eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.6هزار ویدیو
633 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب 💠 (ع): 🌸🌸🌸 راوى مى گويد: در حالى كه فاطمه نشسته بود پيامبر (ص) آمد و نزديك او نشست و گفت: اى فاطمه! چرا تو را گريان و غمگين مى بينم؟ فاطمه (س) گفت: يا رسول اللَّه! چگونه نگريم و حال آن كه مى خواهى از من جدا شوى. پيامبر (ص) به او فرمود: اى فاطمه! گريه مكن و غمگين مباش، ناگزير بايد از تو جدا شوم. گريه فاطمه (س) فزونى گرفت، و عرض كرد: اى پدر! كجا تو را ملاقات كنم؟ تو را زير پرچم حمد ملاقات مى كنم و امّتم را شفاعت مى نماييم. فاطمه (س) عرض كرد: اى پدر! اگر تو را نديدم. پيامبر (ص) فرمود: بر صراط مرا ديدار خواهى كرد در حالى كه جبرئيل در سمت راست و ميكائيل در سمت چپ من قرار دارد و اسرافيل قسمت جلوى جامه مرا گرفته است و فرشتگان📚 ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۱۳ پشت سر من قرار دارند (۱) و من ندا در مى دهم: اى خدا! امّت من، امّت من، حساب بر آن‌ها آسان گير. سپس به راست و چپ امّتم مى نگرم و در آن هنگام هر پيامبرى به خود مشغول است و مى گويد: خدايا! من، من، و من مى گويم: خدايا! امّتم، امّتم. نخستين كسانى كه در روز رستخيز به من مى پيوندند تو هستى و على و حسن و حسين، و خداوند مى فرمايد: اى محمّد! اگر امّت تو با گناهانى نزد من بيايند به بزرگى كوه‌ها آن‌ها را مى بخشم البتّه مشروط بر آن كه چيزى را شريك من نگرفته باشند و دشمن مرا يارى نرسانده باشند. چون آن جوان اين سخنان را از من شنيد دستور داد ده هزار درهم به من دهند و سى جامه به من بخشيد و سپس گفت: تو از كجايى؟ گفتم: اهل كوفه ام. گفت: عرب هستى يا وابسته؟ گفتم: عرب هستم. گفت: همان گونه كه چشمم را آرام كردى چشمت را آرام كنم، و سپس گفت: فردا در مسجد بنى فلان نزد من بيا و مراقب باش راه را گم نكنى. من نزد شيخ رفتم و او در مسجد نشسته منتظر من بود. چون مرا ديد به استقبالم آمد و گفت: ابو فلان چه كرد؟ گفتم: چنين و چنان. گفت: خدا به او پاداش خير دهاد و ما و او را در بهشت گرد هم آورد. اى سليمان! هنگامى كه صبح كردم بر استر سوار شدم و راهى را كه برايم گفته شده بود در پيش گرفتم. هنوز راه زيادى نرفته بودم كه راه بر من مشتبه شد و اقامه نماز را از مسجد شنيدم. گفتم: به خدا سوگند، با اين قوم نماز خواهم گزارد، پس از استر پياده شدم و به مسجد درآمدم. مردى را ديدم كه قامتش همچون قامت دوست من بود. در سمت راست او قرار گرفتم. همين كه به ركوع يا سجود رفتيم عمامه اش از پشت بيفتاد و با دقّت به چهره اش نگريستم و ناگاه ديدم كه چهره، سر، حلق دو دست و دو پايش چونان خوك است، ديگر نفهميدم چگونه نماز مى گزارم و در نماز چه مى گويم و در امر او انديشمند بودم. امام سلام گفت و مسأله را در چهره من خواند و گفت: ديروز نزد برادرم آمدى و به تو چنين و چنان امر كرد. گفتم:....... ~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
⚠️ ⚠️ بعضی وقتا جملاتی رو میگیم که ناخواسته از اجرِ خوبیامون کم میکنیم! ‌ مثلا وقتی کسی ازمون صدقه میخواد، میگیم: 🔻ما خودمون جای دیگه کمک میکنیم! ‌ تا بحث قرض دادن میشه، میگیم: 🔺قبلا فلان مبلغ به خیلیا دادم، بهم ندادن! ‌ تا حرف از نماز شب میشه، و فلان مستحب میشه، میگیم: 🔻خوندنش کاری نداره، خودم اکثر شبا میخونم! ‌ یا مثلا میگیم: 🔺فلانی رو به راه راست کشوندم! ‌ و... ‌ کافیه تو این مواقع، یاد حدیث (ع) بیفتیم که فرمودند: ‌ ✅یک كار نيك ، با هفتاد کار_نیک [علنى] برابرى مى كند. ‌ (📘ثواب الأعمال : 213/1) ‌ ⚠️باید بپذیریم که هر کی به یه جایی رسیده، قبلش مَنیّت رو توی خودش کُشته. ✔️امثال محسن_حججی ها، شهید طهرانی مقدم ها و احمدی روشن ها رو کسی تا قبل شهادتشون نمیشناخت! سَرِ زبونا نبودن. ‌ نکنه یه روزی دچار و بشی رفیق❗️ 📣یادت نره ارزش اعمالت به اخلاص و گمنامیتِ ، نکنه باشعار و جارزدن ارزششو بیاری پایین!!📣 مخلص باش😉
🔴 حکمت تلخی موجود در مایع گوش 👇 ✍رسول اکرم صلوات الله علیه و آله فرمود: خداوند تبارک و تعالی ... تلخی را در دو گوش، مانعی برای حفاظت مغز، قرار داد. هیچ جنبده ای نیست که در آن بیفتد، مگر این که راه خروج را می جوید؛ امّا اگر این نبود، آن جنبنده به مغز می رسید. 📚 بحار الأنوار، ج ۲، ص ۲۸۶ امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند تبارک و تعالی ... گوش ها را تلخ قرار داد و اگر این نبود، جنبندگان بر آن هجوم می بردند و مغز وی را می خوردند. 📚 علل الشرائع، ص ۸۷ مولا و آقای ما حضرت امام صادق صلوات الله علیه فرمود: خداوند، از سر منّت، بر آدمیزاده در گوش وی، تلخی قرار داد و اگر این نبود، جنبندگان، بدان در می آمدند و مغز وی را می خوردند. 📚 بحار الأنوار، ج ۱۰، ص ۲۱۲ مولا و آقای ما حضرت امام صادق صلوات الله علیه فرمود: خداوند عزّوجل، گوش ها را تلخ قرارداد تا هر چه بدان ها در می آید، بمیرد و اگر این نبود، حشراتِ خزنده آدمی زاده را می کشتند. 📚 علل الشرائع، ص ۸۶
✅ کندر ✍یکی از هزاران چیزی که استفاده از اون رو فراموش کردیم کندر هستش!!حالا مگه این کندر چه خواصی داره؟ کندر نیروی قبض و نگه داشتن رحم و بدن را بالا می برد و مانع سقط جنین است. مغز و قلب و کبد را تقویت می کند؛ در نتیجه از بیماری های مغزی و قلبی و کبدی که طیف بسیار وسیعی از بیماری ها را شامل می شوند، جلوگیری می کند. عامل تقویت قلب مادر و تشکیل قلب کودک و مانع تولد کودک با قلب سوراخ می شود. به دلیل قوت خشک کنندگی که دارد، مانع عفونت بارداری و مانع دیابت بارداری است. به دلیل تقویت و قبض که دارد، صفرای بدن را در کبد کنترل می کند و مانع زردی کودک می شود. کندر کمک کننده در رفع نازایی مرد و زن است. 💥دشمن بشریت و دشمن سلامتی. خوردن کندر رو برای بارداران منع کرده. آگاه باشیم!
🛍چه لزومی داره درباره هر خریدی که می‌کنید( از قیمتش یا جایی که خرید کردید) جلوی خانواده شوهرتون حرفی بزنید. 🛍 صحبت راجع به این مسائل حساسیت ایجاد میکنه و فکر می‌کنند شما با بی‌رحمی تمام قصد دارید پسرشون رو ورشکسته کنید. 🛍اگر هم درباره قیمت چیزی که خریدید ازتون پرسیدند با زیرکی طفره برید و بگید: "با قیمت مناسبی خریدم". ❤️ @haram110 ❤️
میثم4.mp3
5.62M
#شور-اربعین 🌴روحی لروحک الفدا 🌴نفسی لنفسک الوقاء 🎤 #میثم مطیعی 👌فوق زیبا
میثم3.mp3
9.69M
#زمینه-اربعین 🌴قدم قدم موکب هارو می گردم 🌴ستون ستون دنبال یک نشونه ام 🎤 #میثم مطیعی 👌فوق زیبا
میثم2.mp3
6.52M
#زمینه-اربعین 🌴حرم الله 🌴حرم تو 🎤 #میثم مطیعی 👌فوق زیبا
🔰می‌گویند یکی از عرفا به نام «سری سقطی» می‌گفت: من سی سال است که استغفار می‌کنم به خاطر یک «الحمدلله» که گفته‌ام، به خاطر یک شکری که خدا را کرده‌ام ❓گفتند: چطور؟ ✔️ گفت: من در بغداد دکاندار بودم (این داستان را هم سعدی به شعر درآورده است.) یک وقت خبر رسید که فلان بازار بغداد را حریقی پیدا شد و سوخت. دکان من هم در آن بازار بود. به سرعت رفتم ببینم دکان من سوخته است یا نه؟ یک کسی به من گفت: آتش به دکان تو سرایت نکرده است. 🖇گفتم: « » بعد با خودم فکر کردم که آیا تنها تو در دنیا بودی؟ بالاخره آتــ🔥ـش چهار تا دکان را سوزانده، دکان تو نسوخته، یعنی دکان دیگری سوخته: «الحمدلله» معنایش این است که «الحمدلله» آتش دکان مرا نسوزاند. دکان او را سوزاند. 📌پس من راضی شدم به اینکه دکان او سوخته بشود و دکان من سوخته نشود.😔 ⚠️ بعد به خودم گفتم: «اولاتهتم المسلمین سری؟» تو غصه مسلمین در دلت نیست؟ (اشاره است به حدیث پیغمبر(ص): «من اصبح ولایهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» هر کس که صبح کند و همّش خدمت به مسلمانان نباشد، او مسلمان نیست 📘اصول كافی ، ج 3 ، باب 258 ، ص 239 ، حديث 5 ، و📕 سفينه البحار ، ج 2 ص . 723) 🔻و من سی سال است که دارم استغفار آن الحمدلله را می‌کنم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📗 فلسفه اخلاق، شهید مرتضی مطهری (ره)، ص 18 و 19.
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ هـر شــ🌙ــب 🍃🍂داستــــان‌هـــای پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ پیرمردی در دامنه کوه‌های دمشق هیزم جمع می‌کرد و می‌فروخت تا مایحتاج زندگی را برطرف کند روزی حضرت سلیمان پیرمرد را در حال جمع آوری هیزم دید، تصمیم گرفت تغییری در زندگی پیرمرد به وجود بیاورد او یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا شاید زندگیش بهبود یابد پیرمرد تشکری کرد و بسوی خانه روان شد وقتی به خانه رسید نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد و نگین را در نمکدانی گذاشت اما ساعتی بعد به کلی فراموش کرد که نگین را کجا گذاشته زن همسایه که به نمک احتیاج پیدا کرده بود به خانه آنها رفت و زن نمکدان را به او داد اما وقتی زن همسایه به خانه‌اش رفت و چشمش به نگین افتاد نگین را نزد خود مخفی کرد پیرمرد از اینکه نگین گم شده بود بسیار مأیوس شد و از دست همسرش بسیار ناراحت و عصبانی، و زن پیرمرد هم گریه می‌کرد که چرا نگین را گم کرده‌ام چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت آنجا دوباره با حضرت سلیمان روبرو شد و جریان گم شدن نگین را گفت حضرت سلیمان نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را هم گم نکنی پیرمرد تشکر کرد و خوشحال به خانه رفت، در میانه راه نگین را از جیب خود بیرون آورد و بالای سنگی گذاشت و خودش چند قدم دورتر نشست تا نگین را خوب ببیند و لذت ببرد در این وقت ناگهان پرنده‌ای نگین را به منقار گرفت و پرواز کرد و رفت پیرمرد هرچه دوید و هیاهو کرد فایده نداشت، تصمیم گرفت چند روز از خانه بیرون نرود بعد از چند روز همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه می‌نشینی؟ پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت و هیزم جمع آوری کرد که باز هم صدای حضرت سلیمان را شنید و دید که حضرت ایستاده و با حیرت بسوی او می‌نگرد پیرمرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود حضرت سلیمان به او گفت: می‌دانم که تو به من دروغ نمی‌گویی، ایرادی ندارد بیا این نگین از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی و حتماً آن را بفروش تا شاید در حال و روزت تغییری بوجود آید پیرمرد قول داد که آن را به قیمت خوب بفروشد، پشته هیزم خود را گرفت و بسوی خانه حرکت کرد در مسیر خانه پیرمرد رودخانه‌ای بود هنگامی که به رودخانه رسید خواست تا کمی استراحت کند و نفس تازه کند نگین را از جیب خود بیرون آورد که در آب بشوید، ناگهان نگین از دستش سُر خورد به دریا افتاد اما هر چه کوشش کرد و در آب غواصی کرد چیزی بدستش نیامد با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت و دیگر از ترس حضرت سلیمان به کوه نمی‌رفت همسرش به او اطمینان داد که صاحب نگین هر کسی که هست تو را بسیار دوست دارد اگر دوباره او را دیدی تمام قصه را برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمی‌گوید پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت پشته هیزم را جمع آوری و به طرف خانه روان شد که ناگهان تخت حضرت سلیمان را دید، پشته هیزم را به زمین گذاشت و دوید و فرار کرد حضرت سلیمان خواست تا مانعش شود اما فرستاده خدا جبرئیل آمد و به او گفت: ای سلیمان خداوند می‌گوید که تو چه کسی هستی که می‌خواهی حالت بنده مرا تغییر دهی و مرا فراموش کرده‌ای حضرت سلیمان با سرعت به سجده رفت و از اشتباه خود معذرت خواست خداوند به واسطه جبرئیل به حضرت سلیمان گفت: تو حال بندهٔ مرا نتوانستی تغییر دهی، حال ببین من چگونه اینکار را انجام می‌دهم پیرمرد که با سرعت بسوی قریه روان بود با مرد ماهیگیری روبرو شد! ماهیگیر به او گفت ای پیرمرد من امروز ماهی بسیاری گرفته‌ام بیا چند ماهی به تو بدهم پیرمرد ماهی‌ها را گرفت و برایش دعای خیر کرد همسرش وقتی شکم ماهی‌ها را پاره کرد، در شکم یکی از ماهی‌ها نگین را یافت و به شوهرش مژده داد که نگین پیدا شده است شوهر با خوشحالی به او گفت تو ماهی را نمک بزن من به کوه می‌روم تا هیزم بیاورم هنگامی که زن نام نمک را شنید ماجرای نگین اول نیز به یادش آمد که در نمکدان پنهان کرده بود سریع به خانه همسایه رفت و ماجرا را برای او تعریف کرد وقتی که زن همسایه صحبت‌های زن را شنید ملتمسانه عذرخواهی کرد و نگینش را آورد و گفت: نگینت را بگیر من خطا کردم خواهش می‌کنم به شوهرم چیزی نگو چون او شخص پاک نفسی است اگر خبردار شود مرا از خانه بیرون خواهد کرد از آن طرف پیرمرد در جنگل که بالای درختی رفته بود تا شاخه خشک شده‌ای را قطع کند ناگهان چشمش به نگین قیمتی در آشیانه پرنده افتاد با خوشحالی نگین را گرفت و به خانه آمد فردای آن روز پیرمرد به بازار رفت و هر سه نگین را به قیمت بالایی فروخت حضرت سلیمان علیه‌السلام که تمام ماجرا را به چشم میدید، یقین یافت که بنده حالت بنده را نمی‌تواند تغییر دهد مگر آنکه خداوند بخواهد. ‌〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
تمـام شـب‌های عالم را بگـردند زیبـاتر از شبی ڪہ وقت خواب بہ مــاه لبخنـد ميزنی نیسـت بہ گمانم فـردا روز خوبی باشد صورتِ مــــاه بہ مـن می‌گوید: گـر چـه شـب تــاریڪ اسـت دل قوی‌دار سحـر نزدیڪ اسـت 🌙شبــتــون بہ زیبـایـی مـهـتـاب🌟
✴️ سه شنبه 👈23 مهر 98 👈15 اکتبر 2019 👈16 صفر 1441 🕌مناسبت های دینی و اسلامی. 📛صدقه صبحگاهی رفع نحوست میکند. ✅برای شروع بنایی و عمارت ساختن نیک است. ✅ در این روز زیاد صدقه بدهید. 📛از امور ازدواجی پرهیز گردد. 👶برای زایمان مناسب و نوزاد امروز حالش خوب است. 🤕بیمار امروز نیزشفا می یابد ان شاءالله. ✈️ مسافرت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجوم. 🔘 شروع به ساخت و ساز. 🔘و امور زناشویی نیک است. 💑 امشب مباشرت برای صحت جسم نیک است ولی نسبت به تاثیر ان بر فرزند روایتی ندارد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) خوب نیست و باعث حزن و اندوه است . 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن. 🔴 یا در این روز از ماه قمری خوب و موجب فرح و نشاط گردد. ✂️ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید. ( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق ایه 17 سوره مبارکه اسراء است... و کم اهلکنا من القرون من بعد نوح و کفی بربک بذنوب عباده خبیرا بصیرا... و مفهوم ان این است که کاری که باعث ازردگی و موجب حزن و اندوه او باشد ظاهر شود ولی عاقبت بخیر باشد. ان شاءالله.و صدقه بدهد تا رفع بلا شود. و شما مطلب خود را قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸ززندگیتون مهدوی🌸
😭حیوانات وتسبیح خداوند متعال😭 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَا مِنْ طَیْرٍ یُصَادُ فِی بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ وَ لَا یُصَادُ شَیْ ءٌ مِنَ الْوُحُوشِ إِلَّا بِتَضْیِیعِهِ التَّسْبِیحَ از امام صادق علیه السلام روایت شده: هیچ پرنده و حیوانی در خشکی و دریا صید نمیشود، مگر بخاطر اینکه در آن لحظه تسبیح خداوند متعال را ضایع کرده و انجام نداده. تفسیر القمّیّ: ۴۵۹📝✏️📒📚 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔔🔔🔔اصول کفر🔔🔔🔔 از امام صادق علیه السلام روایت شده: اصول کفر سه چیز است: حرص و تکبر و حسد. اما حرص: وقتی حضرت آدم علیه السلام نهی شد از خوردن از آن درخت ولی حرص اورا وادار به خوردن کرد. اما تکبر: ابلیس وقتی امر شد که بر آدم سجده کند،تکبر کرد. اما حسد: وقتیکه یکی از پسران حضرت آدم علیه السلام به دیگری حسادت کرد و اورا به قتل رساند(هابیل و قابیل ). بحار ج69 ص104📝✏️📒📚 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چقدر که می‌توانی صبور باش آرام و صبور... نه اینکه غصه‌ها را رج به رج، ردیف به ردیف، بچینی توی دلت و دم نزنی و غمـباد بگیری و آنـوقت بگویی که صبورم...! "صبور باش" یعنی: آنقدر فیــتیله‌ی چراغِ توکلت را بالا بکشی، که نور آرامش حضورش تمام دلت را روشن کند... تمام دلت را به امید فردا که نه، به امنیت همین لحظه به شیرینی همین الان روشنِ روشن کند... بگذار گریه‌هایت که تمام شد، آفتاب مهربانی‌اش بتابد به گوشه گوشه‌ی دل و جانت... آرام بگیر که خدا همیشه به موقع و سر وقت از راه می‌رسد 🍃🌸دلت به لبخند خدا آرام🌸🍃 ‌‌🌸🍃🍂🍃🌸
حسین ارباب....💔 در آن زمین که پناه تمام عالم بود فقط برای من رو سیاه جا کم بود؟ 😭😭😭
پشت کوله پشتی هر مرد و زن این نوشته دیده می شد اکثرا تک تک گام و قدم را ای پدر نذر کردم نا بیایی از سفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️" چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی ست آن بینی" » حکایتی دیدنی در پیاده روی اربعین حسینی... 🏴
حرم
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️ #فرازی_از_تاریخ⏳ #وقایع_بعد_از_شهادت_امام_حسین(ع) 📜 ⚡️⚡️ #قــیام‌مــختا
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️ (ع) 📜 ⚡️⚡️ ⚡️ 📌انتقام_از_قاتلان 👿نام مجرم : عمر_بن_سعد 🔥جرم:فرماندهی کل لشکر یزید 🗡نحوه مجازات: باضربات شمشیر و جدا کردن سر از بدن —---------------------------------------------- 👹نام مجرم:حفص بن عمر بن سعد 🔥جرم: همکاری با عمر بن سعد که پدرش بود 🗡نحوه مجازات :جدا کردن سر —------------------------------------- 👺مجرم:شمر بن ذی الجوشن 🔥جرم فرمانده پیاده نظام وجنایات متعدد 🗡نحوه مجازات: کشته شدن در درگیری و جداشدن سر —------------------------------- 👿مجرم:سنان بن انس 🔥جرم:بریدن راس امام حسین(ع) 🗡نحوه مجازات :قطع انگشتان و بریدن دست پا وانداختن در دیگ —------------------------------— 👹مجرم:خولی بن یزید 🔥جرم:حامل سر امام و جنایات متعدد 🗡نحوه مجازات :انداخته شدن در آتش —------------------------------------ 👿مجرم:بجدل بن سلیم کلبی 🔥جرم:بریدن انگشت امام 🗡نحوه مجازات:قطع انگشتان و قطع دست وپا —--------------------------------- 👿مجرم:حرمله بن کاهل اسدی 🔥جرم: تیر انداز کربلا و جنایات متعدد 🗡 نحوه مجازات:قطع دست وپا وانداختن در آتش —------------------------------------ 👹مجرم:حکیم بن طفیل 🔥جرم:قاتل حضرت عباس(ع) 🗡نحوه مجازات:میخ زدن به دست پا و تیر باران کردن —------------------------------- 👺مجرم:مرة بن منقذ 🔥جرم:قاتل حضرت علی اکبر(ع) 🗡نحوه مجازات:قطع دست و فلجی تا آخر عمر ... 📗ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، محقق ابراهیم، محمد ابوالفضل، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. 📕ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌ دار صادر -‌دار بیروت، ۱۹۶۵م. 📒ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۵ق. و...... ⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️
حرم
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 #معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜 #یار_چهل_و_چهارم🌹 💖 #زاهر_بن_عمرو_کندی💖 از شجاعان م
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 (ع)📜 🌹 💗 💗 🌷ادهم بن امیه العبدی البصری » جزو شیعیان بصره بود که در خانه « ماریه» برای همراهی امام حسین علیه السلام اجتماع کردند. وی به همراه یزید بن ثبیط از بصره به مکه آمد و به امام حسین علیه السلام پیوست و در حمله اول سپاه کوفه به رسید 🍃« ماریه بنت سعد » زنی از شیعیان بصره بود که خانه او مرکز شکل‌گیری حرکت‌های شیعی و محل اجتماع یاران امام حسین علیه السلام بود. وی از اصحاب رسول خدا بوده و از ایشان حدیث نقل کرده است. .... 📗ابصار العین، ص 112. 📕قصه کربلا، ص 279، پاورقی 05 📒قصه کربلا، ص 87 📓وسیله الدارین، ص 99 🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
حرم
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 لعنت الله علیه خیلی‌ها یکی از اصلی‌ترین دلایل هدایت شدن جناب حرّ را در این می‌دانند که او در برابر امام حسین علیه السلام ادب را رعایت کرد. اگر رعایت ادب موجب شد تا حرّ از یک قدمی جهنم مسیرش را به سوی بهشت تغییر دهد، بودند کسانی هم که با بی ادبی خود بر سرعت وارد شدن خویش به آتش دوزخ افزودند. یکی از این افراد، ملعونی به نام جبیره بحلی بود. او يكی از ياران عمرسعد بود که پس از شروع جنگ در مقابل خندق هايی كه امام حسين علیه السلام برای حفاظت اهل بيت علیهم السلام دور خيمه ها كنده بود و پر از آتش كرده بود، ايستاد و صدا زد: ای حسين آيا عجله كردی به آتش دنيا قبل از آتش آخرت؟ امام حسين علیه السلام به اصحاب فرمودند اين مرد كيست؟ عرض كردند: جبيره حبلی. امام حسين علیه السلام فرمودند: خداوندا او را در دنيا و قبل از آخرت بسوزان. هنوز دعای امام حسين علیه السلام در حق او تمام نشده بود كه اسب او خيز برداشت و او را با سر در خندق پرتاب كرد و سوخت. بر تا قیامت لعنت 📚نفس‌المهموم 📚ترجمه کامل ابن اثیر 📚تاریخ طبری 📚منتهی‌الامال 📚ابصار العین 📚موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری، نفس المهموم، کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر
🍂🌼🍃 مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نڪنند و بگویند:"خداےا من از این فرزندم نمے گذرم" یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نڪنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید ڪارے ڪنی. 💠 پدر حاج شیخ عباس قمے مفاتیح الجنان، پاے منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روے ڪتابے ڪه حاج شیخ عباس قمے نوشته بود، مسأله مے گفت. پدر حاج شیخ عباس نمے دانست ڪه این ڪتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزے به او نگفته بود. حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزے بگوید، ناگهان پدرش جلوے مردم سر او داد زد ڪه "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه مے گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمے به پدرش گفت:"پدر جان! دعا ڪن بفهمم" نگفت این ڪتاب را من خودم نوشتم، نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوے جمع آبروے مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نڪرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا ڪن بفهمم" 🍃‌‌🌼🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چون ابر در فراق تو خون گریه می کنند رحمی نما به حال زیارت نرفته ها صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله
5ae57a5258a12d983d4a27a6_2481472905800614178.mp3
5.74M
✅ماجرای جالب شیخ بهلول گنابادی و جوانی که میخواست کربلا بره 🎤استاد دانشمند
4_5850625929742649154.mp3
43.45M
📥هدیه استاد دارستانی به تمام زائرین اربعین حسینی ☝️ 👈عالیترین سیر و سلوک الهی 👈حتما قبل و درحین سفر اربعین گوش بدید ، حرف هایی که هر زائر باید بداند..