eitaa logo
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
238.2هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
44 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🇮🇷 #محسن_پوراحمد_خمینی 💓 دریافت‌کلاسهای‌آموزشی @hamsaranclass 💓 مشاوره رایگان @hamsaranekhoub 💓 مشاوره تلفنی @moshaverehhamsaran 💓 نظرات @Manamgedayefatemeh7 💓 تبلیغات،فروشگاه‌ها😊،مشاوره حضوری و... @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت نهم 👆 🌷 رمان آموزشی ، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد نگاشته شده است. 🌷 توصیه میشود زوجین محترم با دقت و توجه بخوانند و اگر مفید بود، برای دیگران هم فوروارد کنند👇 ❣ @hamsaranekhoob
💚 ❣خانه مریم و سعید❣ قسمت دهم مریم قبل از شروع خوندن داستان، با لحن پر محبت همیشگیش گفت: _ بچه ها چشماتون بسته س؟ بچه ها چشماشونو بستند و منتظر بودند مامان شروع کنه. تا با دقت به قصه گوش کنند. محمد طبق معمول یواشکی چشماشو نیم باز کرد و با لبخندی دلنشین چشمای مامان رو دید زد. مریم البته سخت نمی گیره. انگاری متوجه نشده بود چشمای محمد بازه. میثم تو اتاق پذیرایی در حال بالا رفتن از سر و کول سعید بود. سعید یادش اومد به مادرش زنگ نزده. گوشی رو برداشت. شماره منزل پدرش رو گرفت. معمولاً به جای شماره ی همراه، شماره ی منزل رو میگیره تا با بقیه اعضای خونواده هم سلام و احوالی داشته باشه. مادر سعید گوشی رو برداشت. بعد از سلام و احوال پرسی، مادر سعید گفت: _ بعد از اینکه شما رفتید، دکتر گفت عزیز باید بستری بشند. تست کرونا گرفتند. براشون یه ختم قرآن نذر کردیم که ان شاالله حالشون خوب بشه. مامان جان شما و مریم چند جزء می تونید بخونید؟ سعید جواب داد: _ من که بیشتر از یه جزء نمیتونم قول بدم. مریم هم داره برای بچه ها قصه میگه. ان شاالله ازش می پرسم و خبر میدم. ان شاالله خدا همه ی مریضا رو شفای عاجل بده و هرچه زودتر همه ی مردمو از این بلای کرونا نجات بده. راستی مامان اگه چیزی لازم داشتید یا کاری داشتید به من بگید. مرخصی میگیرم و انجام میدم. مامان در جواب گفت: _ نه مامان جان. داییا هستن. عزیزم که فعلاً بستری شده و تحت مراقبته. شما فقط برای همه ی مریضا دعا کنید. _ چشم حتماً. فقط اگه ضروری بود و از خونه بیرون رفتید، حتماً ماسک بزنید. با کسی شوخی نداره. چند روز پیش یکی از همکارای من مبتلا شد. حالش خوب نیست. خیلی اذیت شد. پیشتر هرچه بهش می گفتیم رعایت کن، ماسک بزن، با دیگران دست نده، اصلاً گوش نمی داد. الانم که گرفتار شده. _ حتماً سعید جان. من و بابا که ماسک می زنیم و رعایت میکنیم. خیالت راحت. به همه سلام برسون. _ چشم. بزرگی تون رو می رسونم. شما هم به بابا سلام برسونید. خدانگهدار. ده دقیقه ای گذشته بود و هنوز بچه ها نخوابیده بودند. طبق روال هر شب، مریم یه مولودی که قبلاً دانلود کرده بود رو با صدای ملایم برای بچه ها پخش کرد. شب بخیر گفت و از اتاق بچه ها بیرون اومد. رو به سعید گفت: _ آقا سعید حواست به میثم هست من برم دوش بگیرم؟ _ ببخشید متوجه نشدم. چی گفتی؟ معلوم بود که سعید از خبر ابتلای عزیز، حسابی تو فکر رفته. مریم پرسید: _ تلفنی با کی صحبت می کردی؟ _ با مامان. سلام رسوندند. بین خودمون باشه. احتمالاً عزیز کرونا گرفته ن. تست کرونا هم داده. خیلی دعا کن. راستی مامان گفتند برای شفای همه ی مریضا یک ختم قرآن برداشته ن. پرسیدند شما چند جزء می خونید؟ صدای مولودی خوانی دلنشین و شاد حضرت علی علیه السلام با صدای یکی از مداحان ارزشی از اتاق بچه ها به گوش می رسید. مریم با آرامش و متانت همیشگیش جواب داد: _ خدا بزرگه. ان شاالله خوب میشن. من سه جزء میخونم ان شاالله. خودت جزء چند رو میخونی؟ _ سعید لبخندی زد و گفت من طبق معمول جزء یک رو میخونم. بعد هم خندید و چشمک زد و گفت میخوام اینقدر جزء یک رو میخونم تا حفظ بشم. مریم هم که میثم رو به آغوش گرفته بود و داشت بوس بارونش میکرد با لبخند مضاعف ادامه داد، پس منم طبق معمول سه جزء بعدش رو میخونم. آقا سعید اگه حواست به میثم هست من برم حموم؟ سعید لبخندی زد و گفت: _ برو خیالت راحت باشه. مداد شمعی های فاطمه گوشه اتاق افتاده بود. میثم اونا رو برداشت. روی دفتر نقاشی فاطمه خط خطی کرد. دیگه از سر و کول سعید بالا نمی رفت. سعید هم یک پیامک با مامان داد. _ سلام مامان، مریم میگه سه جزء میخونه ان شاءالله. من خودم جزء یک رو میخونم و مریم هم ان شاءالله دو و سه و چهار. التماس دعا بعد نت گوشی رو روشن کرد تا اخبار امروز مبتلایان کرونا رو بخونه. چند دقیقه ای که گذشت یه هو متوجه شد یه چیزی تو دهان میثمه. با عجله رفت سمتش. به میثم گفت: _اخ کن بابا، اخ کن ... . لب و دهان میثم آبی رنگ شده. سعید فهمید که مداد شمعی تو دهانش گذاشته. میثم هم سفت دهانش رو بسته و مداد رو می جوید. هرچه سعید بهش می گفت اخ کن انگار نه انگار. روشو کرد اون ور و مداد رو بیرون نیاورد. سعید بلند شد و چندتا دستمال کاغذی برداشت. میثم رو بغل کرد و به سینه ش چسبوند. سعی کرد به زور تکه های مداد شمعی رو از دهان میثم در بیاره. حالا میثم داد می زد و گریه میکرد. سعید اما بی توجه به او هم چنان تلاش خودش رو می کرد... ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💜 ارسال نظرات 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 قسمت نهم (مهارت های تربیت کودک و نوجوان ) ✅ چگونه بچه های لوس و لجباز تربیت نکنیم؟! (١) ⭕️ (ویژه پدر و مادرها) 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
☘مولا علی(ع) با محبت،🌹 دل ها 💖 را به تصرف در آورید. غرر؛ ح۴۳۳۹ @hamsaranekhoob
بسم الله الرحمن الرحیم سلام من ۲۳ساله وهمسرم ۲۷ساله هستند. یه فرزند ۸ماهه داریم. ایشان کار پرمشغله ای دارد و من با بچه داری و خانه داری درس هم میخوانم. ۳ساله ازدواج کردیم وعلاقه بسیاری به هم داریم. اما همسرم عادت دارند با هر ناراحتی حتی مسائل خیلی کوچک، قهر میکنند و شب هم جدا میخوابند و این قهر گاهی تا ۳ روز طول میکشد. من طبق روال صبحانه و ناهار آماده میکنم و عادی صحبت میکنم. یکی دوساعت بعد از ناراحتی، با او حرف میزنم و عذرخواهی میکنم. ولی همچنان قهرند. با اینکه خبر دارند من در طول عمرم حتی یک ثانیه هم با کسی قهر نکردم. نه زمان قهر و نه بعد از آشتی نمیگذارد درباره آن مسئله صحبت کنیم. و میگوید قهر نبودم فقط حرف نمیزدم تا در عصبانیت کاری نکنم. شاید هم چون میداند دوستش دارم میخواهد اینگونه اعلام ناراحتی کند. (در طول این ۳سال، غیر از مسائل روزمره و قربان صدقه رفتن هایی که گاهی فقط هم زبانی هست، درباره رابطه خودمان صحبت نمیکند و اگر من صحبت کنم بحث را عوض میکنند.) با وجود اینهمه کاری که دارم وقتی قهر میکند نه میتوانم کار خانه را بکنم و نه درس بخوانم و زندگی ام مختل میشود. در مورد علت قهر، هر بار درباره مسائل مختلفی بوده گاهی هم من متوجه دلیلش نشدم. ولی حتی اگر من مقصر بودم هم بخاطر مسائل به این کوچکی حتی یک ساعت قهر هم زیاد است چه برسد به چند روز... چکار کنم که انقدر راحت قهر نکنند؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 سلام و عرض ادب خدمت شما خواهر بزرگوار از همراهی شما با کانال همسران خوب سپاسگزاریم. ابتدای مطلب اشاره کردید که علاقه ی بسیاری به یکدیگر دارید و این خیلی عالیه و ان شاء الله تلاش کنید با یادگیری و اجرای مهارت ها و بالا بردن آستانه ظرفیت و صبر خود روز به روز گرمای عشق و علاقه زندگیتان را روز افزون و مستدام کنید.🌹 🍀مسئله قهر کردن در روایات اسلامی بسیار مذموم شده و شایسته نیست که دو فرد مسلمان بیش از سه روز قهر باشند. و در رابطه با زن و شوهر همان سه روز هم بسیار زیاد است و در واقع قهر بین زن و شوهر اخلاقا و شرعا جایز نیست. چرا که به مرور باعث سردی روابط می‌شود. در رابطه با همسر شما چه بسا این روحیه ایشان متاثر از سبک تربیتی و نوع شخصیت ایشان باشد. آنچه مهم است اینست که شما با مهارت و سیاست به مرور زمان همسرتان را از این عادت قهر کردن دور کنید. البته می‌طلبد شما ابتدا به رفتارتان نیز توجه کنید. ممکن است در زمانی که بحثی بین شما رخ می‌دهد و منجر به قهر همسرتان می‌شود رفتار و یا گفتاری اقتدار شکن نسبت به همسرتان بیان داشتید که بسیار ایشان را ناراحت کرده است. پس ابتدا به رفتار خودتان توجه کنید و تا میتوانید از فضایی که منجر به دلخوری و ناراحتی می‌شود دوری کنید. و اگر بحث بین شما بالا گرفته با سکوت ادامه بحث و دلخوری را تمام کنید و یا همان لحظه از درشوخی و خنده وارد شوید و اجازه ندهید کار به ناراحتی و قهر بکشد. 🍀گاهی اوقات آقایان ممکن است تحت یک فشار روحی یا روانی و یا خستگی زیاد قرار بگیرند برای بهبود حال خود نیاز دارند تا دقایقی یا حتی ساعتی خلوت کنند و آرام باشند. به قولی در غار تنهایی خود فرو می‌روند. نسبت به این روحیات مردانه کسب اطلاعات کنید و در چنین مواقعی به ایشان زمان دهید تا خودش به مرور از این فضا بیرون آید. 🍀به خاطر حفظ زندگی مشترک و روابط عاطیفتان گاهی ارزش این را دارد که پیش قدم در آشتی و صلح شوید. چرا که ادامه قهر منجر به سردی و فاصله و سوتفاهم می‌شود. پس سعی کنید این افکار که همیشه من پیشقدم هستم و.... را از خود دور کنید... بعد از آشتی حتما در فرصتی ناب و آرام با همسرتان صحبت کنید. اگر از صحبت کردن استقبال نمی‌کند در قالب نامه و یا حتی پیامک برای او بنویسید... حتی برای قهر کردن خود قانون بگذارید. مثلا در این فاصله اگر چه از هم دلخور هستید اما جای خواب تغییر نکند. روال زندگی بهم نخورد و هر کس وظیفه خود را انجام دهد. بددهنی و یا خدای نکرده فحاشی ممنوع باشد. و اگر کسی پیش قدم شد طرف مقابل برای او هدیه بخرد. و یا قوانین دیگر که می‌توانید با ادبیات محبت آمیز در فضایی آرام به او بگویید. در فرصتی مناسب میتوانید از مذموم بودن قهر بین زن و شوهر برای همسرتان بگویید و یا روایات در این رابطه را به ایشان یادآور شوید. در شرایط اینچنین سعی کنید رفتار درست را انجام دهید و زندگیتان را متوقف نکنید. و به وظایف همسری و مادری خود بپردازید. گذر زمان ایشان را آرام می‌کند. 🦋پیشنهاد میکنم هر دو مجموعه صوتی هنر زن بودن را از کانال تهیه و گوش کنید ان شاء الله رعایت نکات مطرح شده مهارت و سیاست شما را بالا ببرد. و بهتر بتوانید این گونه مسائل را مدیریت بفرمایید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
📚ریشه‌ راننده کامیونی در جنگلی، الوار درختان قطع‌شده بر پشت کامیون خویش بار کرده بود تا به سمت شهر حرکت کند. بعد از این‌که مسافتی را طی کرد به ناگاه در مسیر جاده جنگل هنگام پیچیدن از پیچ جاده، لبه سپر کامیون به درختی در کنار جاده برخورد کرد و کامیون از توقف ایستاد و از این تصادف تکانی که به کامیون خورد، تمام الوار از درب عقب کامیون به بیرون پرتاب شدند. راننده کامیون که همراه پسرش در کامیون بودند بعد از آن اتفاق به پایین از کامیون آمدند و صحنه را دیدند. پدر گفت: پسرم! با دیدن این حادثه بیاموز که یک درخت صاحبِ ریشه توانست صد درخت بی‌ریشه را جابجا و واژگون کند. همیشه سعی کن ریشه خانوادگی و خداباوری خود را حفظ کنی که یک انسان صاحبِ ریشه می‌ارزد به صد انسان بی‌ریشه و تکیه بر یک انسان صاحبِ ریشه تو را بسیار سودمندتر از تکیه بر صدها انسان بی‌ریشه است. یک انسان صاحبِ ریشه در برابر مشکلات مقاومت می‌کند. @hamsaranekhoob
🌷 کد مرسوله های امروز فروشگاه 💓 😍😍 خیلی از اعضای محترم تعداد زیادی از رو سفارش دادن که عید نوروز هدیه کنن به خانم های فامیل😊😊 🔴 لطفا کدتون رو در سایت زیر وارد کنید تا ببینید بستتون کجاست. حتما از فردا پیگیر مرسوله خود باشید 👇 http://newtracking.post.ir ❇️ شرایط ثبت سفارش و دریافت 👇 https://eitaa.com/joinchat/1827864673C8aa2705a10 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌷قابل توجه مردم عزیز (استان هرمزگان) 🌷 کارگاه مهارت‌های خانواده با حضور (روان‌شناس) ⏰ زمان: دوشنبه ٢٣ اسفند، بعد از نماز مغرب و عشاء 🏠 مکان: بندرعباس، خیابان گلشهر، مسجد امام حسين علیه السلام 🌷 جهت ثبت نام‌ " " ارسال نام و نام خانوادگی و تعداد نفرات به آیدی زیر 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌷 ویژه و (رایگان) ❣ "حضور فرزندان بلامانع است" ❣ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 🇮🇷 به هم شهری های عزیز اطلاع رسانی کنید...
🌀امام صادق(ع): آنکه خدا خیرش را بخواهد را به قلب❤ او می اندازد. وسائل؛ 14:496 @hamsaranekhoob
سلام خدمت استاد گرامی. خانومی35ساله هستم دو فرزند دارم. دختر12سال و پسر 9سال.شکر خدا روابطمون خوبه فقط دخترم برا ارتباط گرفتن با دوستانش مشکل داره و دلش میخاد یه دوست مثله آنه شرلی داشته باشه، یعنی انتظار داره روابط دوستانش خیلی صمیمی باشه. دخترم خیلی احساسیه و ازین که دوستانش اون رو تو گروهشون نمیپذیرن رنج میکشه و گاهی برا من دردودل میکنه و کلی گریه. دوست صمیمی داره ولی همگروهیشون اجازه نمیده دخترم وارد گروه بشه. لطفا راهنمایی بفرمایید 🌷پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، جناب‌آقای 🌷بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🌷 سلام و ادب خدمت شما خواهر بزرگوار 🔰در رابطه با سؤالی که فرمودید، از طریق ارتباط دوستانه و گفتگوی صمیمانه با فرزندتان؛ ⬅️ دلیلِ‌ عدم پذیرش او را در گروه از سوی دوستان بررسی کنید. مثلاً : 🔸قوانین خاصی دارند(درست یا نادرست) که رعایت نمی‌شود. 🔸فضای گروه و ویژگی‌های رفتاری و اخلاقیِ دوستان و اعضا به گونه‌ای است که با هم سازگار نیستند و احساس نزدیکی و شباهت به هم ندارند. 🔸توقعات و انتظاراتی(درست یا نادرست) از همدیگر دارند که رعایت نمی‌شود‌.(فعال نبودن و...) 🔸ناتوانی در برقراریِ ارتباط با دوستان یا( پیدا کردن دوست)، به دلیلِ؛ عزت و اعتماد به نفس پایین،گوشه گیر بودن ، نداشتن مهارت ارتباطی، نگرانی از برقراریِ ارتباط با دوستان و... ✅ باتوجه به اهمیت مسائل تربیتی و اخلاقی در فرزندان ، شما باید نسبت به فضایی که می‌خواهد در آن فعالیت کند،( دوستان ، گروه و... )،اطلاعات کافی داشته باشید و دقت داشته باشید که چه بسا حضور او در این گروه‌ها به دلیل رعایت نشدنِ خیلی از مسائل اخلاقی و تربیتی، قوانین نادرست و فضای نامناسب و...، آسیب‌زا باشد، بنابراین، وظیفه‌ی شماست که باهنر مادرانه و ارتباط صمیمی و دوستانه، مانع از عضو شدن او در این گروه‌ها شوید(هرچند گروهِ دوستان باشد) و دخترتان را نسبت به این مسأله و آسیب‌های اینگونه گروه‌‌ها و فضای مجازی و... آگاه کنید و از جایگزین‌های مناسب در فضای حقیقی (ارتباط با دوستانِ خوب و با‌اعتمادبه‌نفس و اجتماعی و...)و قوانین درست در این زمینه(استفاده از فضای مجازی) استفاده کنید. ⬅️ رابطه بین خود و فرزندتان را بررسی کنید. اگر رابطه شما با دخترتان،رابطه‌ی‌ عاطفی، دوستانه،صمیمی و جذاب نباشد، و او نتواند کنار شما و در فضای حقیقی خانه ، احساس آرامش داشته باشد و احساسات و نیازهای او (عاطفی و...) به درستی پاسخ داده نشود، به سمت ارتباط با دوستان و فضای بیرون از خانه یا فضای مجازی رو می‌آورد، که اگر مدیریت و کنترل نشود، آسیب‌زا خواهد بود. ✅ بنابراین در کنارِ ایجادِ فضای امن و آرام در خانه، خود شما و همسرتان، بهترین الگو در برقراری ارتباطات،بهترین دوست و بهترین همراه و شنونده برای فرزندتان باشید، ارتباطتان را بیش از پیش با او تقویت کنید و پاسخگوی عواطف،احساسات و نیازهای او به شکل صحیح باشید. ✓ شما و مخصوصاً همسرتان اوقاتی را برای بودن با دخترتان، بیرون رفتن و... در نظر بگیرید(تفریح،خریدرفتن و...) ⬅️ مراقبِ الگوگیری‌های فرزندتان از شخصیت‌های برنامه‌های کارتونی و مجازی باشید و در انتخابِ برنامه‌ها دقتِ لازم را داشته باشید. ✅ به فرزندتان،الگو‌های مناسب برای برقراری ارتباط و دوستیابی و رفتار اجتماعی ارائه بدهید. که البته بهترین الگو خود شما هستید(مثلاً در نحوه ارتباطتان و گفت‌وگو با دیگران هر طور عمل کنید ، فرزندتان هم ممکن است همانگونه عمل کند.) ✅ با دوستان و همسالان مورد تأیید و اعتماد که به لحاظ اخلاقی و تربیتی، روحیات و... ، احساسِ‌نزدیکی و شباهت بیشتری به هم دارند، ارتباط برقرار کنید،آنها را به منزل دعوت کنید تا با هم بیشتر ارتباط بگیرند، حرف بزنند، بازی کنندو...، شما هم رفتارهای فرزندتان را زیر نظر بگیرید و نقاط مثبت و نقاط ضعف او را بررسی کنید و بعد به مرور نقاط مثبت را تقویت و نقاط ضعف را برطرف کنید. ✅ ایشان را در کلاسهای آموزشی و مهارتی متناسب با جنسیت و سنش، ثبت نام کنید، تا علاوه بر کسب مهارت، در موقعیتِ ارتباط با دیگران و دوستیابی نیز قرار بگیرد و به مرور اجتماعی‌تر هم شود. 🌷ان‌شاءالله موفق باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
🔆 ✍ از تمام لحظات زندگی استفاده بهینه کنیم 🔹ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺁﺧـﺮ کاﺭ و ﻣﯽگـفت: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧـﻮﺷﻤﺰﮔﯽﺍﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ. 🔸ﻫﻤﯿـﺸﻪ ﻫﻢ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ، ﮔـﻮﺷﺖ ﻭ ﻣـﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﮔﻮﺷﻪ ﺑﺸـﻘﺎﺑﺶ! ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧـﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﻧﻪ ﺩﯾـﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧـﻮﺭﺩﻥ ﮔـﻮﺷﺖ ﻭ ﻣـﺮﻏﺶ! 🔸ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ؛ ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﺧـﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸـﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ. 🔹ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻟﺤـﻈﻪ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷــــﯿﻢ! ﻫﻤﻪ ﺧــﻮﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ می‌کنیم ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ، ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ گـرم کرﺩﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ مشکلات ﺍﺳﺖ. 🔸یک ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ و ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﯾﮏ ﻋﻤـﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧـﻮﺭﺩﻥ ﭘُــلوی ﺧﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﻮﺷﻪ ﺑﺸﻘﺎﺏ. @hamsaranekhoob
عید آمد و دل از غم دیرینه شد آزاد چشمم به دستان حسین بن علی(ع) افتاد دارد در آغوشش عجب شهزاده ای زیبا غرقِ طوافش ماه و خورشید و نسیم و باد از دست اربابم رسید عیدی جانانی ویرانۂ قلبِ منِ آشفته شد آباد میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع)✨🌺 روز_جوان_مبارکباد✨🌺 @hamsaranekhoob
🌷قابل توجه مردم عزیز (استان هرمزگان) 🌷 کارگاه مهارت‌های خانواده با حضور (روان‌شناس) ⏰ زمان: دوشنبه ٢٣ اسفند، بعد از نماز مغرب و عشاء 🏠 مکان: بندرعباس، خیابان گلشهر، مسجد امام حسين علیه السلام 🌷 جهت ثبت نام‌ " " ارسال نام و نام خانوادگی و تعداد نفرات به آیدی زیر 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌷 ویژه و (رایگان) ❣ "حضور فرزندان بلامانع است" ❣ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 🇮🇷 به هم شهری های عزیز اطلاع رسانی کنید...
قسمت دهم 👆 🌷 رمان آموزشی ، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد نگاشته شده است. 🌷 توصیه میشود زوجین محترم با دقت و توجه بخوانند و اگر مفید بود، برای دیگران هم نشر دهند 👇 ❣ @hamsaranekhoob
💚 قسمت یازدهم ❣خانه مریم و سعید❣ مریم که صدای جیغ و داد میثم رو شنیده بود از راه رسید. با دیدن صحنه متوجه شد که باز سعید سرش تو گوشی بوده و حواسش به بچه نبوده. میثم رو از دست سعید گرفت و دهانشو زیر شیر ظرف شویی شست. سعید بازم سرش رفته بود تو گوشی. مریم در حالی که میثمو بغل گرفته بود برگشت اتاق پذیرایی. رو به سعید کرد و با کنایه گفت: از قدیم گفتن بچه رو با پدرش تنها نذارید. یه چیزی می دونستن که می گفتن. مریم، سینی چای به دست وارد اتاق شد. سینی رو گذاشت روی میز تا میثم دست نزنه. بعدش میثمو بغل کرد و گذاشت روی پاش تا شیر بخوره و بخوابه. میثم هم که حسابی شیر خورده و سیر شده بود با کمی تکون تکون به خواب رفت. مریم بردش توی اتاق و سر جاش خوابوندش. تا دو ماه پیش که سعید یک نوبت کار می کرد و اینقدر ساعت کاریش رو زیاد نکرده بود، هر شب بعد از خوابیدن بچه ها خلوت گفتگو داشتند. نزدیک هم می نشستند و صحبت می کردند. درباره ی هر چیزی که حالشون رو بهتر می کرد. اون شب هم مثل همون دو ماه قبل، بعد از اینکه بچه ها به خواب عمیق رفتند، مریم لباس جذاب و مهیجی پوشید. اومد و کنار سعید نشست. بسیار زیبا و مرتب و معطر. تو خلوت گفتگوشون کنار هم می نشینند. گاهی به هم تکیه کرده و در آغوش هم یکدیگرو نوازش می کنند. سعید و مریم عاشق خلوت گفتگو هستند. مریم سرش رو روی پای سعید گذاشت. سعید با یه دستش صورت مریمو نوازش می کرد. انگشتان دست دیگه شو هم لای موهای مریم فرو برد و شروع کرد به بازی با موهای مریم. گوشی همراه سعید زنگ خورد. نیم نگاهی به گوشیش انداخت. یکی از دوستاش بود. گوشی رو روی حالت سکوت گذاشت و جواب نداد. این قرار بین سعید و مریمه. وقتی که خلوت گفتگو دارند همه ی توجه شون برای هم باشه. حتی گوشی همراه شونو دست نگیرند. مریم از این حرکت سعید بسیار خوشحال شد و خوشش اومد. چون خیلی طول کشیده بود تا سعید قبول کنه تو خلوت گفتگو حواسش به چیز دیگه نباشه و گوشی همراه که اصلاً دست نگیره. با یک نگاه محبت آمیز رو به سعید کرد و گفت: _سعید جان بهت افتخار می کنم. احساس می کنم خوشبخت ترین زن دنیا هستم. مریم بارها در طول زندگی مشترکشون این اعتقادشو به سعید گفته. سعید هم میدونه که این فقط یه حرف از نوک زبون نیست. بلکه اعتقاد قلبی مریمه. اون عاشق این جمله ی مریمه. با شنیدنش حسابی انرژی مثبت می گیره. لبخند رضایت به لبش می شینه. خم شد و با نهایت محبتش وسط ابروهای مریمو بوسید و گفت: _منم خوشبخت ترین مرد دنیام وقتی تو کنارمی. مثبت نگری مریم بارزترین ویژگی اونه. تو خونواده زبانزده. با نگاه مثبت به همه چیز نگاه می کنه. هیچ وقت از کلمات منفی و مایوس کننده استفاده نمی کنه. همین مثبت نگری باعث شده همیشه با روحیه ی بالا مسائل زندگیش رو حل کنه. سعید اون روز به خاطر بردن عزیز به بیمارستان مرخصی گرفته بود و فرصت بیشتری داشت تا با مریم و بچه ها وقت بگذرونه. به یاد دو ماه پیش و قبل از اون افتاد. مثل اون شبها با انگشتاش با موهای مریم بازی می کرد. اون ها رو به این طرف و اون طرف روونه کرد. مریم گفت: _میثم امروز برای اولین بار گفت داداش. سعید با ذوق خندید و گفت: _ای جون. قربون پسرم برم. ولی بابا گفتناش خیلی عالیه. مریم نیم نگاهی بهش کرد و با لبخندی نمکین گفت: _خب مثل اینکه اول از همه گفت مامان. همه حرفای بچه م عالیه. نه فقط بابا گفتناش. سعید کمی صاف تر نشست. آروم گفت: _خوشگلم چاییت سرد شد. بلند شو چاییتو بخور. مریم بلند شد. یه نقل مشهدی گذاشت داخل دهان سعید. نقلایی که یه مدت قبل تو سفر مشهد و زیارت امام رضا علیه السلام خریده بودن. سعید هم نقل و انگشتای مریمو به دندون گرفت و کمی فشار داد. طبق معمول. بعدش گفت: _دست شما بی بلا، ان شاالله بری کربلا. نه با همدیگه بریم پیاده روی اربعین. بعد هم خندید و ادامه داد: _البته انگشتان خانم خوشگل من از این نقلا خوشمزه ترند. مریم هم با ناز و کمی هم اعتراض گفت: _آقا سعید ببین جای دندونات رو انگشتم مونده. سعید همین طور که چاییشو سر می کشید کنترل تلویزیون رو برداشت و زد شبکه یک. بعدش گفت: _مریم دعا کن عزیز زودتر بهتر بشه. سنشون بالاست و خیلی نگرانم. _خدا بزرگه. فردا سعی کن حداقل یه زنگی بهش بزنی و باهاش صحبت کنی. چون تو رو خیلی دوست داره و خیلی تو روحیه ش تاثیر داره. برای بیمار از همه چیز مهم تر، روحیه خوب و انرژی مثبته. سعید لبخندی زد و جواب داد: _این هم چشم. امر دیگه ای ندارین؟ چشمکی زد و ادامه داد: تعارف نکنید. راحت باشید. من در خدمتم. تازه متخصص ماساژم هستم. اگه تمایل دارین بیام سراغتون. ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💜 ارسال نظرات 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓 😍 صرفا جهت نشاندن 😊 روی لبهای شما 🌷 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌷 تا پایان سال چیزی نمونده😊 بزرگوارانی که میخوان امسال عیدی کتاب بدن، زودتر اقدام کنند 😍 ❇️ شرایط ثبت سفارش و دریافت 👇 https://eitaa.com/joinchat/1827864673C8aa2705a10 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 🇮🇷 اطلاع رسانی به همه خانم‌های ایران زمین
🌷 تا دقایقی دیگر در لینک زیر👇 https://eitaa.com/joinchat/397541377C08a40be0ed ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
☘امام علی(ع): دنیا دو روز است: 1⃣ روزی به سود تو 😀 2⃣ و روزی به زیان‌ تو؛😔 👈 هر گاه به سود تو بود، سرکشی نکن، 👈 و وقتی به زیان تو بود، شکیبایی پیشه کن. 📔غرر؛ ح۱۹۱۷ @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر. من ۲۱ سالمه و الحمدلله خواستگار زیاد دارم اما هیچکدوم مناسب من نیستن. البته به خاطر داشتن خواستگار های زیاد کمی توقعم زیاد شده. موردی هست که واقعا چیزیه که من در آرزوهام می‌دیدم، از لحاظ اخلاق و شخصیت و‌ حتی از لحاظ درآمد و شرایط اقتصادی. از نظر مذهبی و اعتقادی هم خیلی به هم نزدیکیم هم من و ایشون و هم خانواده‌هامون به طوری که هیچوقت فکر نمی‌کردم کسی رو تا این حد نزدیک به خودم پیدا کنم. اما قدشون کوتاهه و هم قد خودم هستن یعنی ۱۶۳ که خب برای یه آقا قد کوتاهی محسوب میشه. خیلی با خودم کلنجار رفتم اما نتونستم با خودم کنار بیام احساس می‌کنم بعدها به خاطر این موضوع اذیت میشم هم بخاطر قضاوت‌ دیگران، و هم اینکه اون جذابیتی که مد نظرم هست رو برام ندارن😔 🌺 پاسخ امین کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم 🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 🌸 سلام خدمت شما خواهر عزیز 👌ازدواج یک امر بسیار مهم و سرنوشت ساز در زندگی هر فردی محسوب می شود که تاثیر مستقیمی در مناسبات زندگی هر فرد دارد. ✨ لذا با توجه به اهمیت این موضوع باید در انتخاب شریک زندگی خود نهاااایت دقت و توجه را داشته باشید، البته نه بگونه ای که دچار وسواس شوید. ✅ در ابتدا قبل از هر کاری به هدف خود از ازدواج و تشکیل زندگی مشترک فکر کنید. معیارها و ملاک های صحیح انتخاب همسر را مطالعه کرده و برای خود بنویسید. ✅ سپس معیارها را برای خود دسته بندی کرده و ملاک های اصلی و فرعی خود را مشخص کنید. میزان اثرگذاری هر کدام را در دوام و بقای زندگی مشترک و ایجاد یک رابطه صمیمانه و محبت آمیز، مورد ارزیابی قرار دهید. گاهی اوقات شاهد این هستیم که فرد با اینکه از نظر ظاهری دارای جذابیت خاصی نیست اما با اخلاق و رفتار خود محبوبیت زیادی را در بین دیگران دارد. ❎ معیارهای اصلی معیارهایی هستند که در واقع پایه های شخصیتی فرد را تشکیل میدهند و تعیین کننده نوع برخورد ایشان با مسائل مختلف در زندگی میباشند مانند ایمان قوی و اخلاق خوب.... ✅ طبق معیارهای خود با خواستگار خود صحبت کنید و اگر ایشان با معیارهای شما مطابقت داشتند؛ از راستی آزمایی در جلسات متعدد خواستگاری، و تحقیق (یک فرد امین و آشنا با معیارهای شما) از افراد مختلف برای یک تصمیم گیری درست استفاده کنید. 👌 به این نکته توجه داشته باشید که داشتن همه ی معیارها به صورت صد درصدی هرگز ممکن نیست. معیارهایی مثل دینداری فرد و توانایی اداره زندگی و داشتن اخلاق خوب اصل و اساس انتخاب شما باید باشد و بعضی موارد کم اهمیت و کم تاثیر می تواند مورد چشم پوشی قرار بگیرد. ✨فکر کردن به قضاوت دیگران نه تنها در این مسئله بلکه در هر مسئله ای شما را از تصمیم گیری صحیح دور میکند بهتر است در همه ی عرصه های زندگی خود به جای فکر کردن به نگاه و قضاوت دیگران به کار درست و به احساسات و علایق خود فکر کنید؛ و از راهنماییهای صحیح دیگران فقط استفاده کنید. ✨البته برای اینکه قضاوت دیگران برای شما مهم نباشد باید سعی کنید عزت نفس و اعتماد به نفس خود را بالا ببرید. 👌 ضمنا به این نکته هم توجه داشته باشید که الان چنین شرایطی برای شما پیش آمده و شاید بعدا این موقعیت مناسب برایتان مهیا نباشد؛ در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که: وقتی کسی که به خواستگاری می آید و اخلاق و دین اش مایه رضایت است به او زن دهید که اگر چنین نکنید، فتنه و فساد زمین را پر خواهد کرد. (نهج الفصاحه، حدیث ۲۴۷ ) با همه توضیحاتی که داده شد و همچنین پس از مشورت تلفنی با یکی از مشاوران امین کانال تربیتی همسران خوب، اگر همچنان قد آقا برایتان اهمیت ویژه دارد، میتوانید ایشان را رد کنید. ✨ توصیه میکنم مجموعه "انتخاب صحیح همسر" را از کانال تهیه و گوش کنید تا با جزء جزء مراحل خواستگاری و تحقیق درست آشنا شوید. 💫 در نهایت از توکل بر خدا و توسل به ائمه معصومین علیهم السلام در امر ازدواج غافل نشوید. با آرزوی موفقیت و خوشبختی برای شما خواهر گرامی 🌸 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
📚پیری مردی نزد عالمی از پدرش شکایت کرد، گفت: پدرم مرا بسیار آزار می‌دهد. پیر شده است و از من می‌خواهد یک روز در مزرعه گندم بکارم، روز دیگر می‌گوید پنبه بکار و خودش هم نمی‌داند دنبال چیست؟ مرا با این بهانه‌گیری‌هایش خسته کرده است، بگو چه کنم؟ عالم گفت: با او بساز. مرد گفت: نمی‌توانم. عالم پرسید: آیا فرزند کوچکی در خانه داری؟ گفت: بلی. گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب کند آیا او را می‌زنی؟ گفت: نه، چون اقتضای سن اوست. عالم گفت: آیا او را نصیحت میکنی؟ گفت: نه چون مغزش نمی‌رود عالم گفت: میدانی چرا با فرزندت چنین برخورد میکنی؟ گفت: نه. عالم گفت: چون تو دوران کودکی را طی کرده‌ای و میدانی کودکی چیست، اما چون به سن پیری نرسیده‌ای و تجربه‌اش نکرده‌ای ، هرگز نمیتوانی اقتضای یک پیر را بفهمی !!! در پـیـری انـســان زود رنج می‌شود ، گوشه‌گیر می‌شود، عصبی میشود. احساس ناتوانی می‌کند. پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا کن. اقتضای سن پیری جز این نیست @hamsaranekhoob
امیرالمؤمنین علیه السلام: 💠 مَن لا يَعقِل يَهُن، ومَن يَهُن لا يُوَقَّر ❇️ هر كه انديشه نكند، سَبُک شود و هر كه سبک گشت، مورد احترام قرار نگيرد. 📚 غررالحكم حدیث ۷۹۲۷ @hamsaranekhoob
با سلام و خسته نباشید ببخشید یه سوال داشتم خانواده همسرم و همسرم الحمدلله مذهبی و اهل رعایت هستند .خاله همسرم بچه شیر خواره داره اما موقع شیر دادن به بچه جلوی همسرم یا سایر محارمشون متاسفانه رعایت نمیکنن و بدنشون پیداست من از این موضوع واقعا اعصابم خورد میشه الان راه درست برخورد با این قضیه نمی‌دونم چیه باید بهشون تذکر بدم یا از طریق واسطه یا مستقیم یا کلا حساسیت من بی جاست ؟؟ 🌷پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 🌷بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🌷 سلام و خداقوت خدمت شما🌸 ❇️لازم است این نکته را در نظر داشته باشید که : ممکن است بعضی افراد ، مثل این خانم ، واقعا از رفتار اشتباهشان مطلع نباشند ، بنابراین ؛ 🍃 چون همسرتان اهل رعایت هستند ؛ اولین کاری که شما انجام میدهید اینه که ⬅️ در یک فرصت مناسب و با ادبیات زنانه به همسرتان بگوئید که : بهتر است موقع شیر دادن خاله به فرزندش ، برای راحتی بیشتر خاله تان اتاق را ترک کند و به اتاق دیگر رود ... 🍃از طرفی اگر رابطه تان با مادرشوهرتان صمیمی هست ، و از طرفی دیگر رابطه ی مادرشوهرتان با خواهرش ( خاله ی همسرتان) خوب هست ، ⬅️در یک شرایط مناسب ؛ می توانید خیلی محترمانه از مادرشوهرتان بخواهید که با خواهرش در مورد این موضوع صحبت کند ... ✅ (در واقع از طریق "واسطه" هم می توانید به خاله شوهرتان ، محترمانه ، تذکر دهید.) ⬅️یا اینکه خودتان با ظرافت به ایشان بگوئید ، که هر موقع می خواهید شیر دهید ، بگید تا از همسرم بخواهم برای راحتی شما به اتاق دیگر رود . ♻️و نکته ی آخر این را در نظر داشته باشید که : ما نمی توانیم ، رفتار اشتباه همه را عوض کنیم ؛ لذا نهایتا ( اگر راهکارهای بالا جواب نداد) ⬅️ موقع شیر دادن این خانم ، مدیریت کنید و باشوهرتان سر حرف را باز کنید و به نوعی حواس همسرتان را به موضوع دیگر منعطف کنید ، یا حتی با هم بیرون بروید . ⬅️و یا وقت هایی که این خانم حضور دارند ، به آنجا نروید . 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب @hamsaranekhoob
🔆 ✍ ارزش زمان 🔹سه مسافر به شهری رسیدند که پیری دانا آنجا زندگی می‌کرد. نزد او رفتند و خواستند که به آن‌ها پندی دهد. 🔸پیر پرسید: چقدر اینجا می‌مانید؟ 🔹اولی گفت: تقریبا سه ماه. 🔸جواب شنید: به گمانم نتوانی تمام مناطق دیدنی شهر را ببینی. 🔹دومی گفت: شش ماه. 🔸جواب شنید: شاید تو از آن دوستت هم کمتر شهر را ببینی. 🔹سومی گفت: یک هفته. 🔸جواب شنید: تو از آن دو بیشتر شهر را خواهی دید!! 🔹سپس گفت: زمانی که آدم‌ها فکر می‌کنند زمان زیادی در اختیار آن‌هاست به راحتی آن را تلف می‌کنند اما آن هنگام که اطمینان داشته باشند وقتشان اندک است ارزش زمانشان را به خوبی درک می‌کنند. 💢 راستی ما چقدر وقت داریم؟ @hamsaranekhoob
🌻‍ تاثیر عجیب دعا در حق دیگران 🌻‍ امام صادق علیه السلام مےفرمایند: "اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، از عرش ندا می شود؛ برای تو صد هزار برابر مثل او است . این در حالی است كه اگر برای خودش دعا می كرد، فقط به اندازه همان یك دعایش به او داده می شد. پس دعای تضمین شده ای که صد هزار برابر آن داده می شود، بهتر است از دعایی(دعای شخص دعا کننده برای خود) که معلوم نیست مستجاب بشود یا نشود." 📚‍ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۱۲ 👌 حال اگر کسی برای بهترین مخلوق خدا امام زمان (علیه السلام) دعا کند چه می شود ؟ ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6