eitaa logo
حرفیخته
363 دنبال‌کننده
164 عکس
19 ویدیو
2 فایل
یک آزاده اینجا حرف می‌زند که آرزویش آزاده شدن است. باهام حرف بزنید: @azadr0 آزاده رباط‌جزی
مشاهده در ایتا
دانلود
مهدی جان مجلس تمام شد، همه رفتند و تو هنوز....
دوش چه خورده‌ای دلا؟ راست بگو نهان مکن چون خمشان بی‌‌گنه، روی بر آسمان مکن
دل داده‌ام بر باد بر هرچه بادا باد مجنون‌تر از لیلی شیرین‌تر از فرهاد
بابا، به نیابت از شما، برای یه بار دیگه دیدن لبخندتون توی خواب، برای این که یک جا، پامو گذاشته باشم جای پاتون، شما جنگیدی، شما ایستادی، من رأی می‌دم. در 😁 دقیقه نودی زمانه‌ات را بشناس. ساعت ۲۱:۰۰✌️🏻
حرفیخته
گفتم: "اجازه می‌دید بغلتون کنم؟" از روی صندلی‌اش بلند شد و به طرف من یک قدم برداشت. دست‌هایش را باز
واللیل اذا سجی ما ودّعک ربک و ما قلی تو به این سیاهی، به سکوت همین لحظه‌هایم، به تنهاییِ همین آنِ خلوت و خاموش قسم خورده‌ای... رهایم نکرده‌ای... فقط تویی که هنوز و همیشه با من رفیقی...💚 روزها گر رفت، گو رو باک نیست تو بمان ای آن که چون تو پاک نیست
18.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بالاخره رسیدیم به ساعت شروع ثبت‌نام هفته صفر نویسندگی خلاق✨ 🔸یک هفته "تجربه رایگان" یادگیری نویسندگی با تدریس: ✨ استاد جوان آراسته 🔹ویژه افرادی که به نویسندگی علاقه دارن اما به صورت جدی اون رو شروع نکردن. 🔻لینک ثبت‌نام رایگان: 🔗https://formafzar.com/form/wuue6 | @mabnaschoole |
بعضی از ماهایی که دوست داریم وقتی بزرگ شدیم نویسنده بشیم، کرم کمال‌گرایی مغزمونو می‌خوره و سر بزنگاه‌های خاص، هی اُرد می‌ده که: یه متن شسته‌رفته بنویس. با کلمه‌های تروتازه به رفقات تبریک بگو. کلیشه ننویس. اینو نوشتی؟ نشد! ولش کن اصلا! و ما انقد این دس اون دس می‌کنیم که اون آنِ طلایی و اون زمان معنادار می‌گذره و یه مشت تبریک بدمزه و بیات‌شده می‌مونه رو دستمون! الغرض، منم یکی از همونام که تصمیم گرفته‌م که توی سال جدید برای خلاص شدن از رذیله کمال‌گرایی تلاش کنم! فلذا، با کلیشه‌ترین واژه‌ها ولی ناب‌ترین و نوترین احساس‌ها می‌گم: "عیدِ آغشته به رمضانتون مبارک رفقا. دعام کنید."
زحمتای مادرِ مادرِ ما نتیجه داد خرج حسینی شدنِ ماها رو خدیجه داد من الدنیا، الی العقبی اغیثینی یا خدیجة الکبری🖤
چرا تعطیلات تموم نمی‌شه پس؟ خیلی طولانی شد که!😮‍💨 امروز هر ۱۰ دقیقه یک بار یه صدای جیغ تو خونه بلند می‌شد که: -مااااااماااااان داداش منو خنج انداخت! -حسنا همه شکلاتای هفت‌سینو خورد. -این ماهی سبزه چرا از دست من شاکیه؟ -ماهی‌های تُنگ رو ریختی رو سبزی‌پلو؟؟؟ -من دوست داشتم دیشب با اون آقاهه برم خونه‌شون. -پدرسووووخته ینی یه بابایی که آتیش گرفته! (🤯 این یکی رو از کجا یاد گرفتی آخه دختر؟😑) خلاصه از بس بهمون خوش گذشته که موقع چایی خوردن، خیلی جدی ازشون پرسیدم: "شماها کی قراره برید خونه‌تون؟ برنامه‌تون دقیقا چیه؟"
از یکی دو روز پیش هرازگاهی فکر کرده‌ایم شب‌های احیا کجا برویم. گروه‌ها و کانال‌ها را بالا و پایین کرده‌ایم تا مراسمی پیدا کنیم که حال دلمان خوش شود و مکانش مناسب بچه‌ها باشد. از بین همه‌ گزینه‌هایمان، یکی انتخاب شد که کمتر بهش فکر کرده بودیم. دلم ماند پیش آن چند تای دیگر. قرآن‌ها را که برمی‌داشتم، اولین دعای شب نوزدهم، به دهانم آمد: "خدایا، امشب از همه خیر و مغفرت و برکت و عافیت و نور و رزقی که توی همه مجالس احیای این کره خاکی و همه طبقات آسمان‌ها، به بنده‌هات می‌دی، یکی یه ذره برای ما هم کنار بذار. اون نگاه ویژه‌ای که به پیرمردِ جوشن‌خون، گوشه یه آلونک تو یه روستای سیستان و بلوچستان می‌کنی. اون غفرانی که به بانوی زائو گوشه بیمارستان که وسطش استغفار دردش شروع می‌شه هدیه می‌دی. اون ترحم و ذخیره‌ای که برای چشم‌های بغض‌آلود دختر تازه‌بالغ فلسطینی کنار گذاشتی. فخر و مباهات و رضوانی که روزیِ اون مرد تنهای منتظَر که یه گوشه عالم، مشغول مستجاب‌ترین دعاهاست، می‌کنی. خلاصه امشب هرجای زمین و آسمونت، ریخت و پاش کردی، سهم ما رو هم کنار بذار‌. هر شر و بلایی هم که دفع کردی، ما هم حساب." پ.ن: رفقا به حلالیت کریمانه و دعاهای روشنتون محتاجم. حلالم کنید و دعام کنید. اگر حقی که گردنم دارید، بزرگ‌تر از طلب حلالیتمه، حتما بهم بگید تا چاره‌ای برای جبرانش کنم. @azadr0
13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سنصلی فی القدس ان‌شاءالله 🇮🇷🇵🇸✌️🏻