✳️ «جوانمردی» باید میآمد از ابرام چیز یاد میگرفت!
🔻 ابرام در مسابقات قهرمانی آموزشگاههای کشور شرکت کرد و تا فینال بالا رفت. خورد به کسی که قهرمان جهان بود. اسمش را نمیبرم. کشتی که شروع شد، من دیدم ابرام هیچ کاری نمیکند و هی اینطرف و آنطرف میرود. یک اخطار گرفت. دوباره اینور و آنور کرد و اخطار دوم و سوم و خلاصه با اخطار، کشتی را باخت. تمام که شد، رفتم گفتم: «ابرام، بابا تو که همهی مایه لنگ رو داشتی، پس چرا هیچ کاری نکردی؟ چرا باختی؟!» چشمهایش را اشاره داد به یک سمت از سالن و گفت: «اونجا رو نگاه کن! زنوبچهاش اونجا نشستن. من چهجوری کشتی بگیرم؟» کشتی را باخت، مبادا طرف جلوی زنوبچهاش ضایع شود. #جوانمردی باید میآمد جلوی ابرام، از او چیز یاد میگرفت.
📚 از کتاب #جوانمرد | روایت زندگی و خاطرات #شهید_ابراهیم_هادی | ج۱
📖 صفحات ۴۹ و ۵۰
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f