام) هنگامی که فرزندش حضرت علی اکبر (علیه السلام) به شهادت رسید فرمود خداوندا، کوفیان ما را فرا خواندند تا یاری مان کنند، اما ما را وا نهادند و کشتند. خداوندا، باران آسمان را از ایشان بازدار و برکت های زمین را از ایشان دریغ کن و اگر تا مدتی از زندگی برخوردارشان ساختی، آنان را پراکنده ساز و دچار اختلافشان بگردان و هیچ گاه زمامداران را از ایشان خشنود مکن. منبع: الطبقات الکبری، ابن سعد کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 https://eitaa.com/hamkalam
پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی تربیت کنند تا هر کسی که از او اشتباهی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام او را بدرند. روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که او را جلوی سگ‌ها بیندازند. وزیر گفت : « من ده سال خدمت شما را کرده‌ام و ده روز تا اجرای حکم از شما مهلت می‌خواهم.» پادشاه گفت این هم ده روز مهلت.» وزیر رفت پیش نگهبان سگ‌ها و گفت : «می‌خواهم به مدت ده روز خدمت این سگ‌ها را بکنم.» نگهبان پرسید : «از این کار چه فایده‌ای می‌بری..؟» وزیر گفت : « به زودی خواهی فهمید .» نگهبان گفت : «پس چنین کن.» وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگ‌ها کرد و دادن غذا ، شستشوی آن‌ها و هر کاری که لازم بود را انجام داد.» ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگ‌ها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظاره‌گر ماجرا بود ولی با صحنه‌ی عجیبی روبرو شد. همه‌ی سگ‌ها به پای وزیر افتادند و تکان نمی‌خوردند..! پادشاه پرسید : «با این سگ‌ها چه کرده‌ای ..!؟» وزیر پاسخ داد : « ده روز خدمت این سگ‌ها را کردم فراموش نکردند ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید.» پادشاه سرش را پایین انداخت و دستور به آزادی وزیر داد. احتمال دارد در زندگی شما کسانی باشند که خطای کوچکی کرده‌اند و مدت‌هاست به خود اجازه نمی‌دهید آنها را ببخشید ، فقط کافی‌است امروز به روزهای خوبی که با آنها داشتید فکر کنید ... مطمئن هستم آنها را خواهی بخشید. کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
💎امام حسین علیه‌السلام: 🔸 لا تُمارِيَنَّ حَليما و لا سَفيها؛ فإنّ الحليمَ يَقلِيكَ و السَّفيهَ يُؤذيكَ. 🔹 هرگز با خردمند و نابخرد مجادله مكن؛ زيرا خردمند دشمنت مى دارد و سفيه آزارت مى رساند. 📎 بحار الأنوار، ج۷۸، ص۱۲۷، حدیث ۱۰
آنکه غرق دنیایش بود عبدالله بن مطيع عدوي سرگرم کندن چاهش بود؛ که امام حسین بر او گذشت. گفت: پدر و مادرم فدايت، کجا؟ فرمود: آهنگ مکه دارم؛ شیعیان برایم نامه های فراوان نوشته اند و مرا به کوفه خوانده اند. پدر و مادرم فدايت نزد آنان مرو! از کوفه برحذر باش. چرا که شهري است شوم و پدرت در اين شهر کشته شد و... امام حسين (ع) نپذيرفت. عبدالله گفت: اين چاه را آماده کرده ام و امروز براي نخستين بار به دلو ما آب آمده است. کاش به درگاه خداوند دعا ميکرديد و برايش برکت ميخواستيد. امام (ع) قدری از آب چاه نوشيد، سپس آن را مزمزه کرد و در چاه ريخت. پس از آن، آب چاه گوارا و فراوان گشت: حسین (ع) رفت و عبد الله ماند در کنار چاهش کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
🔹روزی قرار بر اعدام قاتلی شد. وقتی قاتل به پای دار رفت و طناب را دور گردن او آویختند، ناگهان روانشناسی سر رسید و بلند داد زد دست نگه دارید. روانشناس رو به حضار گفت: مگر نه اینکه این مرد قاتل است و باید کشته شود؟ همه جواب دادند بله. روانشناس ادامه داد: پس بگذارید من با روش خودم این مرد را بکشم. همه قبول کردند. 🔹سپس روانشناس مرد را از بالای دار پایین آورد و او را روی تخته سنگی خوابانید و چشمانش را بست و به او گفت: ای مرد قاتل من شاهرگ تو را خواهم زد و تو ب زودی خواهی مرد. سپس روانشناس تکه ای شیشه از روی زمین برداشت و روی دست مرد کشید مرد احساس سوزش کرد. ولی حتی دستش یک خراش کوچک هم بر نداشت. سپس روانشناس قطره چکانی برداشت و روی دست مرد قطره قطره آب می‌ریخت و مدام به او میگفت: تو خون زیادی از دست دادی و به زودی خواهی مرد. مرد قاتل خیال می کرد رگ دستش زده شده و به زودی می میرد، در صورتی که دستش خراش کوچک هم نداشت. 🔹مدتی گذشت و دیدند که قاتل دیگر نفس نمی کشد...او مرده بود ولی با تیغ؟؟ با دار؟؟ خیر...او فقط و فقط با زهری به اسم تلقین مرده بود 🔸از این به بعد اگه بیماری و یا مشکلی داشتید با تلقین بزرگش نکنید، چون تلقین نداشته ها را به داشته ها تبدیل میکند؛ لازم به ذکر است که بر خلاف تلقین ، تلقین هم داریم کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
29.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این هفت دقیقه را ببینید به گفتن و نوشتن نمی گنجد . @dohhol
امام صادق علیه السلام: نفس المهموم لظلمنا تسبيح و همّه لنا عبادة. آنکه برای ظلمی که به ما وارد شده اندوهگین باشد، نفسش تسبیح و حزنش عبادت است. بحارالانوار، ج 44، ص 278
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذخرالحسین کیست؟ ⚔در جنگ صفین بود که امیرالمومنین (علیه‌السلام) نوجوانی سیزده ساله را نقاب بر صورتش زد و زره پوشانید و روانه میدان کرد. ⚔معاویه، ابوشعتاء که دلاور عرب بود و در شام او را حریف هزار اسب سوار می دانستند به میدان فرستاد ولی او گفت: در شان من نیست که با این دلاوری هایم با او بجنگم پسرم برای او کافیست. ⚔ابوشعتاء پسر خودش را به میدان فرستاد و آن نوجوان همه را به درک واصل کرد. ابوشعتاء برای انتقام خون پسرانش خودش به میدان آمد اما فقط با یک ضربه به هلاکت رسید. 🔷امیرالمؤمنین(علیه السلام) به نوجوان فرمودند بس است پسرم برگرد... 🔷تمام لشگر گفتند یا علی بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم است. 🟢 انه ذُخر الحسین: او ذخیره برای حسین است. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀 داستانِ کوتاه 🌀: 📖 حضرت عباس (علیه السلام) در کلام امام سجاد (علیه السلام) بزرگی و عظمت مقام عباس بن علی (علیه السلام) به گونه ای است که امامان معصوم (علیهم السلام) در موارد متعدد بر فداکاری ها، جانبازی ها و عظمت شخصیت آن بزرگوار تأکید فرموده اند. امام سجاد (علیه السلام) که خود در کربلا حضور داشت و شاهد فداکاری های عمویش بود، درباره ی حضرت عباس (علیه السلام) می فرماید: «خداوند، عمویم عباس را رحمت کند که با ایثار و جانبازی، در راه برادرش جانبازی کرد تا آنکه دست هایش قطع شد و خداوند به جای آن، دو بال به او داد که با آنها به همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند، همان گونه که برای جعفر بن ابوطالب قرار داده شد. عباس را در پیشگاه خداوند منزلتی است که در روز قیامت، همه شهدا به آن غبطه می خورند». منابع: 1. بحارالانوار، جلد 97 2. کنز العمال، جلد 4 3. میزان الحکمه، جلد 5 4. وسائل الشیعه، جلد 11 کانال داستان بچه‌های مدرسه 👇 @hamkalam
روضه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام به زبان آذری👇👇👇