eitaa logo
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
241.8هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
44 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🇮🇷 #محسن_پوراحمدخمینی 💓 دریافت‌کلاسهای‌آموزشی @hamsaranclass 💓 مشاوره رایگان @hamsaranekhoub 💓 مشاوره تلفنی @moshaverehhamsaran 💓 نظرات @Manamgedayefatemeh7 💓 تبلیغات، فروشگاه‌ها😊، مشاوره حضوری و... @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
💚 قسمت دوازدهم #رمان_آموزشی ❣خانه مریم و سعید❣ چهار ماهی می شد که سعید دو نوبت کار می کرد. دیگه خون
قسمت دوازدهم 👆 🌷 رمان آموزشی ، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد نگاشته شده است. 🌷 توصیه میشود زوجین محترم با دقت و توجه بخوانند و اگر مفید بود، برای دیگران هم نشر دهند 👇 ❣ @hamsaranekhoob
💚 قسمت سیزدهم ❣خانه مریم و سعید❣ دیگه حدودای ١١ بود که سعید و مریم و بچه ها از پارک برگشتند. این پارک رفتن کلی تو روحیه مریم تاثیر مثبت گذاشته بود. رو به بچه ها کرد و گفت: _بچه ها از بابا تشکر کردید که ما رو برد پارک؟ البته بچه ها از ذوق زیاد فراموش کرده بودند تشکر کنند. آخه بعد از مدت ها همراه بابا به پارک رفته بودند. با کلی هیجان و همه با هم شروع کردند به تشکر. _علی گفت بابا دستت درد نکنه. _فاطمه گفت بابا خیلی کیف کردیم، عالی بود. دست شما درد نکنه. _ محمد هم با هیجان همیشگی اش گفت بابا بازم بریم. همین فردا شب. سعید هم سر حوصله به تک تکشون جواب می داد: _خواهش میکنم دختر گلم. قابلی نداشت پسر خوشگلم. باشه بازم میریم ان شاءالله ولی فردا شب نه. باشه برای زمان مناسب دیگه. مریم به بچه ها گفت که اول دستاشون رو بشورن و بعدش از سعید خواست که دستای محمد رو هم بشوره. سعید که رفت سمتش، محمد زد زیر خنده و طبق معمول فرار کرد و این اعتراض مامان رو در پی داشت: _ساعت ١١ شبه و شما دارید دنبال بازی می کنید؟ بعدش میثمو بغل کرد و برد تا تو ظرفشویی دستاشو بشوره. سعید هم بالاخره دستای محمد رو شست و لباسش رو عوض کرد. بعد اومد نشست و تکیه داد به پشتی. بلافاصله فاطمه پرید تو بغل بابا و با ناز همیشگی و مخصوص خودش گفت: _بابا فردا که تعطیله میای با هم بازی کنیم؟ بعدش میخواست یه چیزی بگه اما انگار تردید داشت بین گفتن و نگفتنش. بالاخره تصمیمشو گرفت و رو به سعید گفت: _بابا یه سوال بپرسم؟ _بپرس بابا جون. مریم که هنوز مشغول میثم بود با خودش گفت یعنی فاطمه چی می خواد بپرسه از سعید؟ علی هم حواسش جلب گفتگوی فاطمه و بابا شده بود. فاطمه که کمی هم بغض کرده بود ادامه داد: _بابا..... چرا دیگه با ما بازی نمی کنی؟ کمتر از چند ثانیه چشماش پر از اشک شد و ادامه داد: _چرا شبا اینقدر دیر میای و دیگه قبل از خواب برامون قصه نمیگی؟ سعید از شنیدن حرفای فاطمه حسابی تعجب کرده و تقریباً شوکه شده بود. بی معطلی فاطمه رو تو آغوش گرفت. سرش رو بوسید. در حالی که موهای فاطمه رو با دستش مرتب می کرد، گفت: _خب میدونی بابایی..... می خوام بیشتر کار کنم تا پولمون زیادتر بشه و بتونیم یه ماشین بزرگ تر بخریم و وقتی میریم مسافرت تو ماشین جا دار راحت تر باشیم. علی هم وارد بحث شد و گفت: _بابا ما اصلاً نمی خوایم ماشینمون بزرگ تر باشه. همین ماشینی هم که داریم خیلیا ندارن ولی باباهاشون باهاشون بازی می کنن. مریم از تو آشپزخونه به دقت صحبت های بچه ها با سعید رو دنبال می کرد اما مصلحت نمی دید بیرون بیاد. فاطمه رو کرد به بابا و گفت: _آره بابا ما نمی خوایم ماشینمون رو عوض کنیم ولی به جاش مثل همیشه با هم بازی کنیم. باشه بابا؟ باشه؟ مریم هم اومد تو اتاق. نشست کنار دیوار تا لباسای میثم رو عوض کنه. اما خودش رو زد به اون راه و انگار صحبت بچه ها رو نشنیده و وارد بحث نشد. در واقع بچه ها حرف دل او رو می زدند. دل سعید اما آشوب بود. حالا دیگه کاملاً مطمئن شده بود که در حق مریم و بچه ها حسابی کوتاهی کرده. لبخند سردی زد و گفت: _بذارید با مامان هم مشورت کنیم ببینیم نظرش چیه؟ علی پرید وسط که: _من مطمئنم مامان هم ناراحته. خودم چند بار دیدم که با هم صحبت می کردید و به شما گفت که عوض کردن ماشین برامون اولویت نداره. اصلاً بابا مگه خودتون قبلاً نگفتید که روزی همه دست خداست و خدا خودش هرطور صلاح بدونه به بنده هاش روزی میده؟ مریم اما هم چنان ساکت بود و سردرگم. تو فکر عمیقی فرو رفته بود. این اولین بار بود که بچه ها از سعید انتقاد می کردند. اون هم این طور مستدل و منطقی. خوشحال بود از اینکه بچه ها اینقدر فهمیده شده ن. از طرفی هم ناراحت بود از اذیت هایی که بچه ها در دوری پدرشون متحمل شدند. از همه مهم تر اینکه چندین بار عین همین حرف ها رو به سعید گفته بود و تاثیری نذاشته بود. اما بچه ها امروز غوغا کردند. مریم رو به بچه ها کرد و با لبخند و مهربونی همیشگی و اندکی دوراندیشی گفت: _ببینید بابا چون ما رو خیلی دوست داره میخواست ماشینو عوض کنه. حالا که شما مخالفید منم هر تصمیمی که بابا بگیره باهاش موافقم. سعید لبخندی زد که نشون از رضایت درونیش داشت. بعدش گفت: _منم با نظر شما و مامان موافقم ولی چون با شرکت قرارداد بستم تا ٨ ماه دیگه نمی تونم ساعت کاریم رو تغییر بدم. اما قول میدم بعد از ٨ ماه دیگه تمدید نمی کنم. حالام پاشید برید بخوابید که فردا ان شاالله می خوایم کلی با هم بازی کنیم. ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💜 ارسال نظرات 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 قسمت یازدهم (مهارت های تربیت کودک و نوجوان) ✅ چگونه بچه های لوس و لجباز تربیت نکنیم؟! (٣) ❤️ اهمیت تفاوت قائل شدن بین و فرزندان ⭕️ (ویژه پدر و مادرها) 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌹امام على( ع): شَيئانِ لايَعرِفُ فَضلَهُما إلاّ مَن فَقَدَهُما: الشَّبابُ وَ العافِيَةُ ؛📚 غرر الحكم، ح 5764. 🌸دو نعمت است كه قدرش را نمى داند، مگر كسى كه آن ها را از دست داده باشد: جوانى و سلامتى . @hamsaranekhoob
سلام استاد..شب بخیر..میخواستم راجب مسایل زناشویی و نزدیکی توضیح بدین...اینکه خانمها در چه حدی باید پاسخگوی همسرشان باشند..با تشکر از زحمات شما... یا علی 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
جهاد تبیین 01.mp3
11.05M
💓 کانال تربیتی همسران خوب برگزار میکند : مسابقه بزرگ (فایل شماره یک) زمان: ٣٠ دقیقه سخنران: حجت الاسلام محمد نیازی 🌷 ان شاءالله از محتوای فایل های صوتی ، سوالاتی مطرح خواهد شد و به برگزیدگان به قید قرعه جوایزی اهداء خواهد شد. (یک کلاس آموزشی رايگان از مجموعه همسران خوب) زمان مسابقه متعاقبا اعلام خواهد شد ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌹 خانم‌های محترمی که بخاطر مشغله، بچه داری و... امکان گوش دادن به کلاس صوتی را ندارند و یا اینکه قبلا این کلاس را گوش داده اند ولی نیاز به مرور دوباره دارند، حتما را تهیه و مطالعه نمایند🌷 💜 ضمنا این کتاب میتواند بهترین هدیه برای فرزندان، دوستان، اقوام و آشنایان باشد😍 (بعضی از اعضای محترم ده ها جلد سفارش دادن برای هدیه به خانم های فامیل و...🌷) ❇️ شرایط ثبت سفارش و دریافت 👇 https://eitaa.com/joinchat/1827864673C8aa2705a10 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 🇮🇷 به همه خانم‌های گرامی اطلاع رسانی کنید...
🌸🌸🌸 استاد فاطمي نيا: عزيزان اگر لطيف نباشيد هيچ چيز نصيبتان نميشود؛ خود را معطل نكنيد! هر روز چند مرتبه در خانه يا محل كار عصباني ميشود و پرخاش ميكند و دل ديگران را ميشكند ، از آنطرف هم ميخواهد زبدة العارفين و عمدة المكاشفين شود! به حضرت زهراء سلام الله عليها قسم ، تا لطيف نشويد چيزي گيرتان نمي آيد! علامه طباطبايي تماما لطافت بود به حدي كه در طول عمر خود با كسي دعوا نكرد؛ روزي جواني با دوچرخه به مرحوم علامه برخورد كرد و ايشان به شدت آسيب ديد ، اگر ما بوديم حتما با آن جوان دعوا ميكرديم ! اما علامه بلافاصله به سمت جوان رفت و از او دلجويي كرد و پرسيد طوريت شده است يا خير؟ اگر ميخواهيد به جايي برسيد لطيف شويد. لطيف بودن را تمرين كنيد ، از خانه شروع كنيد و با خشم و غضب ، تن خانواده را نلرزانيد.🌸🌸🌸 ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🪴 *حدیث روز*🪴✅ از آثار صله رحم ✍️حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: هر کس می‌خواهد روزی‌اش فراوان شود، و مرگش به تاخیر بیفتد، صله رحم انجام دهد. 📚بحارالانوار، ج71، ص88 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج @hamsaranekhoob
سلام اقای پوراحمد من ۲۰ ساله وهمسرم ۳۰ سالشونه ویه بچه ۳ ساله داریم ۵ ساله که ازدواج کردیم همسرم خیلی مرد خوبیه ولی خیلییییی رفیق بازه من از این اخلاقشون به شدت نارحت میشم هرچه قدر هم بگم به حرفم گوش نمیده ممنون میشم راهنمایم کنید 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
✅انفاق ✍حضرت زهرا سلام الله علیها:از دنیای شما سه چیز محبوب من است: ۱- تلاوت قرآن ۲- نگاه به چهره رسول خدا ۳- انفاق در راه خدا. 📚وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295 امام صادق عليه السلام :هر كس يكى از اين كارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را براى او واجب مى گرداند: ۱- انفاق در تنگدستى ۲- گشاده رويى با همگان ۳- رفتار منصفانه 📚نهج الفصاحه، ح 1281 @hamsaranekhoob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 قسمت دوازدهم (مهارت های تربیت کودک و نوجوان) ✅ چگونه بچه های لوس و لجباز تربیت نکنیم؟! (۴) ❤️ راهکار چیه؟!! ⭕️ (ویژه پدر و مادرها) 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
♦️“قانون ۱۵ دقیقه” که به قدرت تغییرات کوچک اشاره میکنه میگه: ۱- اگر روزی ۱۵ دقیقه را صرف خودسازی کنید در پایان یک سال، تغییر ایجاد شده در خویش را به خوبی احساس خواهید کرد. ۲- اگر روزی ۱۵ دقیقه از کارهای بی‌اهمیت خویش بکاهید، ظرف چند سال موفقیتی چشمگیر نصیب‌تان خواهد شد. ۳- اگر روزی ۱۵ دقیقه را به فراگیری زبان اختصاص دهید از هفته‌ای یک بار کلاس زبان رفتن بهتر است. ۴- اگر روزی ۱۵ دقیقه را به پیاده‌روی سریع اختصاص دهید از گاهی به باشگاه ورزشی رفتن، نتیجهٔ بهتری خواهید گرفت. ۵- اگر روزی ۱۵ دقیقه مطالعه کرده و سلول‌های خاکستری خویش را درگیر کنید؛ به پیشرفت‌های خوبی در یادگیری دست خواهید یافت. ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
💜 برای اولین بار، نذر فرهنگی کلاس آموزشی و مهارتی ٢🥰 💚 مژده به خانم های فرهیخته کانال تربیتی ❤️ روز مصادف با سالروز (ع) نذر فرهنگی داریم 😊 💛 دریافت و یا با احتساب پنجاه درصد 🌷🌷 تا فرصت هست وارد شوید 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 ✅ کلاس ٢، تکمیلی کلاس ١ میباشد🥰 💙 اطلاع رسانی به همه خانم‌ها 💐
💠 حدیث روز 💠 💎 برکات حضور مهمان 🔻پيامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله: الضَّیفُ اذا دَخَلَ بَیتَ المُؤمِنِ دَخَلَ مَعَهُ اَلفُ بَركَةٍ وَ الفُ رحمةٍ وَ یَكْتُبُ اللهُ لِصاحِبِ المَنزِل بِكُلّ لُقمَةٍ یأكُلُها الضَّیفُ حَجةً و عُمرةً ❇️ هنگامی که وارد خانه مؤمن می‌شود هزار برکت و هزار رحمت به همراه خود دارد و خداوند به تعداد هر لقمه که مهمان تناول می‌کند یک حج و یک عمره برای صاحب خانه می‌نویسد! 📚 لئالی‌الاخبار، ج ٣، ص ٦٦ ‌ ‌ @hamsaranekhoob
سلام ، پسر ۲ سال و ۷ ماهه دارم که شدیداً به من وابسته است، یعنی حتی اجازه نمیده پدرش بینی اش را پاک کند یا ساده ترین کارها رو انجام بده، حتی لقمه غذا رو حتما خودم باید بهش بدم..فقط میگه مامان..شما که می فرمایید فاصله بین فرزندآوری ۲/۵ تا ۳ باشه با این وضع من چه جوری برای بچه دوم اقدام کنم؟ برای از پوشک گرفتن ۷ ماه روش کار کردم هنوزم ۱۰۰٪ جواب نگرفتم و با یک مسافرت همه چیز به هم می‌ریزه..دوست دارم بازم بچه داشته باشم اما با این وابستگی پسرم فکر می کنم زود باشه..می خواستم نظرتون رو هم بپرسم.. و اینکه چی کار کنم رابطه اش با پدرش خوب بشه..باباش خیییلی بهش محبت می کنه و بازی فوتبال و شتر بازی و ...می کنه اما پسرم حتی به زور بهش بوس میده یا شب بخیر و ....در حالی که روزی ۱۰۰ بار بیشتر دست و پای من رو می بوسه..این بوسیدن های زیادی اشکالی نداره؟؟به نظرتون با وجود این همه محبت چرا باید با پدرش رابطه اش خوب نباشه؟ 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
✨﷽✨ ✨ 💞گاهی برای رشد کردن باید سختـے کشید 💞گاهـے برای فهمیدن باید شکست خورد 💞و گاهـی برای به دست آوردن باید از دست داد 💞خواستن اگر با تمام وجود باشد، هیچ سدی نمی تواند مانع شود! @hamsaranekhoob
🌷 تربیت دینی فرزندان وابسته به چیست؟ 💓 ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
💚 قسمت سیزدهم #رمان_آموزشی ❣خانه مریم و سعید❣ دیگه حدودای ١١ بود که سعید و مریم و بچه ها از پارک بر
قسمت سیزدهم 👆 🌷 رمان آموزشی ، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد نگاشته شده است. 🌷 توصیه میشود زوجین محترم با توجه بخوانند و برای دیگران هم نشر دهند👇 ❣ @hamsaranekhoob
💚 قسمت چهاردهم ❣خانه مریم و سعید❣ بچه ها بعد از چند ماه توی پارک حسابی بازی کردند. دیگه نای قدم برداشتنم نداشتند. اون قدری خسته که سمت مسواکم نرفتند. مامان رو کرد به بچه ها و با یه اخم ساختگی و شیرین گفت: _مسواک فراموش نشه. دیشبم یادتون رفتا. فاطمه جواب داد: _مامان من حال ندارم. خیلی خسته ام. اما علی تندی پاشد و مسواک و پودر مسواکش رو برداشت و رفت سمت روشویی. مریم جواب فاطمه رو داد که: _باشه مامان جان اگه حال نداری فردا صبح بزن. فاطمه هم با بی حالی تمام و لحن کشداری گفت: _باشه من صبح مسواک می زنم. محمد و میثم اما طبق معمول خستگی رو خسته کرده بودند. با اینکه به خاطر بازی های بسیار توی پارک دیگه رمقی براشون نمونده بود اما بازم به روی خودشون نمی آوردند و توی اتاق در حال جست و خیز و ماشین بازی بودند. صدای خنده شونم رو به آسمون. سعید لباساشو عوض کرد. اومد پیش بچه ها. با صدایی رسا گفت: _خب بچه ها کی دوست داره من امشب براش قصه بگم؟ این پیشنهاد بابا گویی انرژی دوباره ای بود که در کالبد بچه ها دمیده شد. جیغ همه شون رفت هوا: _من...... من........ من........ حرص مریم حسابی در اومده بود.گفت: _یه کم یواش تر. همسایه ها خوابند. آقا سعید پاشو برو تو اتاق بچه ها تا بقیه هم زودتر بیان بخوابن. شیطنت سعید اما گل کرده بود. با اینکه می دونست مریم از اذیت شدن همسایه ها ناراحت میشه ولی باز رو کرد به بچه ها و گفت: _خب چه قصه ای بگم براتون؟ دوباره فریاد بچه ها بلند شد. هرکی شروع کرد بلند بلند پیشنهاد دادن. فاطمه گفت: _بابا قصه جنگل گلستان رو بگو. علی گفت: _بابا خاطره بگو. محمد هم گفت: _بابا قصه شنگول و منگول رو بگو. مریم حسابی ناراحت بود. هم خیلی خسته بود هم این شیطنت های سعید کلافه ش کرده بود. ولی این رفتار سعید رو ندید گرفت. این طور مواقعی تغافل می کنه. برای اینکه ماجرا ادامه پیدا نکنه و سعید باز صدای بچه ها رو در نیاره، پاشد رفت تو آشپزخونه و مشغول مرتب کردن ظرف ها شد. بچه ها به قصه گویی بابا خیلی علاقه دارند. چون سعید خیلی با هیجان و شور و نشاط تعریف می کنه. از همه مهم تر اینکه حدود چهار ماهی میشد که بابا قصه نگفته بود. بچه ها حسابی دلشون برای قصه گفتنای شبانه بابا تنگ شده بود. علی انتهای اتاق می خوابه و محمد وسط اتاق. ابتدای اتاقم جای خواب فاطمه ست. بین رخت خواب بچه ها بین نیم تا یک متر فاصله ست. تشک و پتوی هرکدوم هم جداگانه و مختص خودشه. سعید رو به بچه ها گفت: _خب بیاید یواش با همدیگه تک بیاریم ببینیم که کی بگه چه قصه ای بگم؟ همه با هم با هیجانی زیاد دستاشونو بلند کردند و با هم خوندند: _هرکی تک بیاره اون میگه بابا چه قصه ای بگه. قرعه به نام علی افتاد. قرار شد سعید یه خاطره از دوران کودکی خودش تعریف کنه تا بچه ها کم کم خوابشون ببره. تا همین چند ماه گذشته که سعید برای بچه ها بیشتر وقت میذاشت و براشون قصه میگفت و باهاشون بازی می‌کرد، بعضا خاطرات کودکی و نوجوانی اش رو برای بچه ها تعریف می‌کرد و با نشاط و هیجان یکسری الگوهای صحیح رفتاری رو از همین طریق به بچه ها منتقل می‌کرد. الگوهایی مثل دوست شدن با بچه های خوب و مودب و دور شدن از بچه هایی که حرفهای بدی میزنن و کارهای زشت میکنن. یا کمک کردن به مامان و بابا یا به موقع خوابیدن و خیلی کارهای دیگه. اما مریم در شرایط روحی و جسمی مناسبی نیست و موعد تغییرات هورمونی ماهانه اش رسیده. درد دل و کمرش از یک طرف، شیطنت ها و اذیت های اینچنینی سعید هم از طرف دیگه قوز بالای قوز شده و حسابی مریم رو عصبی کرده... اما سعید هنوز از شروع این شرایط ماهانه مریم اطلاعی نداره. ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💜 ارسال نظرات 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌹 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌸🍃 لیست اسامی کانال تربیتی 👇👇 ١. سرکار خانم بیات ⏰ روزهای یکشنبه، ساعت ١٧ تا ١٨.٣٠ ⏰ روزهای سه شنبه، ساعت ٩ تا ١١.٣٠ و ساعت ١٧ تا ١٨.٣٠ ⏰ روزهای پنجشنبه، ساعت ٩ تا ١١.٣٠ ٢. سرکار خانم نیازی ⏰ روزهای یکشنبه ساعت ١۶ تا ١٧ ⏰ روزهای چهارشنبه ساعت ١۶ تا ١٧ ٣. جناب آقای سلیمانی نسب ⏰ روزهای یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه ⏰ ساعت ١٠ تا ١١ صبح ⏰ ساعت ١۶ تا ١٧ ⏰ ساعت ٢٠ تا ٢١ ۴. سرکار خانم رضایتمند ⏰ روزهای یکشنبه ساعت ١٠ تا ١٢ ⏰ روزهای سه شنبه ساعت ١٠ تا ١٢ ۵. سرکار خانم بهروزبیاتی ⏰ روزهای یکشنبه ساعت ٨ تا ١٠ صبح ۶. سرکار خانم اصلانی ⏰ روزهای سه شنبه ساعت ١۴ تا ١۶ ٧. سرکار خانم بدیع زادگان ⏰ روزهای شنبه تا پنجشنبه ساعت ١١.٣٠ تا ١٢.٣٠ ٨. سرکار خانم رضوانی ⏰ روزهای یکشنبه ساعت ١۶ تا ١٧ ⏰ روزهای چهارشنبه ساعت ١۶ تا ١٧ ✅ شرایط با مشاوران امین کانال همسران خوب👇 https://eitaa.com/joinchat/1560543239Cb368fd3513 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 💓 @hamsaranekhoob 💓 @hamsaranekhoob
امام حسن عسکری علیه ‌السلام: إنَّ اَلْوُصُولَ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لاَ يُدْرَكُ إِلاَّ بِامْتِطَاء اَللَّيْلِ رسيدن به خداوند عزّوجلّ، سفرى است كه جز با مركب شب زنده دارى به دست نمى آيد. بحارالأنوار ج75 ص380 @hamsaranekhoob
سلام شبتون بخیر استاد حدود۷سال ازدواج کردم و حاصل این ازدواج یه پسر ۴ساله هست همسرم خیلی مشتاق هستن بچه بیاریم ولی من اصلا امادگیشو ندارم و میترسم از بچه دوم..البته این ترس من از بدنیا اومدن بچه دوم خواهرم شروع شد که ایشون خیلی اذیت شدن هم برا بچه هم برا زایمان و بخودم میگم وقتی خواهرم انقد اذیت شد منکه اصلا مثل ایشون رفتارام خوب نیست چجوری میتونم بچه بیارم..اینم بگم که برخوردم با پسرم زیاد خوب نیست چون زود عصبانی میشم و رفتار خوبی ندارم و همه بهم میگن اصلا فکر بچه دوم نباش حالا نمیدونم الان چکار کنم؟؟؟از طرفی همسرم خیلی دوست دارن و میگن بازم بهم تو بچه داری کمک میکنن و تنهام نمیذارن..واقعا نمیدونم هرکسی بهم ی چیزی میگ و میگن بچه نیارم و اشتباه نکنم چون تو تربیت پسرم کم کاری کردم و میگن تو تنبلی نمیتونی و از پَسِش برنمیای 😕خیلی پرحرفی کردم 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
حکیمی گفت: من سیصد سال با داروهای مختلف، مردم را مداوا کردم و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم که هیچ دارویی بهتر از "محبت " نیست تا فرصت هست! به یکدیگر محبت کنیم @hamsaranekhoob
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
سلام و خسته نباشید بنده عضو گروه هنر زن بودن ،بودم میخواستم بگم من قبلا عضو چندکانال و گروه زناشویی بودم ک راهکارهای خوشبختی و ...یاد میدادن.همشونو استفاده میکردم.اما مدتی بود با شوهرم مشکل داشتم و هرکاری میکردم فایده نداشت.خیلی خسته و دلگیر بودم و از خدا میخواستم یه راهی جلو پام بذاره ک بدونم چیکار کنم.چون شوهرم مشاوره نمیمدن و هزینه ش رو هم نداشتیم. به لطف خدا با این کانال آشنا شدم و تمام صوت ها رو کامل گوش دادم و حتی تو دفتری نوشتم. واقعا معجزه بود برام.خدا خیرشون بده آقای پوراحمد رو،حرفایی زدند که من خیلی به خود اومدم و متوجه شدم چقدر مشکلات از خودم بوده.سعی کردم رو اخلاقم کار کنم و الان که چندماهی میگذره واقعا نتیجه ش رو دیدم و زندگیم آروم شده. واقعا ازتون ممنونم. یه مورد دیگه هم که نکته مثبت این کانال بود اینه که هزینه کلاسها رو میشه دیر و زود پرداخت کنیم و اجبار نیست همون اول بدیم. خدا خیرتون بده.در پناه امام زمان باشید 🌹 👆 💜💜💜 و فایل صوتی کلاسهای آموزشی و مهارتی استاد پوراحمدخمینی 👇👇 🌸 @hamsaranclass 🌸 @hamsaranclass 🌷 تسهیلات ثبت نام 👇 ١. اگر امکان پرداخت هزینه کامل کلاس را ندارید، میتوانید با احتساب 70 درصد از کلاسها استفاده کنید. ٢. هیچ عجله‌ای برای پرداخت هزینه کلاس نیست و شما میتوانید وارد لینک کلاسها شوید و از مطالب کلاس استفاده نمایید و بعدا هر وقت امکانش رو داشتید هزینه مربوطه را واریز کنید و اطلاع دهید. 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6