eitaa logo
حرف حساب
7.4هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
19 ویدیو
12 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرف حساب (بانوانه)
🔆 وقتی خانه «مسجد» می‌شود! 🔻 ما در روایت می‌خوانیم: «مسجدِ زن، خانۀ اوست.» یعنی اینکه هر کار و هر اقدامی که در منزل انجام می‌دهد، هر گامی از آن، «سجده» محسوب می‌شود. «شب‌بیداری» او برای مراقبت از فرزندش، تهجد و نماز و سجده محسوب می‌شود. هر کاری که برای کمک به شوهرش انجام می‌دهد، نماز و سجده است. بنابراین، زن می‌تواند زندگی خانوادگی خویش را به عبادت و نماز و سجده تبدیل کند. البته‌، تحقق این امر در صورتی است که زن بخواهد و نیت کند. 👤 📚 از کتاب ❤️ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
✳️ باید مضطر و بیچارهٔ او شویم! 🔻 مهم این است که بدانیم کلید کار این است که باید «مضطر» و بیچارهٔ او شویم، و تنها «علم» و «معرفت»، با همهٔ ارزشی که دارد، راه به جایی نمی‌برد. 🔸 اگر لیوان آبی در مقابلمان باشد، یقین به وجودش داریم. خاصیت آب را هم می‌دانیم. اگر یک دانشمند فیزیک یا شیمی باشیم، ترکیب شیمیایی و خواص فیزیکی و شیمیایی آن را هم می‌دانیم؛ اما این علم و یقین حرکتی در ما ایجاد نمی‌کند تا به سمت آن دست دراز کنیم. چرا؟ چون «تشنه» نیستیم؛ «عطش» نداریم؛ دردِ آب نداریم. ولی اگر در یک بیابان خشک تشنه شدیم و به عطش شدید گرفتار شدیم و جگرمان سوزش پیدا کرد، آن وقت یقین به وجود آب هم لازم نیست. حتی اگر احتمال بدهیم که در چند کیلومتری آب وجود دارد، به طرفش می‌دویم! 🔺 پس آنچه حرکت و تلاش و شور و گرمی می‌آورد، «نیاز» و «احتیاج» و «اضطرار» و «دردمندی» است؛ نه علم و یقین. 👤 📚 از کتاب | ج۱ 📖 ص ۲۴ 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ پدر رئیس‌جمهور در صف نفت کوپنی! 🔻 گاهی در سرمای زمستان با پیت خالی می‌ایستاد در صف خرید نفت کوپنی. وقتی مردم پدر پیر رئیس‌جمهور را در صف می‌دیدند، اصرار می‌کردند که: «اجازه بدهید نفت را برایتان بفرستند یا حداقل بگذارید خودمان جای شما در صف بایستیم.» آقاسیدجواد ولی می‌گفت: «کار خودم را باید خودم انجام بدهم؛ تا روی پا هستم و توان دارم.» 📚 از کتاب | کوتاهه‌هایی از زندگی 📖 ص ۹۸ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ خود را خرج چه کرده‌ای؟ 🔻 دقت کنیم که عمر خود را، هستی خود را در این دنیا خرج چه چیزی کرده‌ایم؟! ما مضطرّیم و داریم خودمان را خرج می‌کنیم. از سرمایه‌های ما بی‌بروبرگرد دارد خرج می‌شود. این‌طور نیست که اگر خرج نکنیم، چرخ این عالم متوقف شود؛ که از لحظه‌ها و ایام ما می‌گذرد. ۳۸، ۳۹، ۴۰ سال از عمر ما گذشته، خیال می‌کنیم که لحظه‌ای است. جدّاً گذشت، و چیزی ته دستمان باقی نمانده است. بچه‌های دیروز بودیم و پیرهای امروز شده‌ایم. فردا هم خاکیم، خاک! و ای کاش خاک بودیم؛ «يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا»؛ چون خاک رویشی دارد و از آن چیزی سبز می‌شود. اما آتش می‌گیریم؛ ابولهبیم و از نسل ابولهب شده‌ایم. گویا که با ابوتراب پیوندی نداشته‌ایم! 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۵۹ و ۶۰ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ نصیحت ارزشمند استاد 🔻 آيت اللّه جوادی آملی (حفظه الله) می‌فرمودند: قبل از رفتن به مكه خدمت آيت اللّه طباطبايی (رحمة الله) رسیديم و از ايشان خواستيم نصيحتی به ما بكنند. ايشان گفتند: خدا می‌فرمايد: «فَاذكُروُنی اَذْكُرْكُمْ» اگر به ياد من باشی، من هم به ياد تو هستم. بعد گفتند: اگر خدا به ياد تو باشد در حقيقت قدرت مطلق و عزيز مطلق به ياد توست. خدا خودش می‌فرمايد: اگر به ياد من باشی من هم به ياد تو هستم. حالا اگر قدرت مطلق به ياد ما باشد ديگر از چه چيزی بترسيم؟ 🔸 ملاحظه کنید که نصيحت بسیار ارزشمندی فرموده‌اند. اگر كسی مطمئن شود كه وقتی به ياد خداست، قديرِ عليمِ سميعِ بصيرِ جوادِ مطلق، كه مالك هستی است، به ياد او و مراقب و مواظب اوست، ديگر هيچ نگرانی نخواهد داشت و با اين روحيه و با كشف توجّهِ حق به بنده، فقط به «بندگی» خواهد پرداخت. مگر ما چيزی غير از اين می‌خواهيم؟ بايد ما آن قسمتی را كه بر عهدهٔ ماست انجام دهيم، که همان به ياد خدا بودن است و فراموش نكردن حضور حضرت حق در همهٔ روابط و اعمال؛ آن قسمتِ دیگر که مربوط به خداوند است که به یاد ما باشد، هرگز مورد غفلت قرار نمی‌گیرد. 👤 📚 کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب (بانوانه)
🔆 غفلت مادرانه! 🔻 مادرها همیشه حواسشان هست و حواس‌پرت نشان می‌دهند. سخنران رادیو هم می‌گفت که یکی از گزینه‌های تربیتی بچه‌ها غفلت است. تمام خطاهایی که ندیده گرفته می‌شود تا حیای بین مادر و بچه از بین نرود. درحالی که مادر بیشتر از آنکه به فکر خودش باشد، غصهٔ فرزند خطاکار را می‌خورد که اگر نفهمد چه کرده، تا ثریا دیوارش کج بالا می‌رود. هرچند ما بچه‌ها در خیال خودمان آن‌قدر مواظبیم که مادر و پدر نفهمند و آبرو همیشه در کاسه بماند. همان هم باعث می‌شود خیلی وقت‌ها ترک خطا کنیم. 📕 برگرفته از کتاب 👤 📖 ص ۲۶۱ #⃣ ❤ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
✳️ ذره‌هایی که نباید از آن‌ها غافل شد! 🔻 «پس هرکس به اندازۀ ذره‌اى کار نیک کرده باشد، آن را مى‌بیند» این سخن خداوند است در سورهٔ زلزال. خوبی و نیکی به گفتهٔ حق تعالی اگر به اندازهٔ ذره‌ای هم باشد، از دایرهٔ حساب و کتاب خدا جا نمی‌ماند و ارزشمند است. حالا شاید هر روز نتوانیم آن‌طور که باید نیاز فطرت‌مان را پاسخگو باشیم و یک کار خوب بنشانیم در پروندهٔ اعمال‌مان. اما همین آیهٔ قرآن نشان می‌دهد از این ذر‌ه‌ها هم نباید غافل شد. همین امروز لیستی از کارهای خوب که هم حال خودتان را بهتر کند و هم دیگران را آماده کنید. جایی جلوی چشمتان بگذارید و هر بار موقعیتش را داشتید، یکی از این ذره‌ها بنشانید در پروندهٔ اعمالتان. مثلاً زنگ بزنید و جویای احوال یکی از دوستان شوید؛ یک مشت ارزن برای پرنده‌ها بریزید؛ صندلی مترو و یا اتوبوس را در اختیار خسته‌ترها بگذارید و... . ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ به همین سادگی! 🔻 سال‌های ۵۳ و ۵۴ بود. سیدمحمدعلی پسر مرحوم آیت‌الله میرزا باقر قاضی (که بعدها شهید محراب شد) آمد مشهد. در این سفر سری هم به آقاسیدجواد زد. با شگفتی می‌گفت: «من چهل سال پیش با مرحوم پدرم آمدیم دیدن آقاسیدجواد. همین خانه بود، همین پله‌ها، همین اتاق. آقاسیدجواد همین جایی که الان نشسته، نشسته بود. پدرم هم همین جایی که من نشسته‌ام، نشسته بود.» بعد رو کرد به سیدعلی و گفت: «من هم همین جا که شما نشسته‌اید، نشسته بودم.» پسر مرحوم قاضی داشت می‌گفت زندگی آقاسیدجواد در این چهل سال هیچ چیز عوض نشده. همان زهد و سادگی قدیم را دارد. 📚 از کتاب | کوتاهه‌هایی از زندگی 📖 ص ۱۰۳ #⃣ پ.ن: اتاق دیدار رهبر انقلاب در سال‌های ۱۳۷۷ و ۱۴۰۲؛ همان مبل، همان میز... ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ همهٔ انسان‌ها همان یخ‌فروش‌اند! 🔻 بزرگ‌ترین خسارت برای انسان این است که از جان او، هستی او، که بزرگ‌ترین سرمایهٔ اوست، استفاده‌ای عاید انسان نشود؛ خود او هم به‌تدریج از بین برود و آب بشود؛ مثل یخی که به‌تدریج آب می‌شود. 🔸 فخر رازی در تفسیر سورهٔ والعصر [از قول شخصی] می‌گوید: من معنای خُسر را در فلان شهر که بودم فهمیدم؛ دیدم که یک مردی آمده بازار یک مقدار یخ گذاشته وسط، فریاد می‌زند می‌گوید مردم! بیایید از من این جنس را ببرید، اگر نبرید من ضرر خواهم کرد، خسارت خواهم کرد؛ آنجا فهمیدم خسران یعنی چه. ‼️ همهٔ انسان‌ها همان یخ‌فروش‌اند و عمر شما همان یخ است؛ این عمری که شما دارید، دارد لحظه‌به‌لحظه آب می‌شود... آن کسی هم که این سرمایه را از انسان می‌خرد خداست. البته بندگان خدا هم می‌خرند، اما حیف است که انسان به آن‌ها بفروشد؛ حیف است. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۶۷ و ۶۸ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ مهریۀ نجات‌بخش! 🔻 هنگام ازدواج «حضرت فاطمه» سلام‌الله‌علیها وقتی مقدار «مهریه» معين شد و آن بزرگوار از مبلغ موردنظر آگاهی يافت، خطاب به «پيامبر» (ص) عرض كرد: ای رسول خدا! مهريۀ دختران مردم، دِرهم‌هاست، پس چه فرقی بين من و آن‌ها خواهد بود؟ تقاضا دارم مهريۀ مرا بازگردانی و از خداوند متعال بخواهی كه مهريۀ مرا «شفاعت گناهکاران امت تو» قرار دهد. 🔸 آن‌گاه حضرت جبرئيل نازل شد، در حالی كه در دستش پارچه‌ای لطيف ابريشمين قرار داشت و روی آن نوشته شده بود: «جَعَلَ اللهُ مَهْرَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاء شَفَاعَةَ الْمُذْنبينَ مِنْ اُمَّةِ اَبِيهَا»؛ خداوند متعال مهريۀ فاطمه زهرا (س) را شفاعت از گناهكاران امت پدرش قرار داد. 👤 📚 از کتاب ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب (بانوانه)
🔆 یک فنجان پر از عشق! 🔻 مادرم موقع خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که «این دختر صبح که از خواب بلند می‌شه باید یه لیوان شیر و قهوه جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر برات سخته.» 🔸 اما خدا می‌داند که مصطفی تا وقتی که شهید شد، با اینکه خودش قهوه نمی‌خورد، همیشه برای من قهوه درست می‌کرد. می‌گفتم: «واسه چی این کارو می‌کنی؟ راضی به زحمتت نیستم». می‌گفت: «من به مادرت قول دادم که این کار‌ها رو انجام بدم.» همین عشق و محبت‌هایش را می‌دیدم که احساس می‌کردم رنگ خدایی به زندگی‌مان داده.» 👤 راوی: همسر 📚 از کتاب «پدرانه، مادرانه؛ زندگی به سبک شهدا | ج۳» ص ۲۳ #⃣ ❤ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353