1.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 گشایش امور با #توسل به #امام_زمان (عجل الله فرجه الشریف)
🌷 همه کارها رو باید با امام زمان درست کرد
🎙آیت الله #مجتهدی (ره)
(خدا ان شاالله همه مستأجرین رو با عنایت امام زمان، خانه دار کنه)
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🇮🇷به کانال هر روز با شهدا
بپیوندیم🇮🇷
#شاهرخ_حر_انقلاب_اسلامی
#قسمت_بیستم_و_ششم (گروه آدم خوارها)
هر کدام از کسانے کہ بہ گروه آدم خوارها ملحق مےشدند ماجراهائے داشــتند.
مثلا #علے_ترياکے قبل از انقلاب هم دانشجو بود و بہ زبان انگليسے مسلط بود.
#علے جذب #سید_مجتبے_هاشمے شده بود. بعدها مواد را ترك كرد و بہ يكے از رزمندگان خوب و شــجاع تبديل شد. #علے در عمليات كربلاے پنج به #شهادت رسيد.
شــخص ديگرے بود كه براے دزدے از خانہ هاے مردم راهے #خرمشــهر شده بود. او با #ســيد آشنا مےشود و رفاقت او با #سيد به جائے رسيد كہ همہ كارهاے گذشتہ را كنار گذاشت.
او به يكي از رزمندهہاے خوب گروه #شاهرخ تبديل شد.
در گروه #شاهرخ همہ جور آدمی بود.
مثلا شخصے بود کہ فارغ التحصيل از آمريکا بود. افراد بے نمازے بودند که در همان گروه بہ تبعیت از #شاهرخ نماز خوان شدند تا افراد #نماز شب خوان.
اکثر نيروهایے کہ جذب گروہ #فداییان_اسلام مےشدند وارد گروه آدم خوارها مےشدند.
وقتے #شــاهرخ براے #نماز جماعت مي رفت همه ے بچہ ها بہ دنبالش بودند.
#سيد_مجتبے امام جماعت ما بود. دعاے #توسل و دعاے #کميل را از حفظ مےخواند و حال معنوے خوبے داشت. در شرايطے که کسے از اون بچہ ها بہ فکر #معنویات نبودند، #ســيد به دنبال اين فعاليتہا بود و خوب نتيجہ مي گرفت
در همان روزها پســركے بہ نام #رضا حدود #پانزده_ســالہ همیشہ با #شــاهرخ بود. مثل فرزندے كه همواره با پدرش باشد.
با تعجب گفتم:
#شاهرخ رضا پسر شماست ؟
#شاهرخ خندید و گفت:
نه این پسر همون مهین خانم هست که توی کاباره پل کارون بود. آخرین بارے کہ براش خرجے بردم گفت:
رضا خیلے دوست داره بره #جبہـہ و پسرش را بہ من سپرد، من هم آوردمش #جبہہ.
#ادامه_دارد.
✍ #خاطره_ای_از_شهید_میلاد_مصطفوی
#شهدا، #رفقای_با_معرفت!
🌷مسئولان اردوگاه چند ساعت پیش از پخش غذا آمار زائرین را میدادند تا فرصتی برای پخت غذا داشته باشیم. یک بار نزدیک ظهر بود که یک اتوبوس به آمارمان اضافه شد. نمیدانستیم باید چه کار کنیم؟ غذا کم بود. سید بدون هیچ استرسی یک پارچه سبز #پرچم_سیدالشهدا (ع) را روی دیگ کشید و به بچههای خادم گفت، «بچهها بیایید دور دیگ غذا جمع بشوید و هرکدام برای یک شهید #نیت کنید.» سپس ذکر صلوات گرفت و یک #توسل کوچک نیز به #حضرت_زهرا (س) پیدا کرد. پرچم را از روی دیگ برداشت و یاعلی گفت و مشغول تقسیم غذای زائرین شدیم. برای ما خیلی عجیب بود، نه تنها غذا کم نیامد، مقداری هم غذا باقی مانده بود. همه حسابی غذا خوردند؟!
سید خیلی خوشحال بود. آنجا بود که فهمیدیم، چقدر سید با شهدا #رفیق است و شهدا نیز حسابی هوایمان را دارند.🌷