eitaa logo
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
241.3هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🇮🇷 #محسن_پوراحمد_خمینی 💓 دریافت‌کلاسهای‌آموزشی @hamsaranclass 💓 مشاوره رایگان @hamsaranekhoub 💓 مشاوره تلفنی @moshaverehhamsaran 💓 نظرات @Manamgedayefatemeh7 💓 تبلیغات،فروشگاه‌ها😊،مشاوره حضوری و... @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ قسمت ١٢ 👆👆 رمان آموزشی
آموزشی قسمت سیزدهم ساعت ٢٣ است و سعید و مریم و بچه ها تازه از پارک به منزل برگشته اند. مریم که امشب روحیه اش خیلی بهتر شده رو به بچه ها می‌کند و میگوید: بچه ها از بابا تشکر کردید که ما رو برد پارک؟ بچه ها که بعد از مدت ها به همراه بابا به پارک رفته بودند، از ذوق بسیار، همه شان تشکر کردن را فراموش کرده بودند و یکی پس از دیگری گفتند بابا دستت درد نکنه که ما رو بردی پارک😃 سعید هم در جواب بچه ها تک به تک میگفت خواهش میکنم پسر خوشگلم 😍 و دختر خوشگلم😘 مریم به بچه ها گفت بچه ها اول دستاتون رو بشورید و به سعید گفت: آقا سعید بی‌زحمت دستای محمد رو هم بشور... سعید دوید دنبال محمد که دستاش رو بشوره و محمد هم زد زیر خنده😃 و طبق معمول فرار کرد... صدای مریم بلند شد و گفت ساعت ١١ شبه شما دارید دنبال بازی میکنید؟!! 😳بعد میثم را بغل کرد و رفت تا در سینک آشپزخانه دستهایش را بشوید.؛ بالاخره سعید دستهای محمد رو شست و لباسش رو عوض کرد و تکیه اش را به پشتی داد... بلافاصله فاطمه پرید تو بغل بابا ☺️و با ناز همیشگی اش گفت : بابا فردا که تعطیله میای با هم بازی کنیم؟ بابا؟! ... بابا یه سوال بپرسم؟! سعید گفت بگو باباجون😍 مریم که داشت دستهای میثم را می‌شست، با خودش گفت فاطمه میخواد چی بپرسه از سعید؟! علی هم حواسش جلب گفتگوی بابا و فاطمه شده بود. فاطمه که کمی بغض کرده بود، گفت: بابا... چرا دیگه با ما بازی نمیکنی؟😔 ظرف دو ثانیه چشمانش پر از اشک شد و ادامه داد : چرا اینقدر شبا دیر میایی و دیگه شبا برامون قصه نمیگی؟😔 سعید که از دیدن این صحنه خیلی متعجب و شوکه شده بود بلافاصله فاطمه را بغل کرد و سرش را بوسید و در حالی که موهای فاطمه را با دستش مرتب میکرد، گفت: خب میدونی چرا بابایی؟ چون میخوام بیشتر کار کنم و پولمون زیادتر بشه تا بتونیم یه ماشین بزرگتر بخریم و باهاش بریم مسافرت... ناگهان علی وارد بحث شد و گفت بابا اصلا ما نمیخوایم ماشینمون بزرگتر بشه😐 همین پرایدی هم که ما داریم خیلی ها ندارن ولی باباهاشون باهاشون بازی میکنن...😔 مریم دارد با دقت به صحبت‌های بچه ها با سعید گوش می‌کند و هنوز مصلحت نمیداند از آشپزخانه بیرون بیاید. فاطمه هم که حالا اشک‌هایش جاری شده بود مجددا رو کرد به بابا و گفت😭 آره بابا، ما نمیخوایم ماشینمون رو عوض کنی ولی بجاش مثل همیشه با هم بازی کنیم، باشه بابا؟! باشه؟... 😭 حالا مریم وارد اتاق شد و ساکت نشست کنار و شروع کرد به عوض کردن لباس میثم... (بچه ها داشتند حرف دل مریم را می‌زدند...) سعید که دلش آشوب شده بود و از کوتاهی هایش در حق مریم و بچه ها بیش از پیش آگاه شده بود لبخند سردی زد و گفت: بذارید با مامان هم مشورت کنم ببینم نظر مامان چیه؟ علی دوباره پرید وسط و گفت من مطمئنم مامان هم ناراحته و خودم چندبار دیدم که با هم صحبت می‌کردید به شما گفته که نمیخوایم ماشینمون رو عوض کنیم و ادامه داد بابا مگه خودتون قبلا نگفتید که روزی همه دست خداست... خدا هر طور خودش صلاح بدونه به بنده هاش روزی میده؟... مریم همچنان در سکوت و سردرگمی است و دارد با خودش فکر می‌کند... این اولین باریه که بچه ها دارن از سعید انتقاد می‌کنند... اون هم اینطور مستدل و منطقی... از طرفی خوشحال هست که بچه ها چقدر فهمیده شده اند و از طرفی نگران اذیت هایی است که در این مدت بچه ها از دوری پدرشان کشیده اند... از همه مهمتر اینکه چندین بار همین حرفها رو به سعید گفته بودم و تاثیری نداشت ولی امروز بچه ها غوغا کردند😊 مریم رو به بچه ها کرد و با لبخند و مهربانی همیشگی و کمی چاشنی کیاست، گفت: بچه ها بابا چون شماها رو خیلی دوست داره میخواست ماشینمون رو عوض کنه حالا که شما ها مخالفید، من هم هر تصمیمی که بابا بگیره باهاش موافقم😊 سعید یک لبخندی زد و گفت: من هم با نظر شما و مامان موافقم ولی چون با شرکت قرارداد بستم، تا ۶ ماه دیگه نمیتونم ساعت کاریم رو تغییر بدم اما قول میدم بعد از ۶ ماه، دیگه تمدید نکنم😊 حالا هم پاشید برید بخوابید که فردا ان شاءالله میخوایم کلی با هم بازی کنیم☺️ 💓 ادامه دارد ... ✅ : محسن پوراحمد خمینی 💚 لطفا نظرات و پیشنهادات خودتان را درباره رمان آموزشی خانه مریم و سعید به آی دی زیر ارسال نمایید 👇👇 💚 @Manamgedayefatemeh7 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 💜 ☺️ (ع)
من چند تا از ویس هارو گوش دادم واقعا ازتون ممنونم اجرتون با سید الشهدا میتونم بگم زندگیم از این رو به اون رو شده زندگیم داشت بهم میخورد میتونم بگم این ویس ها نجات بخش زندگیم شد به اشتباهاتم پی بردم و دارم سعی میکنم که خودمو اصلاح کنم بینهایت ممنون ✅ #نظر_یکی_از_اعضای_محترم 👆 بعد از گوش دادن به مجموعه آموزشی و مهارتی #هنر_زن_بودن در تعامل با شوهر 💓🍃 جهت #ثبت_نام و دریافت فایل صوتی کلاسها، کلمه #آموزش_مجازی را به آی دی زیر ارسال نمایید👇 🌸 @Vaqtemoshavereh 💓 کانال تربیتی همسران خوب👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
امام على عليه السلام: هر انسانى در مال خود دو شريك دارد: وارث و حوادث لِكُلِّ امرِئٍ في مالِهِ شَرِيكانِ : الوارِثُ و الحَوادِثُ ميزان الحكمه جلد 5 صفحه 532 #محسن_پوراحمد_خمینی #کانال_تربیتی_همسران_خوب @hamsaranekhoob
عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی دختری ۳۱ ساله و مجرد هستم .از همون دوران دبیرستان خواستگار داشتم تا الان اما متاسفانه باب میلم نبودن. مشکلم این که الان خواستگارانم سن خیلی کمتر از خودم دارن حتی با اختلاف ۷-۸. چون چهره ام هم با سنم همخوانی نداره .خواستم راهکاری پیش روم بذارین ضمن اینکه معیارام اصلا خارج از منطق نیست و فقط اعتقادات و سلامت روحی و اخلاقی طرف مورد نظرم هست و متاسفانه همین معیارهای اولیه و مهم رو هم در حد معقول نداشتن و اگرم فردی معیارامو داره از نظر سنی به مشکل برمیخورم . سپاسگزارم🙏 🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
✨﷽✨ 🏴داستان مـعـنوی ✍شخصی بود که چندان مقید به احکام شرعی نبود، ولی هر وقت در مسیرش به بیرق و پرچم مجالس عزاداری امام حسین علیه‌السّلام برمی‎خورد، به حضرت سلام می‎داد. آن شخص از دنیا رفت و در قیامت پرونده‎ی اعمالش را رسیدگی کردند و دیدند جهنّمی ‎تمام عیار است. لذا حکم صادر شد او را به جهنّم ببرند. ملائکه پرونده‎ی او را گرفتند و او را به سمت جهنّم بردند. در بین راه آن شخص بیرق امام حسین علیه‌السّلام را دید. محکم ایستاد و به ملائکه‎ای که او را می‎بردند گفت من در دنیا هیچ ‌‎وقت بدون سلام کردن از این بیرق‎ها رد نشدم و الآن هم باید بروم یک سلام بکنم، بعد با شما به جهنّم می‎آیم. ملائکه گفتند نمی‎شود، کار تو تمام است و باید به جهنّم بروی. تا این گفتگو بین آنها در گرفت، حضرت اباعبدالله علیه‌السّلام که پای آن بیرق ایستاده بودند یک نگاه به آنها کردند و با همین نگاه، آن شخص و ملائکه‎ی همراهش، خود را در حضور حضرت مشاهده فرمودند گفتگوی شما بر سر چه بود؟ ملائکه پرونده‎ی اعمال آن شخص را تقدیم حضرت کردند. حضرت نگاهی به آن کردند و به آن شخص فرمودند: این چیه؟ (یعنی چیز خوبی نیست) و پرونده را به ملائکه پس دادند. ملائکه هم راه افتادند تا آن شخص را به جهنّم ببرند امّا در بین راه متوجّه شدند که به سمت بهشت می‎روند خیلی تعجّب کردند! به پرونده‎ی آن شخص نگاه کردند، دیدند حضرت با همان نگاهشان زیر نامه‎ی اعمال آن شخص نوشته‎اند:‌ یا مُبَدِّلَ السَّیِئاتِ الحَسَناتِ‌ای کسی که بدی‎ها را به خوبی تبدیل می‎کنی. ملائکه هم آن شخص را به بهشت بردند و تحویل دادند. 📚مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب @hamsaranekhoob
خاکتان طعم عسل داشت، نمک گیرم کرد! #محرم #صفر #امام_حسین #اربعین #ما_ملت_امام_حسینیم 🌹🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🔅 #پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله: ✍️ يا فَاطِمَةُ كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ إِلاَّ عَيْنٌ بَكَتْ عَلَى مُصَابِ اَلْحُسَيْنِ فَإِنَّهَا ضٰاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعِيمِ اَلْجَنَّةِ . 🔴 فاطمه جان روز قیامت هر چشمى گریان است، مگر چشمى که در مصیبت و عزاى حسین گریسته باشد، که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمت‌هاى بهشتى مژده داده مى‌‏شود. 📚 بحارالانوار،ج ۴۴، ص۲۹۳ #محسن_پوراحمد_خمینی #کانال_تربیتی_همسران_خوب @hamsaranekhoob
سلام استاد. من یک سالی هس عقد کردم.نامزدم ادم بی مسئولیتی هس مثلاواسه خرج عروسی وشغلیش به خواهراش تکیه میکنه. واینکه ماچندروزقبل یاشب قبل قرارمیزاریم بیرون بگردیم چنبارپیش اومده به جای صبح دم غروب اومده.یه بارم عمدادیراومدبعدکه بهش میگم چرااین کارومیکنی میگه از دستت ناراحت شدم عمدا نیومدم بعدش میگه خواب موندم کلا خوابش خیلی زیاده مثلاخونمون۱۲ظهربیادیکی دوساعت بیداره بعدمیخوابه من دوست دارم باهم حرف بزنیم بگیم بخندیم . توی این یک سال بارها بهش گفتم دوس دارم بهم روزی یکی دوبار پیام بدی بهم زنگ بزنی ولی انگار نه انگار. سر همین دیر اومدناش دامادامون میگه ادم دوران نامزدی اینطوری نیست همش لحظه شماری میکنه نامزدشو ببینه ولی اون خیلی بی خیاله ولی من اصلا به روی خودم نیوردم .ادم درونگرایی هس. با بی مسئولیت بودنش چیکار کنم استاد. دوس دارم مرد باشه بهش تکیه کنم به حرفا وقولاش عمل کنه خیالم ازش راحت باشه ولی واقعا نیس از ایندم ازاینکه باهاش زیریه سقف برم واقعانگرانم.واینکه من واقعا بهش محبت میکنم وبراش کم نمیزارم اینو خانواده هامون هم میدونن. چیکار کنم بیشتر بهم توجه کنه محبت کنه؟ لطفا راهنماییم کنید. تشکر 🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
🏴راز کشته نشدن عده ای از دشمنان امام حسین علیه السلام در روز عاشورا! ✍امام سجاد (علیه السلام) مي گويد : در روز عاشورا پدرم را ديدم كه به دشمن حمله مي كرد و آنها را مي كشت. ولي در آن درگيري بعضي از افراد دشمن را با اينكه زير شمشير او قرار مي گرفتند ، پدرم رد مي كرد و آن ها را نمي كشت با اينكه مي توانست آنها را بكشد.. راز اين موضوع را نمي دانستم. تا هنگامي كه به مقام امامت رسيدم فهميدم آن كساني را كه پدرم نمي كشت در نسل آنها شخصي كه ما اهل بيت را دوست بدارد وجود داشت.. 💥پدرم با نگاه کردن به دشمن میفهمید از نسل او،گریه کن برای این مصیبت به وجود می آید، بهمین خاطر براي حفظ آن دوست ما در صلب پدرش،پدر را نمي كشت... 📚معالي السبطين،ج۳ ص۳۱ @hamsaranekhoob
جلوی اجرای #سند ۲۰۳۰ را بگیرید... #سند٢٠٣٠ 🌹🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
💓 مهلت شرکت در این👆مسابقه فرهنگی، جمعه مورخ ١۴ شهریور ساعت ٢١ می‌باشد. 🌸🍃هدیه این مسابقه فرهنگی، اهدای یکی از مجموعه های آموزشی و مهارتی استاد پوراحمدخمینی (به انتخاب برگزیدگان) میباشد. این مسابقه هم زمان در در پیام رسان های ایتا، سروش، بله و تلگرام در حال برگزاری است و ان شاءالله تعداد برگزیدگان، ۴٠٠ نفر خواهد بود. 🌹پس حتما حضور فعال داشته باشید☺️ 💟جوایز مسابقه راس ساعت ٢١ جمعه و بعد از قرعه کشی تقدیم برگزیدگان خواهد شد😊 🌹🍃زن همانند گل است... @hamsaranekhoob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ یک تصمیم مهم برای #محبت_ورزی به همسر و فرزندان 🌹 #تلنگر بسیار زیبا و دلنشین 🌸 استاد محسن پوراحمد خمینی 📣 #حتما ببینند و نشر دهید #محرم #صفر #امام_حسین #ما_ملت_امام_حسینیم 🌹🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
✨🌸✨ اگر نمازگزار بداند كه چه هاله اى از جلال خدا او را فرو مى پوشاند، هرگز دوست ندارد كه سر خود را از سجده اش بر دارد «لَو يَعلَمُ المُصَلِّي ما يَغشاهُ مِن جَلالِ اللّهِ ما سَرَّهُ أن يَرفَعَ رَأسَهُ مِن سُجودِهِ.» [ #امام_على عليه السلام ] ميزان الحكمه جلد۶ صفحه ۲۸۵ #محسن_پوراحمد_خمینی #کانال_تربیتی_همسران_خوب @hamsaranekhoob
سلام دختر دوساله دارم که در ۱۹ماهگی همسرم فوت شد من نگرانش هستم که در اینده اسیب روحی نخوره چه کار باید بخورم عکس های همسرم رو جمع کنم که یادش بره؟ یا اینکه بزارم باشه راجع به باباش یه حرف هایی میزنه و یادشه مثلا گوشی همسرم میبینه یا لباس هایی که پدرش خریده میگه مامان کی خریده و خودش میدونه و اینکه بعضی چیزها تو ذهنش حک شده چون همسرم مرد خوبی بوده دوستندارم کلا فراموشش کنه بزرگ شد ولی الان دقیقا نمیدونم باید چه رفتاری داشته باشم؟بعد اینکه از چندسالگی دخترم میتونم سرکار برم و مهد بزارم؟ 🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
✨﷽✨ 🔸فضائل اميرالمؤمنين علی عليه‌السَّلام 🔹 از لِسان ابوذر و مقداد علیهما السلام ✍ابوذر گفت: از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم شنيدم كه می‏فرمود: «در اطراف عرش، نود هزار ملائكه هستند كه تسبيحى و عبادتى جز اطاعت امیرالمومنین على بن ابى طالب علیه السلام و برائت از دشمنانش و طلب مغفرت براى شيعيانش ندارند». گفتم: خدا تو را رحمت كند، مطلب ديگرى هم بگو. گفت: از آن حضرت شنيدم كه می‏فرمود: «خداوند، جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل را به اطاعت امیرالمومنین على علیه السلام و برائت از دشمنان او و استغفار براى شيعيانش اختصاص داده است». گفتم: مطلب ديگرى هم بگو. گفت: از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم شنيدم كه میفرمود: «خداوند همچنان بوسيله امیرالمومنین على عليه السّلام در هر امّتى كه پيامبر مُرسلى در آنان بوده اتمام حجّت می‏نمود، و آنکه بيشتر به امیرالمومنین على عليه السّلام معرفت داشت درجه او نزد خداوند عظيم ‏تر بود». ‏عرض كردم: خدا تو را رحمت كند، مطلب ديگرى هم بگو. گفت: آرى، از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم شنيدم كه میفرمود: اگر من و امیرالمومنین على علیه السلام نبوديم خدا شناخته نمی شد، و اگر من و امیرالمومنین على علیه السلام نبوديم خدا عبادت نمی شد، و اگر من و امیرالمومنین على علیه السلام نبوديم ثواب و عقابى نبود. امیرالمومنین على علیه السلام را هيچ پرده ‏اى از خداوند نمی ‏پوشاند، و هيچ حجابى بين او و خداوند مانع نمی شود. او خود حجاب و واسطه بين خدا و خَلقش است. 📚أسرار آل محمد عليهم السلام ترجمه كتاب سليم، صفحه: ۵۵۳. @hamsaranekhoob
💓 اینو همیشه یادت باشه : استاد موقع امتحان سکوت میکنه... #ما_ملت_امام_حسينيم #محرم 🌹🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
هوای هم را داشتن نه ابر می خواهد نه باران نه یک بعدازظهر پاییزی فقط کافیست حواسمان به هم باشد 💟 @hamsaranekhoob
امام سجّاد عليه السلام: روزى چون روز حسين علیه السلام نیست. سی هزار مرد که گمان می‌کردند از این امت‌اند دور او را گرفتند و هرکدام به کشتن او به خدا تقرب می ‌جست و او خدا را به آنها یادآور می‌شد و پند نمی‌گرفتند تا او را به ستم و ظلم و عدوان کشتند لاَ يَوْمَ كَيَوْمِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اِزْدَلَفَ عَلَيْهِ ثَلاَثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ كُلٌّ يَتَقَرَّبُ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ وَ هُوَ بِاللَّهِ يُذَكِّرُهُمْ فَلاَ يَتَّعِظُونَ حَتَّى قَتَلُوهُ بَغْياً وَ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً الأمالی (للصدوق) جلد۱ صفحه۴۶۲ #محسن_پوراحمد_خمینی #کانال_تربیتی_همسران_خوب @hamsaranekhoob
باسلام وخسته نباشید.من ۲۶سالمه ویک فرزنددختر ۱۵ ماهه دارم که ۹ماهگی راه افتاد.وبه همه چی دست میزد که میذاشتم به اقتضای سنش وهی سعی میکردم به زبان کودکانه بهش یادبدم چیزهای خطرناکوبشناسه متاسفانه تمام تلاشام بی نتیجه موند.چون دخترم میفهمه چی میگم واینوازرفتارش میفهمم اما انجام نمیده مثلا بارهاگفتم چایی داغه جیزه حتی دستشو به لیوان چایی ولرم زدم که بفهمه وفهمیده وترسیده دست نزده اما یک ماهه هرکارخطرناکی که به ذهنمون نمیرسه انجام میده بااینکه همه وسایلای خطرناکو جمع کردم مثلاهمین چایی ی دفعه دهنشومیزنه به چایی داغ ومیسوزه حتی ازش دورمیکنیم به نحوی بهش میرسه ودوباره میسوزه یامیره بالای تاچ مبل میشینه که چندین بارکه حواسم نبوده افتاده امابازم رفته وتکرارخطر.آموزشپذیرنیست این باعث شده من صبروطاقتم‌کم بشه وعصبانی میشم سرش دادمیزنم همش به این فکرمیکنم که نکنه بیش فعال باشه.من بچه اطرافم زیاد دارن وآموزش پذیریشون رودیدم .واینکه خیلی زیاااااااد ازآقایون خجالت میکشه تااین حد که بهم میچسبه جدانمیشه.ازشش ماهگی اینجوری بودهمش گریه میکرد تاالان.باتوجه به اینکه همسرم برخلاف میل من اصلا رفت وامد دوس نداره هرکی میبینه منوتومهمونیا به طعنه میگه بچه آدم ندیده میترسه.درحالیکه باداییا وعموهاش خیلی خوبه.متاسفانه به شدت سردرگم شدم.لطفا راهنماییم کنید دعاتون میکنم 🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
✨﷽✨ ✍مردی نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) آمده و گفت: در پنهان به گناهانی چهارگانه مبتلا هستم؛ زنا، شرابخواری، سرقت و دروغ. هر کدام را تو بگویی به خاطرت ترک می‌کنم. پیامبر (ص) فرمود: دروغ را ترک کن. مرد رفت و هنگامی که قصد زنا کرد با خود گفت: اگر پیامبر (ص) از گناه من پرسید، باید انکار کنم و این نقض عهد من است (یعنی دروغ گفته‌ام) و اگر اقرار به گناه کنم، حدّ بر من جاری می شود. دوباره نیّت دزدی کرد و همین اندیشه را نمود و درباره کارهای دیگر نیز به همین نتیجه رسید. به نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسول‌الله! تو همه راه‌ها را بر من بستی، من همه را ترک نمودم. 📚میزان الحکمه، ج۸، ص۳۴۴ 💥در چنین موقعیتی حساس است که بینش دینی ما دستور می‌دهد دروغ شوخی و جدی، هر دو باید ترک شود. و دروغ‌های کوچک نیز همچنین. 📚مضمون روایت، ج ۸، @hamsaranekhoob