eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
39.7هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
60 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم خانمی هستم دارای 5فرزند، فرزند سوم وچهارم انگشت شصتشون راازدوماهگی میمکندالان دخترم 7سالشه وپسرم 5سالشه از دوسالگی هرچه تلاش می‌کنم این عادت راازآنها بگیرم فایده‌ای ندارد لاک تلخ هم استفاده کردم اما نتیجه‌ای نگرفتم وقتی به آنها تذکر میدهم موقتاً قطع میشود اما دوباره شروع می‌کنندبیشتر اوقات مشغول همین کارهستند حتی موقع خواب رفتن‌، لطفا اگر امکان دارد راهی برای حل این مشکل ارائه دهید با تشکر 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت درمورد مشکل شما باید خدمتتان عرض کنم که اول از همه باید بررسی شود این دو فرزند شما در هنگام جدا شدن از شیر ،از پوشک گرفتن و در مراحل جدا خوابی دچار مشکل بوده اند یا نه؟ایا شما یا پدرشان حساسیتی نشان داده است یا نه؟ خیلی از اوقات انگشت مکیدن نشان از اضطراب است باید بررسی شود اگر تنش یا مشکلی در خانواده وجود دارد باید مرتفع شود در روابط شان با سایر فرزندان یا بعد از تولد فرزندان بعدی آیا این کودکان تحت فشار روانی قرار داشتند یا خیر دراین مورد در همین کانال مطالب کامل و جامعی پاسخ داده شده است هشتگ انگشت مکیدن را سرچ کنید و نکات مربوطه که‌همکاران مجموعه‌ پاسخ داده اند را مطالعه بفرمایید ولی نکته ی مهمی که هست این کودکان حتما باید تحت بررسی یک روانشناس کودک و بازی درمانگر قرار بگیرند و ریشه این اضطراب را بررسی شود لذا در اسرع وقت نسبت به این مسئله اقدام کنید در ضمن از بازی کردن با آنها،نوازش و محبت کلامی و ...غافل نشوید بطور کلی از سرزنش,تحقیر وتنش و...جلوگیری کنید مخصوصا در مواقعی که انگشت می مکند واستغاده از لاک تلخ و...هم اصلا توصیه‌ نمیشود و اگر حساسیت نشان دهید و تذکر مدام بدهید رفتار اشتباه کودک تثبیت میشود ان شاالله با رعایت نکات بالا بهبود حاصل شود 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر خواستگاری دارم که از نظر اعتقادی و اقتصادی و اخلاق و همه معیار های معنوی مورد نظرم را دارد ولی ظاهر( قد و زیبایی ظاهرش) برام جذاب نیست...آیا با این شرایط میشه کنار اومد یا ممکنه. در آینده برام مشکل آفرین بشه؟؟ زیبایی ظاهر در ازدواج چقدر مهمه؟؟ درون‌گرا بودن هر دو طرف در ازدواج مشکل آفرینه؟ لطفأ راهنماییم بفرمایید.... ممنون. 🙏🏻 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت دقت کنید زیبایی شناختی یک‌مسئله نسبی است وبیشتر از زیبایی ،دلنشین بودن و به دل نشستن طرف مقابل در جلسات خواستگاری مورد نظر است اگر این آقا از نظر شما مورد مناسبی هستند و قلبا به دلتان نشسته ،برای ازدواج کافی است اما اگر به دلتان ننشسته و کلا در فکر این هستید که تیپ یا ظاهر او را بعداز ازدواج تغییر دهید این تفکر اشتباهی است و به شما هشدار میدهم که با تفکر تغییر دادن طرف مقابل دست به انتخاب نزنید در ضمن حتما معیارهای خود را اولیت بندی کنید و بررسی کنید چه چیز برای شمامهم تر است ان شاالله که خوشبخت وعاقبت بخیر شوید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام وعرض ادب .ببخشید من صوت هنر زن بودن وهنر مرد بودن را در وقت نذر فرهنگی .رایگان دانلود کردم از لحاظ وضع مالی بد نیستیم اما چون خودم نمیتونم هزینه پرداخت کنم ودوست ندارم از شوهرم هم درخواست کنم میخواستم ببینم آیا از لحاظ شرعی مشکلی نداره من هر وقت نذر فرهنگی داشتید دانلود رایگان داشته باشم در عوض اگر گاهی توفیق کار خیری نصیبم شد استاد پور احمد را هم شریک کار خیرم میکنم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت مشکلی ندارد استفاده‌ی رایگان شما بلامانع است ان شاالله که عامل به آموزه ها باشید وعاقبت بخیر 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
عرض سلام و خداقوت. بنده 8ماهه عقدکردم.اختلافات اعتقادی ما بیشتر از آن چیزی هست ک ایشون در اشنایی پیش از ازدواج نشان دادند.ایشون کاهل نماز هستن و روزه هاشون را چون کارشون سنگینه نمیگیرن و فقط روزایی ک کار نمیرفتن میگرفتن ک اون هم مطمعن نیستم ک میگرفتن.حتی شده غسل ب گردنشون بوده ولی تا2روز هم شده انجام ندادن. پیش آمده ک چیزی را از رو زمین پیدا کردند و علی رغم مخالفت من آن را برای خودشون برداشتن. درخواستگاری خودشان را بهتر جلوه دادن چون میدونستن من خیلی حساس هستم روی مسایل اعتقادی. و من بشدت ازین موضوع ناراحت هستم و ترس زیادی دارم از اینک عروسی کنیم و بریم سرزندگی.چون مطمعنم این موضوع باعث اختلاف میشه. چن بار تذکر دادم بهشون برای نماز و غسل میگن باشه یا بهانه میارن ک فرصت نشده یا کار داشتم. بعلاوه ایشون از لحاظ جنسی حس میکنم خیلی سرد هستن و خیلی کم تمایل ب ارتباط دارند و متوجه شدم ک قرص ترامادول، سیدنا فیلد و سیتالوپرام استفاده میکنن ک وقتی دلیلش را پرسیدم گفتن مشکل زود انزالی دارن. ولی از نظر من مشکل دیگه ای وجود داره. حتی شده دو هفته با اینکه داخل ماشین باهم بودیم یا بیرون شام خوردیم اما ایشون حتی دست بنده را هم لمس نمیکنه. واقعا نمیدونم از کجا متوجه بشم و خیلی نگران هستم ک موضوع جدی باشه لطفا راهنمایی بفرمایید 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت احسنت به شما که پیگیر حل مشکل خود هستیپ طبق مطالبی که خودتان فرمودید،جای نگرانی وجود دارد و شما موظف هستید که با یک فرد که از نظر ایمان با شما کفویت دارد ازدواج کنید لذا باید در این زمینه دقت لازم را به خرج دهید و این مسئله چیزی نیست که با سهل انگاری فکر کنید بعد از عروسی و...حل میشوید درمورد مصرف دارو و مشکلات جنسی شان حتما باید با ایشان به یک روان پزشک یا روان شناس بالینی مجرب و امین مراجعه کنید پ راهنمایی بخواهید و به شما اکیدا توصیه میکنم این مسائل را دست کم نگیرید و حتما قبل از عروسی به دقت بررسی کنید و به هیچ عنوان تا حل نشدن این مسائل تصمیم و قرار جدی برای عروسی نگذارید درضمن خودتان هم هنر زن بودن را حتما تهیه کنید ،چرا که هیچکدام از ما در این مسیر بی نیاز از ابن مهارت آموزی ها نیستیم و قطعا له شما کمک میکند ان شاالله خدا شما را یاری کند 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
عرض سلام و خسته نباشید و تشکر دارم خدمت مشاورین محترم کانال . خانمی ۲۵ ساله هستم و همسرم ۳۰ ساله. ۳ ساله که باهم ازدواج کردیم و سه سال هم عقد بودیم. روحیات اخلاقی من و همسرم به شدت متفاوت هست و باهم خیلی تفاوت داریم . همسرم به شدت آدم یه دنده ای هست و یه سری ملاحظات رو اصلا در نظر نمیگیره . مثلا خیلی بگو بخند داره و سوژه خنده هاش اکثرا مسخره و عیب جویی دیگران هست . توی محل کارش هم همکاراشو مسخره میکنه و بی دلیل به اون ها میخنده و توجیح اش اینه که اون خانمایی که باهاش کار میکنن همه کوچیک اند و بچه . این مورد رو تو جمع های خانوادگی و حتی اوایل ازدواج در مورد خودمم داشت . الان هر موقع میخنده احساس میکنم داره مسخره ام میکنه . چندبار بهش با محبت و آروم گفتم ولی هر بار میگه بزار بخندیم مگه دنیا چند روزه و اصلا توجه نمیکنه. کارای بچگونه انجام میده و شوخی های زشتی با اطرافیان داره . مثلاته مونده آب لیوانی رو که دستشه میزنه به صورت دیگران یا میدونه فردی از این که موهاشو به هم بریزه به شدت بدش میاد و از قصد این کارو میکنه . این اخلاقاش منو واقعا به هم میریزه و خیلی توی جمع خجالت ام میده . تذکر بارها بهش دادم همش هم با زبان محبت بوده ولی نتیجه ای نداشته . ممنون میشم راهنمایی ام کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت توجه بفرمایید که باید ریشه یا مشکل این تحقیر دیگران مورد بررسی قرار گیرد و کمبودی که پس این مسخره کردن ها هست مشخص شود به همین منظور بهتر است نیاز های پنهان ایشان شناخته شود لذا اگر میتوانید با ایشان به یک‌مشاور امین یا فردی آگاه مثلا متخصص اخلاق و...مراجعه کنید اگر نه تذکر دادن فی نفسه چه با محبت چه انواع دیگر بدون اثر است گاهی اوقات ریشه ی این تحقیر ها،مشکلات شخصیتی است و باید بررسی شود اما گاهی بخاطر نوع تربیت و فضای خانوادگی و از همه مهمتر عادت است لذا شما اگر میخواهید تغییر ایجاد شود هم باید ریشه ای تر و با مهارت با ایشان کار کنید مثلا گاهی بطور غیر مستقیم درمورد افرادی که تمسخر میکنند و...مطالبی را مطرح کنید و فکرش را به چالش بکشید و متوجه نیاز پنهانش شوید گاهی نیاز به توجه طلبی است و شما با تامین این نیاز به توجه شاید بتوانید حال ایشان را بهتر کنید گاهی درمواقعی که ایشان فاعل نبوده از اینکه دیگری شما را مسخره کرده یا ...صحبت کنید و نشان بدهید چقدر ممکن است ناراحتی ایجاد کند این رفتار گاهی ممکن است نیاز به شادی و هیجان ایشان بالا باشد باید از نظر شناختی نگاهش به هیجان و شادی را کمی تعدیل کنید و معنای متفاوتی از شادی ارائه دهید و البته او را هم در این شادی سهیم کنید و سعی کنید این مدل هیجان ها را داشته باشید و این نیاز او را مرتفع سازید اما زیاد هم حساس نشوید و چه بسا رفتاری را که شما زشت و‌سبک میپندارید آنها در جمع دوستانه ی خود رایج بدانند و آنقدر که شما را ناراحت میکند طرف مقابل را ناراحت نکند تذکر و توصیه را هم بدانید اگر زیاد شود حتی با محبت اثر عکس میدهد ان شا الله خداوند شما را یاری کند 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام ... خداقوت ... بنده ۳۶ ساله هستم و دو تا پسر دارم ، یکیشون حدوداً یازده ساله ، یکی پنج ساله و یه دختر دارم حدوداً یکسال و نیمه . پسر بزرگم به نقشهای منفی علاقه داره . تو بازیهاش نقش منفی رو انتخاب میکنه و موقع تماشای فیلم دلش میخاد نقش منفی پیروز بشه . جدیداً متوجه شده که شکل مثلث و هرم یکی از نمادهای شیطان پرستیه و گهگاه میگه من از شکل مثلث خوشم میاد . یه مسئله دیگه اینکه دلش میخاد همیشه برنده باشه و اگر ببازه عصبی میشه . پسر کوچکترم به تقلید از برادرش هر وقت تو بازی شکست بخوره ، کلی گریه میکنه و اگر بنا باشه نیم ساعت با هم بازی کنن ، عین نیم ساعت رو بزرگه اعلام پیروزی و کوچیکه گریه میکنه ‌. هر چقدرم باهاشون صحبت میکنم یا بصورت نمایشی بهشون نشون میدم که برد و باخت مهم نیست و بازی برای لذت بردنه ، بیفایده ست . پسر کوچیکم با دلیل و بی دلیل و با بهانه و بی بهانه گریه و زاری راه میندازه و سر همین مدل بازی کردنش با برادرش خیلی عصبی و لاغر شده . ممنون میشم اگر راهنماییم کنید که اولاً علاقه پسرم به نقشهای منفی علامت بدی هست یا نه ؟ دوم اینکه علاقه مندیشون به برد تو بازی رو چطور کنترل کنیم که از بازی کردن لذت ببرن و همش حرص نخورن ؟ و سوم اینکه با گریه های پسر کوچکم چیکار کنم ؟ ... ببخشید طولانی شد و سوالاتم زیاد بود ... در پناه خدا ... یا علی مدد ... 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت دقت کنید گاهی اوقات بعضی از آموزه ها بطور خیلی غیر مستقیم بدون اینکه والدین قصدی داشته باشند از رفتار یا گفتار به کودکان منتقل میشود گاهی حساسیت های زیادی نیز وجود دارد که کودکان را حریص تر میکند و نباید این نکته را فراموش کرد مسئله مهم دیگر اینکه کودک شما باید بررسی شود صرف یک علامت یا نشانه نمیتوان تشخیص دقیق داد اما باید بیش فعالی در نوحوان شما توسط یک روان شناس بالینی کودک به خوبی بررسی شود و این مسئله را بطور جدی ادامه دهید نکته ی مهمی که نباید از آن غافل شود رابطه ی شما با نوجوان تان است اینکه باید بدانید چه مواقعی تغافل کنید چه مواقعی توجه تا نیازهای آنها را به خوبی مرتفع سازید خیلی از اوقات والدین ناخواسته در دعواها سرزنش ها و ...جنبه ی منفی کودک را تقویت میکنند یا درمواقعی که نقش منفی نشان میدهد والدین توجه بیشتری خرج میکنند و کودک بیشتر آن رفتار را انجام میدهد پس بهترین کار تغافل از این حرف های منفی و نقش های منفی است. و توجه و تمایل نشان دادن به جنبه های مثبت نکته دیگر محبت بی قید وشرط است که کودک دریافت نکند که وقتی ارزشمند است که حتمابرنده شود وقت هایی که بخاطر برادر کوچکترش گذشت میکند بسیار مورد توجه قرار بگیرد از قصه و داستان متناسب با سن وی نیز میتوانید استفاده کنید و داستان هایی که شخصیت حامی بودن برتدر بزرگتر را نشان میدهد برایش تعریف کنید. البته یک حدی هم علاقه به بردن طبیعی است لذا باید زمینه بازی های مشارکتی را بیشتر در خانواده داشته باشید و بازی های رقابتی با هم سن رخ بدهد و تلاش کنید برای هر کدام همبازی هم سن پیداکنید ولی زمانی که با هم بازی میکنند بازی ها به سمت مشارکتی و تیمی باشد که هم لذت بازی را تجربه کنند هم اینکه عزت نفس و احترام هیچکدام خدشه دار نشود ان شاالله که خداوند شما را یاری کند 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام علیکم دخترم ۵ سال ونیم است،دختر همسایه مون ۶ سال، چند ماهی هست باهم دوست شدن.اون همیشه سارافن بلند تا زانو،بدون آستین میپوشه و بدون شلوار... جدیدا دخترم گفت منم دوست دارم شلوار نپوشم.بهش گفتم توخونه باشه مشکلی نیست. ،گفت جلو دوستم هم میخام شلوار نپوشم،گفتم باشه جلو دوست هم مشکلی نیست.و چن باری پوشید اما بعد چن روز گفت چرا برای بیرون رفتن بهم اجازه نمیدی؟ دوستم بیرون هم همینطوری میره و مامانش اجازه میده . منم گفتم بهش فکر میکنم وجوابی بهش ندادم..ممنون میشم راهنمایی ام کنید؟ دخترکوچیک ۳ ساله ام هم به تبع خواهرش شلوارش در میاره وقتی خواهرش بدون شلوار هست... کلاس های تربیت جنسی هم گوش دادم ...اما نمیدونم باید چکار کنم ؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت دقت بفرمایید کودکان خیلی از اوقات علت ها ومعلول ها را بدون توجه بهم دیگر مرتبط میکنند لذا باید به عوامل وعلل حاشیه ای نیز توجه کنیم مثلا ممکن است کودک وقتی به خانه ی دوستش میرود احساس کند که دوستش با مادرش شادتر هستند،رابطه ی جذاب تر و بهتری دارند ،لذا کودک ذهنش این مسائل را به کم پوشش بیرون آمدن مرتبط میکند و فکر میکند چون از این لباس ها میپوشند شاد هستند نکته ی مهم با توجه به مثال ذکر شده در بالا که باید رعایت کنیداین است که ارتباط نزدیک و عاطفی و شاد و سرزنده با کودک خود برقرار کنید از بازی های مشارکتی حتما بهره ببرید و در طول روز انجام دهید کودکان بیشتر به الگو گیری میپردازند لذا تلاش کنید خودتان در خانه لباس های شاد و سارافون های بلند ورنگی بپوشید و به دختران خود نیز چنین لباس هایی را بپوشانید و وقتی میخواهید بیرون بروید لباستان را تعویض کنید و کودک ببیند که شما در خانه لباس های زیبا میپوشید اما بیرون از خانه پوشش شما تغییر میکند در این سن شما باید کم کم معنا ومفهوم حیا وپوشش را که بطور فطری در کودک وجود دارد ،پرورش بدهید و با استفاده از مفهموم حرمت تن و حرمت شخصیت این مطلب را به او آموزش دهید که ،شما خیلی با ارزشی ،و بدن ما از مهم ترین دارایی های ماست که باید ازش مراقبت کنیم و هرپوششی نداشته باشیم و... البته دقت کنیدکه از کلیشه ها زیاد نگویید و بیشتر بر ارزشمندی دخترتان تاکید کنید از قصه ها و کتاب های خوب در این زمینه میتوانید بهره ببرید و با سوال ذهن او را فعال کنید مثلا میتوانید کتاب لینالونا را برای او بخوانید در دوست یابی بصورت فعالانه به او کمک کنید و اجازه ندهید با هرکسی رفت و آمد کند،لذا باید دوستان مناسب و خوب برای او پیدا کنیپ حتی اگر برای شما زحمت داشته باشد ان شاالله با در نظر گرفتن موارد بالا بتوانید گام‌موثری بردارید و از طرفی مطمئن باشید اگر رابطه ی خوب و شاد و پر انرژی با کودک داشته باشید و هر چیز را درحد تعادل نگه دارید و رعایت کنید ان شا الله دخترتان نیز به الگو برداری از شما میپردازد 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام و احترام، من یه خواستگار دارم که بعد از سه جلسه گفت و گویی که با هم داشتیم، گفتند چند سال پیش سابقه یه عقد کوتاه مدت داشتند(در واقع کمتر از یک سال با هم در ارتباط بودند و بعد اون به مشکل جدی خوردند و طلاق گرفتند و حتی در مورد علت طلاق و جزئیاتش کامل برای من توضیح دادند) من طی صحبت هایی که در این سه جلسه با ایشون داشتم و قبل اینکه از این قضیه مطلع بشم، احساس کردم خیلی از لحاظ ملاک ها و دیدگاه هامون بهم نزدیک هستیم و ته دلم نسبت به این تفاهم فکری و شخصیتی احساس خوبی داشتم، منتها از طرفی بعد شنیدن قضیه ازدواج سابق شون، هم خیلی ناراحت شدم و هم خیلی نگرانم این مسأله روی زندگی آینده من هم تأثیر بگذاره، به نظرتون باید چیکار کنم؟ از طرف دیگه هم تو این سه جلسه ای که صحبت داشتیم، چیزی با عنوان گل یا شیرینی که به صورت مرسوم آورده میشه نیاوردند، این قضیه هم کمی برام عجیب و غیرعادی اومد! نمیدونم باید برداشت خاصی از این ماجرا کرد؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت درمورد ازدواج قبلی ایشان،دقت کنید که وظیفه ی شما این است که بطور دقیق و کامل بررسی و تحقیق انجام بدهید حتی میتوانید با همسر سایق ایشان نیز صحبت کنید و هرچند ممکن است حرفهای متفاوت بشنوید اما دید وسیعی به شما میدهد که با درکنار هم قرار دادن موارد میتوانید به صحت ها دست پیداکنید درمورد احساس بدی که از ازدواج قبلی دارید اگر این احساس بخاطر ترس از تاثیر است باید بدانید که این ترس زمانی میتواند به شما کمک کند که از آن در جهت کسب آگاهی بیشتر دقت در انتخاب و تحقیق بهتر استفاده کنید اما اگر مانع عمل شود ترس تان کمکی به شما نمیکند اما اگر احساس منفی تان بخاطر ارتباط با خانم دیگری است که باید این مسئله را برای خودتان بشکافید که ممکن است دونفر با یکدیگر ازدواج کنند ولی بخاطر اختلاف نظر یا ...از یکدیگر جدا شوند و خودرا جای طرف مقابل بگذارید و درک متقابل از شرایط او داشته باشید درمورد رسم و رسوم جلسات خواستگاری نیز ممکن است فرهنگ ها متفاوت باشد و شما باید این را بعنوام یک نشانه بررسی کنید و در جلسات بعدی میتوانید درمورد نوع فرهنگ،رسم ورسومات مراسمات عروسی و ...سوال کنید این تک عامل به تنهایی نمیتواند موید خاصی باشد اما بعنوان یک موردی که باید بررسی شود به آن نگاه باید کرد،یعنی درمورد اینکه رسم آنهاست یا چون جلسات رسمی نبوده یا اینکه خدای ناکرده خساستی در کار است یا ... لذا بعداز بررسی این موارد و مطابقت با تحقیقات میتوانید تصمیم بهتری بگیرید حتما قبل از قرارهای رسمی با هم به یک مشاور امین مراجعه کنید ان شاالله که با درنظر گرفتن موارد بالا بتوانید تصمیم و انتخاب احسنی داشته باشید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
باعرض سلام وخداقوت ... بنده۳۵ساله(فوق دیپلم)شوهرم۳۷ساله(چهارم ابتدایی)حدوداًپنج سال نامزدبودیم و۱۲ساله که زیریه سقفیم و۳تادختر۵،۱۱و۲/۵ساله داریم.متاسفانه چون خانه پدریم خانه ناامن وسردی بود،بدون شناخت وفقط برای فرارازدعواهاوکتک کاریهای پدرمعتادومادرم وکلی مشکل ریزودرشت دیگه،دوماه بعدازآشنایی عقدکردیم وچون قبل ازآشنایی نذرنمازامام زمان(عج)کرده بودم به نیت داشتن یه شوهرخوب وزندگی آروم،خیالم راحت بودکه همه چیزدرست داره پیش میره امامتاسفانه خیلی طول نکشیدکه فهمیدم چقدر اشتباه کردم.سرهرموضوع ریزوپیش پاافتاده تودوران نامزدی،هم خودم هم مادرخواهرهاوبرادرم کتک خوردیم.بعدکلی کش وقوس وحدوداًچهارسال بعدازشروع نامزدی،توافقی جداشدیم امامتاسفانه یکهفته بعدفهمیدم باردارم وبعدازگرفتن تعهدوبیشتر کردن مهریه،رجوع کردیم.۵-۴ماه بعدبچه خودبخود سقط شدومرده بدنیااومد.یکسال بعدبچه دومم دخترشدودعواها شدت گرفت.بچه سوم ناخواسته بودوبازم دختروبچه چهارم باکلی نذرونیاز ازخداپسرخواستم که شایدزندگیم روبراه بشه امابازم دختر.شوهرم اوایل کارگرساختمونی بودولی پولی خرج من که نمیکرد،خودشم توخونه پدری من میخوردومیخوابید.بعدافتاد تودرآوردن پول حروم وچندسالی هم هست که عرق میخوره ودرست میکنه ومیفروشه والان برای خودش سرمایه دارشده اماماهیانه۱میلیون بمن میده برای خرجی خونه،لباس ودکتر.اگر منهای اون،پولی بخام بازخواست میشم که"میخای چیکارکنی همون۱تومنم ازسرت زیاده".بشدت بددهن وبدبین وشکاک هستش ودست بزن داره.بعد ازشنیدن جریان قتل دخترتالشی توسط پدرش،بارهاخودم ودختراموتهدیدبه قتل کرده.یه بارتوحالت مستی،موهای دختربزرگموازپشت گرفته بودوچاقو بدست میگفت سرتومیبرم میندازم توچاه.چاقوهمیشه توی جیبشه ومابشدت ازش میترسیم.مریض بشم باکلی منت اگرم دکترببره،تومطب،جلوی مردم بهم بدوبیراه میگه.دندونای دخترام دردمیکنه امامیگه من پول ندارم.طفلیاگاهی ازدردشب بیدارن ونمک روی دندوناشون میزارم تادردش ساکت بشه.به تمام مقدسات توهین میکنه.حتی اگرحالم بدباشه ونتونم ازجابلند بشم،اگرغذاش آماده نباشه وای ب روزگارم.تومراسم ختم پدرم سراینکه غذابهش نرسید،دعوا کردوگذاشت رفت.بیشتراوقات بهم میگه"من ازتوخوشم نمیاد،میخاستم باهات رفاقت کنم نمیخاستم ازدواج کنم.نمیدونم چطور شدکه گرفتمت"ودائم ازقیافه ورنگ پوستم ایرادمیگیره وجلوی کس وناکس تحقیرم میکنه.بارها زمانیکه حالش خوب بوده باهاش حرف زدم گفتم ازمن خوشت نمیادطلاقم بده،میگه"کسی زیرپات نشسته؟برای چی هی میگی طلاق طلاق؟!"بهش میگم خوب من وبچه ها بمونیم تواین خونه توزن بگیربرو،قبول نمیکنه.توی باغش که البته تازگیهافروخته همه جورزن و مردی میاره وهمه کارتوش میکنه ومن مثل خدمتکاربایدبرم چیزایی روتمیزکنم وببینم که باعث شکنجه روحی وروانیم میشه اماحق اعتراض وسرپیچی ندارم.۳-۲بارباکلی حرف وبهانه راضیش کردم برای طلاق توافقی،اما چون قبلش طی میکنه"حق نداری ازرفتاروکارای من چیزی تودادگاه بگی،اگربفهمم چیزی گفتی میکشمت"درنتیجه نمیتونم تومشاوره هاواقعیت زندگیم روبگم ومتاسفانه کارپیش نمیره.ازطرفی چون هیچ کس حتی خانواده خودش بهش روی خوش نشون نمیدن،وقتی گرسنه ست ولباساش کثیفه وسروضعش بهم میریزه ونمیتونه بره عیاشی،دوباره میزنه زیرمیزومیگه طلاق نمیدم.خانواده خودم وحتی خانواده خودش رونمیتونم درگیرماجراکنم چون تهدیدمیکنه که میرم بلایی سرشون میارم وداداشاتومیکشم وخواهراتوچی میکنم وخلاصه اصلاً نمیتونم خانواده رودرگیر کنم.تنهاحق ندارم ازخونه بیرون برم حتی اگربخام تاسوپرمارکت برم یادخترموبزارم مدرسه،خودشم هیچ جانمیبره.اگر بعدازکلی التماس اجازه بده برم خونه خواهریابرادرم اینقدرزنگ میزنه وبدوبیراه میگه وتهدیدمیکنه که پشیمون میشم.تازه بایدحتماازاونجابراش غذاهم بیارم توخجالت زنداداش وشوهرخواهرام،که اگرنیارم کارم تمومه.نه راه پس دارم نه راه پیش.چطور میتونم ازدستش خلاص بشم وجون بچه هامونجات بدم؟گاهی به سرم میزنه فرارکنم وازتهران برم شهردیگه امامیدونم به خانوادم لطمه میزنه واگرم پیدامون کنه زنده نمی مونیم.من تویه زندان بایه زندانبان سنگدل باسه تادختربی پناه که نتیجه حماقت خودمه،اسیرم.لطفا کمکم کنیدبگیدراهی هست که نجات پیداکنیم؟ ببخشیدطولانی شد دلم خیلی پره امانمیشه که همشوبگم.میترسم دخترام ازخونه فرارکنن وبرن چون شرایط بدی دارن.خواهش میکنم پیامم روجواب بدید😓😔 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
با سلام خدمت استاد محترم من یه دختر ۱۴ ساله ام.سوالم در رابطه با خواهر ۸ ساله ام هست.خواهرم خیلی لجبازی میکنه،اگه کاری رو بهش بگیم نکن،حتما دوباره انجامش میده که لجبازی کرده باشه.کارای کوچیکی که بهش بسپریم رو درست انجام نمیده.صبح تا شب کارتون میبینه و اگه نزاریم ببینه گریه میکنه جیغ میزنه و پاشو میکوبه زمین.بعد هم در اتاقشو میکوبه.از گوشی مادر یا پدرم میره روبیکا و فیلم و دابسمشای مختلفی میبینه.اگه نزاریم از اونجا ببینه میره اینستاگرام.واسه همین مجبورم چیزی بهش نگم.رابطش با پسرای فامیل خیلی خوبه.قبلنا میگفت ای کاش داداش داشتم.یا گاها میگه کاش پسر بودم تا با فامیلای پسرمون برم حموم!!!قبلنا هم رابطش با پسرعمم که ۲۲ سالشه به شدت صمیمی بود،خیلی قربون صدقش میرفت و توی مهمونی از بغلش بیرون نمی اومد!!الان هم خیلی زیاد قربون صدقه اطرافیان میره و همش میگه دوست دارم و عاشقتم.کسی رو هم که دوست داره همش میخواد بوسش کنه و بغلش کنه.چند بار توی بالکن خیلی خم شده بود،گفتم خطرناکه گفت میخوام بیفتم پایین از دستتون راحت شم.خیلی میگفت شما به من توجه نمیکنین به من اهمیت نمیدین.وقتی هم میگه حوصلم سررفته به من اهمیت بدین،مادرم میگه بشین درستو بخون حوصلت سرنره.مدارس هم که باز بود برای درس خوندن لجبازی میکرد.ببخشید طولانی شد سعی کردم کامل باشه.به عنوان خواهرش چه کاری میتونم براش بکنم؟اگه به مادرم چیزی بگم میگه توی طرز تربیت کردنم دخالت نکن ممنون از پاسخگوییتون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت احسنت به شما خواهر مهربان که برای یادگرفتن نوع رفتار صحیح با خواهر خود از مشاور کمک گرفته اید دقت کنید که خیلی از مواردی که اذعان کردید،بر اثر نقلید و یادگیری از طریق فضای خانواده و فیلم و گوشی است لذا والدین شما باید مدیریت گوشی خواهرتان را برعهده بگیرند تا این موارد کم تر بر فکر و احساس خواهرتان موثر باشد نکته دوم اینکه نباید فراموش کنید که رابطه ی خواهری با مادری متفاوت است لذا سعی نکنید که خودتان را جای مادرتان بدانید و در امرو تربیتی دخالت نکنید.مجموعه های تربیتی را به مادرتان معرفی کنید و بگویید شاید این موارد بهتر به ما کمک کند تا با خواهرم ارتباط بگیریم شما به جای مادری کردن،با عمل درست و به موقع تان تاثیر تربیتی و الگو بودن برای او داشته باشید در واقع سعی کنید بیشتر از اینکه بخواهید او را امر ونهی کنید یک رابطه صمیمانه و عاطفی با او برقرار کنید مثلا ساعاتی از روز با او بازی هیجانی و بازی های مورد علاقه ی او را انجام بدهید،با هم کارتون های مناسب سن او ببینید و به پارک یا تفریح بروید و سعی کنید پا به پای او کودکی کنید و لذت ببرید ساعاتی از روز حتما با او کاردستی و کارهای هنری انجام دهید سعی نکنید که گوشی را به زور و‌.از ااو دور کنید بلکه فضا را برای او جذاب کنیدتا به سمت شما کشیده شود. درمورد صحبت هایی که ایشان میکند بنظر میرسد که توجه و عاطفه ی کمی دریافت میکند لذا دائما میخواهد این توجه را از طریق رفتار های ناصحیح بدست بیاورد لذا حتما سعی کنید به او محبت کنید و کارهای خوبش را تحسین و تشویق کنید ودرمواقعی که صحبت میکند به دقت به او گوش کنید ،وقتی درخواستی دارد ابتدا کامل بشنوید و به او بگویید که میدونم مثلا دلت میخواد هنوز تلویزیون ببینی اما قانون مامان و بابا اینه که یک ساعت در روز ببینیم اما میتونی به جای آن ،فلان کار رو انجام بدی یا دوست داری باهم فلان کار را انجام بدیم و سعی کنید پیشنهاداتتون جذاب باشه بهترین سرگرمی در این سن همکاری در کارهای روزمره خانه است مثلا اینکه کودک همراه شما ظرف بشورد یا گردگیری یا خرید خانه و...و دراین امور میتواند با او همراهی کنید و فضای شادی را ایجاد کنید مثلا در حین ظرف شستن با او شوخی کنید وکف بازی و... اینکه در مقابل سر رفتن حوصله اش بگویید برو درس بخون و...این به او نشان میدهد که احساسش برای شما اهمیتی ندارد لذا سعی کنید ابتدا احساس اورا درک کنید وبعد از بپرسید که چه کارهایی میتواند برای حال خوبش انجام بدهد و با بارش فکری اورا کمک کنید سعی کنید فعالیتی غیر از درس متناسب با سن اش داشته باشد مثلا کتابخوانی،کارهای هنری،نقاشی و... تلاش کنید دوستان همسن و هم بازی برای او پیدا کنید تا زمان کمتری را به گوشی و تنهایی سپری کند اگر شماموارد بالا را به تنهایی رعایت کنید قول میدهم درصد بالایی بهبودی حاصل شود ان شاالله خداوند شما را حفظ کند و یاری دهد 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام و خداقوت خدمت استاد عزیز من صاحب دو فرزند پسر یکی ۱۵ساله ودیگری۳ساله ونیم در تربیت فرزندانم به مشکل برخوردم فرزند بزرگم در تربیت فرزند کوچکم دخالت میکند الان هم چند روزی هست که بخاطر گرفتن گوشی از پسرم(بعلت رمز گذاشتن گوشی ومدام در فضای مجازی بودن) مدام باهم درگیر میشویم وپسرم خیلی مغروروکوتاه نمی آیدو از الان بامن وپدرش باصدای بلند وگستاخانه صحبت میکند از شمامیخواستم که من رو راهنمایی کنید که چطور با فرزندانم رفتار کنم؟ پسربزرگم ازبچگی خیلی آروم و مودب بود ولی الان به خودش مغرورشده والبته هیچ دوست و رفیقی هم نداره فقط با یکی دوتا از بچه های مدرسه اون هم بصورت تلفنی درضمن به زور برای خرید وسایل به بیرون میفرستم .لطفا راهنماییم کنیدمتشکرم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت ❇️دقت بفرمایید بعضی از موارد بطور طبیعی اقتضای سن است و فاصله ی سنی در اینجا بسیار مورد بررسی است لذا قسمتی از این تنش ها و اختلاف ها بین کودکان با این فاصله سنی طبیعی است. ❇️درمورد نوجوان تان باید دقت کنید که اقاضائات سن نوجوانی او را در نظر بگیرید و سعی کنید با او یک رابطه ی دوستانه و محبت آمیز داشته باشید ،اگر این ارتباط شکل بگیرد مشکل شان بهتر مدیریت میشود ❇️درمورد اقتضائات نوجوانی و...حتما فایل های تربیت نوجوان را تهیه کنید و عمل کنید ❇️مدیریت شما در مواقع دعوا بسیار مهم است اینکه در دعوای آنها دخالت نکنید و اجازه دهید خودشان مسئله را حل کنند و از طرفی دائما به پسر بزرگتان نگویید که او بچه است و کوچکتر است و...بلکه گاهی هم به پسر کوچکتان گوشزد کنید که احترام داداش بزرگت را باید حفظ کنی و... ❇️در دعوا بدنبال مقصر نگردید و معمولا چون پسر کوچکتردارید،از او طرفداری میکنید لذا این احساس منفی به پسر بزرگتان منتقل میکند ❇️در امور وحل مشکلات از پسر بزرگتان مشورت بخواهید واز او بپرسید بنظرت برای این مشکل داداش کوچکترت چه کنیم یا ...؟و تلاش کنید ذهن او را به چالش بکشید ❇️ درمورد موبایل نیز باید قوانینی وجود داشته باشد که به آن پایبند باشید و تلاش کنید دوستان و هم بازی مناسب برای هر دو پیدا کنید ❇️تلاش کنید یک فعالیت مفید و متناسب با سن فرزندتان پیدا کنید و او را مشغول به آن کنید که حس ارزشمندی را احساس کند ❇️دقت کنید اگر نوجوان تان احساس همدلی ،درک شدن از طرف شما را داشته باشد،قطعا احساس بهتری دارد ❇️درمورد تنبلی برای عدم انجام کارها هم بهتر است از موارد موردعلاقه و مفید و البته با تکنیک تشویق و تحسین اورا از این عادت به تنبلی دور کنید ان شاالله موفق و موید باشید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام.مادری۳۲ساله هستم در زندگی زناشویی به لطف خدا مشکلی ندارم.پسری دارم۵ساله باهوش دچارمشکل خجالت شب ادراری و لکنت.در ۳سالگی روزی بامادربزرگ و پدرش بودند ک یهو یه خروس جنگی بهش حمله میکنه بعداز چند روز خیلی کم در ادای حروف دچار مشکل و بعد همینجور بیشتر شد.درمورد شب ادراری هم همیشه و هرشب با آن مواجه هستیم.منظور اینکه حتی برهه ای از زمان هم متوقف نشده.خانواده ای مذهبی هستیم با رفت و امد کم مخصوصا در ایام کرونا. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت الحمدلله که رضایت از زندگی زناشویی تون دارید،ان شا الله با اجرای نکات زیر مشکل فرزندتان هم حل بشه ❇️دقت کنید مشکلات شب ادراری و لکنت ریشه در اضطراب و ترس های پنهان دارد لذا از اصلی ترین راهکارهای آن حل مشکل درونی کودک است لذا باید حتما و هرچه سریعتر به یک روانشناس کودک امین مراجعه کنیدو ان شا الله با دنبال کردن جلسات بازی درمانی و اصلاح رفتار مشکل کودک را حل کنید ،دقت کنید هرچه سریعتر اقدام کنید حل این مشکل آسان تر و سریعتر است لذا این مسئله را به هیچ عنوان به تعویق نیاندازید برای لکنت نیز بعداز جلسات مشاوره نیاز به گفتار درمانی و حل مشکل ایشان هست ان شاالله با پیگیری حتما به نتایج خوبی میرسید ❇️بطور کلی رفتارهای مخرب در تربیت مثل مقایسه کردن کودک،توقع زیاد و سخت گیری،سرزنش و تمسخر و... می‌تواند آسیب زا باشد و خود موید این مشکلا اگر در رفتارخود یا همسر چنین مواردی وجود دارد حتما اصلاح بفرمایید تلاش کنید همبازی هم سن و هم جنس کودک خودرا برای او پیدا کنید که روزانه ساعاتی به بازی بگذراند حتما خودتان با کودک بازی های مختلف انجام بدهید محبت کلامی،لمسی وفیزیکی را حتما در طول روز داشته باشید در مواقعی که دچار لکنت یا شب ادراری است اورا تحقیر ،تمسخر،دعوا و...نکنید خیلی از اوقات چون این موارد تحت کنترل کودک نیست،کودک عذاب وجدان بدی میگیرد و این مسئله خودش موجب اضطراب بیشترش میشود. تلاش کنید رفت و آمد خود را نیز بیشتر کرده و با دوستان و آشنایان مذهبی بیشتر ارتباط داشته باشید بدین وسیله مشکل کودکتان نیز زودتر و بهتر حل میشود. ان شاالله با رعایت نکات بالا و پیگیری درمان کودکتان به او کمک کنید تا آینده ی بهتری پیش رو داشته باشد. 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob