هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاصاحب الزمان(عج)
دیدن روی تــو بر دیده جلا می بخشد
قدم یار به هـــــر خانه صفا می بخشد
بدتر از درد جدائی به خدا دردی نیست
خاک پاهای تو گفتند دوا می بخشـــــد
❣العجل اقا❣
هدایت شده از حرم
❤️🍃💓🍃❤️
#هیچ_کس_به_من_نگفت ...
✨شماره 3
هیچ کس به من نگفت:
که رمز دیدار شما، پاکی و دوری از گناه است..😔
به ما نگفتند که در دیدار علی بن مهزیار اهوازی که بیست سال به انتظار ایستاد تا شما را ملاقات کند
به او فرمودی که علت دوری شما از ما، چند گنـ🔥ـاهی بود که انجام میدادی.😭
و فرمودی که علت در پشت پرده بودن ما، اعمال بد شما شیعیان است
و اگر شما پیمان پاکی که با امامان خود بسته بودید را فراموش نمیکردید، پردهها کنار میرفت.😢
کاش به ما گفته بودند که چشم پاک، سزاوار سیمای پاک است نه چشمی که به هر کس و ناکس نگاهی انداخته و زلف پریشان دیگران را خیره شده، کجا این چشم میتواند خال مشکین صورت شما را مشاهده کند؟!!⁉️
مگر اینکه با باران اشک، آن آلودگیها را شستشو دهد
و به کنترل در آورد چشمی را، که وظیفه اش کنترل است در هنگام روبرو شدن با نامحرم.⁉️
به ما نگفتند که سید بن طاووس و شیخ مفید و سید مهدی بحرالعلوم ـ که به دیدارت نائل شدند ـ اهل گناه نبودند، یعنی ما هم باید این چنین باشیم.😢
کاش میدانستم که هر گناه، فاصله را دورتر میکند و هر ترک گناهی، قدمی است برای رسیدن به رضایت شما.
کاش میدانستم که باید مایه زینت شما باشم نه باعث شرمساری.😔
✅گفتم شبی به مهدی اذن نگاه خواهم
گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم
📕برگرفته از کتاب هیچکس بمن نگفت،✍نویسنده حسن محمودی
هدایت شده از حرم
🌹🌹 ⏪ عدم فحشا در خانواده با سوره مبارکه نور⏩ 🌹🌹
@haram110
ﻋَﻦِ ﺍﻟﺎِﻣﺎﻡِ ﺍﻟﺼﱠﱠﺎﺩِﻕِ - ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ - ﻗﺎﻝ: ﺣَﺼﱢﱢﻨُﻮﺍ ﺃﻣْﻮﺍﻟَﻜُﻢْ ﻭَ ﻓَﺮُﻭﺟَﻜُﻢْ ﺑِﺘِﻠﺎﻭَﺓِ ﺳُﻮﺭَﺓِ ﺍﻟﻨﱡﱡﻮﺭِ ﻭَ ﺣَﺼﱢﱢﻨُﻮﺍ ﺑِﻬﺎ ﻧِﺴﺎﺋَﻜُﻢْ ﻓَﺎِﻥﱠﱠ ﻣَﻦْ ﺃﺩْﻣَﻦَ ﻗَﺮﺍﺋَﺘَﻬﺎ ﻓِﻲ ﻛُﻞﱢﱢ ﻳَﻮْﻡٍ ﺃﻭْ ﻓِﻲ ﻟَﻴْﻠَﺔٍ ﻟَﻢْ ﻳَﺰْﻥِ ﺃﺣَﺪٌ ﻣِﻦْ ﺑَﻴْﺘِﻪِ ﺃﺑَﺪﺍً ﺣَﺘّﻲ ﻳَﻤُﻮﺕَ.
ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ - ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ - ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﻮﺭ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﻣﺼﻮﻥ ﻭ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎً ﺭﻭﺯﻱ ﻳﻜﺒﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺭﻩ ﺭﺍ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﻛﻨﺪ، ﻫﻴﭻ ﻓﺮﺩﻱ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﻣﻨﺰﻝ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻓﺤﺸﺎ ﻛﺸﺎﻧﺪﻩ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ.
📚«ﻧﻮﺭ ﺍﻟﺜﻘﻠﻴﻦ، ﺝ 3، ﺹ 583»
@haram110
هدایت شده از حرم
مغز #بادام برای #مغز بادوام
🖊 به قلم دکتر مجید #انوشیروانی
*******************
بادام شیرین در منابع طب ایرانی در درجه اول گرم و تر دانسته شده است و ازین رو در مقادیر معمول برای هیچ یک از مزاجهای هشتگانه در تندرستان زیانی ندارد و موجب دگرگونی مزاجی نمی شود.
بادام حفظ کننده نیروهای سه گانه بدن (نیروی حیاتی در قلب، نیروی نفسانی در مغز و سیستم عصبی، و نیروی طبیعی در کبد) است.
بنا به متون اصلی مکتب طب ایرانی، توصیه می شود که هر شب پیش از خواب هفت عدد بادام شیرین با مقدار هموزن آن نباتِ کوبیده، آمیخته شده و میل گردد. این ترکیب حفظ کننده بافت عصبی مغز است و برای همگان به خصوص کسانی که به کارهای فکری می پردازند (مانند دانش آموزان و دانشجویان، نویسندگان، مترجمان، هنرمندان، مدیران پرکار، متصدیان امور مالی و ...) سودمند است. کسانی که دچار دغدغه مستمر ذهنی و خستگی عصبی هستند نیز ازین ترکیب بهره بسیار می برند.
برای کسب نتیجه دلخواه این ترکیب باید به طور متوسط شش هفته پیاپی مصرف شود.
البته کسانی که دچار یبوست هستند بهتر است مغز بادام را از شب تا صبح در آب بخیسانند و سپس آن را بخورند.
هدایت شده از حرم
به مَردی دل ببند که از علاقش به خودت مطمئنی
قانونِ رابطه ها این است:
مَرد باید عاشق تر باشد مَرد است که باید برای داشتنت تلاش کند مَرد است که باید پُر باشد از نیاز به تو مَرد است که باید بجنگد...
تو چرا نشسته ای کنجِ اتاق و زانوهایت را بغل گرفته ای و اشک می ریزی و روزهایت را آتش میزنی! چند سالت است مگر؟!
اینکه می نویسی خسته شده ای، اینکه می نویسی دیگر کِشِش نداری، این فاجعه است، فاجعه!
این روزهایت، بهترین روزهایت هستند...
حالاست که باید بخندی، حالاست که باید رها باشی و آزاد، حالاست که باید دخترانگی کنی...
نه که همه را خط بزنی و بنشینی کنجِ اتاق و دیوارهایش را خراش دهی و زار بزنی برای نداشتنِ مَردی که حواسش هم به تو نیست..!
هدایت شده از حرم
#سلسله_احادیث_اهل_بیت_علیهم_السلام_در_باب_روابط_زناشوئی
❣️رابطه ی #جنسی یکی از زیباترین بخش های ازدواج است که در دین مبین اسلام و در احادیث و روایات بسیاری بر چگونگی رابطه ی صحیح جنسی تاکید شده است.
در این سری از مطالب ،مجموعه احادیث گرد آوری شده از ائمه اطهار و پیامبر اسلام ( ص) در مورد #آمیزش_جنسی_صحیح را برای شما گردآوری کرده ایم .امیدواریم راهگشای شما باشد .
1️⃣آقایان! مطابق میل خانمتان لباس بپوشید، در خانه نیز آراسته و دلربا باشید، هوش و حواس همسرتان را ماهرانه به خود جلب کنید، با این کار، غدد جنسی او را نسبت به خود فعال کنید و عفت او را نسبت به دیگران فزونی میبخشید.
📕(امام رضا(ع)، مکارم الاخلاق، ص۸۰)
2️⃣هیچ حلالی لذت بخشتر از همبستر شدن با همسر نیست، ولی زیاده روی در این امر روا نیست، میانه روی در آمیزش، به سلامت آدمی میافزاید و عمر را زیاد میکند.
📕(امام صادق(ع)، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۹۶)
3️⃣مرد باید مقداری از شهوت خود را نگه دارد که همواره توانایی جنسی داشته باشد، زیرا اینکه زن شوهر خود را در امور جنسی توانا بیابد، بهتر از این است که او را ناتوان ببیند. مرد ناتوان، نمیتواند همسر خود را راضی نگه دارد.
📕(امام علی(ع) همان، ص۱۸۰)
°•کپی با ذکر #صلوات آزاد است•°
🍃🌸🍃
🍃 @haram110
هدایت شده از حرم
☀️شخصی به نام ابو سلام عبدی می گوید:
خدمت امام صادق ( علیه السلام ) رسیدم و عرض کردم: چه می فرمایید درباره کسی که نمازعصرش را عمدا تاخیر اندازد؟؟
🌟حضرت فرمودند: روز قیامت بی کس و تنها ( و فقیر ) و بدون ثروت محشور می گردد. عرض کردم: اگر چه از بهشتیان باشد؟ فرمود: اگر چه از اهل بهشت باشد.
☀️پرسیدم: منزل و جایگاهش در بهشت در کجاست؟ فرمود: یکه و تنها، بی زن و فرزند و مال و منال در بهشت سرگردان است و اهل بهشت به او چیزی می دهند.
📚 ثواب الأعمال وعقاب الأعمال، ص231
هدایت شده از حرم
✨﷽✨
🌷حکایت
✨مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کنه، کفشاشو گذاشت زیر سرش و خوابید، طولی نکشید که دو نفر وارد آنجا شدند !
✨یکی از اون دو نفر گفت: طلاها رو بزاریم پشت اون جعبه..
✨اون یکی گفت: نه اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره..
✨گفتند: امتحانش کنیم کفشاشو از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه..!
✨مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد، اونها کفشاشو برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد..!
✨گفتند: پس خوابه! طلاها رو بزاریم زیر جعبه...
✨بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو برداره اما اثری از طلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهاش رو بدزدن!!
✨یادمان باشد در زندگی هیچ وقت خودمان را به خواب نزنیم که متضرر خواهیم شد...
هدایت شده از حرم
⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ماجرای نبش قبر حضرت رقیه بنت الحسین سلام الله علیها در سال ۱۲۴۲ دفن شدن حضرت رقیه سلام الله علیها با غل و زنجیرهای اسارت
ملا محمدهاشم خراسانی حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل میکند:
جناب سيّد ابراهيم دمشقی كه نَسَبش به سيّد مرتضی علمالهدی منتهی میشد
بعد از نبش قبر حضرت رقیه مدام از شدت گریه و غصه غش میکرد!
چون به هوش میآمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف میکرد.
میگفت: بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی، چادر یا لباس سیاه پیچیده و کفن شده بود.
بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود.
سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم برمیخاست.
✍ اما شرح حکایت:
قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علماء شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند.
والی به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّی امر كرد كه غسل كنند و لباسهای پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.
صلحاء و بزرگان در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچكس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد
چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم
حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند، ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام الله عليها، ميان لحد و كفن صحیح و سالم است اما آب زيادی ميان لحد جمع شده است.
سيّد ابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالای سر را برداشت ديدند سيّد افتاد، زير بغلش را گرفتند، هی میگفت:
«ای وای بر من... وای بر من...
به ما گفته بودند يزيد بن معاویه لعنة الله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولی اکنون فهميدم دروغ بوده، چون که دختر با پيراهن خودش دفن شده!
من بدن را منتقل نمیكنم، میترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سيّد، بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدين گونه بالای زانو خود نگهداشت و گريه میكرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.
وقت نماز كه میشد سيّد بدن حضرت را بالای جايی پاكيزه میگذاشت.
پس از فراغ از نماز بر میداشت و بر زانو مینهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند،
سيد بدن را دفن كرد.
از معجزه آن حضرت اينكه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسری به او عطا فرمايد.
دعای سيّد به اجابت رسيد و در سن پيری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سيّدمصطفی" گذاشت.
آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحميد عثمانی نوشت، او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيدابراهيم واگذار کرد.
اين قضيه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده در آخر اضافه کرده است:
آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچهای بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكی بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادی ضربات مجروح بود.
پس از در گذشت سيّدابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّدمصطفی و بعد از او به فرزندش سيّدعبّاس رسيد،
فرزندان سيّدابراهيم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند.
◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️
✍ پینوشت:
📓منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸
📗اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦
📕مقتل جامع مقدم، جلد۲، صفحه۲۰۸
📘تراجم اعلام النساء، جلد۲، صفحه۱۰۳
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برایتان آرزو می کنم🌺🍃
رنگین کمانی
به ازای هرطوفان
لبخندی به ازای هراشک
دوستی فداکاربه ازای
هرمشگل!!
نغمه شیرین به ازای هر آه
واجابتی نزدیک برای هردعا
شبتون بخیر💐
وباران ستارهای خوشبختی
نصیب امشب تون🌟🌙
هدایت شده از حرم
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃
هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇
#زرعة_بن_ابان_بن_دارم لعنت الله علیه
جنایاتش:
روز عاشورا سال 61 هـ.ق، آن زمان که سپاه کوفه بر امام حسین علیه السلام حمله کرد و آن حضرت مانند شیر غران رو به روی آنها قرار گرفت و شمشیر به آنان کشید و گروه زیادی را مانند برگ خزان بر روی زمین ریخت، تشنگی زیادی بر ایشان غالب شد؛ از این رو به طرف رود فرات روان شد، هر چند که عمرو بن حجاج با چند صد سوار اطراف آن جا را محاصره کرده بودند.
کوفیان می دانستند که اگر آن حضرت جرعه ای آب بنوشد این بار چندین برابر از آنها می کشد و بسیاری را قلع و قمع می کند.
همین جا بود که زرعة بن ابان از قبیله بنی دارم دستور دارد که:
میان امام حسین علیه السلام و آب فرات حایل شوید و مگذارید که او بر آب دست پیدا کند و خودش بر اسب سوار شد و مردم هم دنبال او رفتند تا بین امام حسین علیه السلام و آب مانع شدند.
امام حسین علیه السلام او را نفرین کرد و فرمودند:
خدایا او را تشنه گردان.
زرعه خشمگین شد و تیری بر چانه آن حضرت زد.
امام علیه السلام تیر را بیرون کشید و دستش را زیر حنک (چانه) گرفت، هر دو دست از خون پر شد.
آن گاه فرمودند:
خدایا از آن چه با پسر دختر پیغمبرت انجام می دهند سوی تو شکایت می کنم، خدایا آنها را یک به یک بشمار و بکش و پراکنده کن و یک نفر از آنها را باقی مگذار.
چیزی از این واقعه نگذشت که خداوند تشنگی را بر زرعة بن ابان، مسلط کرد و او هرگز سیراب نمی شد.
سرنوشت او:
اکثر مقاتل نوشته اند که:
زرعة بن ابان، مدت کمی بعد از شهادت امام حسین علیه السلام زیست و بعد مبتلا به عطش شد به گونه ای که از سرما و گرما فریاد می زد گویا آتشی از شکمش شعله می کشید و پشتش از سرما می لرزید.
هر چه آب می خورد سیراب نمی شد.
آب را برای او سرد می کردند و با شکر مخلوط و پیاپی به او می دادند (شربت بوده) ولی دائما فریاد می زد آبم دهید.
یک کوزه آب به او می دادند، می خورد و کوزه دیگر می رسید و او بر پشت می افتاد و باز تشنه می شد و فریاد می کرد که تشنگی مرا کشت.
قاسم بن اصبغ بن نباته روایت می کند که:
گاهی من از کسانی بودم که او را پرستاری می کردم و برای آرامش و تسکین او جدیت داشتم و آب سرد برایش می آوردند آمیخته با شکر و قدح های پر از شیر و کوزه های پر از آب.
او می گفت:
وای بر شما، آب به من دهید که از تشنگی می میرم کوزه ها یا کاسه ای پر از آب به او می دادند که برای سیراب کردن یک خانواده کافی بود.
او می آشامید و همین که لب خود بر می داشت، لحظه ای دراز می کشید و مجددا می گفت آبم دهید.
اصبغ می گوید:
به خدا قسم چیزی نگذشت که شکمش مانند شکم شتر برآمد و ورم کرد و بعد ترکید و او هلاک شد!!
بر #زرعة_بن_ابان_بن_دارم تا قیامت لعنت
✨یا علی✨
4_5890765470025385211.mp3
2.79M
#صوتی 💠
#داستان_حاکم سنی و مرد #شیعه
#حاکم_سنی ناصبی سبزواری و مرد #شیعه 🌸🌸🌸🌸
بسیار شنیدنی
با صداي شهيد حاج شيخ احمد کافی
4_5814707015166986117.mp3
3.24M
🎙 حجت الاسلام دارستانی
🎵 ماجرای عنایت حضرت رقیه علیهاالسلام و شِفای دختر فلج تهرانی
◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️
✔️ روشنگری معاویه در خصوص منشا ظلم در حق اهل بیت علیهمالسلام
🔸مسعودی مورخ سنی مینویسد: هنگامی که #محمد_بن_ابوبکر نامهای به معاویه نوشت مشتمل بر فضائل امیرالمومنین علیهالسلام و مثالب دشمنان آن جناب، معاویه در جوابش نوشت:
به سوی محمد بن أبی بکر که عیبجوی پدر خودش است همانا ما در زمان رسول خدا وقتی که پدرت با ما بود حق علی را واجب میدانستیم و فضل او را آشکار میدیدیم چون پیغمبر رحلت کرد پدر تو و فاروق او عمر اول کس بودند که حق وی را گرفتند و مخالفت او نمودند و بر این کار اتفاق کردند و او را به #بیعت خود فراخواندند اما او تأخر جست و ایشان در صدد قتل او برآمدند چون چنین دید بیعت کرد این بود تا سومین آنها عثمان به خلافت رسید، پس بدان پدرت سلطنت و مُلک مرا تشیید کرد، اگر آنچه با علی میکنیم صواب است پدرت اول این کار بوده و اگر جور است پدرت اصل او بوده و ما به طریقه و کردار او اقتدا کردیم و اگر فعل پدرت نبود احدی از ما تخلف از ابن أبی طالب نمیکرد و خلافت را تسلمیش میکردیم پس پدر خود را عیبجویی کن یا ترک این سخنان کن.
📚مروج الذهب،ج۳،ص ۱۸،چ المکتبة العصریة
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشاهده کنید👆 رویای رسیدن..💔
.
.
✅ما #دلتنگ کربلاییم.
این دلتنگی گاهی ما را در فکر فرو میبرد که برای وصال #کربلا حاضریم چه کارها بکنیم؟!
اگر امام کریممان که با همه بی هنری هایمان خریدارمان است، بگوید چنین و چنان کن ، تا میهمان من باشی، چه میکنیم؟ میپذیریم؟ یا پشت ژست زیبای دلتنگی پنهان شده، دست رد به خواسته اماممان میزنیم؟
.
کافیست سری یه احادیث اهل بیت علیهم السلام بزنیم تا ببینیم امامانمان چه انتظاراتی از ما دارند...
فاصله زیادی بین ما و امام افتاده است.
کاش قدمی به سوی امام برگردیم..
✔️ جناب محمد بن ابی بکر نجابت را از مادر به ارث برده بود نه از پدرش؛
✔️ اعتراف جناب محمد بن ابی بکر به جهنمی بودن پدرش
✍ شیخ کشی و مفید رضوان الله علیهما روایت کردهاند:
محمد طیار گفت: نزد امام صادق علیه السلام از محمد بن ابی بکر یاد کردیم.
حضرت فرمود: درود و رحمت خدا بر او؛ همانا روزی از روزها محمد بن ابی بکر به امیر المومنین علیه السلام گفت:
🔹دستت را باز کن تا با تو بیعت کنم. حضرت فرمودند مگر نکردی؟ گفت چرا. حضرت دستشان را باز کردند و محمد بن ابی بکر گفت :
شهادت میدهم که تو امامی هستی که اطاعتت واجب است و پدر من در آتش است.
سپس امام صادق علیه السلام فرمودند: نجابت محمد بن ابی بکر از طرف مادرش اسماء بنت عمیس بود نه پدرش.
📚 اختیار معرفة الرجال معروف به رجال الکشی، صفحه ۶۶-۶۷
📚 الاختصاص، تالیف شیخ مفید، صفحه ۷۷
📝 پی نوشت:
از این روایت شریف ثابت میشود که جناب محمد بن ابی بکر بیعت خود با حضرت امیر المومنین علیه السلام را بدون برائت از پدرش ابی بکر که اول ظالم در حق اهل بیت علیهم السلام بود قبول نداشته است.
👌🏻 جناب محمد بن ابی بکر اسوهی شیعیان در برائت است.
📌📎 بعد از شهادت، پیکر ایشان را در شکم حمار مردهای گذاشتند و سوزاندند!! محل شهادت ایشان در مصر در محلی به نام "کوم شریک" بوده است؛ و قبر منسوب به ایشان از مابقی بدن سوخته آن بزرگوار است؛
دشمنان اهل بیت علیهم السلام هنگامی که کنار قبر این بزرگوار میروند پشت به قبر میکنند و برای ابوبکر زندیق فاتحه میخوانند!!!
(به نقل از بحار ۵۳۳/۳۳ وفیض العلام ص۲۴۹)
#برعمروعمری_زاده_وعمری_دوست_تاصبح_محشر_لعنت_لعنت_لعنت
⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
"رمان #پلاک_پنهان
#قسمت_چهل_و_یک
همه دور سفره نشسته بودند و مشغول غذا خوردن و تعریف از دستپخت زهره بودند.
صغری دست از غذا خوردن کشید و با صدای بلندی که نگاه همه را به سمت سمانه کشاند گفت:
ــ سمانه
سمانه لیوان دوغ را برداشت و قبل از اینکه بنوشد گفت:
ــ جانم
ــ اینی که ازت بازجویی کرد،چطوری شکنجه ات کرد ،حتما آدم بی رحمی بود.
دوغ در گلوی سمانه پرید و شروع کرد به سرفه کردن،سمیه محکم بر کمر سمانه میزد ،محمد که خنده اش گرفته بودبه داد سمانه رسید.
ــ سمیه خواهر جان ول کن دخترو کمرش داغون شد.
سمانه که بهتر شده بود ،نفس عمیقی کشید و نگاهی به کمیلی که سعی می کرد خنده اش را جمع کند،انداخت.
ــ چی میگی صغری،مگه ساواک گرفته بودم؟
صغری بیخیال شانه ای بالا انداخت و گفت:
ــ از کجا میدونم،یه چیزایی شنیده بودم
ــ از تو دیگه بعیده،هر چیزی که میشنوی باید باور کنی
اینبار سمیه خانم لب به اعتراض گشود؛
ــ بگم خدا چیکارشون کنه،خاله جان یه نگاه به خودت بنداز رنگ و رو نمونده
برات،معلومه چه آدمایی بودن خدا به خاک سیاه بنشونتشون
سمانه که خنده اش گرفته بود"خدا نکنه ای "آرام گفت.
ــ خاله باور کن اینجوری که شما فکر میکنید نیست
محمد به داد سمانه و کمیل رسید و با صدای بلندی گفت:
ــ میزارید غذا بخوریم یانه؟؟خانمم این همه زحمت کشیده ها قدر نمیدونید چرا؟
زهره با عتراض محمدی زیر لب گفت وخجالت زده سرش را پایین انداخت
دیگر کسی حرفی نزد،سمانه نگاهی به قیافه ی سرخ از عصبانیت کمیل انداخت و ریز خندید ،کمیل سر را بلند کرد و با سمانه چشم در چشم شد ،خودش هم خنده اش گرفت،بیچاره مادرش نمی دانست دارد پسرش را نفرین می کند.
سمانه که خنده ی کمیل را دید هر دو خندیدند ،همه با تعجب به آن ها نگاه می کردند،اما آن ها سر به زیر میخندیدند.
ــ به چی می خندید مادر؟
کمیل با اخمی روبه مادرش گفت:
ــ هیچی مادر ،شما به نفرین کردنتون برسید
سمانه اینبار نتونست نخندد برای همین اینبار برنج در گلویش پرید،که یاسین لب به اعتراض باز کرد:
ــ ای بابا،بزارید این دختر غذاشو بخوره
سمانه با دست اشاره کرد که چیزی نیست ،کمیل لیوان آبی را جلویش گرفت که با تشکر از او گرفت.
دیگر کسی حرف نزد
کم کم همه قصد رفتن کردند،در عرض ربع ساعت خانه سید محمود که از صبح غلغله بود در سکوت فرو رفت،سمانه نگاهی به خانه و آشپزخانه انداخت همه جا مرتب و ظرف ها شسته شده بودند ،حدسش زیاد سخت نبود می دانست کار زهره و ثریا و مژگان است.
به اتاقش رفت،دلش برای گوشه گوشه ی اتاق و تک تک وسایل این اتاق تنگ شده بود،روی تختش نشست و دستی بر روتختی نرم کشید،به عکس بزرگ دو نفره ی خودش و صغری خیره شد ،این عکس را در شلمچه گرفته بودند،محو چشمان سرخ از گریه شان شده بود،این عکس را یاسین بعد از دعای عرفه از آن ها گرفته بود،به یاد آن روز لبخندی بر لبش نقش بست.
تقه ای بر در اتاق خورد،سمانه نگاهش را از عکس گرفت و "بفرمایید"ای گفت
،حدس می زد مادرش باشد اما با باز شدن در آقا محمود وارد اتاق شد.
به سمت دخترش رفت و کنارش نشست!
ــ چیه فکر میکردی مادرته؟
ــ آره
ــ میخواست بیاد ولی نزاشتمش بهش گفتم اینجوری اذیت میشی ،تا خوابید من اومدم پیشت
سمانه ریز خندید
ــ مامانو منع میکنی بعد خودت قانون شکنی میکنی سید جان
اقا محمود خیره به صورت خندان دخترکش ماند،سمانه می دانست ان ها نگران بودند
با لبخندیگ دلنشینی دستان پدرش را در دست گرفت و گفت:
ــ بابا،باور کن حالم خوبه،اونجا اصلا جای بدی نبود،چندتا سوال پرسیدن،والا هیچ
چیز دیگه ای نبود
ــ میدونم بابا،وزارت اطلاعاته ساواک که نیست،میدونم کاری به کارت نداشتن ،اما نگرانم این اتفاق تو روحیه ات تاثیر بزاره یا نمیدونم
سمانه اجازه نداد پدرش ادامه دهد،
ــ به نظرتون الان من با سمانه قبلی فرقی میکنم،یا باید یکم اتیش بسوزونم یا زنتو حرص بدم تا باور کنید
با دیدن لبخند پدرش بوسه ای بر دستانش گذاشت و ارام زمزمه کرد:
ــ باور کنید مسئول پروندم خیلی آدم خوبی بود،خیلی کمکم کرد اگه نبود شاید اینجا نبودم
ــ خدا خیرش بده،من چیزی از قضیه نمیپرسم چون هم داییت برام تعریف کرد و اینکه نمیخوام دوباره ذهنتو مشغول کنم
ــ ممنون بابا
ــ بخواب دیگه،شبت بخیر
ــ شب بخیر
محمود آقا بوسه ای بر سر دخترکش نشاند و از اتاق بیرون رفت،سمانه روبه روی پنجره ایستاد،باران نم نم می بارید ،پنجره را باز کرد و دستش را بیرون برد،از برخورد
قطرات باران بر دستش لبخندی عمیقی زد، دلش برای خانه شان اتاقش و این پنجره تنگ شده بود،این دلتنگی را الان احساس می کرد،خودش هم نمی دانست چرا درز این چند روز دلتنگی را احساس نمیکرد،شاید چون کمیل همیشه کنارش و تکیه گاه اش بوده،
کمیل دیگر برایش آن کمیل قدیمی نبود،او الان کمیل واقعی را شناخت،او کم کم داشت با شخصیت کمیل آشنا می شد ،شخصیتی که کمیل از همه پنهان کرده بود.
با یادآوردی بحث سر سفره،نفرینوهای خاله سمیه و حرص خوردنای کمیل آرام
خندید.
نفس عمیقی کشید که بوی باران و خاک تمام وجودش را پرکرد،آرام زیر لب زمزمه کرد:
ــ خدایا شکرت...
ادامه دارد...
نویسنده : #فاطمه_امیری
✴️ چهارشنبه 👈 31 شهریور / سنبله 1400
👈 15 صفر 1443 👈 22 سپتامبر 2021
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی .
😢 ابتدای بیماری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️ امروز روز شایسته ای است برای امور زیر :
✅ صید و شکار و دام گذاری .
✅ نو پوشیدن و نو بریدن .
✅ دیدار بزرگان و علماء و روساء .
✅ آغاز نویسندگی .
✅ و نگارش کتاب و مقاله و پایان نامه نیک است .
👶 زایمان خوب نیست .
🚘مسافرت : خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد .
🔭 احکام نجوم .
🌗 امروز قمر در برج حمل و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️ آغاز معالجه و درمان .
✳️ مراسم ختنه و نام گذاری نوزاد .
✳️ ارسال کالاهای تجاری به خارج .
✳️ کودک به مهد گذاشتن .
✳️ آغاز کار و شغل .
✳️ و دیدار روسا خوب است .
👩❤️👨 حکم مباشرت امشب ( شب پنج شنبه ) ، فرزند امشب حاکمی از حاکمان یا عالمی از عالمان خواهد شد .ان شاءالله
💉💉 حجامت خون دادن فصد سبب قولنج می شود .
💇♂💇 اصلاح سر وصورت باعث سرور و شادی می شود .
😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 16سوره مبارکه " نحل " است .
و علامات و بالنجم هم یهتدون .....
و مفهوم آن این است که برای خواب بیننده حالتی غیر از آن حالتی که داشت روی دهد و از جانب شخص خوب و بزرگی به عظمت و بزرگی برسد . ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
هدایت شده از حرم
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
#معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜
#یار_سی_و_هفتم🌹
💛 #شوذب_بن_عبدالله💛
🌱 او از رجال شیعه و از معدود دلیران بنام و حافظ حدیث از امیرالمؤمنین (ع)بود، و مجلس حدیث داشت كه شیعیان نزد او آمده و اخذ حدیث مى كردند. با عابس بن ابى شبیب از كوفه به مكه آمد و نزد امام علیه السلام ماند تا روز عاشورا، و چون جنگ آغاز شد به مبارزه پرداخت. عابس او را طلب كرد و از تصمیم او مبنى بر یارى امام و شهادت در راه او سؤال كرد و او عزم خود را بر شهادت ابراز نمود و همانند دلیران به مبارزه پرداخت تا به #شهادت رسید.
#ادامه_دارد.....
📕ابصار العین، 76.
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊