✔️ششم جمادی الأول و سالروز جنگ #موته و شهادت #جعفر_طیار
#شهادت_جعفر_طیار
در سال هشتم هجرت هنگامی که حارث بن عُمَیر أزدی، فرستاده #پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نزد پادشاه بُصری’، به دست شُرَحبیل بن عمرو یا عُمیر ازدی غسّانی در روستای مُوْتَه کشته شد،[۵۷]
پیامبر (صلی الله علیه و آله) بسیار غمگین شد و سپاهی سه هزار نفری تدارک دید که بعدها به سپاه #امرا معروف شد و فرماندهی آن را به ترتیب بر عهده سه تن از صحابه، که یکی از آنها #جعفر_بن_ابیطالب بود، قرار داد تا در صورت #شهادت یکی، دیگری فرماندهی را بر عهده گیرد.[۵۸]
بر اساس برخی روایات، نخستین فرمانده سپاه امرا جعفر بن ابیطالب بود[۵۹]
و بنا به روایتهای دیگر، او دومین فرمانده و جانشین زید بود.[۶۰]
سپاه سه هزار نفری مسلمانان در جمادیالاولی سال هشتم در روستای مُوْتَه در سرزمین بَلقاء به مصاف سپاه دویست هزار (یا صد هزار) نفری رومیان به سرکردگی هِرقل و عربهای #شام به فرماندهی شرحبیل بن عمرو رفت.
در گرماگرم نبرد، #جعفر از اسب خود پیاده شد و آن گاه پیاده جنگید تا به شهادت رسید.[۶۱]
درباره چگونگی شهادت جعفر روایات مختلف است.[۶۲]
☑️لقب #طیار
در این نبرد هر دو #دست جعفر قطع شد، ولی نگذاشت پرچم روی زمین بیفتد؛
از اینرو، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
که خداوند به جعفر، به جای دستهایش، دو بال از #یاقوت داده است و او با فرشتگان در بهشت به هر جا که میخواهد #پرواز میکند[۶۳]
و به همین سبب، او را جعفر طیّار و نیز ذوالجناحین خواندهاند.[۶۴]
در همان روز شهادت جعفر، پیامبر (صلی الله علیه و آله) از طریق وحی از شهادت او آگاه و بسیار غمگین شد و آن گاه مردم مدینه را جمع کرد و واقعه موته و چگونگی کشته شدن سه سردار سپاه، از جمله جعفر بن ابیطالب، را به اطلاع آنان رساند و سپس برای آنان آمرزش خواست و آنان را شهید خواند.[۶۵]
جعفر در هنگام شهادت، بنا بر قول مشهور، حدود ۴۱ سال داشت.[۶۶]
پس از شهادتش، همسرش اسماء بنت عمیس و حسانبن ثابت و کعببن مالک، اشعاری در سوگ وی سرودند.[۶۷]
گریه پیامبر (صلّی الله علیه و آله) در شهادت جعفر طیّار
هنگامی که جعفر بن ابی طالب در جنگ #موته به شهادت رسید،
پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد خانه جعفر شد و به اسماء بنت عمیس (همسر جعفر) گفت:
فرزندان جعفر را نزد من بیاور، آنها را نزد ایشان آوردند،
پیامبر (صلی الله علیه و آله) آنها را در آغوش گرفت و دست نوازش بر سر آنها میکشید و گریه میکرد.
اسماء بنت عمیس گفت: یا رسول الله بر جعفر مصیبتی (شهید) وارد شده، ایشان فرمودند: بلی امروز به شهادت رسید.
عبد الله بن جعفر میگوید: یاد دارم هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و خبر شهادت پدرم را به مادر داد، من نگاه به آن بزرگوار میکردم و ایشان دست بر سر من و برادرم میکشید و بسیار گریه میکرد به طوری که اشک بر روی محاسنش میریخت، سپس فرمود:
خدایا، جعفر قدم به سوی بهترین ثواب گذاشت پس جانشین او باش در ذریه و فرزندانش به بهترین سرپرستى که به فرزندان بندگان صالحت نموده اى.
سپس فرمود: ای أسما به تو بشارتی بدهم؟
او (أسما) گفت: بلی، پدر و مادرم به فدایت.
پیامبر فرمود: خداوند عزّ و جل برای جعفر دو #بال قرار داده تا به وسیله آن در #بهشت پرواز کند.[۶۸]
📚[۵۷]. ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغه، محقق و مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج ۱۵، ص ۶۱؛ نویری، احمدبن عبدالوهاب، ج ۱۶، ص ۲۷۷٫
[۵۸]. واقدی، محمد بن عمر، مغازى، ج ۲، ص ۷۵۵ـ۷۵۶؛ ابنهشام، عبد الملک، السیره النبویه، ج ۴، ص ۱۵٫
[۵۹]. ر.ک: یعقوبی، ج ۲، ص ۶۵؛ ابن ابیالحدید، ج ۱۵، ص ۶۲٫
[۶۰]. ر.ک: ابنهشام، عبد الملک، السیره النبویه، ج ۴، ص ۱۵٫
[۶۱]. مغازى، ج ۲، ص ۷۵۶ـ۷۶۱؛ السیره النبویه، ج ۴، ص ۱۵ـ۲۰٫
[۶۲]. همان، ج ۴، ص ۲۰؛ مغازى، ج ۲، ص ۷۶۱٫
[۶۳]. همان، ج ۲، ص ۷۶۲ و ۷۶۷؛ السیره النبویه، ج ۴، ص ۲۰؛ بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: محمودی، محمدباقر، ص ۴۳٫
[۶۴]. ر.ک: السیره النبویه، ج ۲، ص ۱۵۱؛ انساب الاشراف، تحقیق: محمودی، محمدباقر، ص ۴۳٫
[۶۵]. مغازى، ج ۲، ص ۷۶۲ و ۷۶۶؛ السیره النبویه، ج ۴، ص ۲۲٫
[۶۶]. ر.ک: عبد الله، التبیین فی انساب القرشیین، ج ۱، ص ۲۴۵؛ ابنقدامه، عبد الله، التبیین فی انساب القرشیین، ص ۱۱۵٫
[۶۷]. عودی، ستار، جعفربن ابیطالب، دانشنامه جهان اسلام، شماره ۴۶۹۵
[۶۸]. شهید ثانى، زین الدین بن علی، مُسکّن الفؤاد عند فقد الأحبّه و الأولاد، ص ۱۰۶٫