هدایت شده از شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
🔻 چند نکته مهم راجع به اتفاقات سوریه
1️⃣ تروریست ها پیشرفت های قابل توجهی داشته اند و شهرهای راهبردی جنوب غرب حلب مانند سراقب و معره النعمان را تصرف کرده اند.
2️⃣ در شهر حلب نیز درگیری جریان دارد و سقوط کامل شهر تکذیب می شود؛ کردهای مخالف نظام سوریه نیز که خطر تسلط اردوغان و تروریست های مورد حمایت او را درک کرده اند، برای مقابله با دشمن مشترک به کمک ارتش سوریه در حلب آمده اند.
3️⃣ با پیشروی تروریست ها به سمت جنوب ، آنها به نزدیکی شهر حماه رسیده اند ، اما سقوط حماه دروغ است.
4️⃣ سرعت پیشروی تروریست ها بسیار زیاد بوده اما بسیاری از دستاوردهای آنها صرفا در فضای مجازی اعتبار دارد.
5️⃣ نیروهای عراقی و فاطمیون در سوریه به مناطق درگیری اعزام خواهند شد و در صورت لزوم ایران رزمندگان بیشتری را برای سرکوب تروریست ها اعزام خواهد کرد.
6️⃣ خبر کودتا در دمشق و فرار بشار اسد و معامله روسیه بر سر او صددرصد دروغ است.
7️⃣ با پخش شدن تروریست ها در مناطق سوریه، از قدرت عملیاتی و اثرگذاری آنان کاسته می شود.
8️⃣ با توجه به پشتیبانی هوایی ارتش روسیه و سوریه و فقدان این عنصر مهم برای تروریست ها، اگر ارتش و مقاومت در چند روز آینده بتوانند شرایط را کنترل کنند، سرکوب و پاکسازی تروریست ها کاملا امکان پذیر می نماید.
#سوریه #فاطمیه #امام_زمان(عج) ♡
شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای
@shohada_masjedsoleiman
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
14030918 سوریه.mp3
10.68M
و اما #سوریه...
خیلی فوری
سخنان حاج آقا #محسن_عباسی_ولدی دربارۀ تحولات اخیر سوریه
حتما گوش کنید و منتشر کنید.
@abbasivaladi
حریم حیا
🔻درباب دلایل و نتایج سقوط سوریه
(صفحهٔ ۱/۲)
داعشِ ریبرندشده در سوریه به قدرت رسید.
دمشق و دولت سوریه سقوط کرده، هرچند جنگ هنوز بهطور کامل تمام نشده، کشور بهطور کامل تصرف نشده و معلوم نیست فردا چه پیش آید،
اما چه شد که اینگونه شد؟
در یکسال اخیر بیشترین انرژی جبههٔ مقاومت، از ایران و لبنان و یمن تا دیگر مناطق، درگیر مبارزه با خود اسرائیل و حمایت از کودکان غزه بود.
این تمرکز اجباری فرصتی فراهم کرد تا هیتلر جاهطلب و منافق منطقهٔ ما -اردوغان- در همراهی با آمریکا و اسرائیل و دیگر دولتهای فاسد منطقه، مخفیانه تکفیریهای گروههای مختلف را بازسازی کند و ارتش چندملیتی نونواری بسازد.
از طرفی در ماههای اخیر جریان نفوذ و استعمار با در باغ سبز نشاندادن و دانهپاشی برای دولت سوریه ارتباطش با ایران را تضعیف کرد و به آنها وعده داد با نزدیکشدن به عربستان و فاصله گرفتن از ایران میتوانند امنیت و عزت دوبارهای در جهان عرب پیدا کنند. دولت سوریه با احساس خستگی از جنگ و انزوا و تمایل به زندگی و آرامش در هیاهوی جهان چند قدم از ایران دور شد. این بود که در ماههای اخیر ولو نه به شدت، ولی تا حدی دست ایران در سوریه بسته شد (این وضعیتی است که در کمین همۀ ماست، وقتی از اخلاق خسته میشویم و فکر میکنیم با ترک آن مواهب دنیا را به دست میاوریم).
نکتهٔ دیگر این است که پس از پایان جنگ پیشین با داعش، نه به مهر و نه به قهر، ماجراها در سوریه تمام نشده بود و زخمها باز بود. یعنی نه پاکسازی کامل مناطق و نهادها و آزادسازی کامل سرزمین انجام شده بود (شاید به دلیل آمیختگی تکفیریها با مردم) نه دولت توانسته بود تمرکز کاملی بر مدیریت افکار عمومی و بسیج و متحدکردن مردم داشته باشد (هم به دلیل جنگزدگی کشور، هم به دلیل مهاجرت دائمی نخبگان و موثران سوری و هم به دلیل ضعف مدیریت) به همین دلایل، اقلیتی از خود مردم که درگیر کینههای سیاسی کهنه بودند نیز با گروههای تروریستی ترکیهپناه همراهی کردند و کار را برای ارتش سوریه سختتر کردند. جدا از اینکه مایههای اعتقادی چندان قدرتمندی هم در مردم و ارتش سکولارشدۀ سوریه وجود نداشت که بتواند در چنین روزی به دادشان برسد و متحدشان کند.
شهادت فرماندهان مقاومت هم نقطهٔ قوت دیگری برای تروریستها بود. اول از همه از جهت روانی برای ریختن ترسشان و سپس از جهت آگاهسازی. نفس حیات و حضور سید شهیدان مقاومت سیدحسن نصرالله که در گذشته تروریستها و خوارج دوران را شکست سختی داده بود برای لشگر اردوغان اضطرابآور بود و شهادتش آنان را دلیر و حریص کرد. از طرفی شهادت رهبران محبوب فلسطین (چون هنیه و سنوار) نیز که با آگاهیرساندن اشتباهات قبلی حماس را جبران کرده بودند و میتوانستند امروز هم به جهان عرب توضیح بدهند ضرورت حفظ سوریه برای حمایت از فلسطین را، خلأ رسانهای بزرگی را ایجاد کرده بود.
نکتهٔ دیگر، ماجرای رسانه است. ترکیه جزو قدرتمندترین کشورها در زمینهٔ رسانه و فرهنگ و هنر در کل جهان اسلام و عالم عربی است، اما جدا از توپخانۀ رسانههای مستقیم و غیرمستقیم ترکیهای، «الجزیره»، تاثیرگذارترین رسانهٔ جهان عرب که در سالهای اخیر تغییر موضع داده بود و به نفع فلسطین و جبهۀ مقاومت و علیه اسرائیل وارد کارزار جدی شده بود، در ماجرای سوریه وسط لحاف خوابید و بلکه بیشتر در آن سمت.
الجزیره گرچه خبرهایی از خوشحالی اسرائیل از پیشرفت تروریستها منتشر میکرد، ولی خبرهای بسیاری هم در همراهی و بهویژه در بزرگنمایی عملیات تروریستها و بهتبعش در جهت خالیکردن دل مردم وفادار و دل سربازان ارتش سوریه منتشر کرده بود. اگر در فاز اول فاصله گرفتن قطر از عربستان و چند قدم نزدیک شدنش به ایران موثر بوده، در فاز دوم باید یادمان باشد در گذشته و در ساخت سلاح داعش ، قطر همپیمان اصلی ترکیه و عربستان و امارات و گوش به فرمان آمریکا بوده است.
البته که جهل عمومی بخشهای گستردهای از جامعۀ عربی و اهل تسنن، خود کمک فراوانی برای سیطرۀ روانی و رسانهای تروریستها بود.
#سوریه
[ ادامه 👇🏽]
@FihMaFih
حریم حیا
🔻درباب دلایل و نتایج سقوط سوریه (صفحهٔ ۱/۲) داعشِ ریبرندشده در سوریه به قدرت رسید. دمشق و دول
🔻درباب دلایل و نتایج سقوط #سوریه
(صفحهٔ ۲/۲)
همۀ آنچه گفتیم یعنی ایران بی تقصیر بوده است؟
نه
پس از پیروزی نظامی، حفظ پیوست امنیتی و ایجاد پیوست فرهنگیِ پیروزی یک ضرورت است. از این دو پیوست اگر اولی برعهدۀ سوریه بوده، دومی بر عهدۀ ایران هم بوده و کشور ما در این زمینه قدم خاصی برنداشته است که دلایلش بماند.
مسئلۀ دیگر هم این است که باید بپذیریم روی کارآمدن کابینه و گفتمان و دولتی که رنگ غالبش مذاکره و انفعال است (ولو با رئیسجمهوری شریف که شخصا انقلابی و شجاع است) ناخواسته پالس ضعف را به دشمنان ایران ارسال میکند. بله نتیجۀ انتخابات ایران همواره مهم و موثر است، اتفاقا هم برای ایران هم برای تمام جهان.
البته که این دو ضعف عملکرد ایرانیان دلایل تامه نیستند و در اصل ماجرا سهم بسیار اندکی دارند. علت اصلی شکست سوریه تا اینجای کار، در ضعف خود سوریه، تهاجم همهجانبۀ غرب وحشی به منطقه و اتحاد همسایگان خائن است که دوست دارند منطقه در ارتجاع و ذلت یکدست باشد.
بنا به آنچه گفته شد، این سوال بیرون از مرزهای ایران، حتی برای شیعیان و هواداران مقاومت نیز چندان وجود ندارد، چه اینکه خودشان در جریان اخبار و شرایط جهان عرب بودند، اما برای مردم ایران این سوال وجود دارد که پس ایران دیشب کجا بود؟
پاسخ به طور خلاصه و منتج از مطالب بالا این است:
۱. ایران وقتی میتواند به کشوری کمک کند که مردم آن کشور و دولت آن کشور این کمک را فهم کند و این کمک را بخواهد. این هشتاد درصد ماجراست. (سوریهٔ فعلی بیش از سوریهٔ قبلی، شبیه افغانستان در آستانهٔ سقوط بود).
۲. ایران وقتی میتواند بیرون از مرزها قدرتمند و موفق عمل کند که در داخل هم موفق باشد، هم منجسم و قدرتمند.
۳. دستهای ایران و توان عملیاتیاش برای نبرد در سوریه همچنان پرتوان است (و تمام لشگر چندپارهٔ اردوغان در برابر این دستها قدرتی ندارد)، اما وقتی افکار عمومی ملتهای منطقه اقناع نشود این دستها باز نیست.
در هرصورت، سقوط کامل سوریه -اگر محقق شود- و افتادنش به دست همپیمانان اسرائیل، مصیبتی برای تمام منطقه است. با همه انتقادهایی که به بعضی از ضعفهای بشار اسد و دولت و ارتش سوریه داریم، با اینکه ما یکبار با هزینههای زیاد سوریه را نجات دادیم، باید یادمان باشد سوریه بارهاوبارها در کنار ایران ایستاده و بارهاوبارها تهدیدهای مهمی را از سر ایران، عراق، لبنان، فلسطین و مردم دیگر سرزمینهای اسلامی دور کرده است.
سوریه تاریخ پرافتخاری از شرافت و انسانیت دارد و جغرافیای راهبردی و پراهمیتی برای ثبات و امنیت کل منطقه. یعنی چه انسانی و اخلاقی و منصفانه نگاه کنیم چه حتی منفعتطلبانه، شکست سوریه و بشار اسد یک خبر تلخ و یک وضعیت سخت است.
برخلاف فضای عمومی رسانهای که به سرعت مغلوب عملیاتهای میدانی میشود باین این را بدانیم: به جز خود مردم سوریه؛ ملتهای ایران، لبنان، عراق و فلسطین هیچکدام راهی ندارند مگر نپذیرفتن این وضعیت تحمیلی استعمار. سوریه افغانستان نیست که تغییر و تبدلش فقط دل ما را بشکند، سوریه شاهراه حیاتی منطقه است و چه در ذهن، چه در رسانه و چه در میدان نمیتوانیم و نباید شکستش را بپذیریم؛
و همهچیز از ذهن شروع میشود.
✍حسن صنوبری
@FihMaFih