#گعده_هشتم
#یادداشت_چهارم
#سیده_ناهید_موسوی
🖌فقط ویراستی...
ویراستی آقای #انجیدنی، شبکه اجتماعی کوتاه نویس و نوپای ایرانی است که لوگو و فضای داخلی برنامه شباهت زیادی به توئیتر دارد. اما به فارسی و سکویی کاملا ایرانی با چهارچوب اسلامی که در شش ماه دوم سال ۱۴۰۱ آغاز به کار کرده است و با بیش از یک میلیون کاربر تنها در مدت زمان کوتاهی، توانست اقشار مختلف جامعه را دور هم جمع کند.
سکویی برای ویراستزنی در زمینهها و سلایق مختلف، کنش و واکنش در مسائل و اتفاقات روز جامعه، اما با توجه به جو مذهبی حاکم در ویراستی به محض ورود حتما از جبهه موافق و مخالف ویراست مشاهده میکنید و واژگان جدیدی مثل؛ صورتی، خاکستری و قهوهای فارغ از درجه بندی رنگها به فراوانی مشاهده میشود.
اساتید حوزه و دانشگاه،طلاب، دانشجویان، دانش آموزان، مسؤلین، روزنامهها، مجلات، نشریات، نهاد و ارگانهای مختلف همگی در جایگاه و تخصص خود ویراست، نظریات، پویش و چالشهایی از نوع تعامل و هم فکری جهت هم افزایی و جهاد تبین فعالیت میکنند.
گذشته از نقاط ضعف موجود در فضا مثل ادبیات و انتظارات نابجای برخی، اما وجود اساتیدی بزرگوار، همچون نویسندگان، شاعران و... به محض خواندن ویراستی پر معنا و یا دیدن تصویری زیبا و چند جرعه شعر تلخی ها، به شیرین کامی منجر شده و قوت قلبی برای ادامه هدف در مسیر پر پیچ و خم پلتفرم ویراستی است.
نصرٌ من الله و فتحٌ قریب
پایان
#گعده_دهم
#یادداشت_چهارم
#هم_نویسی_در_پاسداشت_مرحوم_فرجنژاد
#سیده_ناهید_موسوی
🖌مُخلِص و مُخلَص
مشغول روزمرگی و خواندن مطالب بودم. که در کانال استاد فرج نژاد عضو شدم. بعد از مدتی کوتاه مدح و ستایش ایشان را از دیگر اساتید هم شنیدم. کنجکاو به شناخت بیشتر ایشان شدم. با یک جستجوی کوتاه از شخصیت اصیل و بزرگوار استاد فرج نژاد به وجد آمده و از سوی دیگر عمق فاجعه فوتشان من را به درد آورد.
مُخلِص یعنی که دین خود را برای خدا خالص گردانده و دل از غیر حق برگردانید و مُخلَص کسی که خداوند سبحان او را برای خویش خالص کرده است. استادی جهادی و با اخلاص که مصداق بارز آیه «... اِلاّ عِبادکَ مِنْهمُ المُخْلَصِین » بود. (سوره حجر،آیه۴۰)
مخلصینی که به دلیل طهارت روح، تمام دوران عمر خویش را در راه رضای خدا گام بر میدارند، در درجه بالای تقرب به خداوند قرار داشته و جایگاه آنها بهشت رضوان الهی است.
استادی انقلابی و پای کار نظام که تمام تلاشش تدریس، پرورش و تبین برای شاگردان بود. با حوزه فعالیتهای گسترده که در هر موضوعی با نگاه جدیدی صحبت میکردند و با ذهنی خلاق و ایده پرداز در بحث پیرامون دشمن شناسی یهود و صهیونیست شناسی کار خود را شروع کردند. ایشان به نهادهای زیادی ایده میدادند، کمک میکردند و اهمیتی برای ثبت اسم خود نداشتند. پیشرفت و راه افتادن کارها را تنها وظیفه خود میدانستند.
استاد فرج نژادی که همت و تلاش خویش را صرف کار دشمن شناسی کردند آتش به اختیار در میدان قلم زدند و تبین کردند. از شهریه طلبگی خود هم گذشتند، در مباحث آموزشی و تربیتی بدون دریافت مزد و هزینه فعالیت و پس انداز خود را برای کمک به دوستان و همکاران دریغ نمیکردند. و در نهایت شب عید قربان، قربانی و فدایی اسلام و آرمان انقلاب شدند تا مکتب و مسیرشان پررهرو و ماندگار بماند.
کاش ما ریزه خواران سفره آقا امام زمان (عج) همانند استاد فرج نژاد یار باشیم نه بار.
«عاش سعیداً و مات سعیدا»
پایان.