eitaa logo
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
238.9هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
45 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🇮🇷 #محسن_پوراحمدخمینی 💓 دریافت‌کلاسهای‌آموزشی @hamsaranclass 💓 مشاوره رایگان @hamsaranekhoub 💓 مشاوره تلفنی @moshaverehhamsaran 💓 نظرات @Manamgedayefatemeh7 💓 فروشگاه‌ها😊، مشاوره حضوری، تبلیغات و... @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ❤️ ✍نخستین عید بعد از ازدواجمان که لبنانی‌ها رسم دارند دور هم جمع می‌شوند، مصطفی در مؤسسه ماند و نیامد به خانه پدرم. آن شب از او پرسیدم: «دوست دارم بدانم چرا نرفتید؟» مصطفی گفت: «الان عید است. خیلی از بچه‌ها رفته‌اند پیش خانواده‌هایشان. اینها که رفته‌اند، وقتی برگردند، برای این دویست، سیصد نفر یتیمی که در مدرسه مانده‌اند تعریف می‌کنند که چنین و چنان. من باید بمانم با این بچه‌ها ناهار بخورم، سرگرمشان کنم که اینها هم چیزی برای تعریف کردن داشته باشند». گفتم: «چرا از غذایی که مادر برایمان فرستاد، نخوردید؟ نان و پنیر و چای خوردید». گفت: «این غذای مدرسه نیست». گفتم: «شما دیر آمدید بچه‌ها نمی‌دیدند شما چی خورده‌اید». اشکش جاری شد، گفت: «خدا که می‌بیند». 📚 نیمه پنهان ماه، ج۴ 💐 •┈••✾🔷🍃🌸🍃🔷✾••┈• @hamsaranekhoob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 قسمت هشتم (مهارت های تربیت کودک و نوجوان ) ✅ پدر و مادر باید تلاش کنند در حوزه تربیت فرزندان حرفشون باشه... اگر اینطور نباشند، خیلی اذیت میشن... ⭕️ (ویژه پدر و مادرها) 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔 وقتی اسیری و گمان میکنی آزادی... 🌷 بسیار زیبا استاد شهید مرتضی مطهری ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
🌹 خانم‌های محترمی که بخاطر مشغله، بچه داری و... امکان گوش دادن به کلاس صوتی #هنر_زن_بودن را ندارند و
💜 هرچه زودتر "کتاب هنر زن بودن" را سفارش دهید؛ چون 👇 ❣در هر خونه ای که یک خانم حضور داره، کتاب هنر زن بودن هم لازمه ❣بهترین عیدی نوروز به خانم‌های فامیل، کتاب هنر زن بودنه ❣به زودی مسابقه کتابخوانی بزرگی از کتاب هنر زن بودن با برگزار خواهد شد (یعنی هر عزیزی که سوالات را درست پاسخ دهد مشمول دریافت هدیه (یک کلاس رایگان) می‌باشد چه ١٠٠٠ نفر و چه ١٠٠ هزار نفر 😊) ❣خریداری بالای ١٠ جلد، مشمول ١٠ درصد تخفیف میشه و خرید بالای ۵٠ جلد، مشمول ٢٠ درصد تخفیف خواهد بود. ❣هرچقدر تعداد سفارش بیشتر باشه هزینه ارسال کمتر میشه😊 ❣کتاب هنر زن بودن یکی از بهترین گزینه ها برای مهارت آموزی از طریق برگزاری مسابقه کتابخوانی می باشد (قابل توجه فعالین فرهنگی خانواده در سراسر کشور) ❣سازمان‌ها و نهادهای دولتی و خصوصی می‌توانند ضمن هدیه این کتاب به خانواده کارکنان، نسبت به برگزاری مسابقه کتابخوانی از محتوای کتاب هنر زن بودن اقدام نمایند. (مجموعه همسران خوب سوالات آزمون کتابخوانی را در اختیار شما قرار خواهد داد). پس معطل نکنید و هم برای خودتون و هم برای خانم های فامیل، این کتاب مهارتی و کاربردی را تهیه کنید😍 ❇️ شرایط ثبت سفارش و دریافت 👇 https://eitaa.com/joinchat/1827864673C8aa2705a10 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 🇮🇷 اطلاع رسانی به همه خانم‌های ایران زمین
✨رسول خدا(ص) گناه پی در پی، قلب💔 را می میراند. مجموعه ورام؛2:118 @hamsaranekhoob
سلام من دختری هستم ۱۹ ساله که درگذشته گناهان زیادی داشتم مثل درارتباط بودن با جنس مخالف. خیلی دیر متوجه اشتباهاتم شدم و الان تقریبا نزدیک به یک ساله ک توبه کردم و هیچکدوم از کارای گذشته رو تکرار نکردم. خیلی بیشتر از قبل حضور خدارو تو زندگیم حس میکنم و الان یکساله که مداوم دارم نمازمو کامل میخونم درمراسم مذهبی و هیئت ها شرکت میکنم درصورتی ک قبلا اصلا شرایطش پیش نمیومد‌ . ولی همیشه ی حس بدی نسبت به گذشته همراهمه مثل عذاب وجدان ،حسرت و تنفر نسبت ب خودم که اذیتم میکنه. وقتی یادم میوفته در گذشته چکارایی کردم حالم ازخودم بهم میخوره و نسبت به خودم متنفر میشم و همیشه ی ترسی از برملا شدن اشتباهاتم وریخته شدن آبروم دارم که نمیزاره یک روز زندگی آروم و بی دغدغه داشته باشم نمیتونم تو چشم خانوادم نگاه کنم .احساس شرمندگی و سرافکندگی یک دقیقه ام ولم نمیده حس میکنم لیاقت خوبی و خوشی ندارم چکارکنم که بتونم این حسارو ازخودم دور کنم و این حس تنفر نسبت به خودم کم شه و بتونم زندگی آروم و خوبی داشته باشم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما دختر بزرگوار خدا را هزاران مرتبه شکر که توفیق توبه پیدا کردید و لطف و رحمت خدا شامل حال شما شده که جای بسی تبریک دارد🌸 همان طور که میدانید و در آیات قرآن هم به آن اشاره شده هنگامی که توبه اتفاق می افتد و بنده با پشیمانی به سوی خدا باز میگردد، خداوند نیز به سمت بنده توبه میکند (اولئک یتوب الله علیهم)" آیه ۱۷ سوره نساء" یعنی اینکه با لطف و رحمت خود به بنده رو میکند و توبه او را میپذیرد، به همین جهت بنده توفیق و توان توبه کردن پیدا میکند، در واقع همان موقعی که توبه کردید، قبل از آن خدا شما را بخشیده و دست لطفش را بر سر شما کشیده... پس نگران این مسئله نباشید که به خاطر گذشته ام لیاقت ندارم و ...، اگر لیاقت نداشتید مسلما مشمول لطف خدا نمی شدید، درست هست که گناه به انسان صدمه وارد میکند اما یکی از القاب خداوند "جبّار" هست به معنای "بسیار جبران کننده"، یکی از جلوه های آن جایی است که بنده در مسیر جبران خطا و گناه و کم کاری گذشته خود با همه وجود قدم بردارد و از خدا کمک‌ بخواهد، خدا به او یاری میرساند و کم و کاستی های این مسیر را برای او جبران میکند تا به مقصود برسد، اما متاسفانه شیطان هم بیکار نمی نشیند و ابتدا سعی میکند به هر طریقی شده بنده را به گناه آلوده کند، و بعد هم زمانی که بنده پشیمان شد و قصد توبه کرد یا توفیق توبه یافت، از همان گناه گذشته برای منحرف کردن مجدد بنده استفاده میکند!!! بدین صورت که با القای همین افکار غلط که تو دیگر آلوده ای، تو هرگز پاک نمیشوی، تو لیاقت نداری و ... بنده را از رحمت خدا ناامید میکند و این ناامیدی از رحمت خدا، سرآغاز گناهان بعدی و بازگشت به مسیر انحراف میشود😔 در مورد آبرو هم نکته بسیار حائز اهمیت این است که نگه دارنده آبروی انسان، نه تنها انسان مومن بلکه انسان گناهکار و خطاکاری هم که هنوز توبه نکرده، خداست، اگر خداوند اراده کند از آبروی بنده خود دفاع کند، کسی را توان رویارویی با اراده خدا نیست! پس به خدا توکل کنید و اعتماد داشته باشید، در مسیر درستی که پیش پای شما قرار داده شده گام بردارید و با امید به پیش بروید، وقتی در این مسیر قرار گرفتید، حتی اگر روزی خانواده شما بفهمند که در گذشته خطاهایی داشتید، اما در عین حال، بازگشت شما به مسیر درست و تلاش شما در این جهت را نیز ببینند، خیلی راحت تر با این موضوع برخورد خواهند کرد، و نکته مهم تر این که الان که الحمدلله مشمول رحمت خدا شدید، شما نیز رضایت خدا را بر رضایت بندگان خدا مقدم بدارید، در هر اقدامی نگاه کنید که رضایت خدا در چیست و همان را انجام دهید نه اینکه از ترس فلانی یا در رودربایستی با فلان فرد کاری را انجام دهید یا از آن اجتناب کنید، اگر خدا از شما راضی باشه، بندگان خوب خدا هم از شما راضی خواهند شد و نارضایتی عده ای دیگر، صدمه ای به شما نخواهد زد! در کنار کار های مفیدی که انجام میدهید و رفت و آمد به مراکز و محیط های مذهبی، اهمیت دارد که از نظر بنیان های فکری و اعتقادی نیز خود را تقویت کنید، خواندن کتاب های مفید، گوش دادن به صوت های مفید، بسیار برای حال کنونی شما مفید خواهد بود، در همین جهت خواندن دو کتاب از استاد علی صفایی حائری(عین صاد) به نام های "رشد" و "صراط" و گوش دادن سلسله صوت های انسان شناسی استاد محمد شجاعی از کانال های رسمی ایشان در پیامرسان های مختلف را توصیه میکنم، ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
💥 خـۅشبختۍ یعنے↯ واقف‌بودݩ‌ بہ اینڪہ ھرچہ‌داریم از رحمٺ خـ♡ـداسٺ ھرچہ‌نداریم از ‌حڪمٺ‌خـ♡ـدا احساس خوشبختۍ یعنے همیݩ! خوشبختێ رسیدݩ بہ خواستہ‌ھا نیسٺ بلڪہ لذٺ‌بردݩ ازداشتہ‌ھاست @hamsaranekhoob
✅ ممنون از استقبال بسیار خوب شما از کتاب هنر زن بودن (مهارت‌هایی که هر خانمی در تعامل با شوهرش باید بداند)🌷 ❤️ ارسالی های پنجشنبه ١٩ اسفند👆 ان شاءالله هر روز ارسال داریم😍 🌷 نویسنده : محسن پوراحمد خمینی ❇️ شرایط ثبت سفارش و دریافت 👇 https://eitaa.com/joinchat/1827864673C8aa2705a10 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
💚 قسمت نهم #رمان_آموزشی ❣خانه مریم و سعید❣ فاطمه و علی بیست روز میشه که وسط غذا، آب نخوردن. تمام ت
قسمت نهم 👆 🌷 رمان آموزشی ، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد نگاشته شده است. 🌷 توصیه میشود زوجین محترم با دقت و توجه بخوانند و اگر مفید بود، برای دیگران هم فوروارد کنند👇 ❣ @hamsaranekhoob
💚 ❣خانه مریم و سعید❣ قسمت دهم مریم قبل از شروع خوندن داستان، با لحن پر محبت همیشگیش گفت: _ بچه ها چشماتون بسته س؟ بچه ها چشماشونو بستند و منتظر بودند مامان شروع کنه. تا با دقت به قصه گوش کنند. محمد طبق معمول یواشکی چشماشو نیم باز کرد و با لبخندی دلنشین چشمای مامان رو دید زد. مریم البته سخت نمی گیره. انگاری متوجه نشده بود چشمای محمد بازه. میثم تو اتاق پذیرایی در حال بالا رفتن از سر و کول سعید بود. سعید یادش اومد به مادرش زنگ نزده. گوشی رو برداشت. شماره منزل پدرش رو گرفت. معمولاً به جای شماره ی همراه، شماره ی منزل رو میگیره تا با بقیه اعضای خونواده هم سلام و احوالی داشته باشه. مادر سعید گوشی رو برداشت. بعد از سلام و احوال پرسی، مادر سعید گفت: _ بعد از اینکه شما رفتید، دکتر گفت عزیز باید بستری بشند. تست کرونا گرفتند. براشون یه ختم قرآن نذر کردیم که ان شاالله حالشون خوب بشه. مامان جان شما و مریم چند جزء می تونید بخونید؟ سعید جواب داد: _ من که بیشتر از یه جزء نمیتونم قول بدم. مریم هم داره برای بچه ها قصه میگه. ان شاالله ازش می پرسم و خبر میدم. ان شاالله خدا همه ی مریضا رو شفای عاجل بده و هرچه زودتر همه ی مردمو از این بلای کرونا نجات بده. راستی مامان اگه چیزی لازم داشتید یا کاری داشتید به من بگید. مرخصی میگیرم و انجام میدم. مامان در جواب گفت: _ نه مامان جان. داییا هستن. عزیزم که فعلاً بستری شده و تحت مراقبته. شما فقط برای همه ی مریضا دعا کنید. _ چشم حتماً. فقط اگه ضروری بود و از خونه بیرون رفتید، حتماً ماسک بزنید. با کسی شوخی نداره. چند روز پیش یکی از همکارای من مبتلا شد. حالش خوب نیست. خیلی اذیت شد. پیشتر هرچه بهش می گفتیم رعایت کن، ماسک بزن، با دیگران دست نده، اصلاً گوش نمی داد. الانم که گرفتار شده. _ حتماً سعید جان. من و بابا که ماسک می زنیم و رعایت میکنیم. خیالت راحت. به همه سلام برسون. _ چشم. بزرگی تون رو می رسونم. شما هم به بابا سلام برسونید. خدانگهدار. ده دقیقه ای گذشته بود و هنوز بچه ها نخوابیده بودند. طبق روال هر شب، مریم یه مولودی که قبلاً دانلود کرده بود رو با صدای ملایم برای بچه ها پخش کرد. شب بخیر گفت و از اتاق بچه ها بیرون اومد. رو به سعید گفت: _ آقا سعید حواست به میثم هست من برم دوش بگیرم؟ _ ببخشید متوجه نشدم. چی گفتی؟ معلوم بود که سعید از خبر ابتلای عزیز، حسابی تو فکر رفته. مریم پرسید: _ تلفنی با کی صحبت می کردی؟ _ با مامان. سلام رسوندند. بین خودمون باشه. احتمالاً عزیز کرونا گرفته ن. تست کرونا هم داده. خیلی دعا کن. راستی مامان گفتند برای شفای همه ی مریضا یک ختم قرآن برداشته ن. پرسیدند شما چند جزء می خونید؟ صدای مولودی خوانی دلنشین و شاد حضرت علی علیه السلام با صدای یکی از مداحان ارزشی از اتاق بچه ها به گوش می رسید. مریم با آرامش و متانت همیشگیش جواب داد: _ خدا بزرگه. ان شاالله خوب میشن. من سه جزء میخونم ان شاالله. خودت جزء چند رو میخونی؟ _ سعید لبخندی زد و گفت من طبق معمول جزء یک رو میخونم. بعد هم خندید و چشمک زد و گفت میخوام اینقدر جزء یک رو میخونم تا حفظ بشم. مریم هم که میثم رو به آغوش گرفته بود و داشت بوس بارونش میکرد با لبخند مضاعف ادامه داد، پس منم طبق معمول سه جزء بعدش رو میخونم. آقا سعید اگه حواست به میثم هست من برم حموم؟ سعید لبخندی زد و گفت: _ برو خیالت راحت باشه. مداد شمعی های فاطمه گوشه اتاق افتاده بود. میثم اونا رو برداشت. روی دفتر نقاشی فاطمه خط خطی کرد. دیگه از سر و کول سعید بالا نمی رفت. سعید هم یک پیامک با مامان داد. _ سلام مامان، مریم میگه سه جزء میخونه ان شاءالله. من خودم جزء یک رو میخونم و مریم هم ان شاءالله دو و سه و چهار. التماس دعا بعد نت گوشی رو روشن کرد تا اخبار امروز مبتلایان کرونا رو بخونه. چند دقیقه ای که گذشت یه هو متوجه شد یه چیزی تو دهان میثمه. با عجله رفت سمتش. به میثم گفت: _اخ کن بابا، اخ کن ... . لب و دهان میثم آبی رنگ شده. سعید فهمید که مداد شمعی تو دهانش گذاشته. میثم هم سفت دهانش رو بسته و مداد رو می جوید. هرچه سعید بهش می گفت اخ کن انگار نه انگار. روشو کرد اون ور و مداد رو بیرون نیاورد. سعید بلند شد و چندتا دستمال کاغذی برداشت. میثم رو بغل کرد و به سینه ش چسبوند. سعی کرد به زور تکه های مداد شمعی رو از دهان میثم در بیاره. حالا میثم داد می زد و گریه میکرد. سعید اما بی توجه به او هم چنان تلاش خودش رو می کرد... ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💜 ارسال نظرات 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 قسمت نهم (مهارت های تربیت کودک و نوجوان ) ✅ چگونه بچه های لوس و لجباز تربیت نکنیم؟! (١) ⭕️ (ویژه پدر و مادرها) 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
☘مولا علی(ع) با محبت،🌹 دل ها 💖 را به تصرف در آورید. غرر؛ ح۴۳۳۹ @hamsaranekhoob