eitaa logo
حرفیخته
320 دنبال‌کننده
162 عکس
19 ویدیو
2 فایل
یک آزاده اینجا حرف می‌زند که آرزویش آزاده شدن است. باهام حرف بزنید: @azadr0 آزاده رباط‌جزی
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از شانزده‌هفده سال، دوباره خمره را دست گرفته‌ام. برای منی که شب و روزم شده چپ‌چپ نگاه کردن به تک‌تک‌ کلمات داستان‌ها، تا واژه‌ای از زیر چشمم در نرود، برای منی که گرفتار نقد شده‌ام، جرعه جرعه نوشیدن از "خمره"، خاموش کردن مغز حرّاف است و استراحت روان. ذهنم کل قسمت اول را با پس‌زمینه صدای همهمه بچه‌ها توی راهروی مدرسه خواند. و صدای شیرین مجید، که با بالا بردن انگشت کشیده‌اش می‌گفت: "آقا اجازه!" من کتاب‌های مرادی کرمانی بزرگ را جوری می‌خوانم که انگار خودش نشسته روبه‌رویم و با آن چهره خندان تودل‌برویش، برایم داستان نه، قصه می‌گوید. و من روی یک کاسه انار دانه‌شده، گلپر می‌پاشم و برایش می‌گذارم روی کرسیِ لحاف‌قرمزی. بوی نفت بخاری می‌زند زیر دماغم، می‌خزم زیر لحاف و چشم‌هایم گرم می‌شود.