#روایت_شاهچراغ
روایت دوازهم
روایت غمبار به قلم نویسندهی شیرازی
✍رقیه بابایی
#بخش_دوم
دو ساعتی از حمله به حرم گذشته زخمیها تیر به پا یا قفسه سینهشان خورده و حال عمومیشان جز یک نفر که در کماست خوب است و اعلام میشود یک خادم همان ابتدای درگیری و در وردی بازرسی حرم شهید شده است. او از یادگاران جبهه و پیرغلام هیئت و پاسداران بازنشسته "سپاه" بوده شهید غلام عباس عباسی به عکس دلنشین و موی سپیدش نگاه میکنم و میگویم غلامیات قبول شهادتت مبارک... كم كم فیلم دوربینهای مدار بسته بیرون میآید و آتش به دل میزند.
پدری که با آرامش خاطر گیت بازرسی را گذرانده و حالا ایستاده تا همسرش از گیت بانوان بیرون بیاید و دو کودکش دارند مقابلش بازی میکنند. زنی که تند به سوی در خروجی قدم برمیدارد و شاید میخواهد قبل از غروب خورشید زودتر به خانه برسد. چند مرد جوانی که دارند با هم صحبت میکنند و شاید در تدارک برنامهریزی سفر اربعینشان هستند؛ اما همه به یکباره غافلگیر میشوند! صدای ممتد شلیک میآید و در آن راهرو با سقف گنبدی شکلش صدا حتما چند برابر میشود! همه غیرارادی فرار میکنند، اما نمیدانند به کدام سو بروند؟ کجا امن است؟ کجا دشمن است؟ چند نفرهستند؟ آه ؟چقدر این صحنه مثل کربلا شده! همان عصر عاشورا همه از عمه پرسیدند:" کدام سو برويم؟ عمه فقط یک جمله گفت: "عليكن "بالفرار...
در راهرو پدر، دست پسر را گرفته و میدود و زن جیغ میکشد و مستأصل شده اما در این صحنه یک پسربچه عشقش به پدرش فراتر از ترسش است ایستاده بالای سر پدر، پدر به او میگوید برو.... برو... و او مانده چه کند! آری اینجا کربلا است. عمو حسین هر چه گفت: عبدالله نرفت! خودش را روی سینه عمو انداخت روی عشق بزرگ زندگیاش روی همه چیزش، برو!
تروریست خیلی زود وارد صحن شده فقط میدود و انگار خیلی ترسیده که درست نشانهگیری نمیکند و فقط کورکورانه تیر میزند و اکثرا به خطا میرود. به سمت حرم نمیرود، میرود به سمتی دیگر به کجا؟...آه...
🍃ادامه دارد
#شیراز_تسلیت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
8⃣9⃣پویشی #برای_خدمتگزار
...............................
کار خودمان بود!
✍س.م.ب
#بخش_دوم
از همان لحظه که، خبر شهادت رئیس جمهور کشورمان، آقای دکتر رئیسی و هیئت همراهشان را شنیدند از ترس این که نکند بیش از پیش محبوبیتشان در قلبها شعلهور شود، باز شروع کردند به اراجیف بافی؛ راست و دروغ را در هم آمیختند و به خورد اذهان مردم دادند. در نتیجه باز رسیدند به آن جمله ی تکراری ... که "کار، کارخودشان است." دقیقا هر وقت کم میآورند،از این جمله استفاده میکنند. برای خودشان وجمعی از خدا بیخبر دیگر تحلیل میکنند.
اما،این بار به گمانم راست میگویند . شاید کار خودمان است. شاید این بار دروغهایشان راست درآمده! شاید این خودمان بودیم که این گونه با کفران نعمت سرنوشت خود را رقم زدیم. هر چه خوبی دیدیم اما، با بدی پاسخ دادیم.با طعنه ونیش وکنایه، دائم بهانهجویی کردیم. دلمان نخواست که خوبی هایشان را،صداقتشان ،اخلاصشان، کارآمدی شان وآن همه پیشرفت وترقی در مسائل مختلف را ،ببینیم. فقط نیمه خالی لیوان را میدیدیم. شاید توقع معجزات نبوی از او داشتیم. تابا عصای موسی به دل دریایی از مشکلات ما بزند وگره از کارمان بشکافد.
نمی دانم اما شاید تقدیر یا مصلحت یا هر چه که بود، خودمان با دست خودمان سرنوشت خود را اینگونه تغییر دادیم. همانطور که خداوند در قرآن حجت را بر ما تمام کرد .إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملتي) را تغيير نميدهد مگر آنكه آنها خود را تغيير دهند.*
این است عاقبت کفران نعمت. در حقیقت شهید جمهور؛نعمتی بود از جانب خداوند برای ملتما، که او را آنطور که باید نشناختیم و قدرش را ندانستیم، با بهانهجویی بهجای دادن راهکار، با غر زدن و...از کفمان بیرون رفت. او را که روزی خودمان با دستان خود انتخاب کرده بودیم تا شاید گره گشای مشکلاتمان باشد.صد حیف قدردان نبودیم. باز همان معدود آدم نماهای جاهل، دست از زبان بازی و باطلبافی دست بر نداشته وبیش از بیش درگل ولای شک وشبهه دست وپا می زنند اما مانند روز روشن است که اینان در خیال باطل خود جان خواهند داد.
هر چند درحقیقت از دست دادن افراد بزرگ و والا مقامی چون این شهیدان خدمت،که نه تنها خود را خادم مردم میدانستند، بلکه خادم اسلام و مسلمین میدانستند. مصیبتی عظیم وجبرانناپذیر برای ملت مسلمان ایران است اما گاهی این اتفاقات تلخ و ناگوار تلنگری بر پیکر جامعه است تا از خواب غفلت بیدار شویم و بیش از پیش هوشیارانه و با اقتدار با تکیه بر تکیه گاه محکمی چون ولی نعمتمان، رهبر عزیز وفرزانه، با دلی قرص و امیدوار به سوی اهداف والای اسلام قدم برداریم.ایشان نه تنها دلگرمی ملت ایران هستند،بلکه تکیه گاه محکمی برای تمامی ملل اسلامی و نور امیدی هستند تا ظهور منجی عالم بشریت، ان شاءالله ...
----------------------------------------------------
*خطبه ۲۵ نهج البلاغه.
*آیه ۷ سوره ی بقره.
*آیه ۱۱ سوره ی رعد.
🍃پایان
@AFKAREHOWZAVI
🌐 https://eitaa.com/hamnevisan
4⃣7⃣1⃣ پویشی #برای_خدمتگزار
...............................
پروپاگاندای الهی، شاخصه رییسجمهور شهید
✍صادق ناطقی
عضو مجمع خطبا اصحاب الصاحب
#بخش_دوم
در دین اسلام برای عباداتی مثل طواف خانه خدا ثوابهای فروانی در نظر گرفته شده، مثل اینکه یک طواف خانه خدا معادل ۶ هزار حسنه، آمرزش ۶ هزار گناه، اعطای ۶ هزار درجه و برآورده شدن ۶ هزار حاجت است. این در حالی است که امام صادق علیهالسلام پس از بیان این ثوابها میفرمایند: «قَضَاءُ حَاجَةِ الْمؤمِنِ أَفْضَلُ مِنْ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ حَتَّى عَدَّ عَشْراً؛گرهگشایی از کار یک مؤمن، ۱۰ برابر این طواف فضیلت دارد! (کافی، ج ۶)
اینجاست که مشخص میشود پروپاگاندای که بهتر است آن را مردمداری و خدمت به همنوعان بنامیم اگر رنگ الهی بگیرد و صبغه الله شود ، اجری عظیم خواهد داشت و باعث سعادت دنیا و آخرت انسان میشود.
این همان صفتی است که رئیس جمهور شهیدمان خود را مزین به آن نموده بود.
شهید آیتالله رئیسی، خدمت به خلق خدا را فرئضهای برای کسب رضایت الهی میدانست او در کوه و بیابان و روستاهای دورافتاده در پی خدای خویش میگشت و برای یافتن خداوند دست لطف و عطوفت بر سر محرومان و مستضعفان میکشید و سر انجام به لقاء الهی و سعادت ابدی نائل آمد. طوبا لهم و حسن مآب
پایان🌱
✅ کانال رسمی مجمع خطبا🔻
https://eitaa.com/ashab_saheb
🌐 https://eitaa.com/hamnevisan
5⃣7⃣1⃣ پویشی #برای_خدمتگزار
...............................
خدمت به خلق شهید جمهور
✍سیدنواب موسوی
عضو مجمع خطبا اصحاب الصاحب
#بخش_دوم
او نامه امام را گرفت و نزد نجاشی برد و گفت: این نامه امام صادق علیه السلام است.
نجاشی، فوق العاده آن نامه را احترام کرد، آن را بوسید و روی چشم خود نهاد و به او گفت: حاجتت چیست؟
گفت در دفتر مالیات شما، مبلغی مالیات در مورد من نوشته شده است و نمی توانم آن را بدهم.
نجاشی گفت: چه مقدار است؟ او گفت
هزار درهم می باشد. در همان لحظه نجاشی دفتردار خود را طلبید و به او گفت: این مبلغ را از حساب او بیرون بیاور و در حساب بدهی خودم بنویس و در مورد مالیات سال آینده او نیز همین کار را بکن.
آنگاه نجاشی به او گفت: آیا تو را شاد کردم؟ او گفت: آری، فدایت گردم! سپس نجاشی دستور داد تا به او، یک مرکب و یک کنیز بدهند. و نیز امر کرد که یک دست لباس به او دادند، هر یک از آنها را که به او می دادند، نجاشی می گفت: آیا تو را شاد کردم؟ او در پاسخ گفت «آری فدایت گردم!» و مرتّب نجاشی بر عطایش می افزود، پس از فراغ، نجاشی به او گفت: همین فرش اطاق را که هنگام دادن نامه امام صادق علیه السلام روی آن نشسته بودم بردار و ببر و بعد از این هم هر گاه حاجتی داشتی نزد من بیا که حاجت تو برآورده است.
او فرش را نیز برداشت و خوشحال از خانه نجاشی بیرون آمد، سپس به حضور امام صادق علیه السلام شرفیاب گردید و ماجرای ملاقات خود را با نجاشی به امام صادق علیه السلام عرض کرد.
هنگامی که مهربانی و لطف نجاشی به او را شنید، خوشحال شد. او گفت: ای فرزند رسول خدا! گویا رفتار نیک نجاشی، با من، شما را نیز شادمان کرده. امام صادق علیه السلام فرمود:
ای وَاللّهِ! لَقَدْ سَرَّ اللّه وَ رَسُولهُ
آری سوگند به خدا! نجاشی با این عملش، خدا و رسولش را نیز شاد کرد[۵]
رئیس جمهور شهید، همانطور که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) فرمودند، زیباترین لقب را از مردم گرفت و آن #شهید_خدمت و #شهید_جمهور بود و در پایانِ خدمات مخلصانه و شبانه روزی اش در مسیر خدمت، به لقاء حضرت حق (جل جلاله) نائل آمد.
اینک فرصتی خوب برای اندیشیدن است که سهم ما از مسئله ی خدمت چیست و چگونه میتوانیم با خدمت به خلق، رضایت خدای متعال و اولیاء معصومین را کسب کنیم؟!.
پایان🌱
________________
**پی نوشت ها
[۱]* این حادثهی ناگوار در اثنای یک تلاش خدمترسانی اتفاق افتاد؛ همهی مدت مسئولیت این انسان بزرگوار و فداکار چه در دوران کوتاه ریاست جمهوری و چه پیش از آن، یکسره به تلاش بیوقفه در خدمت به مردم و به کشور و به اسلام سپری شد.
رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. در این حادثهی تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست داد. برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت...
بخشی از پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت شهادتگونه رئیسجمهور و همراهان گرامی ایشان. ۱۴۰۳/۰۲/۳۱
[۲]*بحارالانوار، مجلسی، ج۴۴ ص۱۹۴
[۳]* من لا يحضره الفقيه، ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، قم، 1413 قمری، چاپ: دوم، ج 2، ص 189، باب (الاعتكاف)
[۴]*عِدَّةٌ مِن أَصحَابِنَا عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدِ بنِ خَالِدٍ عَن أَبِیهِ عَن رَجُلٍ مِن أَهلِ الکوفَةِ یکنَّى أَبَا مُحَمَّدٍ عَن عَمرِو بنِ شِمرٍ عَن جَابِرٍ عَن أَبِی جَعفَرٍ علیه السلام قَالَ تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِی وَجهِ أَخِیهِ حَسَنَةٌ وَ صَرفُ القَذَى عَنهُ حَسَنَةٌ وَ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِن إِدخَالِ السُّرُورِ عَلَى المُؤمِنِ»
الکافی، ج۲ ص۱۸۸.
[۵]*بحارالانوار، ج 74، ص 13__كافى، ج 3، ص 274.
الاحقر سید نواب موسوی
✅ کانال رسمی مجمع خطبا🔻
https://eitaa.com/ashab_saheb
🌐 https://eitaa.com/hamnevisan