eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.8هزار ویدیو
652 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اگر امام حسن مجتبی علیه‌السلام نبود را نمی‌گذاشتند! 〰〰〰➖➖▪️♦️ شیخ صدوق رحمه الله روایت کرده است: 🔹 ۲- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ (رحمه الله) قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ دَاوُدَ الدَّقَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ اللَّيْثِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حُمَيْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ أَبِي بُكَيْرٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَلَاءِ الْخَفَّافُ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ عَقِيصَا قَالَ: قُلْتُ لِلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیهم السلام ) يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ دَاهَنْتَ مُعَاوِيَةَ وَ صَالَحْتَهُ وَ قَدْ عَلِمْتَ أَنَّ الْحَقَّ لَكَ دُونَهُ وَ أَنَّ مُعَاوِيَةَ ضَالٌّ بَاغٍ فَقَالَ يَا أَبَا سَعِيدٍ أَ لَسْتُ حُجَّةَ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ إِمَاماً عَلَيْهِمْ بَعْدَ أَبِي (علیهم السلام ) قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ لَسْتُ الَّذِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) لِي وَ لِأَخِي الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا قُلْتُ بَلَى- قَالَ فَأَنَا إِذَنْ إِمَامٌ لَوْ قُمْتُ وَ أَنَا إِمَامٌ إِذْ لَوْ قَعَدْتُ يَا أَبَا سَعِيدٍ عِلَّةُ مُصَالَحَتِي لِمُعَاوِيَةَ عِلَّةُ مُصَالَحَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) لِبَنِي ضَمْرَةَ وَ بَنِي أَشْجَعَ وَ لِأَهْلِ مَكَّةَ حِينَ انْصَرَفَ مِنَ الْحُدَيْبِيَةِ أُولَئِكَ كُفَّارٌ بِالتَّنْزِيلِ وَ مُعَاوِيَةُ وَ أَصْحَابُهُ كُفَّارٌ بِالتَّأْوِيلِ يَا أَبَا سَعِيدٍ إِذَا كُنْتُ إِمَاماً مِنْ قِبَلِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ لَمْ يَجِبْ أَنْ يُسَفَّهَ رَأْيِي فِيمَا أَتَيْتُهُ مِنْ مُهَادَنَةٍ أَوْ مُحَارَبَةٍ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِيمَا أَتَيْتُهُ مُلْتَبِساً أَ لَا تَرَى الْخَضِرَ (علی نبینا واله وعلیه السلام) لَمَّا خَرَقَ السَّفِينَةَ وَ قَتَلَ الْغُلَامَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ سَخِطَ مُوسَى (علی نبینا واله وعلیه السلام) فِعْلَهُ لِاشْتِبَاهِ وَجْهِ الْحِكْمَةِ عَلَيْهِ حَتَّى أَخْبَرَهُ فَرَضِيَ هَكَذَا أَنَا سَخِطْتُمْ عَلَيَّ بِجَهْلِكُمْ بِوَجْهِ الْحِكْمَةِ فِيهِ وَ لَوْ لَا مَا أَتَيْتُ لَمَا تُرِكَ مِنْ شِيعَتِنَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَحَدٌ إِلَّا قُتِلَ. 🔸 ابو سعید عقیصا می‌گوید: به حضرت امام حسن علیه السلام گفتم: چرا با صلح کردید و حال آنکه حق با تو بوده و معاویه گمراه و ستمگر است؟ فرمود: آیا من پس از پدرم، حجت خدا و امام نیستم؟ گفتم آری. فرمود: مگر رسول خدا صلی الله علیه و آله در حق من و برادرم نفرمود: حسن و حسین امامند چه قیام کنند و چه نکنند؟ گفتم: آری. فرمود: پس من امام هستم، چه قیام کنم و چه نکنم. آنگاه برای او، علت آنکه قیام نفرمود، توضیح داد که: به همان سبب با معاویه صلح کردم که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با بنى ضمره و بنى اشجع و با اهل مکه در صلح کرد، با این تفاوت که آنان کافر بودند و معاویه و یاران او در حکم کافرند. اى ابو سعید! اگر من از جانب خداوند امامم، دیگر معنا ندارد که راى مرا سبک بشماری، گر چه مصلحت آن بر تو پوشیده باشد. مثل من و تو، چون خضر و موسی است. خضر کارهایی می‌کرد که موسی مصلحت آن را نمی‌دانست و در خشم می‌شد اما چون خضر او را آگاه می‌ساخت، آرام می‌گرفت، من هم خشم شما را بر انگیخته‌ام به این جهت که به مصالح کار من آشنا نیستید، اما همین قدر بدان که اگر با معاویه صلح نمی‌کردم، شیعه‌ای روی زمین باقی نمی‌ماند. 📚 علل الشرائع، تالیف شیخ صدوق رحمت الله علیه، جلد ۱، باب ۱۵۹، حدیث ۲، صفحه ۲۸۱-۲۸۲ 📃 اسکن روایت: 🌐 http://bit.ly/2Uq7xJJ 📃 پوستر: 🌐 http://bit.ly/2RD99OF 〰〰〰〰〰〰〰 © @haram110
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ هـر شــ🌙ــب 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ چهار شمع به آرامی می‌سوختند در محیطی آرام و لطیف و بی‌صدا اولی گفت: من هستم! دیگر هیچکس نمی‌تواند مرا روشن نگهدارد معتقدم که به زودی خاموش خواهم شد همین را گفت و شعله‌اش به سرعت کم شد و کاملاً خاموش شد دومی گفت: من هستم! اغلب مردم دیگر نیازی به بودن من حس نمی‌کنند از این رو دیگر دلیلی ندارد بیش از این روشن بمانم، نسیمی به آرامی وزید و آن را خاموش کرد شمع سوم با اندوه گفت: من هستم! من آنقدر قوی نیستم که بتوانم روشن بمانم، مردم مرا کنار گذاشته‌اند و اهمیت مرا نمی‌دانند حتی فراموش کرده‌اند چگونه به نزدیکترین کسانشان عشق بورزند و بیش از این صبر نکرد و خاموش شد ناگهان کودکی وارد اتاق شد و دید یک شمع بیشتر روشن نیست و باقی خاموشند گفت چرا شماها نمی‌سوزید؟ قرار بود شما تا آخر دنیا روشن بمانید! کودک این را گفت و شروع به گریه کرد در این حین شمع چهارم گفت: نترس تا زمانی که من روشنم ما می‌توانیم شمع‌های دیگر را روشن کنیم چون من کودک با چشمانی درخشان شمـع امیـد را برداشت و با آن شمع‌های دیگر را روشن کرد 🕯 شعلـه‌های امیـدتان 🕯 هیچ‌گاه خامـوش نگردد ‌─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─